علیه لیبرالها فیلم ساختم
به گزارش خبرگزاری رسا، تقریبا بیست سال بعد از ساخت و اکران عجیب فیلم آقای رئیسجمهور ساخته ابوالقاسم طالبی این فیلم روز گذشته از شبکه سه سیما پخش شد. جالب اینجاست که این فیلم در دورههای مختلف در بایکوت به سر برده بود و بهدلیل محتوای سیاسی در دوره اصلاحات نهایتا چند روز پرده اکران را دید و بعد هم به ورطه بایکوت سازمان یافته افتاد.
«آقای رئیسجمهور» یکی از صریحترین آثار سینمای ایران است که به شخصیت یک رئیسجمهور میپردازد؛ فیلم روایتگر داستان فردی است که با داشتن یک پیشینه مطبوعاتی و فرهنگی و با سردادن شعارهای انقلابی در اندیشه تصاحب کرسی ریاست جمهوری است، اما در پشت پرده او به هیچیک از شعارهای خود معتقد نیست و حاضر است برای رئیسجمهور شدن دست به هر کاری بزند. در این راه حتی عدهای از دلسوزان انقلاب و رزمندگان سابق هم فریب او را خورده و برای موفقیت او در انتخابات قلمفرساییها میکنند، اما کمی بعد که متوجه دروغ بودن شعارهای او میشوند، در برابرش میایستند.
ابوالقاسم طالبی در شرایطی دست به ساخت فیلم آقای رئیسجمهور در دوران اصلاحات زد که در همان سالهای اول به واسطه فضای بیش از حد بازی که ایجاد شد فیلمهای زیادی حتی علیه مقدسات و اعتقادات ساخته شده بود و روزنامهها هم حدی برای خودشان در نوشتن علیه تقیدات دینی نداشتند. با این حال این فیلم در همان دورانی که شعار آزادی سرداده میشد به صورت ظریف و زیرپوستی بایکوت شد ولی به قول همان فیلمسازی که معتقد بود هیچ فیلمی در کمد نمیماند این فیلم هم بعد از بیست سال از شبکه سه سیما پخش شد. نکته با اهمیت این فیلم این بود که طالبی بعد از نمایش فیلم به بیان ناگفتههای بایکوت بیست ساله فیلمش پرداخت.
فیلم را سوزاندند
ابوالقاسم طالبی درباره شرایط اکران این فیلم در سال1379 گفت: اصطلاحی در سینما به نام فیلمسوزی وجود دارد یعنی فیلم را میسوزانند . وقتی فیلم را ساختیم بهدلیل مسائل خاص به جشنواره ندادیم. در سال1377 فیلم کلید خورد و در سال79 آماده اکران شد. فیلم از 23بهمن اکران شد. دو روز بعدش شهادت حضرت زهرا؟س؟ بود. روز بعدش به خاطر سرمای هوا مدارس تعطیل شد و بعد هم به بهانه نفروختن فیلم را پایین کشیدند.
وی درباره دلایل ساخت این فیلم هم گفت: واقعیت امر این است که من به فضای زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی معترض بودم. هر روز روزنامهها علیه اسلام مینوشتند و من بهعنوان یکی از طرفداران امام و نظام یا باید در راه لیبرالها هضم میشدم یا تحمل میکرد. هیچیک را نمیتوانستم انجام دهم. در هفتهنامه خودم مینوشتم ولی کافی نبود. فشارهای آن یکی دوسال باعث شد این سناریو را بنویسم. اشارهام به رئیسجمهور خاصی نبود. هیچیک از روسای جمهور ما غیر از رهبری در حدی نبودند که من دربارهشان فیلم بسازم. البته به زمان و تفکر حاکم آن زمان اشاره مستقیم داشتم.
علیه لیبرالها فیلم ساختم
کارگردان فیلم قلادههای طلا بعد از تشریح دوران
قائم مقامی آقای منتظری گفت: امام وقتی آقای منتظری را برکنار کردند گفتند که شما بعد از من انقلاب را به دست لیبرالها میسپارید. لیبرالیسم دو روی سکه دارد یکی قمارخانه بازها و دیگری هم داعش و منافقین و طالبان و .... من به این تفکر اشاره داشتم. تفکر خشنی که میکشند و نابود میکنند و دیگری به اسم آزادی افراد را زندانی میکنند که نمونه آن را در فرانسه میبینیم. من این فیلم را علیه لیبرالیسم ساختم حالا میخواهد به یک رئیسجمهور بخورد و به یکی نخورد.
وی درباره اینکه حرفهای فیلم مشخصاً علیه دوره اصلاحات است گفت: من تفکر آنها را نقد کردم و دربارهاش حرف زدم. این تفکر که قتلهای زنجیرهای را درست کرد و منافقین مراکز مهم نظام را با خمپاره میزدند وجود داشت. در این دوره این تفکرات وجود داشت که به راحتی لاجوردی و صیاد شیرازی را به راحتی ترور کردند. این دغدغه از دوره اصلاحات در من شکل گرفت البته از دوره دوم (زمان آقای هاشمی) ذهن من مشغول آن شده بود ولی فکر میکردم چون انقلاب تضعیف میشود نباید این حرفها را بزنیم اما در اصلاحات افکار هاشمی از پستو درآمد و اجرایی شد. این تفکر با آقای هاشمی ضدیت نداشت بلکه آن مخالفتها یک فریب بود.
