۰۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۷
کد خبر: ۵۵۶۴۸۵
آیت الله مکارم تبیین کرد؛

نقش شیخ طوسی در تحول و گسترش علوم اسلامی

حضرت ‌آیت الله مکارم گفت: در میان علمای بزرگ شیعه مرحوم شيخ طوسى از بزرگترین محدثان ، فقیهان و مفسران شیعه است که شایسته است نقش آن عالم شهیر شیعه و مؤسس حوزه علمیه نجف اشرف در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوشتاری نقش شیخ طوسی در تحول و گسترش علوم اسلامی را از منظر این مرجع تقلید مودر بررسی قرار داده که به شرح زیر است:

بی تردید شيعه، در پيدايش و گسترش علوم اسلامى نقش مؤثّرى داشته است، بعضى معتقدند كه علوم اسلامى از آنها نشأت گرفته، حتّى كتاب يا كتاب هايى در اين زمينه نوشته شده و اسناد و مداركى ارائه داده اند، ولى ما مى گوييم حدّاقل، آنها در پديد آوردن اين علوم سهم بسزايى داشته اند، و بهترين شاهد و گواه اين مسأله كتاب هايى است كه از علماى شيعه در علوم و فنون اسلام ديده مى شود.[1]

لذا ده ها هزار كتاب از سوى علماى شيعه درباره عقائد اسلامى و فقه و اصول و تفسير و حديث و فلسفه و رجال و درايه و تاريخ اسلام تأليف و چاپ و منتشر شده است.[2] که  بسيارى از اين كتاب ها هم اكنون در كتابخانه هاى ما و كتابخانه هاى معروف دنيا موجود است و در معرض ديد همگان قرار دارد.[3]

در این بین يكى از دانشمندان معروف شيعه [4]نام ده ها هزار كتاب از كتب علماى شيعه را با ذكر مؤلّفين آنها و شرح كوتاهى درباره هر يك ذكر كرده. و روشن مى سازد كه تا چه مقدار دانشمندان و علماى شيعه به علوم اسلامى خدمت كردند؛ و چگونه [5]تصانيف بسيار گرانبهايى در همه فنون اسلامى و علوم بشرى از خود به يادگار گذاردند.[6]

مطالعه وضع نهضت علمى اسلام كه از همان قرن نخستين آغاز شد، و در قرن دوّم و سوّم هجرى بارور گرديد، نشان مى دهد كه محيطهاى اسلامى رنگ ديگرى داشت، چرا كه اين نهضت به زودى موجب پيدايش دانشمندانى، چون «حسن بن هيثم» فيزيكدان معروف اسلامى و «جابر بن حيان» كه غربى ها به او «پدر علم شيمى» نام داده اند، وده ها تن مانند آنها شد.[7]

البتّه نبايد فراموش كرد كه سهم دانشمندان و متفكرّان ايران در نهضت علمى اسلام بيش از ديگران بود[8] که در سايه عقيده مذهبى چنین جنبش علمی بزرگی  محقق شد؛[9] جنبشی که به اعتراف همه مورّخان شرق و غرب يك جنبش علمى وسيع را در جهان برانگيخت، كه اثر آن در رنسانس و نهضت علمى اروپا به خوبى مشهود است.[10]

حقیقت آن است که ما قبل از اسلام، دانشمند در تاريخ مملكتمان بسيار كم داريم،  اما پس از ظهور اسلام می بینیم متفكّرين  و دانشمندان بزرگی همچون بوعلى سيناها، زكرياها، خواجه نصير الدين طوسى ها، پس از اسلام  پيدا شدند؛ و اين خدمتى است كه اسلام به علم و انديشه همه مردم دنيا مخصوصاً به ما جمعيّت ايرانيان كرد و افكار خفته را زنده كرد؛ البتّه نژاد ايرانى استعداد و لياقت فراوانى داشت اما مى بايست پرورش يابد.[11]

