در مکتب سلیمانی قوی شدن رمز پیشرفت و امنیت است
به گزارش خبرگزاري رسا، رهبر انقلاب در خطبههای نمازجمعه 27 دیماه تهران بر نگاه مکتبگونه و درسآموز به سرداران شهید مقاومت تاکید کردند. برای بررسی ابعاد مختلف و چارچوبهای تفکر سردار سلیمانی و شفاف شدن بیش از پیش مشی ایشان با سعدالله زارعی، تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس مسائل غرب آسیا به گفتوگو نشستیم.
رهبری در خطبههای اخیر نمازجمعه تهران تاکید داشتند که سرداران مقاومت را نباید بهعنوان یک فرد دید و قدر و منزلت آنان زمانی مشخص میشود که این شهدا را به چشم یک فرد نبینیم، بلکه آنها را به چشم یک مکتب و مدرسه درسآموز ببینیم. مکتب چه خصوصیاتی دارد و حالا بر این مکتب ویژه سردار سلیمانی چه خصوصیات خاصی مترتب است؟
مکتب یک مقوله جامع است و دربردارنده همه آن چیزی است که یک فرد یا یک جامعه برای رسیدن به نقطه مطلوب احتیاج دارد. خود مکتب به معنای مجموعه کاملی از بایدها و نبایدها و همینطور معارفی است که یک انسان یا یک جامعه برای رسیدن به رشد، به آنها احتیاج دارد. سردار سلیمانی از آن جایی که خود را در چارچوب اسلام، احکام اسلام و تمام جزئیات دین اسلام مقید کرده بود و در بالاترین سطح بهعنوان یک عبد صالح فعالیت میکرد در مجموعه رفتارها، گفتارها، نیات و عملکردها به یک جامعیتی رسیده بود که همه چیز را درون خود داشت. یعنی از بُعد عبادی؛ انسانی بود که یک عبد محض خدای متعال به حساب میآمد. ایشان ضمن اینکه واجبات را در حد کمال خود انجام میداد به مستحبات بسیار پایبند بود. از جمله اینکه انسانی دائمالذکر بود، انسانی بود که نماز شبشان در سفر و حذر ترک نمیشد و به خواندن نماز شب توصیه میکرد. از این حیث عطر معنویت در وجودش جاری بود و در اطراف هم این عطر را پراکنده میکرد. در احکام و معارف اسلامی اهل «نومن ببعض و نکفر ببعض» نبود. کل احکام شریعت اسلامی، کل بایدها و نبایدهای دینی در زندگی ایشان جاری و ساری بود. سردار سلیمانی انسانی بود که نگاه به چهره ایشان بیانگر عبودیت بود یعنی میشد عمق معرفت و عمق بندگیشان نسبت به خدای بزرگ را ملاحظه و مشاهده کرد. این یک جنبه وجودی سردار بود.یک جنبه دیگر از زندگی سردار سلیمانی جنبه کرداری و رفتاری ایشان بود. در رفتار و کردار بهگونهای بود که مظهر یک انسان مسلمان کامل بود. بهعنوان مثال جهاد که یک اصل اساسی در اسلام است در زندگی ایشان ساری و جاری بود و بیش از 42 سال در این میدان حضور داشت؛ قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن و تا زمان شهادت پا به رکاب جهاد بود. صدق گفتار، نیات و اعتقاداتشان را با جهاد خالصانه فیسبیلالله و با مصداق جان گواهی کرده بود. در قرآن کریم داریم که خداوند متعال میفرمایند اگر راست میگویید تمنای موت کنید یعنی اهل شهادت باشید.
