دنیاطلبی و بی بصیرتی؛ عمده ترین دلایل انحراف از اسلام و انقلاب
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله سیدمحمدرضا مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان در جلسه درس اخلاق خود نسبت به هتاکی های اخیر محمود امجد واکنش نشان داد و گفت: چقدر در طول تاریخ کسانی بودند که ضد اولیای الهی اقدام کردند. در صدر اسلام عده ای از اصحاب پیامبر به اسم اینکه کنار رسول اکرم(ص) بودند و با همین عنوان صحابه یا با مطالبی که احیانا فراگرفته بودند، ضد امیرالمؤمنين(ع) اقدام می کردند و حتی افرادی بودند که تا صفين هم با امیرالمؤمنین(ع) آمدند و به نفع آن حضرت شمشیر زدند، اما پس از آن جزء باند تبهکارترین تبهکاران عالم قرار گرفتند و حتی بعضی از آنان در لشکر عمر سعد در کربلا حضور پیدا کردند.
وی ادامه داد: کسانی از اصحاب خاص ائمه(ع) بودند که لغزیدند و گمراه شدند؛ از جمله برخی اصحاب امام موسی بن جعفر(ع) که واقفی شدند و مورد لعن امام بعد قرار گرفتند. حتی افرادی بودند که شیعه بودند و مرتد شدند و به خاطر فساد فراگیرشان دستور قتلشان به حسب برخی روایات صادر شده بود.
آیت الله مدرسی یزدی خاطرنشان کرد: این مسأله در طول تاریخ کم نبوده و در تاریخ معاصر ما نیز فراوان اتفاق افتاده است. از ابتدای انقلاب اسلامی چه بسا افرادی که - هرچند به حسب ظاهر و به انگیزه های خاص خودشان و بعضی هم با انگیزه های درست - همراه انقلاب و امام(ره) و سایر مراجع بودند اما پس از مدتی از نیمه راه برگشتند.
عضو فقهای شورای نگهبان مطرح کرد: باید توجه داشت که انقلاب اسلامی علاوه بر آن که رهبر آن امام (قدس سره) بود مورد تایید مراجع و علمای بزرگ نیز بود؛ اطلاعیه هایی که مراجع در زمان انقلاب صادر می کردند و فرمایشاتی که پس از پیروزی انقلاب داشتند و مردم را برای شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی و قضایای بعدی تشویق می کردند، نشان می دهد این انقلاب مورد تأیید آنان نیز بوده است.
وی اضافه کرد: اساسا هدف این انقلاب همواره «اسلام» بوده و هست و این مطلب جزء بدیهیاتی است که همه آن را می فهمند؛ آن هم به عنوان دفاع از اسلام، نه به عنوان تهاجم به نقاط دیگر که کسی بخواهد استراحت کند. در حقیقت، پیش از انقلاب، کشوری داشتیم که زیر لگدهای کفار معاند لِه شده بود و دین و دنیای مردم به باد رفته بود و هر روز این فشار و هيه و سلطه کفر و استکبار سنگین تر و عمیق تر می شد و انقلاب اسلامی در واقع رهایی این ملت مسلمان از دست کفار و دست نشانده های آنان بود.
دنیاطلبی و بی بصیرتی؛ عمده ترین دلایل انحراف از اسلام و انقلاب
آیت الله مدرسی یزدی بیان کرد: یکی از دلایل این انحراف، همان کلام امیرالمؤمنین(ع) است که فرمودند «مستعملا آلة الدین للدنیا بنعم الله علی عباده و بحججه علی اولیائه»؛ یعنی در واقع، این افراد طاقت نداشتند دین خود را حفظ کنند زیرا کسی که بخواهد با ظلم مبارزه کند و در طریق عدالت باقی بماند، دچار محرومیت و محدودیت خواهد شد؛ چراکه عدالت اعم از عدالت فردی و عدالت اجتماعی سخت است به ویژه اگر کسی قدرتی داشته باشد و دستش به جایی برسد؛ آنها نمی توانستند این سختی ها را تحمل کنند، بلکه افراد از انقلاب بریدند.
وی ادامه داد: دلیل دیگر انحراف در بعضی افراد، عدم بصیرت است؛ چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند «لا بصيرة لة في احنائه لایقدح الشک فی قلبه لاول عارض من شبهه»؛ متأسفانه برخی افراد به محض اینکه موجودی پیدا می شود و سختی می گوید، مست شده و فکرشان مغشوش می شود و نمی فهمند راه درستی را که انتخاب کرده اند باید ادامه بدهند و استمرار بر حق و استقامت داشته باشند یا خیر؛ اینکه کسی صرفا به زبان بگوید انقلاب اسلامی را قبول دارم اما در این راه استقامت نداشته باشد، کافی نیست، بلکه هم راه مستقیم را رفتن و هم استقامت به معنای پشتکار داشتن در این مسیر ضروری است.