در این میان مرحوم شيخ طوسى از بزرگترین محدثان ، فقیهان و مفسران شیعه است که شایسته است نقش آن عالم شهیر شیعه و مؤسّس حوزه ی علمیه ی نجف اشرف در پیدایش و گسترش علوم اسلامی  به خوبی مورد واکاوی قرار گیرد.  [12]

هجرت به بغداد

بزرگ دانشمند و پايه گذار دانشگاه ديرينه شيعه در نجف، مرحوم محمّدبن حسن طوسى ، در سال 385 در طوس ديده به جهان گشود و براى تكميل [13]تحصيل در سال 408 عازم بغداد شد و از جلسات درس دو عالم معروف شيعه در قرن پنجم اسلامى (مرحوم شيخ مفيد و سيدّمرتضى علم الهدى) استفاده فراوانى نمود[14]

شیخ طوسی و تأسیس حوزه علمیه نجف

تأمل در حوادث سال 441 هجرى[15] و بعد از آن وضع ناراحت كننده اى كه براى شيعه اهل بيت از كشتن، آزار رساندن، و سوزاندن كتابخانه هاى آنها، به وجود آمد ، شيخ طوسى را ناچار ساخت در سال 450 از بغداد به نجف اشرف مهاجرت كند، و حوزه نجف را تأسيس نمايد.[16] البته بغداد از آن زمان تا وقتى كه فتنه و آشوب و درگيرى آنجا را فرا گرفت مركز تشيّع بود.[17]

شیخ طوسی؛ زعیم و مرجع علمی و دینی شیعه

گفتنی است از زمانى كه شیخ طوسی  به اجبار از بغداد به نجف اشرف هجرت كرد. شيخ الطّائفه محمّد بن حسن طوسى، از شاگردان برجسته شيخ مفيد و سيّد مرتضى بود و مدّت زيادى را نزد آنان شاگردى كرد. وى به مدّت 23 سال ملازم و همراه سيّد مرتضى بود، تا آنكه پس از ارتحال سيّد مرتضى، زعامت پيروان مكتب اهل بيت را بر عهده گرفت و از همه جا به سوى وى مى آمدند.[18]

لذا رياست علمى و مرجعيّت شيعه به او انتقال يافت؛ در عظمت و موقعيّت علمى او همين بس كه از طرف خليفه عبّاسى «القائم بامر اللّه» با همه مخالفتهايى كه با مرحوم شيخ طوسى داشت، كرسى مخصوصى به وى داده شد كه روى آن بنشيند و به تدريس بپردازد.[19]

تفسیر تبیان؛ نشانه ای محکم بر وسعت فکری و معرفتی شیخ طوسی

بدیهی است موفّقيّت شيخ در ميان علماى اسلام بسيار كم نظير است؛ وى آثار گرانبهايى از خود در تفسير، كلام، فقه، اصول و حديث و غيره به يادگار گذارده است.[20] تنها كتاب تفسير وى به نام «التّبيان» گواه محكمى بر قدرت فكرى و وسعت اطّلاع وى مى باشد.[21]

«تهذيب الاحكام»؛ مهم ترین مجموعه روایی و سومین کتاب از کتب اربعه شیعه

شيخ طوسى كتاب «تهذيب الاحكام» را به درخواست شاگردان حوزه درس خود به عنوان شرح بر رساله «مقنعه» استاد خود «مفيد» نوشت. اين سوّمين كتاب از چهار كتاب معروف شيعه مى باشد. وى در اين كتاب غالباً آن قسمت از احاديثى را كه مرحوم كلينى و صدوق موفّق به جمع آورى آنها نشده بودند از كتابهاى معروف شيعه كه در زمان پيشوايان معصوم به وسيله شاگردان آنان نوشته شده بود جمع آورى نموده و به نام «تهذيب الاحكام» در 393 باب منتشر ساخت؛ شماره احاديث اين كتاب (13590) مى باشد.[22]