ایشان واقعا صادق بود و با شهادتش صدق خود را امضا کرد و رفت.جنبه دیگر مردمی بودن ایشان بود. سردار ضمن اینکه از متن مردم محروم برخاسته بود، در طول زندگی نیز به حداقلها قناعت میکرد و بسیار ساده میزیست. در حدی که از خود خانهای نداشت و در خانه سازمانی زندگی کرد و از لحاظ مالی چیزی برای فرزندان خود به ارث نگذاشته است. در عین حال در طول زندگی خود بسیار زاهدانه زندگی کرد و این ریشههای اصلی مردمی بودن سردار سلیمانی بود. ضمن اینکه موأنست ایشان با فقرا، گرفتارها و نیازمندان بسیار انس نزدیکی بود. ما در فیلمها مشاهده کردیم وقتی امسال برای کمک به سیلزدگان به مناطق عربنشین خوزستان رفته بودند در صحنهای یکی از سیلزدگان که حاضر نبود خانه خود را ترک کند و باید ترک میکرد، چون در معرض آسیب بود، ایشان دست این برادر سیلزده را بوسید و او را متقاعد کرد اجازه دهد بهطور موقت در جای دیگری اسکان پیدا کند و او هم سر سردار سلیمانی را بوسید. اینها نشانههایی از افتادگی و خضوع ایشان در برابر مردم بود. در حالی که سردار سلیمانی مسئول رسیدگی به سیل نبود، مسئولیت دیگری در کشور برعهده داشت و میتوانست به خوزستان سر نزند. اما بدوندرنگ وارد شد و آستین همت بالا زد و در میان گلولا رفت و آنچه از دست او برای کمک به سیلزدگان برمیآمد، انجام داد.یک جنبه مهم دیگر در زندگی ایشان ولایتمداری بود که از عمق وجود نسبت به حضرت امام (رضوانالله) خضوع و تسلیم داشت؛ یعنی خاضع و تسلیم بود و بعد هم نسبت به مقام معظم رهبری همین حکایت را داشت و عاشقانه در خدمت ایشان بود. تعبیراتی که سردار نسبت به حضرت امام خامنهای بیان میکرد بالاترین تعبیرهایی بود که میتوان بیان کرد. ایشان رهبر معظم انقلاب را یک حکیم میدانست و در کمتر بحث و صحبتی میشد که به این جنبه حکمت رهبری اشاره نداشته باشد. این حکمت یک جنبه اعتقادی دارد، یعنی انسان باید اعتقاد داشته باشد تا به حکمت فرد پی ببرد. بعد این حکمت سبب میشد ایشان تمام دستورات رهبری را با اعماق وجود بگیرد و به اجرا بگذارد. این جنبه بسیار اساسی در زندگی ایشان بود.
واقعا در تمام موفقیتهایی که داشت یک ذره منیت نداشت و هر موفقیتی را به رهبر معظم انقلاب نسبت میداد و البته درست هم بود. سردار سلیمانی خود را صاحب چیزی نمیدانست. مانند آیه17 سوره شریفه انفال که میفرماید: «ومَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَلَکنَّ اللَّه رَمَى»، ایشان واقعا هیچپیروزیای را منتصب به خود نمیکرد و خود را صاحب هیچپیروزیای نمیدانست. اینها جنبههای بالایی از خلوص و عظمت روحی، فکری و جسمی این شهید بزرگوار بود که چارچوبهای اصلی مکتب فکری سردار سلیمانی را تشکیل میدهد.
رهبری درخصوص نیروی قدس سپاه نیز تاکید دارند سپاه قدس را نباید بهعنوان یک سازمان و نهاد اداری بدانیم و تعبیر «رزمندگان بدون مرز» را برای سپاه قدس به کار بردند. با این توصیفات رهبری میتوان نتیجه گرفت که با شهادت سردار سلیمانی، سپاه قدس هم وارد گام جدیدی شده است و ماموریتهای جامعتری را برای سپاه قدس در نظر گرفت یا خیر؟
باید توجه داشت که بدون مرز بودن جزء صفات نیروی قدس است، یعنی از زمانی که نیروی قدس سپاه ایجاد شده بدون مرز بوده است و به همین دلیل در طول این حدود 30 سالی که از تاسیس آن میگذرد در فرامرزها فعالیت کرده و هیچگاه ماموریت ملی و داخلی نداشته است، بنابراین سپاه قدس از ابتدا فرامرز بوده است. چیزی که در بیان جمعه مقام معظم رهبری آمد بیان ماهیت نیروی قدس سپاه بود و البته تصریح به این جنبه برای این بود که جمهوری اسلامی باصراحت از این ماموریت حرف میزند و دفاع میکند و بر آن تاکید دارد. روز جمعه رهبر معظم انقلاب خواستند به همه بگویند این ماموریت برونمرزی نیروی قدس یک ماموریت الهی و انسانی است و متوقف نمیشود و متناسب با نیازهای مردم در منطقه گسترش مییابد و جمهوری اسلامی بدون خجالت و پردهپوشی از این ماموریت مهم دفاع میکند.