میگفتند ما چپ خط امام هستیم اما خود امام را هجمه میکردند. خیلی از این افراد سمتهای مهم را در آن دوره اشغال کردند. آنها تفکر امام را زیرسوال میبردند و یک نوع بتپرستی فردی راه افتاد. یکی ازآنها گفت امام را باید به موزه بسپاریم ولی اگر پسوند آقا را برای رئیسجمهور نمیگفتیم غوغا میکردند. تنها فیلمی که علیه اصلاحات در آن دوران ساخته شد همین فیلم است و تا الان در سال98 که بیست سال گذشته فیلم از تلویزیون هم پخش نشد. همان زمان تلویزیون حق پخش فیلم را خرید. دوسال آخر دوره اصلاحات فیلم در ارشاد ماند و در نمایش خانگی هم به نمایش درنیامد. بعد از آن در شبکه نمایش خانگی به صورت محدود منتشر شد.
در سینما گفتند یکی میخواهد
علیه رئیسجمهور فیلم بسازد
نویسنده و کارگردان سینمای ایران با اشاره به مواجهه مسئولان سینمایی آن دوران با فیلم هم گفت: مرحوم سیفالله داد، معاون سینمایی بود و فیلمنامه را خوانده بود. به من گفت میخواهی واقعاً این را بسازی؟ گفتم اگر شعارهای «زندهباد من» که این روزها سر میدهند واقعی باشد بله.
گفت مشکلی نداریم برو بساز. آقای منوچهر محمدی، مدیرکل ارزشیابی ارشاد به من گفت این فیلم را اجازه ساخت نمیدهیم مگر این که تیم قوی داشته باشی که گفتم مشکلی ندارم. یک هو دیدم در سینما پیچید که کسی علیه آقای خاتمی فیلم میسازد انگار که علیه خدا میخواستم فیلم بسازم در حالی که علیه رئیسجمهور هم نبود. به گریم بازیگر نقش اول اشاره میکردند در حالی آقای اردلان شجاع کاوه در فیلمهای مختلف با همین تیپ بود. میگفتند بازی بازیگر با انگشترش نشانه مشابهت با شخصیت رئیسجمهور است ولی نمیدانستم که آقای خاتمی هم با انگشترش بازی میکند و هنوز هم نمیدانم ولی در نقدها نوشتن که قصد مشابهتسازی بوده است.
روسای صداوسیما میگفتند با پخش این فیلم به رئیسجمهورها بر میخورد
طالبی در ادامه سخنان خود به خرید این فیلم از سوی سیما هم اشاره کرد و گفت: این سؤال را باید پرسید که چرا تلویزیون این فیلم را بیست سال پخش نکرد در حالی که حق پخش فیلم را هم خریده بود؟ من با هر رئیس سازمانی که صحبت میکردم میگفت به رئیسجمهور بر میخورد. این حرف در دوران آقای خاتمی و احمدینژاد و ... وجود داشت. الحمدلله فعلاً به آقای روحانی برنخورده است.
کارگردان فیلم قلادههای طلا درباره ابعاد فنی فیلم و ضعف پرداخت شخصیبت اصلی فیلم گفت: میگفتند مگر میشود کسی این قدر انقلابی باشد و چرخش داشته باشد؟ خب دیدیم که شد. این کسی که رئیس سازمان خصوصیسازی بود و بازداشت شده ببینید چه سابقهای داشت در زمان جنگ؟انسان در مقابل فشار تصمیم میگیرد، تسلیم میشود یا مقاومت میکند .
مقاومت هم حدی دارد دیگر. این شخصیت در جایی احساس کرد همه علیهاش هستند و دید آن شخص بنزسوار به نفع اوست به همین دلیل میبرد؛ اما با این ممکن است نوری در دلش باشد که بتواند جبران کند.شخصیت فیلم خیالی بود اما از زمانی که کیان میخواندم و متوجه ماجرای اشرافیتطلبی شدم درونم به غلیان افتاد و خیلی به من فشار آمد همین مسئله باعث نوشتن میشد؛ البته خیلی از نوشتهها به صورت شعاری در میآمد ولی چارهای نداشتم. فیلم را ساختم ولی تلویزیون با مصلحتجویی بیست سال آن را پخش نکرد. اگر فیلم جریان مقابل بود کلی داد و قال میکرد ولی من داد و قال هم نمیتوانستم بکنم. حتی به من نگفتند بخشی را حذف کن تا پخش شود به کلی پخش نکردند.
علیه انگلیسیها فیلم ساختم در حالی که دبیر جشنواره دوتابعیتی بود
طالبی با اشاره به نفوذ جریانهای خارجی در سینمای ایران گفت: فیلمی که سفارت انگلیس دوست داشته باشد را کلی تحویل میگیرند وقتی دبیرجشنواره دوتابعیتی میشود همین است . برای نخستینبار میگویم که یتیمخانه ایران را به همین دلیل از جشنواره بیرون کشیدم برای اینکه دبیر دوتابعیتی بود و از یک فرد دوتابعیتی دیگر تقدیر کردند من در این شرایط علیه انگلیس فیلم ساختم و معلوم بود که به فیلم من توجهی نمیشود. بیست سال است که فیلم میسازم و از چپ و راست میخورم.