۶ نشانه مؤمنان پیش از ظهور امام مهدی (عج)
به گزارش خبرگزاري رسا، آنچه در پیش روست، سخنی امام حسین(ع) با کاروانیان در شب عاشوراست که حضرت در آن به بیان 6 مورد از نشانههای مؤمنان پیش از دوران ظهور بر اساس آیات قرآن کریم پرداخته است.
آگاه باشید! ... پیش از ظهور قائم (عج) علاماتى از جانب خداوند براى مؤمنان است و آنها قول خداوند است که مىفرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ» (شما را مىآزماییم) یعنى مؤمنان را قبل از ظهور قائم. «بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ» (با ترس) یعنى خوف از پادشاهان بنىعباس در آخر سلطنتشان. «وَ الْجُوعِ» (و گرسنگى) [یعنى] به خاطر گرانى قیمتها و نرخها. «وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ» (کمبود مالى) [یعنى] فساد تجارتها و کمى منفعت و سود. «وَ الْأَنْفُسِ» (کم شدن جانها) [یعنى] مرگهاى سریع و پىدرپى. «وَ الثَّمَراتِ» (کم شدن میوهها و زراعات) [یعنى] کم رشدى و پژمردگى حبوبات و بىبرکتى میوههاست. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» (صابران را مژده بده) [یعنى] در این هنگام نزدیک بودن ظهور قائم ـ عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف ـ است.»
بر اساس این حدیث، خدای متعال پیش از دوران ظهور، مؤمنان را با برپایی صحنههای مختلف مورد آزمایشهای متعدد قرار میدهد تا در کوره امتحانات الهی بیش از پیش ساخته شوند و رشد یابند. با بررسی ادامه حدیث نیز شدت سختیها و دایره وسیع امتحانات الهی نمایانتر میشود، اما در این میان صابران سختی چندانی احساس نمیکنند یا اگر شدت سختی برای آنان هم زیاد باشد، ایمان، اعتقاد و توکل بسیارشان به خداوند و اهلبیت علیهمالسلام، مانع از آسیب به آنان میشود.
اندیشه و تفکر مؤمن به اینکه صاحب و ولیّی دارد که هیچگاه او را رها نمیکند تا از سوی گرگهای دنیا مورد آزار و اذیت قرار گیرد، همیشه کلید نجات او بوده است، لذا اینگونه نشانهها پیش از ظهور قائم(ع)، برای چنین مؤمنی دردسرساز نخواهد شد. آنان معتقد به زندگی حقیقی در عالم دیگر هستند، زندگی در سرزمینهایی از جنس نور که مملو از نعمات بهشتی و تمام ناشدنی با لذتهایی جاویدان است.
متن حدیث:
«وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَلَا وَ إِنِّی لَأَعْلَمُ یَوْماً لَنَا مِنْ هَؤُلَاءِ أَلَا وَ إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَکُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِیعاً فِی حِلٍّ فَقَالُوا مَعَاذَ اللَّهِ. قَالَ إِنَّ قُدَّامَ الْقَائِمِ ع عَلَامَاتٌ تَکُونُ (تتکون) مِنَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ هِیَ قَوْلُ اللَّهِ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ یَعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ مِنْ مُلُوکِ بَنِی الْعَبَّاسِ فِی آخِرِ سُلْطَانِهِمْ وَ الْجُوعِ لِغَلَاءِ أَسْعَارِهِمْ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ فَسَادِ التِّجَارَاتِ وَ قِلَّةِ الْفَضْلِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَنْفُسِ مَوْتٍ ذَرِیعٍ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ قِلَّةِ زَکَاءِ (زکاة) مَا یُزْرَعُ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ عِنْدَ ذَلِکَ بِتَعْجِیلِ خُرُوجِ الْقَائِمِ.» (الخرائج و الجرائح، ج3، ص: 1153)./1360/
شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست
اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
ز گرد راه برون آ که پیر دست به دیوار
به اشک و آه یتیمان دویده بر سر راهت
بیا که این رمد چشم عاشقان تو ای شاه
نمیرمد مگر از توتیای گرد سیاهت
بیا که جز تو سزاوار این کلاه و کمر نیست
تویی که سوده کمربند کهکشان کلاهت
جمال چون تو به چشم نگاه پاک توان دید
به روی چون منی الحق دریغ چشم و نگاهت
در انتظار تو میمیرم و در این دم آخر
دلم خوشست که دیدم به خواب گاه به گاهت
اگر به باغ تو گل بر دمید من به دل خاک
اجازتی که سری بر کنم به جای گیاهت
تنور سینه ما را ای آسمان به حذر باش
که روی ماه سیه میکند به دوده آهت
کنون که میدمد از مغرب آفتاب نیابت
چه کوههای سلاطین که میشود پَر کاهت
تویی که پشت و پناه جهادیان خدایی
که سر جهاد تویی و خداست پشت و پناهت
خدا وبال جوانی نهد به گردن پیری
تو «شهریار» خمیدی به زیر بار گناهت