انگیزه شیخ طوسی از نگارش « الاستبصار »

دوّمين كتاب آن عالم شهیر شیعه كه چهارمين كتاب از كتب اربعه مى باشد همان «الاستبصار» است.[23]

وى در اين كتاب همّت خود را بر توضيح و تشريح اخبارى معطوف داشته است كه در آغاز نظر، فهم آنها براى يك فرد محدّث و يا مجتهد مشكل و پيچيده مى رسد و چه بسا ميان دو خبر، يك نوع اختلاف احساس مى كند؛ او با فكر بلند و اطّلاعات وسيع خود در اين كتاب كوشيده كه هر نوع ابهام و اختلاف را از چهره احاديث برطرف سازد. اين كتاب داراى 925 باب و شماره احاديث آن (6531) مى باشد.[24]

مروری بر «مصباح المتهجّد» شيخ طوسى (ره)

در طول تاريخ شيعه، جمعى از بزرگان به گردآورى دعاها و زياراتى كه از جانب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمّه هدى عليهم السلام صادر شده، پرداخته اند تا همه عاشقان راز و نياز با خدا و شيفتگان زيارت اولياءاللَّه را از اين چشمه جوشان معنويّت، سيراب سازند كه از ميان آنها، شيخ الطائفه شيخ طوسى مؤلّف كتاب «مصباح المتهجّد» از جمله آن بزرگان به شمار می آید.[25]

«مصباح المتهجّد» از جمله  کتب  معتبر در مضامین ادعيه شيعى به شمار مى‌رود؛ زیرا شيخ طوسى (ره)  اهتمام فراوانى داشتند تا بدون مدرك چيزى را نقل نكنند و اگر دعا يا زيارتى از انشاى نفس ربّانى و[26]ملكوتى خودشان است به آن تصريح نمايد. ایشان به هنگام نوشتن ادعيه، كتب فراوانى را در اختيار داشته است كه با اقتباس از آن، چنين اثرى از خويش به يادگار گذاشته است.[27]

آثار فقهی شیخ طوسی در بیان «تأسيس الشيعة»

مولف[28] کتاب گرانبهای تأسيس الشيعة در تبیین مقام شیخ طوسی اين گونه می گوید: شيخ الطائفه أبو جعفر محمّد بن حسن بن علي طوسي (م 460)[29]؛شيخ طوسى ، شيخ الطائفه على الاطلاق است.[30]امام فقه و حديث و تفسير و كلام است.[31]

 كتابهايى در اسلام تصنيف كرده كه پيش از او كسى مثل آنها را تصنيف نكرده، از جمله كتاب «مبسوط» كه حاوى فروع مستنبطه از اصول فقهيه است، كتابى است عظيم و مفصل در فقه. كتاب ديگر ايشان كتاب «خلاف » است، كه يك كتاب فقهى است و به ترتيب كتب فقه مرتب شده و مسائل مورد اختلاف فقهاى اسلام در آن (با ذكر ادلّه) مطرح شده است ... كتاب ديگر او نهاية است كه در همه ابواب فقه به ترتيب كتابهاى فقهى نگاشته است. و همه اين ابواب درباره فروعى است كه از احاديث اهل بيت عليهم السلام استنباط شده، كتاب فشرده ديگرى در فقه دارد به نام الجمل ».[32]،[33]

نقش کلیدی شیخ طوسی در فرایند عقل گرایی در فقه شیعه

به نظر مى رسد مهم ترين علّت پيدايش تفكّر اخبارى گرى، سخت گيرى جمعى از فقها در امر حديث و توجّه بيشتر به عقل و استدلالات عقلى بود.[34]به واقع گرايش شديد به اخبار را مى توان عكس العمل شديد در برابر عقل گرايى مرحوم محقّق اردبيلى و شاگردان و پيروانش دانست.[35]

