تأملی بر راهاندازی مدارس مسجدمحور
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها شاهد بروز مشکلات زیادی در مدارس هستیم و هر روز از اجرای ۲۰۳۰ در برخی مدارس تا رقص و آواز و مشکلات اعتقادی برخی معلمان و مسئولین مدارس پدران و مادران را، بخصوص قشر مذهبی را نگران میکند.
عمق معضلات فرهنگی مدارس نگران کننده است
قضیه معضلات فرهنگی و تربیتی مدارس به افشا شدن یک رقص و آواز با آهنگهای مبتذل خلاصه نمیشود. اخبار و گزارشات خانوادهها از اجرای سند ۲۰۳۰ و تبادل مواد مخدر در برخی مدارس و مشکلات اعتقادی معلمان و ... هر فرد دارای دغدغهی دینی را نگران و مستاصل میکند.
راه حلهای انحرافی
اما راه حل چیست؟ برخی افراد داری دغدغه مذهبی ایجاد مدارس غیر انتفاعی مخصوص خانوادههای مذهبی یا ایجاد مدارس مسجدمحور را راه حل دیده و در سالهای اخیر شاهد رشد و افزایش آنها مخصوصا در شهرهای مذهبی همچون قم و مشهد هستیم.
قضیه به مدرسه ختم نمیشود در مسائل دیگر هم برخی افراد مذهبی به همین سمت رفتند و به فکر ایجاد پارک و کافی شاپ و رستوران و شهربازی و بازار و کتابخانهی مخصوص خانوادههای مذهبی افتادهاند، به طریقههای مختلف طرح خود و اقدامات خود را در راستای طرحی که گمان میکنند کار خوبی است بیان میکنند.
بازگشت به اهداف واقعی انقلاب اسلامی
اما واقعا هدف از انقلاب اسلامی و ایجاد جمهوری اسلامی چه بود؟ تفاوت جامعهی شیعه با جامعهی کفر چیست؟ مگر غیر از این است که در جامعهی شیعه تمام زنان و فرزندان همچون ناموس ما و فرزندان ما هستند.
اسلام دین اجتماعی است و نسبت به تحولات اجتماعی حساسیت دارد؛ اما برخی مذهبیها بجای حضور در اجتماع و در مکانهایی که تمام مردم و همسران و دختران و پسران شیعه هستند ترجیح میدهند از واقعیت جامعه فرار کنند!
ثمرهی حضور در جامعه
اگر فرزند یک طلبه یا یک فرد مذهبی در مدرسهی دولتی نباشد و در این مدرسه سخنان خلاف اعتقادات بیان شود؛ یعنی سخنانی بیان گردد که قشر خاکستری نسبت به آنها بیتفاوت است، آیا بدون درز خبر و با گوشهگیری و در حاشیه امن بودن خانوادههای مذهبی، معضلات حل میشود؟
فرزند یک خانوادهی مذهبی باید در مدرسهای باشد که فرزندان تمام و عامهی مردم در آن مدارس درس میخوانند و تفریحگاه خانوادههای مذهبی در جامعهی شیعه باید تفریحگاه تمام مردم باشد تا اگر معضل فرهنگی در آن دیدند با دغدغهی دینی و فرهنگی که دارند مبارزه کنند و تا در حد توان نسبت به معضلات عکسالعمل نشان داده و فعال باشند و در صدد اصلاح باشند.
خودخواهی با ژست مذهبی
قطعا گوشهگیری و دور شدن از جامعه و به فکر حاشیه امن برای خود و خانواده بودن کمال خودخواهی میباشد و خلاف صریح دستورات اسلام مبنی بر ضرورت امر به معروف و نهی از منکر است.
امر به معروف و نهى از منكر برجستهترين، بارزترين و گرامىترين واجب در بين واجبها مىباشد هدف تمام انبيا و اوليا اصلاح جامعه بشرى بوده است و مؤثرترين ابزار براى رسيدن به اين هدف بزرگ امر به معروف و نهى از منكر است.
