آن روی سکه "نهضت ترجمه"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، پارادایمهای فکری متفاوت تولیدات و خروجیهای متفاوتی را نیز به دنبال دارند. سیر شکل گیری و امتداد دانشِ موثر در فرهنگ هر کشوری بسته به رشد فکری و مبنایی، در زمان مشخصی به نقطهای خاص میرسد. چه بسا شرایط به وجود آمده در یک فرهنگ غربی هیچگاه زمینه شکل گیری در فرهنگ ایرانی اسلامی را نداشته باشد.
محصولات فکری دیر زمانی است از طریق گفتگو بینِ ملل و فرهنگهای مختلف منتقل میشود. با به وجود آمدن نهضت ترجمه و رشد ابزار کتابت این امر با سرعت چند برابری رشد پیدا کرد تا جایی که امروز سهم قابل توجهی از بازار کتاب را، حداقل در کشور ما کتابهای ترجمه شده به خود اختصاص داده اند.
دانشها و تفکرات جدید تأثیرات عمیقی بر جامعه و فرهنگ آن میگذارند. در این میان این گونه نیست که همواره ورود دانش از یک پارادایم بیگانه موجب پیشرفت و اعتلای جامعه شود. چه بسا مشکلات جبران ناپذیر بسیاری را نیز به وجود آورد. در موارد بسیاری نیز موجب انحرافات عمیق فکری و از بین رفتن نظم و گسستن جامعه میشود.
مشکل دیگر این است که آیا کتابهایی که برای ترجمه انتخاب میشوند از روی نیاز امروز جامعه به آنها برگزیده میشوند و یا تنها صلاح دید یک مترجم، معیار اصلی شایستگی برای ترجمه است؟ آیا کتابهایی که امروزه در دست جوانان دیده میشود همان کتابهایی است که باید باشد؟
در این نوشته بر آنیم تا به برخی از این مشکلاتی که ترجمه کتابها در کشور به وجود آورده است، اشارهای کنیم.
شاید بتوان یکى از مهمترین پىآمدهاى برخورد مسلمانان با علوم بیگانه و روى آوردن به امر ترجمهی آنها را خروج ایشان از ایمان توام با تعبد و تقلید دانست. این امر در ابتدا یک حُسن به نظر میرسد، ولی تعبد در این جا منظور تعبد و تقلیدی است که لازمهی پیروان یک دین است و در صورت نبود، اساس دین را دچار تزلزل میکند. با این توضیح مشخص میشود که رشد عقلانیت به معنای صحیح آن مورد تأیید خود دین نیز میباشد. وحی برای انسانها فراوردهای را به همراه میآورد که عقول بشری توانایی رسیدن به آن را ندارد. پس عقل در این ناحیه باید حکم به تعبد و تقلید دهد و گرنه موجب انحراف و کج روی خواهد شد.
ترجمه باعث به وجود آمدن زمینهها و رشتههای علمی جدید میشود. افرادی به این عرصهها قدم میگذارند و جزو سردمداران آن میشوند. این افراد به عنوان متخصصین در آن رشتهها مورد توجه جامعه و محافل علمی قرار میگیرند. اگر این زمینههای فکری جدید باطل باشند بی شک ورود افراد به آن و رشد در آنها و حضورشان در اجتماع، توازن فکری جامعه را به هم ریخته و جهت حرکت فکری آن را به سمت خودشان تغییر میدهند.
هجمهی بیش از حد آثار و متون ترجمه و عدم توانایی زبان و زبانشاسان در تعریف اصطلاحات و لغات جدید جایگزین، باعث شده است که ادبیات قشر تحصیل کرده عوض شده و در هر جملهی آنها کلماتی وجود داشته باشد که عیناً از زبان مبدأ گرفته شده است. از مهمترین عوامل اضمحلال فرهنگ زبانی یک کشور همین هجوم لغات و اصطلاحات خارجی است.
در فرهنگ اسلامی علومی هستند که اجازه رشد و همه گیر شدن ندارند. این کار باعث میشود که دسترسی به این علوم فقط نزد علما بوده و ایشان در رفع اشکالات و شبهات آن بکوشند. ولی امروزه این امر دیگر به یک شوخی تبدیل شده است. بسیاری از کتب که ریشههای آن باطل بوده و از نظر اسلام کتب ضلال حساب میشوند، ترجمه و روانه بازار کتاب شده و به خورد مردم داده میشوند.
نفوذ افکار عاریتی بدون تصفیهی آنها شاید در یک یا دو نسل اول خیلی آثار بیرونی مشهودی نداشته باشد، ولی بی شک نسلهای بعدتر با آنها زندگی خواهند کرد. این امر موجب به فراموشی سپردن هر آن چیزی است که در دامن فرهنگ اسلامی و ایرانی شکل گرفته است.
بسیاری از افرادی که دست به ترجمه کتب میزنند در موضوع کتاب متخصص نیستند و صرفاً یک مسلط به زبان مبدأ هستند. ایشان نمی توانند فهم درستی از محتوای کتاب داشته باشند و وقتی نمی توانند فهم درستی داشته باشند نمیتوانند مطالب آن را طوری انتقال بدهند که موجب فهم درست در مخاطب کتابها شود و این خود موجب به وجود آمدن کج فهمیهای جبران ناپذیر میشود.
یکى از پیامدهاى ترجمه، به وجود آمدن نحلههای مختلف فکری و فرهنگی است. گروههایی که به وجود آمدن آنها در کشور مقصد در صورت عدم ترجمه شاید غیر ممکن بود. این نحلههای جدید در دفاع از خود کتابهایی به نگارش در میآورند و ناخودآگاه بعد از یک مدت به یکی از جریان های فکری در کشور تبدیل می شود، از مسیر اصلی خود خارج شده و به یک مسیر عاریتی مجهول المقصد منتهی میشود.
حتی رمانهایی که ترجمه میشود و علی الظاهر جنبهی سرگرمی داشته و جنبهی مستقیم اشاعه افکار بیگانه را ندارد میتواند در برخورد خوانندگان با وقایع زندگی واقعی تأثیرگذار باشد. تأثیراتی که هر چند در کشور مبدأ میتواند یک منش عملی باشد، ولی در کشور ما میتواند بنیاد اخلاقیات را به هم بریزد.
هزینههای هنگفتی که از ترجمه، چاپ تا عرضهی این کتابها مصرف میشود در مقایسه با میزان تأثیر مثبت آنها در راستای ارتقای سطح کیفی زیست جامعه چه مقدار قابل توجیه است؟ به نظر میرسد باید در این زمینه مطالعات جدی صورت گرفته و بدون ارزیابی و نیازسنجی کتابی ترجمه و وارد فضای فکری جامعه نشود.
به عاریه گرفتن آرای اندیشمندان سایر ادیان و کشورها و رواج دادن آن در بین عامهی مردم کشور تا چه حد میتواند در رشد و پیشرفت زیست جامعه موثر باشد؟ با توجه به مطالب مرقوم به نظر میرسد این گونه نیست که فکر کنیم واردات افکار بیگانه حتماً به سود جامعه بوده و فضای روشنفکری و نقادی که از طریق خواندن این کتابها در برخی از اقشار ایجاد شده حتماً موجب رشد و تعالی جامعه خواهد شد./918/ی702/س
مهدی خدایی