در گذشته جمعى از فقها در استنباطات خويش فقط به كتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهى براى دورى جستن از عمل به قياس و رأى- اجتناب مى كردند، ولى برخى ديگر از فقها، مانند عمّانى و اسكافى، از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهره ها مى گرفتند، تا اينكه شيخ مفيد و شيخ طوسى با بهره گيرى از هر دو مكتب، تعادلى ميان آن دو روش برقرار ساختند و اين خط و مسير، سالها ادامه داشت.[36]

محقق طوسی؛ عالم عامل

بی شک علما و استوانه های علمی كه علوم مختلف را  به ما آموختند، خود قبل از همه عامل به آن بودند، همانگونه که  در کلام حضرت علی (ع)می خوانیم که  فرمودند؛«ايها الناس انّى و الله ما احُثّكُم على طاعة الّا و اسْبَقُكُم اليها و لا انهاكم عن معصية الّا و اتَناهى قبلَكُم عنها؛[37]اى مردم به خدا قسم شما را به كار نيك و طاعتى ترغيب و تحريص نمى كنم، مگر اين كه در انجام آن بر شما سبقت مى گيرم و از معصيتى نهى نمى كنم مگر اين كه قبل از شما از آن دورى مى جويم».[38]،[39]

پيروان راستين اين بزرگان هم چنين هستند، تأمل در احوالات شيخ طوسى موید این مدعاست ، لذا گفته اند وقتى مصباح المتهجد كه كتاب دعا و زيارت و نماز و ذكر مثل مفاتيح الجنان است را نوشت اول خود عمل كرد و يك بار هم اهل خود را مأمور كرد چنين كنند و سپس به مردم ارائه كرد.[40]

نقش بی بدیل شیخ طوسی در تحول و پویایی فقه

دوره تحول فقاهت و اجتهاد  از عصر شيخ طوسى (م 460) آغاز مى شود، در ابتدا شيخ طوسى كتاب فقهى خود همانند گذشتگان به صورت مختصر و با استفاده از متن روايات و بدون تفريعات گسترده نوشت كه از جمله كتاب «نهايه » بود.[41]

سپس شيخ طوسى با مهارت در علوم مختلف اسلامى از جمله تفسير، رجال، اصول و فقه، تحوّل تازه اى را در فقه اسلامى ايجاد كرد.[42] در عصر وى، كتب فقهى از شيوه مرسوم كه به صورت تدوين نصوص بود، تغيير يافت و فروعات تازه اى بر آن افزوده شد. در همه اين فروعات به طور كامل از استدلال به روايات و قواعد اصول عقلى استفاده گرديد.[43]

شروع اين تحوّل، از ناحيه شيخ طوسى با نوشتن كتاب مبسوط آغاز شد. وى در مقدّمه كتاب مبسوط آورده است كه: «پيوسته مخالفان، ما را تحقير كرده و مى گويند: آنها فروعات و مسائل اندكى در فقه دارند و ادّعا مى كنند كسانى كه به قياس و اجتهاد (به معناى خاص نزد اهل سنّت) عمل نمى كنند، نمى توانند تكثير مسائل نمايند و بر اساس اصول كليّه، تفريع فروع كنند».[44]

سپس مى افزايد: «من از گذشته به انجام اين كار علاقه مند بودم، ولى كم رغبتى طايفه اماميّه، مرا از انجام آن منصرف مى ساخت، زيرا اماميّه اخبار فراوانى در اختيار داشتند و در مسائل، از الفاظ صريح و روايات بهره مى بردند، به گونه اى كه اگر كسى آن الفاظ را تغيير مى داد و از لفظ ديگرى به جز روايت، براى رساندن مقصود خويش بهره مى گرفت، تعجب مى كردند. از اين رو، نخست من كتاب «نهايه » را به همان شيوه مرسوم نوشتم، تا از نوشتن كتاب مبسوط (به شيوه تازه) شگفت زده نشوند».[45]

اين كلمات شيخ در «مبسوط» به خوبى نشان مى دهد كه وى براى انتقال از دوره دوم فقه[46]، به دوره سوم[47]، كار بزرگى انجام داد و تحوّل عظيمى به وجود آورد.[48]

شاخصه های تحول فقاهت در روش شناسی فقهی شیخ طوسی

بدیهی است  مرحوم شيخ طوسى در نگارش جديد مسائل فقهى سنّت گذشتگان را در تدوين كتب فقهى كنار گذاشت و با استفاده از قواعد و اصول كلى به تفريع فروعات پرداخت و از تقييد به متن روايت (نه محتواى آن) در تدوين مسائل فقهى خارج شد و فصل تازه اى را در تدوين كتب فقهى اماميّه باز كرد.[49]

هر چند پيش از شيخ طوسى كتابهايى در فقه مقارن نوشته شده بود، ولى وى با نوشتن كتاب «خلاف » به طور گسترده ترى وارد اين عرصه شد و مسائل مورد اختلاف مذهب اماميّه و مذاهب اهل سنّت را مورد توجّه قرار داد و به مسأله فقه مقارن به صورت گسترده ترتوجه نمود.[50]

از سوی دیگر تا زمان سيّد مرتضى، اماميّه در مسائل فقهى به اجماع استدلال نمى كرد و تنها اهل سنّت از آن بهره مى گرفت؛ ولى از زمان سيّد مرتضى و مخصوصاً از عصر شيخ طوسى، نزد اماميّه، ورود «اجماع» به ادلّه فقه به عنوان يكى از ادلّه مورد پذيرش قرار گرفت، هر چند حجيّت آن را از راه «لطف» و مانند آن مى دانستند.[51]

گفتنی است شيخ طوسى با نوشتن كتاب ارزشمند و مهم خود به نام عدّة الاصول عرصه جديدى را در علم اصول  و ورود گسترده «علم اصول فقه» به عرصه فقه گشود. اين كتاب سالها به عنوان كتاب درسى در حوزه هاى علميّه اماميّه مورد استفاده قرار گرفت.[52]مرحوم سيّد مهدى بحر العلوم (م 1212) درباره اين كتاب مى نويسد: «اين كتاب بهترين كتابى است كه در علم اصول نوشته شده است».[53]،[54]

از ثمرات مهم اين اثر، اثبات حجيّت خبر واحد است؛ زيرا پيش از شيخ طوسى، ادعاى اتّفاق مى شد كه جز به خبر قطعى نمى شود عمل كرد؛ ولى شيخ طوسى نخستين كسى است كه اثبات كرد، اخبار آحاد اگر راويانش افراد موثّقى باشند حجيّت دارد و ادعا كرد كه عمل اصحاب به روايات همين گونه بوده است.[55]

شيخ طوسى افزون بر تدوين كتابى در علم اصول، با تدوين كتابهاى رجالى و موسوعات حديثى، خدمت بزرگى به فقها در مسير استنباط احكام كرد و ديگر عناصر لازم براى استنباط احكام را فراهم کرد.[56]

تأثیر شخصیت شیخ طوسی بر فقه و آرای فقهای پس از خود

سالها افكار شيخ طوسى بر فقه شيعه سايه افكنده بود و به سبب نفوذ فوق العاده علمى شيخ، كسى با وى مخالفت نمى كرد،[57]لذا شخصیت فقهی شیخ طوسی بر آرای فقهای پس از خود  از نيمه قرن پنجم تا پايان قرن ششم  سایه افکند و به سبب عظمت علمى شيخ طوسى، ابّهتى از وى در ميان فقهاى اماميّه به وجود آمد؛ به گونه اى كه تا سالها فقيه مستقلى كه بتواند بر خلاف نظرات شيخ فتوا دهد، يافت نشد. قداست علمى او سبب شد تا بيش از صد سال كمتر كسى جرأت مخالفت با نظراتش را داشته باشد. فقهايى كه پس از وى كتابى مى نوشتند، مرجع علمى آنها كتابهاى شيخ بود و همان را به بيانى ديگر نقل مى كردند؛ به اين سبب اين عصر، دوره تقليد از افكار شيخ و ركود در فقاهت و اجتهاد نام گرفت.[58]

