به جای «تحریم خرید کالا»؛ «به هم رحم کنیم»!
به گزارش خبرگزاری رسا، دو روز از راهاندازی کمپین «کالا نخریم» علی کریمی گذشته و پس از پیوستن جمعی از سلبریتیها به این کمپین، نقدهای جدی به آن از سوی فعالان فضای مجازی و اقتصادی شروع شده است. کریمی هر قدر در فوتبال بازیکن موثری بوده، اینجا با ورود به یک موضوع کارشناسی بسیار مهم میتواند جامعه ایرانی را به بازی بگیرد! فارغ از متن دعوت که پر است از غلط نگارشی، ویرایشی و املایی؛ این نسخه کریمی با ایرادات جدی روبهرو است!
1- آیا گرانیهای موجود محدود به «ماشین» و «طلا»ست که با تحریم خرید آنها همه مشکلات حل شود؟! پاسخ کاملا منفی است! امروز با یک گرانی فزاینده در تقریبا همه کالاها مواجه هستیم. شاید برای علی کریمی و کسانی هموزن اقتصادی با او مهم «کالاهای لوکس» باشد اما برای بخش بزرگی از جامعه که میانگین درآمدی آنها بین یکمیلیون و 200هزار تا 2میلیون تومان است آنچه مهم است تامین «سفره خانوار» است.
مطالعات اقتصادی نشان میدهد «خط فقر مطلق» برای یک خانواده 4 نفره شهری در سال ۹۶ حدود 4 میلیون تومان و برای مناطق محروم حدود 2 میلیون تومان است که این به معنای سبد مشخصی است که باید حداقل کالاهای اساسی را در بر داشته باشد؛ به نحوی که اگر فردی به آنها دسترسی نداشته باشد، سلامت فیزیکی، جسمانی و روحیاش به خطر بیفتد که شامل غذا، مسکن، خدمات سلامت، حملونقل و... است و همچنین درآمد ۶ درصد از جمعیت کشور هزینه غذایشان را تامین نمیکند. اسم این مرحله «خط گرسنگی» است و به آن معناست که درآمد یک خانوار حتی نمیتواند هزینه غذایش را تامین کند. در این شرایط خانوار کارگری با نخریدن غذا و مایحتاج اساسی زندگی دچار اختلال کامل میشود.
افزون بر رشد کالاهای مصرفی باید به رشد قیمت مسکن توجه داشت. خرید و فروش در بازار مسکن بالا نیست اما بالا رفتن قیمت مسکن بر جامعه مستاجر ایران- نتایج سرشماری سال 95 نشان میدهد 31 درصد از مسکن مورد استفاده در کشور استیجاری است- فشار کمرشکنی وارد میکند که آنها با تحریم استفاده از مسکن، محکوم به بیخانمانی خواهند شد!
2- حتی در مصداق توصیهای هم این کمپین دچار اشتباه و سطحینگری است. نگارنده معتقد است آنچه کریمی در صفحه اینستاگرامش گذاشته، به احتمال زیاد خود کپی از جای دیگری است که حالا به دلیل سلبریتی بودن کریمی پخش شده است اما فارغ از شخص «توصیهکننده»، «اصل توصیه شده» هم غلط است؛ آنچه در کشورهای اروپایی به عنوان یک مدل اعتراضی در افزایش قیمت کالاها انجام میشود، در مواجهه با «افزایش قیمت چند کالا یا همه کالاها» و همچنین «هر نوع کالا» نیست. غربیها صرفا هنگامی که یکی از «کالاهای مصرفی» مانند «گوشت»، «مرغ»، «تخممرغ»، «نان» و امثالهم آن هم به صورت غیرسیستماتیک و ناگهانی گران میشود و با همه سازوکار اقتصادی نمیخواند، دست به این نوع اعتراض میزنند، نه اینکه کل کالاها اعم از مصرفی و سرمایهای گران شده باشد!
3- در 2 روز گذشته از راهاندازی این کمپین، قیمت طلا 200هزار تومان و دلار 250 تومان رشد داشته است که از ناکارآمدی یا نافهمی طراح کمپین خبر میدهد، چرا که یک مثال نقض که تحریم هیچ تاثیری در قیمتش نداشته، طلاست! طلا نه بر اساس بازار تقاضای داخلی، بلکه مبتنی بر قیمت جهانی آن جابهجا میشود و آنچه باعث گرانی طلا شده، صرفا بالا رفتن قیمت دلار در کشور است. اگر قرار باشد سازوکاری در این میان به پایین آمدن قیمت طلا کمک کند، تولید و بالارفتن GDP و GNP است که منجر به کاهش نقدینگی در جامعه و بالا رفتن قدرت خرید و ارزش پول ملی میشود و از سوی دیگر عدم خرج دلار برای واردات کالاهای لوکس است که از کم شدن ذخیره ارزی و پایین آمدن ارزش پول ملی جلوگیری میکند.