با توجه به خطبه عربی رهبری و اینکه تاکید دارند سرنوشت منطقه نجات از سلطه استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیت صهیونیسم است، با توجه به حوادث منطقه می توانیم ، شاهدمثالهایی بر این سرنوشت محتوم بیابیم؟
ما ایرانیها مثالی داریم که میگوییم گذشته چراغ راه آینده است. ما در طول این 40-30 سال شاهد انواع توطئههای آمریکایی، اسرائیلی، غربی، عربی در منطقه خودمان بودیم. گاهی اینها بهصورت تکعامل عمل کرده یعنی یک قدرت یا یک کشور تنش آفریده و گاهی به صورت مجموعه و یک جبهه عمل کرده است یعنی همه اینها با هم در جهت متزلزل کردن امنیت کشورهای منطقه عمل کردند. تنها نیرویی که در مقابل اینها قرار گرفته و توانسته این توطئهها را خنثی یا کمرنگ کند انقلاب اسلامی، نظام برآمده از آن و سپاه پاسداران و بهطور خاص نیروی قدس سپاه پاسداران بوده است. در آینده هم توطئهها حتما ادامه و ضرورت رویارویی با اینها هم استمرار مییابد، بنابراین در آینده هم شاهد این رویارویی خواهیم بود، همانطور که در گذشته ضمن اینکه حق با جبهه مقاومت بوده و مردم در کنار جبهه مقاومت قرار داشتند و توانستند به پیروزیهای بزرگی برسند. در آینده هم این مشروعیت کامل برای جمهوری وجود دارد و این پیروزیهای بزرگ در انتظار جبهه مقاومت است. بنابراین میتوان گفت همانطور که امروز نسبت به 20 سال پیش منطقه ما امنیت بیشتری دارد و قدرت بیشتری به هم زده است و در نقطه مقابل، اسرائیل ضعیفتر شده و آمریکا و رژیم سعودی ضعیفتر شده است، در آینده هم این استمرار مییابد و ما شاهد غلبه حق بر باطل خواهیم بود.
با توجه به حوادث و اتفاقات چند وقت اخیر عراق، به نظر شما ارتباط ایران با عراق و دیگر کشورهای متحد به چه سمت و سویی خواهد رفت و چه راهبردی را باید در نحوه ارتباط با کشورهای منطقه پیش گرفت؟
امنیت یک نیاز مشترک بین همه کشورها و ملتهای منطقه است. امنیت هم مقولهای نیست که درون مرزهای ملی محدود شود و اساسا کشوری بتواند فقط با تکیه بر مرزهای ملی خود به امنیت برسد. بسیاری از توطئههای ضدامنیتی مثل داعش و گروهکهایی از این قبیل از خارج مرزهای ملی طراحی میشوند و به درون مرزها رسوخ میکنند. بنابراین خارج از مرزها با درون مرزها پیوستگی امنیتی دارد و به همین جهت همه دولتهای منطقه باید با هم همکاری کنند تا در یک وضع امن قرار بگیرند. همینطور منافع دیگری که وجود دارد و پیشرفتهایی که با همکاری ملتها و دولتها مجاور برای هر ملتی فراهم میشود، اینها چیزهایی است که ما، عراق و بقیه کشورها را کنار هم قرار میدهد و نیاز به تشکیک مساعی و همکاری نزدیک وجود خواهد داشت.
پس میتوان نتیجه گرفت از این باب است که راهبرد استراتژیک رهبری از بعد داخلی و بینالمللی «قوی شدن» است و تعبیر قوی شدن را بهعنوان راه برونرفت از مشکلات اشاره دارند.
بله، اگر قدرتی وجود نداشته باشد امکان دفاع نیست. امروز عراق در پارلمان خود تصویب میکند نیروهای نظامی آمریکایی، انگلیسی و ناتو از عراق بروند. آیا عراق میتوانست سه سال پیش چنین بیانیهای صادر کند؟ امروز میتواند. چراکه از یک سو درون خود حشدالشعبی دارد که میتواند از مرزهای خود دفاع کند و از سوی دیگر در منطقه هم یارانی دارد که با تکیه بر آنها میتواند امنیت خود را تامین کند. بنابراین قوی شدن رمز پیشرفت و امنیت است که همه ملتها و دولتها به آن توجه دارند./1360/