آیت الله مدرسی یزدی با بیان آیه شریفه «إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة ألا تخافوا ولا تحزنوا» نمونه هایی از انحراف، انحطاط، نفاق و فریب کاری را مورد توجه قرار داد و ابراز کرد: نمونه های این انحراف ها و کجروی ها در تاریخ انقلاب فراوان است.
وی با اشاره به اظهارات اخیر امجد ادامه داد: فردی که اصلا معلوم نیست چقدر هویت دارد و به کمک تبلیغات و نفاق و بعضی فریب کاریها، عده ای خوش نفس را به خودش متوجه کرده بود و اگرچه تیزبینان و آنان که از نزدیک اطلاع داشتند نوعا در آن تردید داشتند، ولی متأسفانه بعضی را به خود جذب کرده بود - البته چه بسا آنها هم تقصیری نداشتند و به هرحال حسن ظن داشتند - وقتی عاقبت وقتی دید تلاش هایش به نتیجه نمی رسد و آن امید بلند پروازانه و منافقانه اش محقق نمی شود از مسیر حق دور شد و دقیقا در نقطه مقابل قرار گرفت و همه انقلاب را من البدو الى الختم زیر سؤال برد و جالب این است که با مفاهیم اسلامی می خواهد ضد اولیای اسلام اقدام کند؛ البته در اینجا از نقش اطرافیان این فرد نیز نباید غافل شد.
عضو فقهای شورای نگهبان خاطرنشان کرد: البته باید گفت که این شخص کور خوانده است و بحمدالله خداوند متعال شرایطی را فراهم فرموده که این سنگ اندازی ها دیگر نمی تواند تاثیری داشته باشد ولی مایه عبرت برای ماست که فردی بعد از حدود هشتاد سال به عنوان یک مسلمان و شیعه و حدود پنجاه سال مرتبط با حوزه های علمیه باشد و خود را به عنوان شاگرد و همدم بزرگان معرفی کند، اما در نهایت در صف بدترین صهیونیست ها و دشمنان اسلام قرار گیرد و مردم مسلمان را دعوت کند که به او ملحق شوند و هجرت به دارالکفر داشته باشند.
امجد و قرارگرفتن در صف صهیونیست ها و جبهه دشمن ترین دشمنان اسلام
وی تأکید کرد: این خیلی عجیب است که کسی از جبهه اسلام به جبهه دشمن ترین دشمنان اسلام و قرآن و نظام جمهوری اسلامی بپیوندد و دیگران را نیز به آن دعوت كند؛ انحطاط تا کجا؟! معلوم می شود چنین فردی از اساس به فكر چیز دیگری بوده و شواهد نیز گویای این مسأله است؛ این فرد هتاک سخنانی بر زبان جاری می کند که حتی دشمن ترین دشمنان اسلام تا کنون چنین سخنانی نگفته اند.
آیت الله مدرسی یزدی تصریح کرد: اینگونه افراد آن قدر منحط شده و در چشم مردم بی ارزش هستند که هیچ کس به آنها اعتنا نمی کند و بدانید دشمنان هم از اینان بیشتر از یک کاغذ توالت استفاده نمی کنند؛ منتهی این بیچاره ها ردای اسلامیت را به تن می کنند و خودشان فکر می کنند جایگاهی دارند و مردم برای آنها محلی از اعراب قائل هستند.
وی عنوان کرد: واقعا باید به درگاه خداوند ابتهال کنیم که دین و ایمان ما را عاریه قرار ندهد؛ چنان که در روایت آمده است بسیار دعا کنید و از خداوند متعال این بخواهید که «خداوندا ما را از کسانی که دین با اعتقادشان عاریه است، قرار مده؛ یعنی کسانی که چند صباحی دین دارند و سپس از آنها گرفته می شود»؛ تازه اگر بتوان در مورد آنها گفت که قبلا دين درستی داشته اند که آن هم با سوابق سوئی که در مورد آنها نقل شده و بعضی از آنها را می دانیم، بعید است دبن درستی داشته باشند؛ البته تفاوتی هم نمی کند و ممکن است واقعا دین داشته باشند، اما عاریه باشد و پس از مدتی به واسطه اعمال سوء آن را از دست داده باشند.
آیت الله مدرسی یزدی همچنین بسیاری از انحرافات و دچار تزلزل شدن ها را ناشی از عدم «یقین» توصیف کرد و گفت: از مهم ترین نتایج یقین ثبات قدم در راه حق است؛ اگر انسان نسبت به مسائل و راهی که می رود یقین داشته باشد با مواجهه با شبهات دچار تزلزل نشده و منحرف نخواهد شد./841/پ202/ب1