وقتی مردم سوئد جایزه نوبل را حق «حاجقاسم» میدانند!
به گزارش خبرگزاري رسا، حادثه ۱۱ سپتامبر را دشمنان اسلام علم کردند تا ریشه آن را بزنند، اما غافل از اینکه مشیت الهی بر واقعیت دیگری قرار گرفته و خدا خواست که این واقعه همچون آذرخشی در بهار عمر بانوی داستان ما به ناگه فرا رسد و آسمان زندگیاش را نور باران کند و مشرف به دین اسلام شود، اکنون در مرحلهای قرار دارد که باید از دشتهای پوشیده از شقایق معارف اسلامی که در برابرش در جامعه الزهراء قم قرار گرفته گذر کند تا به قله رفیعی که سر بر افلاک دارد و بندگی واقعی خدا است، دست پیدا کند. با وی که به دعوت پایگاه بسیج امام خامنهای شرکت نفت منطقه جنوبشرق در رفسنجان حضور یافت، در مورد مسیری که از ژاپن تا ایران برای رسیدن به حقیقت پیموده است، گفتگو کردیم:
به عنوان اولین سؤال خود را معرفی بفرمایید؟
نامم فاطمه اتسوکو هوشینو و ژاپنیالاصل هستم، 14 سال پیش به دین اسلام مشرف شدم و 8 ماه بعد از آن با اهل بیت(ع) آشنا و مذهب تشیع را انتخاب کردم، 9 سال است که به ایران آمدم، 6 سال ساکن تهران بودم و در حال حاضر 3 سال و نیم است که ساکن قم و طلبه جامعةالزهرا هستم.
چه شد به اسلام گرویدید؟
فاطمه هوشینو: با اسلام هیچگونه آشنایی نداشتم علاوه بر اینکه مردم کشور ژاپن به لحاظ موقعیت ژئوگرافیکی و فرهنگی با اسلام آشنایی ندارد و در طول تاریخ با مسمانان برخورد نداشتند. بعد از حادثه 11 سپتامبر رسانههای غربی سعی میکردند چهره تروریستی از اسلام نشان بدهند، کنجکاو شدم که بفهمم اسلام چه میگوید.
در مورد اسلام شروع به مطالعه و تحقیق کردم و فهمیدم دین اسلام دین جهانی، کامل و زیبایی است. قبل از اینکه به اسلام مشرف شوم بودایی بودم و با مسیحیت نیز آشنایی داشتم چون عموی من به مسیحیت گرویده و کشیش شده بود و چند سال سعی میکرد من را مسیحی کند به همین دلیل با انجیل و کلیسا آشنایی داشتم بعد از حادثه 11 سپتامبر بر روی ادیان و مذاهب مطالعه و با اسلام مقایسه کردم و به این نتیجه رسیدم دین صحیح، اسلام است. با خواندن ترجمه قرآن حتی انجیل را بهتر فهمیدم و این نشان میداد قرآن دین کاملتری است.
چرا به تشیع مشرف شدید؟
فاطمه هوشینو: طی سفر به کشور کره جنوبی خانم مالزیایی سنی حرف عجیبی به من زد، گفت: فکر نکن همه کسانی که ادعای اسلام دارند، مسلمان هستند، همانند مسلمانان ایرانی، برخی مردم عراق و بحرین. متوجه منظور این خانم نشدم و در اینترنت در این رابطه تحقیق کردم و فهمیدم منظورش تشیع است، قبل از این به تفاوت داخلی بین مسلمانان دقت نداشتم، تحقیق کردم با شیعیان و اهل سنت در اینترنت گفتوگو کردم و متوجه شدم تشیع در گفتار و هم در رفتار به قرآن نزدیکتر است و علاقه من به این مذهب بیشتر شد. سایت دعایی به زبان انگلیسی پیدا کردم و واقعاً عاشق این دعاها شدم و چون در ژاپن تنها بودم و با خانواده غیرمسلمان زندگی میکردم برخی مواقع این محیط برای من سخت میشد و احساس تنهایی داشتم اما هر زمان دعا میخواندم حس میکردم، معصومین دعا را برای ما روایت کردند انگار درس خصوصی به من میدهند و من تنها نیستم و به طور خصوصی دین را به من یاد میدهند، وقتی دعا میخواندم احساس تنهایی نداشتم و با فضائل امام علی(ع)، اهل بیت(ع) و با رویداد غدیر آشنا شدم و در قرآنی که زبان ژاپنی چاپ شده بود تحریفهای را پیدا کردم و کتابهای خوبی در این رابطه خواندم مثل "شبهای پیشاور" و کتابهای آقای "محمد تیجانی" که تونسی هستند و اهل سنت بودند و شیعه شدند و کتابهای ایشان هم خیلی خوب بود، استفاده کردم و متوجه شدم همان آیههایی که ترجمه آن را اشتباه نوشتند مربوط به حقانیت اهل بیت(ع) است و فهمیدم داستان چه است و واقعاً از ته دل متوجه شدم من برای اینکه پیرو قرآن شوم، مسلمان شدم ولی بعداً فهمیدم اهل بیت(ع) نداشته باشم نمیتوانم پیرو واقعی قرآن باشم و به این شکل الحمدلله به تشیع و مکتب اهل بیت(ع) هدایت شدم.