4- دعوت به «نخریدن کالا» روی دیگری نیز دارد که همان دعوت به «تولید نکردن کالا» و «بیکاری» و «افزایش رکود اقتصادی» نیز هست. مابهازای تقاضایی که در جامعه وجود دارد، تولیدکنندگان دست به تولید میزنند، گردش مالی در اقتصاد کشور ایجاد میشود، کارگران مشغول کار میشوند، بیکاری کم میشود، رونق اقتصادی ایجاد میشود و در نهایت «قدرت خرید» برای همین مردم در جامعه ایجاد میشود و دعوت به نخریدن در نهایت نقش یک «هاراگیری اقتصادی» را برای جامعه بازی میکند که مردم به دست خود، خود را نابود میکنند.
5- دعوت به نخریدن کالا البته در شرایطی است که نقدینگی در بازار بالغ بر 1500 هزار میلیارد تومان است یعنی ادامه افزایش فزاینده نقدینگی و «فشار تورمی همراه با رکود» که این نیز خود در نهایت باز به «کاهش قدرت خرید» و «کاهش ارزش پول ملی» میانجامد.
6- عمده خریداران ماشین و طلا که حالا دعوت به این کمپین شدهاند یا سرمایهدارانی هستند که گرانی برایشان اهمیتی ندارد یا افرادی که به جهت جلوگیری از بیارزش شدن پساندازشان دست به این اقدام میزنند یا دلالانی که از قبل خرید و فروش و احتکار به گرانی کمک میکنند؛ هیچ کدام از این سه گروه به احتمال زیاد به این کمپین نمیپیوندند و عملا این کمپین انجام نخواهد شد. بزرگترین مشکل کنونی که محصول سیاستهای غلط اقتصادی است «دلالی» و «سوداگری» است که به واسطه افزایش افسارگسیخته همان نقدینگی مورد اشاره رخ داده و صاحبان سرمایه را پولدارتر کرده است. در این وضعیت بخش اعظمی از مردم که اساسا پولی ندارند تا بخرند و بفروشند؛ پولدارها خودشان میخرند و میفروشند و متوقف به کمپینها نمیشوند.
7- جماعت شرکتکننده در این کمپین عمدتا «سلبریتی»ها هستند و این توصیه را برای فالوئرهایشان انجام دادهاند؛ حال آنکه آن فالوئر بخت برگشته سطح زندگی این سلبریتی را ندارد- که اگر داشت خودش را امروز تبدیل به یکی از همین شاخهای اینستا کرده بود!- عاملان به این کمپین اتفاقا باید خود سلبریتیها باشند که هر روز با برندی جدید خودنمایی میکنند! خودروی خارجی جدید سوار میشوند و.... در این مقام البته مساله «تکاثر» حائز اهمیت است؛ کسانی که «انباشت سرمایه» بالایی دارند و با آن «تفاخر» میکنند همین سلبریتیها از جمله آقای علی کریمی هستند که میتوانند با کوچک کردن این انباشت و فخرفروشی، به فقرزدایی کمک کنند.
فقر و تکاثر نتایج حاصل از فعالیت سرمایهداران در اقتصاد است، نمیشود بسادگی اجازه داد سازوکارهای بر مدار سرمایهداری و تکاثر در جامعه شما هم کار کند و هم تقویت شود و شما در انتها منتظر باشید فقر نباشد. اگر تکاثر به معنای کثرت امکانات بناحق متداول شده است، منطقا باید فقر هم وجود داشته باشد.
8- در مواجهه با افزایش قیمتهای این روزها نمیتوان تکعاملی به مسائل نگاه کرد، قطعا هم دستهای پنهان یا همان دلالها و دزدهای معرفیشده در این کمپین برای سودجوییشان موثرند، هم اثر روانی و غیرواقعی وجود دارد و هم رفتار غلط اقتصادی برخی مردم کمککننده به نابسامانی است اما بیشتر از همه تصمیمهای غلط اقتصادی دولتمردان است که تشدیدکننده است و برای حل مشکلات گرانی ابتدا باید آن تصمیمات اصلاح شود؛ تصمیم غلط در سیاستهای وارداتی، تصمیم غلط در سیاستهای ارزی، تصمیم غلط در کنترل سکه و از بین بردن پشتوانه طلا برای ریال که همه این تصمیمات هم به رونق اقتصادی ضربه میزند و هم به ارزش پول ملی که در نهایت منجر به کاهش قدرت خرید مردم شده است.
9- در این وضعیت جامعه با تحریم کردن هم مشکلی حل نمیشود، بلکه آنچه مشکلگشاست این است که «#به_هم_رحم_کنیم» و بدانیم این مواجهه صاحب سرمایه با مردم چه بلایی بر سر کل جامعه میآورد! و البته آنکه به جای توجه به توصیههای سطحی و هیجانی سلبریتیها، نسخههای منطقی و عقلانی اقتصاددانان را مورد توجه قرار دهیم و به کار ببندیم و ای کاش آقای کریمی و دیگر سلبریتیها در بزنگاه سرنوشتساز مردم را دعوت به #تکرار یک اشتباه با یک تصمیم هیجانی نمیکردند و به دولتی که مملو از همان تجار، وارداتچیها و دلالان است رای نمیدادند که حالا با این وضع اقتصادی مواجه باشیم!/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: وطن امروز