یادداشت؛
طلبکار شدن مدیران بدهکار به فوتبال!
هوای بازگشت به سرشان زده و دوباره میخواهند برگردند، در مصاحبههای این روزهایشان با دوستان رسانهایشان برای برگشتن به صندلی تقلا میکنند و چراغ سبز نشان میدهند.
به گزارش خبرگزاري رسا، هوای بازگشت به سرشان زده و دوباره میخواهند برگردند، در مصاحبههای این روزهایشان با دوستان رسانهایشان برای برگشتن به صندلی تقلا میکنند و چراغ سبز نشان میدهند. البته در میان صحبتهای رپورتاژی خود در رسانهها با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند تا در ظاهر بگویند که چندان راغب نیستند، اما در باطن شمارش معکوس را آغاز کردهاند. حکایت این روزهای برخی مدیران سابق فوتبال است، مدیرانی که در سالهای حضورشان در فوتبال جز یک ویرانه چیزی باقی نگذاشتهاند، اما دوباره سودای بازگشت دارند و این روزها فعالتر از همیشه در رسانهها دیده میشوند تا شاید روزنهای برای حضور دوبارهشان باز شود.
علی کفاشیان یکی از این مدیران است، رئیس سابق فدراسیون فوتبال که در ۱۰ سال گذشته به عنوان رئیس و نایبرئیس فدراسیون در فوتبال حضور داشته و حالا پس از چند ماه خانهنشینی به دلیل بازنشستگی و حضور غیرقانونیاش برای بازگشت دوباره به فوتبال اعلام آمادگی کرده است و در گفتوگویی که دیروز در یکی از خبرگزاریهای حامیاش منتشر شد، گفته که حاضر است تجربیاتش را در اختیار مدیران فعلی فدراسیون قرار دهد!
تلاش کفاشیان برای بازگشت حکایت تلخی از سیستم مدیریتی حاکم بر فوتبال ایران است، سیستمی که یک مدیر با وجود عملکرد فاجعهبار و پروندههای ریز و درشت قضایی هوس برگشتن دوباره به صندلی را میکند که سالها با نشستن روی آن، مسیر فوتبال را با مدیریت خنده به قهقرا برده است. وقتی یک مدیر به واسطه عملکرد ضعیفش و اتهاماتی که متوجه او است، مورد بازخواست و حسابکشی قرار نمیگیرد، نتیجهاش این میشود که این مدیر میخواهد کفاشیان باشد یا مهدی تاج یا هر مدیر دیگری وسوسه بازگشت به سرش میزند تا برای خودش برنامهریزی کند و با استفاده از عواملی که در داخل فدراسیون و همچنین رسانهها دارد، فوتبال را تشنه بازگشت خود نشان دهد!
این در شرایطی است که مدیرانی مانند علی کفاشیان و مهدی تاج نه برای بازگشت به صندلی سابقشان، بلکه باید برای پاسخگویی درباره مدیریت پر ابهامشان به پای میز پاسخگویی فراخوانده شوند. کفاشیان در حالی این روزها دلش برای فوتبال تنگ شده و با خسته شدن از خانهنشینی برای بازگشت نقشه میکشد که وی بیش از هر چیزی باید پاسخگوی پروندههای مختلفی باشد که نامش به عنوان متهم در آنها دیده میشود.
نمونه آن پرونده فساد در فوتبال است که به گفته نمایندگان در مجلس دهم، کفاشیان یکی از متهمان اصلی این پرونده است و باید به اتهاماتی که درباره فساد گسترده در فدراسیون فوتبال متوجه او شده است، پاسخ بدهد. او حتی در همین فدراسیون فوتبال هم یک پرونده باز مربوط به دلارهای گمشده در ماجرای حق پخش بازیهای تیم ملی فوتبال دارد که به نظر میرسد با توجه به ملاحظاتی که در بررسی این پرونده در مجموعه فدراسیون فوتبال دیده میشود، بررسی آن به انتها نرسد و نیمهکاره بماند.
البته علی کفاشیان تنها یک نمونه از مدیرانی است که با وجود پروندههای مختلف برای بازگشت تقلا میکنند. فوتبال ایران چنین مدیرانی کم ندارد، مسئولانی که با وجود برکناریشان در سالهای گذشته به واسطه تخلفات مختلف، دوباره بدون محاکمه و رفع اتهام، امروز به مجموعه فوتبال بازگشتهاند و بر همان صندلی سابق خود در فدراسیون فوتبال یا باشگاههای مختلف نشستهاند.
لابی برای بازگشت و طلبکار شدن مدیرانی که بدهیهای زیادی به فوتبال دارند، به بیتفاوتی مدیران بالادستی و همچنین سیستمهای نظارتی و قضایی برمیگردد که چنین مدیرانی را بازخواست نمیکنند و تساهل و تسامح در برخورد با مدیران متخلف سبب میشود این مدیران مانند امروز طلبکارانه از مجموعه فوتبال بخواهند که برای بازگشتشان فرش قرمز پهن کنند.
تا حاکم بودن چنین سیستمی بر فوتبال، مبارزه با فساد در این رشته سرابی بیش نیست و در صورتی که اردهای برای سالمسازی فضای فوتبال وجود دارد، ضروری است که نهادهای نظارتی و قضایی با توجه به بیتفاوتی متولیان فوتبال، جدیتر از گذشته مدیرانی مانند کفاشیان را احضار کنند و با برخورد با تخلفاتی که متوجه آنهاست، اجازه ندهند تا «کفاشیان»ها مانند امروز با وجود عملکرد پرحرف و حدیثشان، شنل یک مدیر موفق و سالم را بر دوش بیندازند و با وارونه جلوه دادن کارنامهشان، زمینه را برای بازگشت دوباره به صندلیهای اشتباهیشان فراهم کنند./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات