یک سال بعد از اربعین انقلاب
به گزارش خبرگزاري رسا، مسعود پیرهادی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت : انقلاب اسلامی یک سال بعد از چهلسالگی، مثل سال 57 یا چه بسا پختهتر و عمیقتر از آن ایام، پایکار دارد؛ ساعت 21، 21بهمن، از هر کوی و برزن صدای تکبیر میآید؛ تکبیر هم دارد؛ نمونه است؛ انقلابی بعد از 41 سال، جانفدا و عاشق دارد و جالبتر آن که مؤمن به همان آرمانها و نگران تحریف همان مبانی؛ 9 صبح 22 بهمن 98، برف و بوران و سرما، سروصورت راهپیمایان را مینوازد؛ از نوزادِ کالسکهنشین تا پیرزنِ ویلچرنشین همه آمدند و لشکر انقلاب را هیبت دادند؛ این عبادت، قطعا ویژه محاسبه میشود؛ قدمبهقدم مردم در این سرمای هوا و ناجوانمردی روزگار و کملطفی بعضی مسئولان، اجر دارد؛ این قدمهای همان مردم «صبور» و «شکور» است که باز آمدند و باز میآیند؛ دوم اسفند هم میآیند تا مجلس، محل جلوس نباشد، محل قعود نباشد، محل قیام باشد؛ قیامی علیه فقر، علیه بیکاری، علیه مشکلات معیشتی و فرهنگی و اجتماعی مردم که حقشان بسیار بیش از این چیزی است که الان دارند.
در جشن، نباید کام ها تلخ شوند اما با این بهانه نمیشود جلوی انحراف، سکوت کرد. آقای روحانی گفتند اگر رژیم طاغوت، اجازه انتخابات می داد، انقلاب نمیشد؛ این نشان از عدم درک درست ایشان از مفهوم انقلاب و خط امام راحل ماست. دعوای ما با شاه، برای انتخابات نبود؛ شاید انتخابات، مؤلفه بیستم بود؛ در آن برهه، که حضور مردم مسجل بود و رهبریِ امام، پذیرفتهشده بود و قدرت الهی پشت ما بود، تمام حرف، در حکومت الله خلاصه میشد و هر حکومتی غیر از حکومت خدا، طاغوت تلقی شده و باید کنار میرفت. بله؛ در حکومت الهی، مردم نقشآفرین هستند، مردم مختارند و محترم شمرده میشوند؛ اما تنزل دادن یک انقلاب عظیم که بعد از 41 سال، ملت پشت آن هستند، بهصرف برگزاری انتخابات، ظلم فاحش به امام و انقلاب و مردم انقلابی ایران است.
اما 22 بهمن چهل و یکم، یکی را خیلی کم داشت؛ یکی که دل امتی با او بود، یکی که یاد امتی با او هست؛ یکی که دردانه بود و در چهلمین روز از آسمانی شدنش هنوز دلها آرام نگرفته؛ هنوز با دیدن تصویرش دلها هوایی میشود و اشکها جاری.
حاج قاسم! جایت خالی بود؛ پیر و جوان، زن و مرد، عکس تو را به دست گرفته بودند اما همه دنیا هم از عکس تو پر شود، دل ما آرام نمیشود؛ چهل، عدد کمال، عدد ملکه شدن، عدد رسیدن است اما غمت هنوز نه تمام شده نه کامل؛ بیشتر میشود؛ هنوز برایمان جا نیفتاده که تو نیستی، هنوز نرسیده وقتیکه بگوییم خاک، سرد است؛ داغ تو سرد نمیشود؛ شاید برای آن که هیچ ایرانی پدرکشتگیاش با آمریکارا فراموش نکند./1360/