قرآن كريم به كرّات به اهميت اين فريضه اشاره نموده و آمرين به معروف و نهى كنندگان از منكر را از صالحين، رستگاران و بهترين امّت مى داند.
در روايات امر به معروف و نهى از منكر سبب امنيت، آبادانى، حلال شدن درآمدها، برپایى واجبات و اصلاح امور دين و دنيا معرفى شده است.
عَنْ الباقِرِ عليه السلام: اِنَّ الأمرَ بِالمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنكَرِ فَريَضَةٌ عـَظيمَةٌ بِهـا تـُقامُ الفـَرائِضُ وَ تَأْمَنُ المَذاهِبُ وَ تَحِلُّ المَكاسِبُ وَ تَرُدُّ الْمَظـالِمُ وَ تَعْمـُر الأرْضُ [وسائل الشيعه، ج 11، ص 395، ح 6.]
امام باقر عليه السلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منكر دو واجب بزرگ الهى مىباشند كه ساير واجبات با آنها بر پا مىمانند و بهوسيله ايندو راهها امن و كسب و كار مردم حـلال مىشود. با اين دو واجب است كه داد ستمديدگان ستانده مىشود و زمين آباد مىگردد.
یک فرد مقید به اسلام و تشیع اگر واقعا دغدغهی دینی دارد باید نسبت به نوامیس شیعیان و فرزندان آنها همچون نوامیس و فرزندان خود حساس باشد و نسبت به آنها دغدغه داشته باشد.
بچهی من به مدرسهی مسجد محور رفت، آیا من نسبت به دیگر فرزندانم که در مدارس دولتی جمهوری اسلامی درس میخوانند مسئولیتی ندارم؟
ساخت مجموعههای آموزشی، فرهنگی، تفریحی خصوصی و جدا شدن مذهبیها از زیر ساختهای فرهنگی، تفریحی و آموزشی بیتالمال شیعه که عموم مردم از آنها استفاده میکنند رهبانیت و گوشهنشینی و فرار از واقعیت و مخالف روح دستورات اسلامی و اسراف بیت المال شیعه است.
نتیجه گوشهگیری اهل مذهب از عموم جامعه
نهایتا اینگونه میشود که من سالها به مدارس و پارکهایی که عموم مردم از آنها استفاده میکنند نمیروم و معضلات آنها منعکس نمیشود و تحلیلم نسبت به جامعه و معضلات جامعه تنها بر اساس مکانهای رفت و آمد خودم خواهد بود و تحلیلم نسبت به مسائل اجتماعی متوهمانه و تخیلی خواهد بود.
با رفتن خود و خانوادهمان در حاشیه امن گمان میکنیم مشکلات دینی ما در جامعه حل میشود حال آنکه زیر پوست شهر اتفاقاتی میافتد و تغییرات بنیادینی صورت میگیرد که دود آن در انتخاباتها و زیست و تعاملات اجتماعی و ... در آینده در چشم خود ما و فرزندانمان خواهد رفت که آن آیندهی نهچندان دور حاصل همین گوشهنشینی و عملکرد سکولار مآبانه خودمان خواهد بود.
وظایف منتظران در عصر غیبت
یکی از وظایف مهم مردم در عصر غیبت کبری، داشتن روحیه اصلاحگری در سطح جامعه است. هر فردی باید در برابر آحاد مردم (جامعه اسلامی) احساس مسئولیت کرده و در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش نماید. تا جامعه و افراد آن آماده پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شوند. خداوند در قرآن میفرماید: :” وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْض” (سوره بقره، آیه 251.) ؛ اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد، قطعا زمین تباه میگردید. بنابراین در صورتی که منتظران بهدنبال اصلاح جامعه نباشند، فساد فراگیر شده و آمادگی جامعه برای ظهور به تاخیر میافتد.
