سلبریتی ما، سلبریتی آنها
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، چند میلیون فالوئر، چند صد هزار لایک و هزاران کامنت محصول هنرنمایی روزانه و یا هفتگی برخی افراد در جامعه است که اصطلاحا به سلبریتی مشهور شدند.
متفاوت بودن و یا شهرت علت برخی از سلبریتی هایی است که به یمن وجود فضای مجازی رخ نشان می دهند. با مقداری بررسی می توان به این واقعیت رسید که سلبریتی ها در جامعه تقریبا نقش خاصی را به جز موج سازی ایفا نمی کنند و عمدتا در همان شبکه های مجازی در شهرت و دیده شدن خود ماندگار می مانند.
اما قبل از بررسی پیرامون علل شهرت و یا مطرح شدن سلبریتی ها در دنیای مجازی بحثی را پیش بکشیم ابتدا باید به سلبریتی سازان اشاره ای کنیم. همان افرادی که اگر نبودند شاید هیچ وقت یک فرد عنوان سلبریتی و محبوب به خودش نمی دید و هیچ فرقی با دیگر افراد در فضای مجازی نداشت. البته این دلیل مختص تمامی سلبریتی ها نیست چون فضای مجازی بر محور سلبریتی ها دو گونه است. اول افرادی که در بیرون از فضای مجازی مشهور هستند و در فضای مجازی دیده می شوند که در این دسته، سلبریتی سازان، حکم شتاب دهنده را دارند اما دسته دوم جماعت سلبریتی، افرادی هستند که اصطلاحا زائیده فضای مجازی هستند و بند به همین فالوئر و لایک و کامنت هستند.
باید گفت در هر دو دسته این مخاطبان هستند که تنور را داغ نگه می دارند و رنگ و لعاب صفحات مجازی سلبریتی ها هستند؛ اما وقت آن است که مقداری موردی پیرامون سلبریتی ها چه داخلی و چه خارجی داشته باشیم که ببینیم آیا بهشت برین آن ها واقعی است یا هالیوودی!
پرده اول: سلبریتی های آنها
بیشتر دیده شدن خوبی ها و البته دیده نشدن بدی ها از خصوصیات رسانه است. باور کنیم که سلبریتی ها یکی هستند مثل ما و قطعا هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف دارند اما فرق ما و آن ها در این است که یک شهرتی میان ما و آن ها فاصله ایجاد کرده و فضای مجازی نیز آن را وسعت می بخشد. اصلا این شهرت خوب است یا بد فعلا کار نداریم اما متفاوت بودن در کنار شهرت، علت های اصلی دیده شدن سلبریتی هاست.
شخصیت هر فرد مشهور مانند دیگر افراد جامعه به رفتارهای فردی و اجتماعی اش بر می گردد. هر شخص در جامعه افزون بر زندگی اجتماعی و چهره بودن، دارای خصوصیات فردی است که بسیاری از مردم از آن ها یا بی خبرند و یا مطلع نمی شوند.
سلبریتی های هالیوودی و آمریکایی با وجود فالوئرهای زیاد و طرفدارانی که دارند و منتظر پست ها و استوری های آنان هستند تا انگشتشان روی لایک و نوشتن کامنت برود، خصوصیات فردی بعضا عجیبی دارند که اگر مخاطب اینها را بداند قطعا نگاهش به یک شخصیت سلبریتی آرمانی که در ذهنش ساخته سقوط می کند.
برای مثال پتینسون یکی از سلبریتی های آمریکایی است که در سال 2009 گفته بود که او برای مدتی چند هفته یک بار موهایش را می شست. او در این باره گفته بود: "نمی دانم. واقعاً هیچ دلیلی نمی بینم که انسان اینقدر موهایش را بشورد. اگر اهمیت ندهی که موهایت تمیز یا کثیف باشند پس چه دلیلی دارد که آن ها را بشوری؟ شبیه این است که من آپارتمانم را تمیز نمی کنم زیرا به آن اهمیت نمی دهم.
آپارتمانم را برای خوابیدن در آن خریده ام و موهایم را نیز فقط برای این که روی سرم باشند دارم. اهمیتی نمی دهم که تمیز باشند یا نه".
این تنها نمونه ای از انسان های مشهوری است که نمی توانند الگوی مناسبی برای جوانان باشند.
از عادت های عجیب سلبریتی های مختلف خارجی به کندن پوست لب، خوردن ناخن تا حد جاری شدن خون از انگشت اشاره کرد.
پرده دوم: سلبریتی های ما
از سلبریتی های آن طرف آب بگذریم می رسیم به سلبریتی های داخلی خودمان که البته در بینشان نمونه های مثبت و منفی وجود دارد. اما جنبه های منفی سلبریتی ها ما بیشتر در صفحات مجازی شان عیان می شود. عمدتا سلبریتی های داخلی از میان هنرمندان سینما و تلویزیون و یا ورزشکاران هستند که با فالوئرهای بالا رکورد بیشترین دنبال کنندگان را به خود اختصاص می دهند.
اما نکته ای که برای شخصیت های محبوب در فضای مجازی می توانیم در نظر بگیریم در نگاه اول این است که این افراد نیز با شهرت به دست آورده خود سلبریتی شدند.
سلبریتی در لغت به معنای ستاره و فرد مشهور است، دارای شخصیت و چهرهای محبوب و پرطرفدار در میان همه مردم دنیاست که مربوط به حوزه فعالیت خودش میشود. اما امروزه سلبریتی های داخلی بیش از حوزه فعالیت تخصصی شان با مردم درد و دل می کنند.