نظرتان در مورد شهید سلیمانی چه است؟ چه احساسی در مورد این شهید دارید؟
فاطمه هوشینو: بعد از اینکه به ایران آمدم با ولایت فقیه، حضرت آقا و شهید سلیمانی آشنا شدم واقعاً به این شهید افتخار و همیشه دعا میکردم هیچوقت شهید حاج قاسم سلیمانی کنار حضرت آقا را خالی نکند و همیشه کنار ایشان باشند، این شهید واقعاً مایه افتخار بود. در شب میلاد حضرت زهرا(س) بهترین عیدی را از حضرت گرفتم و توانستم سر قبر شهید حاج قاسم سلیمانی حضور پیدا کنم هر چند در مراسم تشییع نیز حضور داشتم اما به علت ازدحام جمعیت فاصله من با شهید بسیار زیاد بود. همیشه آرزو داشتم، کنار شهید حضور پیدا کرده و ایشان را درک کنم تا در مسیر ایشان گام بردارم.
در قرآن هم ذکر شده که شهدا زندهاند و برای آیندگان خوشحال هستند و امیدوارم شهدا از من خوشحال باشند و بسیار خوشحالم توانستم ایشان را زیارت کنم و این را مدد الهی میدانم و درس مکتب شهید و سفارش اکید ایشان نیت خالص داشتن و سرباز ولایت بودن است و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی این چنین آدمی را تربیت میکند و ما باید در پی ایشان حرکت کنیم و در مسیر ایشان قدم بگذاریم، بعد از حادثه 11 سپتامبر مسلمان شدم و بعد از این حادثه تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا کردند، بیشتر شد علیرغم اینکه دشمنان اسلام تمام سعی خود را برای تخریب چهره اسلام انجام دادند و دقیقاً نتیجه برعکس شد و شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی نیز به همین شکل است، برای مردم دنیا این سؤال مطرح میشود که آمریکا برای چه ایشان را به شهادت رساند.
و شهادت این شهید بهترین هنرنماییهای خداوند در تاریخ آخرالزمان برای هدایت مردم است. وقتی به بزرگی شخصیت ایشان فکر میکنم به بزرگی اهل بیت(ع) پی میبرم. همه شهدای بزرگوار تربیت یافته مکتب کربلا و شهادت امام حسین(ع) هستند و بالاتر از همه این موارد دست قدرت الهی است که من را مبهوت میکند. شهدای ما مظلومانه برای هدایت من و شما شهید شدند تا انسانها هدایت پیدا کنند، ما واقعاً ارزش خودمان را نمیدانیم و امیدوارم خدا این معرفت را به ما بدهد. امام حسین(ع) که عزیزترین مخلوق برای خدا بود، به شهادت رسید تا انسانها به سعادت و هدایت برسند و این بیانگر میزان محبت خدا به انسانها و هدایت آنان است و من نمیتوانم میزان محبت خدا را به انسانها توصیف کنم.
یعنی منظورتان این است که با شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی هم خود ایشان به فیض عظمی رسید و هم برای اینکه ما هدایت شویم؟
فاطمه هوشینو: بله. حب الحسین یجمعنا.
حب الحسین یجمعنا من را به یاد اربعین انداخت. یعنی پیادهروی اربعین هم رفتید؟
فاطمه هوشینو: بله رفتم اما پیادهروی زیاد نداشتم. پیادهروی اربعین متصل به ظهور امام زمان(عج) میشود چون ایشان نوه امام حسین(ع) هستند و امام زمان(عج) خود را فرزند ایشان میداند، بنابراین دنیا باید اول پدر را بشناسد تا با فرزند آشنایی پیدا کند. اما جریان شهید حاج قاسم سلیمانی در شناساندن امام حسین(ع) و امام زمان(عج) کار خود را به خوبی انجام داد. یکی از علما میگفت دشمنان فکر میکردند که با شهادت حضرت علی(ع) همه چیز تمام شد اما متوجه نبودند حضرت همانند شیشه عطر است زمانی که میشکند تازه عطرش همه جا پراکنده میشود و شهید حاج قاسم سلیمانی نیز دقیقاً همینطور است واقعاً این پدیده بسیار عجیب است و حتی این شهید بعد از شهادت در کشورهای غیراسلامی محبوبیت پیدا کرده است و همه جا را پر کرده و اصلاً دشمنان متوجه نیستند چکار کردند.