تأثیر شیخ طوسی در تحول اصول فقه

مقام بارز علمی شیخ طوسی به ویژه  در تحول علوم مختلف اسلامى هم چون اصول فقه موجب شد تا دیگر علما نیز  به تبع شيخ طوسى به علم اصول توجّه ويژه اى داشته باشند ؛ لذا از عنصر عقل در استدلالات، بهره بيشترى گرفته شد و ابن زهره، بخشى از كتاب غنيه را به علم اصول اختصاص داد.[59]وى در عرصه هاى مختلف به طور روشن بر عقل اعتماد كرد. همچنين سديد الدّين حمصى (م 588) نيز كتابى به نام المصادر فى اصول الفقه نوشت.[60]

هم چنین قطب الدين راوندى (م 573) كتابى با نام فقه القرآن نوشت و شيخ طبرسى نيز در تفسير مجمع البيان به اين مسأله توجّه خاصّى كرد.[61]

وامداری غرب به اسلام در سایه نقش آفرینی شیخ طوسی در نجوم

بی شک مطالعه كتابهايى كه درباره تأثير علوم و دانشهاى شرقى مخصوصاً علوم اسلامى در جنبش علمى اروپا و به اصطلاح «رنسانس» و فهرست بدهكارى هاى غرب به مشرق نوشته شده، اين واقعيت تلخ را به ما مى فهماند كه هر قدر به عقب بر گرديم [62]مى بينيم غربيها با صراحت و انصاف بيشترى درباره تأثير عميق اين علوم و دانشها در «نهضت علمى اروپا» بحث مى كنند.[63]

در این زمینه مستر «بارون كارول دوو» در يادداشتهاى خود درباره «اخترشناسى» مسلمانان و فعاليتهاى دانشمندان اسلام در نجوم و اخترشناسى مخصوصاً كوششهاى ارزنده و بى سابقه خواجه نصير الدين طوسى و تأسيس رصدخانه مراغه و دقت ابزار و آلات نجومى كه در آن رصدخانه به كار رفته بود، و اكتشافات گوناگونى كه در اين علم نصيب آنها گرديد به تفصيل سخن مى راند و تصريح مى كند كه:«آلات نجومى كه در مراغه ساخته مى شد فوق العاده قابل تحسين بود».[64]

 نگذاریم نقش علمای شیعه در پیشرفت اسلام نادیده گرفته شود

در خاتمه باید گفت برخی کتب بزرگان دین مانند شیخ طوسی بیش از هزار سال است که در حال استفاده هستند و ماندگار شده‌اند[65] که نشان می دهد پیروان مکتب اهل بیت(ع) نقش مهمی در پیدایش علوم اسلامی دارند.[66]لذا شایسته است  خدمات ارزنده ائمه و عالمان برجسته را روشن سازیم و با برگزاری کنگره، موسوعه‎ای با ۳۰ تا ۵۰ جلد در خصوص نقش شیعه در پیدایش نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم به جهان اسلام تقدیم کنیم تا مشخص شود که شیعه ستیزی تا چه اندازه دور از منطق و حقیقت است.[67]

از این رو در این کنگره با دعوت از صاحب نظران حوزوی و خارج از حوزه و مراکز علمی به جهان ثابت خواهیم کردکه ائمه و علمای این مکتب بیشترین خدمت را به علوم اسلامی کرده‎اند؛ اکنون میدان عمل برای صاحب نظران و مراکز علمی و تحقیقاتی گشوده است که امیدواریم همه در شکل دهی به یک دایره المعارف بزرگ در تاریخ اسلام باقی بماند.[68]

[1] اعتقاد ما ؛ ص123.