از ورود به حوزه سیاست تا نظردهی درباره عملکرد قوای امنیتی کشور و نیز همدردی با دیگر مردم کشورهای دنیا خروج از حیطه محبوبیتی کاری سلبریتی های داخلی است. ناگفته نماند عکس العمل به هنجار و یا ناهنجارهای اجتماعی در همه وجود دارد و سلبریتی ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند اما ارائه نظر تخصصی و یا رویکرد آنتی تزی در مقابل حوزه غیرتخصصی این افراد، اثرات نامطلوبی روی جامعه دارد چون این اشخاص از محبوبیت برخوردار هستند لازم است دقت نظر بیشتری در ارائه نظرات داشته باشند که البته پیشنهاد می شود در حیطه غیرتخصصی اصلا ورود پیدا نکنند چون با ورودشان ممکن است اثرات نامطلوبی روی فالوئرهای خود به عنوان حلقه اول و در حلقه دوم عموم جامعه بگذارند.
این نکته حائز اهمیت است که عمدتا سلبریتی های ما از زندگی روزمره خود روایت می کنند اما زندگی سلبریتی های داخلی نیز قطع و یقین، یک زندگی آرمانی و ایده آلی نیست که فالوئرهای آنان در پسِ ذهنشان می پرورانند.
نحوه پوشش خاص و متمایز، حضور در جشنواره های مختلف، نام گذاری خاص روی فرزندان و نظردهی در مورد اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز از فعالیت های سلبریتی های داخلی است که روزانه بر روی افکار جامعه در فضای مجازی اثر می گذارد.
از زلزله کرمانشاه تا حادثه سانچی، از فتنه 96 تا فتنه دراویش و از عکس العمل پلیس و گشت ارشاد تا جشنواره جهانی فجر، حوادثی است که سلبریتی ها در جامه خوب یا بد ظاهر شدند و با ارائه نظر – با صرف نظر از ارائه نظر کارشناسی یا غیر آن – افکار عمومی را با خود همراه کردند.
برای نمونه چند مطلب از سلبریتی های داخلی را با هم مرور می کنیم.
پست اینستاگرامی قابل تامل حمید فرخ نژاد بازیگر سینما و تلویزیون: «متاسفانه ديشب به دليل اشراف منزلم به گلستان هفتم شاهد درگيري گسترده در اين محل بودم، شهادت ميدم اگر درايت نيروي انتظامي نبود، ماجراجويي اقايان لباس شخصي و عصبانيت دراويش منجر به فاجعه ايي با تلفات انساني بالا ميشد، تشكر ميكنم از عملكرد عاقلانه و حرفهايي نيروي انتظامي و تسليت ميگم به خانواده نيروهاي از دست رفته ناجا، كاش عقلاي هر دو طرف نقش پررنگ تري براي جلوگيري از اين دست برخوردها ايفا ميكردند.»
یا ترانه علیدوستی در پستی درباره حواشی ساخته شده توسط مطلب قبلی اش این چنین نوشته است: البته که مردم معطل اطلاع رسانی ما نیستن و خودشون بلدن، اما من هم از این به بعد هر ویدئویی ار رفتار وحشیانهی مامور، معذور، پلیس، شهرداری، گشت... ببینم هم اینجا (منظور توییتر) و هم اینستاگرام.
و نمونه آخری که با هم می خوانیم از رضا صادقی درباره زلزله کرمانشاه: ای كاش دعای مرگ برای دیگر ملتها از دهان ايرانيان بيفتد، ای کاش جمعه به جمعه برای نیمی از جهان آرزوی مرگ و نیستی نکنیم تا اينقدر مملكتمان دچار مرگ و غم و عزا نشود. همان انرژي منفي كه بعد هر نماز از حلقوم ایرانیان هیجان زده در ميآید، عاقبت به سر ايرانيان برميگردد، كاش بعد هر نماز در مساجد آرزوی بركت و ايمان و يكتا پرستي براي تمام دنيا ميكرديم تا شاید قطرهای از این دریای انرژی مثبت به خودمان بازگردد. التماس تفکر.
این سه نمونه ای که ذکر شد هرکدام با هزاران اما و سوالات روبروست که دقیقا کسی مسئول پاسخگویی به آن نیست! واقعا احساسات با چاشنی عدم اطلاعات دقیق و یا دخالت گرایش خاص در متون و یا ایجاد هارمونی ناخواسته در میان پست های سلبریتی ها در اتفاقات اجتماعی یا سیاسی کشور، همه یک چیز را به ما گوشزد می کند که ما نباید تحت تاثیر هرحرفی از هر حنجره ای باشیم و قضاوت خود را با این مطالب اکثرا احساسی و به دور از واقعیت کنیم و صرف محبوبیت فردی در فضای مجازی آن را بدون تحقیق و تفحص قبول کنیم.
در پایان این سیاهه باید گفت؛ جایگاه رسانه ای سلبریتی ها که واقعا اثر خود را بین دنبال کنندگان به صورت مستقیم و مردم عام به صورت غیرمستقیم دارند در این بحبوحه جنگ فرهنگی می توانست بهتر و دقیق تر و قوی تر به جبهه فرهنگی علیه کشورمان بدل شود تا به قول بعضی از این سلبریتی ها که تکیه کلامشان شده – هیچکس جز خودمان به دادمان نمی رسد – جامه عمل بپوشانیم.
به امید ظهور.../۸۲۹/ی۷۰۲/س
محمدمهدی مرادی پژوهشگر حوزه علمیه قم