یک خبر دیدم که در یکی از شهرهای ایتالیا عکس شهید سلیمانی را در معابر این شهر نصب کردهاند، نظر شما در این خصوص چیست؟
فاطمه هوشینو: من شنیدم که در کشور سوئد که مهد اعطای جایزه نوبل است هر سال یک شرکت معتبر از مردم نظرسنجی میکند که کدام شخصیت را برای دریافت جایزه نوبل شایستهتر میدانید؛ در پاسخ شهید حاج قاسم سلیمانی را نفر اول ذکر میکردند و این شهید اینقدر تأثیر داشته است و انسان را واقعا مهبوت میکند این کشور اسکاندیناوی است و این تنها کار خدا است. ما خیلی راحت از خلوص حرف میزنیم ولی در عمل سخت اما اگر کسی با نیت خالص برای خدا کار کند این اتفاق میافتد. گفتنش راحت اما عمل کردن به آن سخت است. اخلاص داشتن توفیق میخواهد و نتیجهاش این میشود که شهید بین مردم حتی بین مردم اسکاندیناوی هم محبوبیت پیدا میکند و شهید حاج قاسم سلیمانی ظهور امام زمان(عج) را جلو انداخته و همه جا را از عطر خود پر کرده است عطر این شهید بوی گل نرگس میدهد.
ژاپن آسایش داشتید آیا اینجا آرامش دارید؟
فاطمه هوشینو: میتوانم بگویم آنجا آسایش داشتم، اما زمانی که آرامش ندارم آسایش به چه دردم میخورد، ژاپن کشور پیشرفتهای است، اما وقتی اهل بیت (ع) نداشته باشد این پیشرفت چه معنایی میتواند داشته باشد، اصلاً قابل مقایسه نیست و بیمعنا است. انسان برای خوردن و لذت بردن خلق نشده است، اگر واقعاً اینطور باشد آسایش برای انسان کافی است، اما چون برای انسان ارزشهای بالاتری در نظر گرفته شده است، آسایش به تنهایی کافی نیست و خدا نیز انسان را تنها برای کسب آسایش خلق نکرده است.
شما به عنوان کسی که زندگی در یکی از مرفهترین کشورها را تجربه کردهاید به مردم ایران چه پیامی دارید؟
فاطمه هوشینو: برای من جالب بود زمانی که در یک مؤسسه زبان فارسی یادم میگرفتم از کشورهای اروپایی آنجا بودند برای احترام به کشور ایران حجاب خود را خوب رعایت میکردند و نظرشان در مورد ایران این بود که میگفتند ایران کشور خوبی است، اما مردم ایران در مورد کشور خودشان و کشورهای خارجی توهم دارند، آنقدرها که ایرانیان فکر میکنند در آن کشورها آزادی و امنیت وجود ندارد خدا آنقدر به این کشور محبت دارد و نعمت داده است که عادت کردهاند و این حجاب عادت بین نعمتهای الهی و دل ما حائل و دل ما کور میشود و این خوب نیست و خداوند نعمتها را قطع میکند و در قرآن گفته دنیا را کلیتر نگاه کنید جزیینگری نباید داشت، باید نگاه کلی داشته باشیم.
شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی یک جور تلنگر زدن و شوک برای بیدار شدن مردم دنیا بود و وظیفه ما این است این حالت را حفظ کنیم و بیدارتر شویم و این بستگی به خودمان دارد.
از حجاب تعبیر به محدودیت میکنند، اما در واقع تاج بندگی خدا است که روی سر میگذاریم، آیا حجاب شما را محدود کرده است؟
فاطمه هوشینو: نه اتفاقاً آزاد کرده است، من هیچوقت حجاب را به عنوان محدودکننده ندیدم، آزادی یکی از کلماتی است که روی آن دشمنان ما کار کردند، آزادیهای گوناگونی وجود دارد مهم این است که ما کدام آزادی را انتخاب کنیم آیا آزادی فیزیکی و جسمی مهمتر است یا آزادیهای روحی، روانی و درونی. کدام ارزشش بیشتر است و ما باید انتخاب و ارزیابی کنیم که کدام آزادی میارزد که ما به آن بها دهیم. زمانی مسلمان نبودم فکر میکردم آزادم، ولی بعداً متوجه شدم من آزاد نبودم اتفاقاً درگیر ظواهر بودم، بنده خدا بودن تنها راه رسیدن به آزادی است، جسم انسان تنها یک تیکه گوشت است و ارزش ما به این جسم نیست ارزش ما چیزی است که خدا از روح خود در آن دمیده و بزرگی روح انسان این است که خدا از روح خود در بدن انسان دمیده و اگر بخاطر یک تیکه گوشت، روح با این عظمت را فدا کنیم این حماقت است، آزادی واقعی در این دنیا وجود ندارد فقط در بهشت حاصل میشود./1360/
منبع: فارس