[2] پيام قرآن، ج 9، ص: 368.

[3] اعتقاد ما ؛ ص123.

[4] مرحوم محقق عاليقدر شيخ آقا بزرگ تهرانى در كتاب الذريعة الى تصانيف الشّيعه كه در 26 جلد به چاپ رسيد.

[5] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص367.

[6] همان؛ ص 368.

[7] اسلام در يك نگاه ؛ ص24.

[8] همان.

[9] اسلام و آزادى بردگان ؛ ص42.

[10] اسلام در يك نگاه ؛ ص24.

[11] اسلام و آزادى بردگان ؛ ص42.

[12] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص439.

[13] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص664.

[14] همان؛ص 665.

[15] ر.ک: كتاب «المنتظم» ؛ج8.

[16] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ؛ متن وترجمه(ج 1) ؛ ص18.

[17] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص110.

[18] همان.

[19] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص: 665.

[20] همان.

[21] همان.

[22] همان.

[23] همان.

[24] همان؛ ص 666.

[25] كليات مفاتيح نوين ؛ ص15.

[26] كليات مفاتيح نوين ؛ ص25.

[27] همان؛ ص 26.

[28] ر.ک: «تأسيس الشّيعه لعلوم الاسلام» ؛ آيت اللَّه صدر،( اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص39).

[29]  شيخ طوسى، مردى مورد اعتماد كامل است و فضل و جلالتش مشهورتر از آن است كه نياز به بيان باشد.(مقدمه بحار الأنوار، ص 93- 92).

[30] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص245.

[31] همان.

[32]  تأسيس الشيعة؛ ص 304.

[33] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص245.

[34] همان؛ ص119.

[35] همان.

[36]  ر. ك: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج 1، ص 40- 39( براى آگاهى از ديگر عللى كه براى پيدايش حركت اخبارى گرى گفته شد، ر. ك: موسوعة طبقات الفقهاء، مقدّمه، جزء 2، ص 391- 386).

[37] نهج البلاغه ؛ خطبه 175.

[38]  خطبه 175 ؛ خطبه 174 .

[39] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص325.

[40] همان.

[41] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص110.

[42]  ر. ك: روضات الجنّات، ج 6، ص 249- 216؛ اعيان الشيعة، ج 9، ص 167- 159.

[43] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص110.

[44] همان؛ص 111.

[45]  مقدّمه مبسوط.

[46] «عصر حضور امامان (علیهم السلام)».

[47] از ابتداى غیبت صغری در سال ۲۶۰ هجرى آغاز و تا زمان ظهور.

[48] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص111.

[49] همان.

[50] همان.

[51] همان.

[52] همان.

[53]  فوائد الرجاليه، ج 3، ص 231.

[54] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص111.

[55] همان؛ص 112.

[56]  كتابهاى رجال، فهرست و اختيار معرفة الرجال را در ارتباط با رجال و عالمان و راويان شيعه تدوين كرد و دو موسوعه حديثى وى نيز تهذيب و استبصار نام دارد.

[57] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص113.

[58] همان ؛ ص112.

[59] همان ؛ ص113.

[60] همان.

[61] موسوعة طبقات الفقهاء، مقدّمه جزء دوم، ص 303- 302( با اندكى تصرّف و تلخيص).

[62] اسرار عقب ماندگى شرق ؛ ص58.

[63] همان؛ ص 59.

[64] همان؛ ص 67.

[65] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار کارکنان دادستانی ویژه روحانیت و شوراهای ارشاد و صلح و سازش کشور؛16/8/1394.

[66] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دبیرخانه کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی ؛ مدرسه امام کاظم(ع)؛28/11/1395.

[67] همان.

[68] همان.

/۱۳۲۳/د۱۰۳/ق

ارسال نظرات