در روایتی از پیامبر(ص) در باب امر به معروف و نهی از منکر این مضمون آمده است که وقتی گروهی سوار کَشتی شوند، اگر یکی از مسافران شروع به سوراخ کردن کف کشتی کند و بقیه بیتفاوت باشند، در این صورت آب دریا وقتی بیاید داخل کشتی، فقط آن یک نفر را غرق نمیکند، بلکه همه اهل کشتی را درخود می کِشد. همچنین حضرت رسول صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«ان اللَّه عزوجل لا یعذب العامة بعمل الخاصة حتى یروا المنكر بین ظهرانیهم و هم قادرون على ان ینكروه فاذا فعلوا ذلك عذب اللَّه الخاصة و العامة؛ خداوند عزّ و جلّ هرگز عموم را به خاطر عمل گروهی خاص مجازات نمیکند مگر آن زمان که منکرات در میان آنها آشکار گردد و توانایی بر انکار آن داشته باشند در عین حال سکوت کنند در این هنگام خداوند آن گروه خاص و همه توده اجتماع را مجازات خواهد کرد.»(مکارم، تفسیر نمونه، ج 7، ص 131.)/918/ی702/س
مهدی قیاسی
گفتنی است، خبرگزاری رسا در پذیرش یادداشت و نظرات فضلای حوزه علمیه در زمینه مدارس مسجدمحور، همچنین ایجاد فضای گفتوگو در عرصه نظریههای فرهنگی و اجتماعی استقبال می کند.
اولاً فرزندان ما تو دورهٔ دبستان، در واقع تو دوران تربیت و اثرپذیری هستن و نمیشه اونها رو به هوای اثرگذاری در مقابل ۱ جو غالب قرار داد. ضمن اینکه شرایط بحرانیه و چندان مجالی برای اینکه بدون بدون ضربه پذیری کلان اثرگذار باشیم، نیست!
ثانیاً تأسیس مدارس مسجد محور به معنی غفلت از جامعه نیست؛ چرا که میتونیم وظائفمونو تو دو بخش تعریف کنیم. هم فرزندانمونو تو مدارس مسجد محور تربیت کنیم و هم تو فرصتی مضاعف، به دغدغههای جامعه هم بپردازیم.
ثالثاً همین مدارس مسجد محور با آموزش و پرورش قرارداد بسته و چه بسا بتونه بدون هضم شدن در تصمیمات مخرب آموزش و پرورش، با موضع مستقل و مقتدرانه رو برنامهها و سیاستهای آموزش و پرورش هم مؤثر باشه و با الگو دادن در سیاستها، موجی از مطالبهگری رو هم بسترسازی کنه.
رابعاً تأسیس مدارس مسجد محور گوشهگیری نیست. بلکه نقطهٔ شروعی برای ایجاد ۱ فضای پاک و نوعی فرهنگ سازی هست تا میونداری کنیم و بعد از فرزندان خودمون، دیگران رو هم تشویق کنیم به ما بپیوندن و فرزندانشونو تو مدارس مسجد محور ثبت تام کنن.
خامساً بر خلاف اظهارات نویسندهٔ این یادداشت، تأسیس مدارس مسجد محور نقطهٔ عطفی برای اجرای دستورالعملهای اسلامی هست تا برگردیم به همون سنتهای دینی که مسجد پایگاه همهٔ امور مردم و حتی امور معیشتی بود و اصلاً فلسفهٔ تأسیس مدارس مسجد محور همینه.
بنابراین ادعای گوشهگیری طرفداران مدرسهٔ مسجدمحور، ۱ مغالطه و تخریب و تضعیف این سنت الهی هست و چه بسا خواسته یا ناخواسته، العیاذ باللّه قدمی هست برای سد عن سبیل اللّه و مصداق آیه ۱۱۴سورهٔ بقره: «و من أظلم ممن منع مسجد اللّه أن یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها».
لذا مدارس مسجد محور میتونه اقدامی آتش به اختیار و از موضع اقتدار باشه؛ نه گوشهگیری!