رمزگشایی از علت ظلم به اهلبیت بعد از رحلت پیامبر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مؤمنی استاد حوزه علمیه قم و کارشناس دینی، در سلسله جلسات معرفتی ماه رمضان که امروز در مسجد اعظم برگزار شد، با اشاره به شهادت حضرت علی(ع) اظهار داشت: زمانیکه اهل کوفه خبر ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) را در حالت نماز شنیدند، برخی از آنها تعجب کرده که مگر علی(ع) اهل نماز بوده است، حال باید علت آن را جستجو کرد که چرا این اتفاق میافتد و حضرت علی(ع) تا این اندازه مظلوم واقع میشود.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم ادامه داد: بعد از حضرت علی تا زمان امام حسن مجتبی(ع) در ظرف زمانی کوتاه، حضرت را مجبور به پذیرش صلح میکنند و حضرت هم چارهای جز صلح نداشت، زیرا از طرفی ایشان را تهدید کرده و از سوی دیگر امام مجتبی(ع) یاری نداشتند که با کمک آنها با معاویه مبارزه کند.
وی افزود: امام حسن(ع) شروط مختلفی برای صلح گذاشتند، که یکی از این شروط ، ممنوع شدن سبّ و لعن حضرت علی(ع) بالای منابر بود، چرا این اتفاق در جامعه دینی میافتد، که عترت پیامبر(ص) اینگونه مورد ظلم مسلمانان واقع میشود، آنهم در حالی که از شهادت پیامبر زمان زیادی نگذشته است.
علی(ع) شهید عدل و عدالت در طریق حق و حقیقت
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی در تبیین علت مظلوم واقع شدن عترت پیامبر(ص) و فراموش کردن زحمات اهلبیت(ع) بیان کرد: حضرت علی(ع) شهید عدل و عدالت در طریق حق و حقیقت بر محور خداشناسی و خداباوری است.
وی با بیان اینکه چهار اصل در منش و رفتار حضرت وجود دارد که موجب عدم تحمل حضرت توسط خواص جامعه و مردم میشود، گفت: اصل اول حق محوری است، امیرالمؤمنین(ع) در صدر نامه به مالک اشتر بهجای ذکر عناوینی مانند وصی رسولالله، داماد پیغمبر یا امیرالمؤمنین که کاملا هم درست و بجا است، عبارت «هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ » را مینویسند.
حق محوری و عدالت خواهی
این کارشناس دینی ادامه داد: اولین کلمه حضرت قبل از دیگر عناوین عبدالله است، کلمهای که امیرالمؤمنین به آن افتخار میکند و سپس به رعایت تقوای الهی و اطاعت از پروردگار و ایثار امر میکند، بنابراین درمییابیم که شاخصه بارز علی(ع) حقمحور بودن ایشان است و در مدار حق سیر میکنند.
وی اصل دوم را عدالت خواهی عنوان کرد و بیان کرد: حضرت به دنبال اجرای عدالت بود، اما هیچکدام از خواص و مردم آن زمان ایشان را همراهی نکردند، امیرالمؤمنین(ع) به دنبال ریشهکن کردن فقر از جامعه بود، از طرفی درب خانه نیازمندان و فقرا میرفت و از سوی دیگر با کندن چاههای آب متعدد و وقف آنها برای نیازمندان به امور آنها رسیدگی میکرد.
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی با اشاره به نامه حضرت علی(ع) به محمد إبن ابی بکر خاطرنشان کرد: حضرت در این نامه عدالت را بهترین سیاستها عنوان میکنند، بنابراین سیاستمدار واقعی کسی است که بر مدار عدالت حرکت کند، مگر میتوان دین را از سیاست جدا دانست، اول سیاستمدار عالم که زمین به خود دیده است حضرت علی(ع) است که در این نامه عدالت را بهترین سیاست، عامل اصلاح اجتماعی، آباد کردن دینداری و پایداری حکومت معرفی میکنند.
وی افزود: مگر مردم جز عدالت و رفع تبعیض از حکومت خود چه درخواستی دارند، خصوصا قشری که برای نظام اسلامی زحمت کشیده و سیلی خورده است، وقتی جوانان مملکت تقسیم مساوی و برابر امکانات را مشاهده کنند، دلیلی برای دینگریزی و دین ستیزی آنها وجود ندارد.
صداقت در سیاست و سازش ناپذیری
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم اصل دیگر از شاخصههای رفتاری حضرت در حکومتداری را اینگونه بیان کرد: اصل سوم صداقت در سیاست است، حضرت در سیاست با احدی تعارف نداشت و در این راه حتی اگر برادرش و طلحه و زبیر هم رانت بخواهند، آنها را مؤاخذه میکند، چراکه غریبه و آشنا برای حضرت فرقی ندارند.
وی اصل چهارم را سازش ناپذیری عنوان کرد و گفت: حضرت در خطبه 92 نهجالبلاغه در پاسخ به عدهای برای پذیرش حکومت میفرمایند، اگر شما را اجابت کرده و بخواهم حکومت کنم، بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و آنچه که خود میدانم با شما رفتار میکنم و به حرفها و طعنههای دیگران توجهی نمیکنم.
حجت الاسلام والمسلمین مؤمنی اضافه کرد: این چهار اصلی کلی است که حضرت علی (ع) در حکومتداری داشتند، به همین خاطر حضرت را منزوی و خانهنشین کرده و بذر کینه نسبت به امیرالمؤمنین را در دلهای فرزندان خود کاشتند، چراکه میدانستند حضرت مظهر عدل و تقوای الهی است و حتی یک امر نامعلوم ظلمانی در تمام حیات حضرت نمیتوان مشاهده کرد.
زمینههای رسیدن حضرت به محراب شهادت
وی در ادامه اظهار داشت: چهار مانع اصلی سر راه حضرت بود که ایشان را به محراب شهادت رساند، عدم معرفت نسبت به مقام امام که راه حق، راه علی است، مانع دیگر عدم همراهی خواص که عدهای کارشکن و عدهای زیاده خواه بودند، ارتجاع جامعه و تغییر ارزشهایی مانند کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت قلّت یار است که سبب شد حضرت حکومت نکنند.
این کارشناس دینی در پایان افزود: چهار دلیل اصلی برای حکومت نکردن حضرت وجود دارد؛ کینههای پیشینیان و گذشته، حسادت، قدرت طلبی و در نهایت دنیاطلبی و منافع مادی مردم و خواص بود که سبب تنها گذاشتن حضرت شد./876/پ۲۰۲/ج