نگاهی به حجاب در کتاب «راز حجاب»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مؤسسه انتشارات نورالسجاد کتاب راز حجاب نوشته حجت الاسلام مسعود صفی یاری را منتشر کرده است.
نویسنده این کتاب را در هفت فصل و با عنوانهای: حجاب در اسلام، حجاب در آیینه تاریخ، حجاب و اخلاق، حجاب در دنیای امروز، حجاب از زوایای گوناگون، بهانهها و فقه حجاب نگاشته است.
نگارنده در مقدمه درباره موضوع کتاب مینویسد:
پوشش انسان را در برابر سرما و گرما و نگاههای شیطانی نگه میدارد و یک حرکت فطری، غریزی، عقلی و اسلامی است. از سوی دیگر، تلاش شیطان برای برهنگی آدم و حواء(علیهما السلام)، سابقهای به قدمت حضور آدم و حواء در بهشت دارد. وسوسههای شیطان، امروز برای گسترش بیحجابی و بدحجابی چیزی نیست که برای کسی پنهان باشد. برهنگی به بهانهای واهی از قبیل؛ ورزش، پیشرفت و ترقی، آزادی، مدگرایی، نشاط روحی و یا تقلید کورکورانه از غرب، هر روز به گونهای بروز و ظهور میکند. گاه از کودکان معصوم این بدحجابی آغاز میشود. گاه به بهانه مکروه بودن رنگ مشکی، چادر افتخارآمیز بانوان ایران مورد نقد قرار میگیرد، کسانی که به واجب و حرام شرعی عقیده ندارند، از کراهت لباس مشکی سخن میگویند. گاه به طور غیرمستقیم به بیحجاب، نشان دانش و روشنفکری میدهند و حجاب را نشان بیسوادی معرفی میکنند. گاه حجاب، مزاحم کار و تولید و خدمت رسانی شناخته میشود. انسانها نسبت به حجاب سه حالت دارند: «حجاب گرا»، «حجاب گریز» و «حجاب ستیز».
حجت الاسلام صفی یاری در فصل اول به کلیات حجاب در اسلام پرداخته، در صفحه 30 درباره تکلیف اجباری حجاب و شبههای در اینباره چنین آورده است:
مگر اسلام دین انتخاب و آزادی عقیده نیست؛ مگر در قرآن کریم بر اجباری نبودن دین تأکید نشده است؛ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» در دین، اجباری نیست. پس چرا بانوان مجبور به رعایت حجاب شدهاند؟
پاسخ: نکته مهم و ظریفی که در این موضوع وجود دارد و مورد غفلت واقع شده است که؛ آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» در رابطه با اصل پذیرفتن دین اسلام است؛یعنی پذیرش اسلام و گرویدن به این آیین آسمانی باید براساس انتخاب، آگاهی و گزینش عقلانی باشد. به همین جهت است که از نظر شرعی در اصول دین تقلید جایز نبوده و هر مسلمانی باید اصول دین خود را بر اساس استدلال تعمق و تفکر پذیرفته باشد. ولی پس از پذیرفتن اسلام باید به اصول، فروع و تکالیف آن عمل کرده و به آن پایبند بود. به تعبیر دیگر، اقتضای ایمان آوردن به اسلام، تقید به انجام واجبات و ترک محرمات است. حجاب نیز یکی از دستورهای دینی است که بانوان موظف به رعایت آن بوده و بیتوجهی به آن مستوجب عقاب الهی می گردد.
در بخش دیگری از این کتاب درباره حجاب در ادیان و ملل مختلف چنین آمده است:
در فرهنگهای مختلف نیز پوشش هر چند فراز و نشیبها و شدت و ضعفهایی داشته، اما در اصل آن تردیدی نبوده و هیچ وقت به طور کامل از بین نرفته است. شواهد تاریخی نشان می دهد، پوشش زن در برخی ملل مانند یونان، ایران باستان و برخی اقوام هند بسیار پررنگ و سخت بوده است. همچنین شواهدی بر وجود نوعی پوشش در بین زنان از چهارصدسال پیش از میلاد حکایت دارد و بر اساس آثار به جامانده، ضرورت پوشش زنان صرفا از جهت سرما و گرما نبوده، بلکه علت اصلی انتخاب پوشش برای زنان، شرم و حیای ذاتی بوده که وجود داشته است.
مؤلف در فصل چهارم به حجاب در دنیای امروز میپردازد و در صفحه 134 در پاسخ به این پرسش که: اگر ملاک حجاب زن «پوشش» اوست، این پوشش میتواند به گونههای مختلفی غیر از چادر محقق شود و اصرار از استفاده چادر برای خانمها چیست؟ چنین می گوید:
برای پاسخ به این سوأل ذکر نکات زیر ضروری است:
نکته اول: باید بین لباس و حجاب تفکیک قائل شد؛ به این معنا که استفاده از لباس میتواند چند منظوره باشد. فلسفه اصلی حجاب عبارت است از پوششی که این زیباییها را پوشانده و جلوگری آن را محدود کند. بنابراین، بیراهه نرفتهایم اگر بگوییم، هرگونه تلاشی برای جذابیت و زیبایی پوشش، با اصل حجاب منافات دارد. و ملاکهایی از جمله: عدم تبرج و جلوهگری، استفاده از رنگهای متین، پرهیز از استفاده از لباس شهرت، پوشاندن برجستگیها و برآمدگیهای اندام از شروط داشتن حجاب است.
نکته دوم: فلسفه چادر این است که لباس زیرین را پوشانده و جلوه های آن را خنثی کند. حال اگر فرض بر این باشد که چادر حذف گردد چه چیزی جایگزین آن می شود که امتیازات و کارکردهای آن را داشته باشد؟! وقتی حجاب کنار برود و مانتو یا هرچیز دیگر جای آن را بگیرد، اولین دغدغه نوع رنگ آن لباس است و طبیعتا رنگی انتخاب میشود که جذابتر باشد و با مد روز هماهنگ باشد و اگر در جامعه آن روز پوشش گشاد مد نباشد، زن با پوشش گشاد احساس حقارت نموده و مورد تمسخر قرار میگیرد. پس ناچار است از مدلهای تنگ و اندامی استفاده کند، وقتی پوشش بانوان تنگ و اندامی شد اصل فلسفه حجاب، که پیدا نبودن حجم بدن زن است، نیز زیر سوأل میرود.
وی در فصل ششم به بهانههایی که برخی افراد درباره بیحجابی مطرح می کنند، پرداخته، در اینباره زیر عنوان عیسی به دین خود، موسی به دین خود، چنین میآورد:
ضرب المثل « عیسی به دین خود، موسی به دین خود» با موازین دینی سازگاری ندارد، که اگر چنین بود، دیگر نیازی به بعثت پیامبر اسلام و ابلاغ احکام الهی و تعیین قوانین اخلاقی اسلام نبود. در اسلام اگر کسی گناهی را ببیند و توان جلوگیری از آن را داشته باشد و اقدام نکند، شریک جرم گنهکار محسوب میشود. گناه در جامعه اسلامی مانند بیماری مسری خطرناکی است که اگر از آن جلوگیری نشود به سراسر جامعه سرایت کرده و همه را گرفتار خواهد نمود.
جامعه مانند یک خانواده بزرگ است و اگر بنا باشد در خانوادهای عیسی به دین خود، موسی به دین خود، هر کس هر کاری دلش خواست انجام دهد، آیا این خانواده از هم گسیخته نخواهد شد؟!
در پشت جلد این کتاب نیز به نقل از کتاب مسئله حجاب شهید مطهری چنین آمده است:
شرافت زن اقتضا می کند که هنگامی از خانه بیرون میرود، متین، سنگین و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه امری که باعث تحریک و تهییج شود، به کار نبرد،عملا مرد را به سوی خود تحریک نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنیدار به سخن خود آهنگ ندهد؛ چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن میگویند، راه رفتن انسان سخن می گوید... .
مءسسه انتشارات نورالسجاد کتاب راز حجاب را در 224 صفحه و شمارگان 2000نسخه، در قطع رقعی به قیمت5000تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن ۶۰۲ / ش