اخلاق کار در منظومه فکری و عمل امیر
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، چندی قبل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فراخوان برگزاری کارگاهی با عنوان « کارگاه آموزشی اخلاق کار از دیدگاه امام علی علیه السلام » را اعلام کرد. بنابر آنچه که اطلاع رسانی شد سرفصل های این کارگاه آموزشی مواردی چون « معناشناسی، اهمیت و جایگاه اخلاق کار»، «مبانی اخلاق کار»، «اصول اخلاق کار»، « عوامل و زمینه های رسد و تقویت اخلاق کار»، «آثارو موانع اخلاق کار» عنوان شده بود.
این کارگاه از هشتم تیرماه سال جاری آغاز می شود، اما بر آن شدیم با توجه به موضوع این دوره آموزشی «اخلاق کار» که اتفاقا مساله مبتلا به جامعه ماست، با دکتر محمد علی مشایخی پور، استاد دانشگاه شهید محلاتی گفت وگویی داشته باشیم تا اخلاق کار در سیره و منش امام علی(ع) با رویکرد با هم بینی آیات و روایات، را بررسی کنیم. آنچه در ادامه می خوانید حاصل این گفت وگو است:
مطلع شدیم کارگاه آموزشی اخلاق کار از دیدگاه امام علی(ع) به زودی با تدریس شما برگزار می شود. برای مخاطبان ما در مورد لزوم پرداختن به این بحث و بررسی این موضوع توضیح دهید.
یکی از موضوعاتی که به صورت عملی می تواند حضور آموزه های اسلامی را در زندگی اجتماعی انسان ها و کارآمدی آنها را عیان سازد؛ اخلاق کار است؛ موضوعی روزآمد و کارآمد برای زندگی جامعه اسلامی و انسانی.
آموزه های علوی به صورت خاص به این موضوع پرداخته اند و امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) در سیره و منش خود به شایستگی به این موضوع توجه داشته اند؛ اینکه چه باعث شد این موضوع مورد توجه قرار گیرد چند دلیل داشت: موضوعی کارآمد و روزآمد که هر انسان مسلمانی نیازمند آشنایی با آن است.
بکارگیری آموزه های علوی در جامعه اسلامی و اثبات کارآمدی آنها در پاسخگویی به نیازهای زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، تلاشی هرچند ناچیز برای مقابله با آثار فراوان تولید شده در جوامع غربی دربارۀ اخلاق کار و مهمتر از همه لبیک عملی به منویات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای(مدظله العالی) در نامگذاری این سال ها با عنوان تولید ملی، جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی زیرا پایۀ اساسی برای تحقق تولید ملی، جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی، توجه به اخلاق کاری است؛ یعنی اگر اخلاق کار رعایت نشود نه جهاد اقتصادی رخ خواهد داد و نه اقتصاد مقاومتی تحقق عینی خواهد یافت و نه تولید ملی رونق خواهد گرفت.
براین اساس و برای دستیابی به اهداف ذکرشده اخلاق کار در سیره و منش امیرالمومنین امام علی(ع) مورد توجه قرار گرفت و تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفت؛ کتاب «اخلاق کار در نهج البلاغه (با همکاری استاد دکتر محمود واعظی) در انتشارات امیرکبیر انتشار یافت؛ مقالات متعدد علمی پژوهشی تدوین و در نشریات معتبر کشور انتشار یافت؛ در قالب درس دانشگاهی تدریس شده و در حال حاضر کارگاه آموزشی اخلاق کار در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در حال برگزاری است.
نکته دیگر توجه توأمانی به آیات و روایات (با محوریت آموزه های علوی) برای تشریح اخلاق کار است؛ به این معنی که آیات و روایات با هم و در کنار هم برای استدلال بر مباحث مورد توجه قرار گرفته است و این خود تأکیدی بر ضرورت حضوری دوشادوش قرآن و حدیث در تمامی لحظه لحظه زندگی انسان و تأکیدی بر این نکته است که بکارگیری ثقل اکبر و اصغر با هم سعادت انسانی را تضمین می کند.
اگر بخواهیم در مورد اخلاق کار تعریفی را ارایه کنیم، تعریف شما چیست و در پژوهش خود از چه نقطه نظراتی این مساله را بررسی کرده اید؟
اخلاق کار در تعریف بسیار اجمالی به همه آن بایدها و نبایدهایی گفته می شود، است که در کار باید به آنها توجه شود؛ همه رفتارها و گفتارهایی که آموزه های اسلامی و به ویژه آموزه های علوی در کار به آن فراخوانده یا از آن نهی کرده اند. مثلاً در کار باید امانت انگار بود نه طعمه انگار و امانت انگاری می شود اخلاق کار. نکته بعدی اینکه کار در اینجا منظور شغل است. شغل رانندگی، برقکار، کارمند یک اداره، استاد دانشگاه و... .
برای حفظ ترتیب منطقی بحث ابتدا به چرایی اخلاق کار می پردازیم؛ چرا باید به اخلاق کار را رعایت کنیم؟ مبانی ما برای پذیرش این موضوع چیست؟ در ادامه هم به اصول و چارچوب ها خواهیم پرداخت؛ رعایت اخلاق کاری چه آثاری دارد بخش بعدی در این بحث خواهد بود؟ چه عواملی اخلاق کار را تقویت خواهدکرد و چه موانعی بر سر رعایت اخلاق کاری وجود دارد اینها عناوینی است که در اخلاق کار باید مورد توجه قرار گیرد.
مبانی را به سه بخش خداشناختی، انسان شناختی و جهان شناختی تقسیم کرده ایم و این تقسیم خود نیز از آموزه های علوی گرفته شده است. در هر تعاملی انسان باید تکلیفش را با خدا، خود، دیگران و جهان هستی مشخص کند؛ یعنی اگر در هر حوزه ای بر مبنای تعالیم اسلامی تعامل و رابطه خود با خدا، خود، دیگران و جهان را تنظیم کنیم مطمئناً توفیق در آن حوزه نصیب خواهد شد.
در بخش مبانی خداشناختی به سه صفت الهی اشاره کرده ایم: خالقیّت، مالکیت، رازقیت، یعنی با نگاه با این اوصاف اثبات می کنیم مبانی خداشناختی اقتضا دارد اخلاق کار رعایت شود. در بخش انسان شناختی، فطرت نگری، کرامت نگری، اجتماعی بودن انسان و... مبانی انسان شناختی ما در ضرورت توجه به اخلاق کار است و در بخش جهان شناختی نیز هدف داری جهان، وسیله بودن دنیا، آخرت نگری و... مبانی جهان شناختی اخلاق کار است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این مصادیقی که در این مبانی سه گانه گفته شد تنها محورهای موجود و متصور نیست بلکه موارد دیگری نیز میتواند برشمرد که با استناد به آنها ضرورت اخلاق کاری اثبات شود؛ لیکن به همین میزان بسنده شده است.
مبانی خداشناختی اخلاق کار
۱- خالقیّت: به اولین محور از مبانی خداشناختی می پردازیم خالقیّت. انسان برای هدفی خلق شده است و خلقت او بدون هدف نیست؛ وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً ( نهج البلاغه، خطبه ۱۹۵) ای بندگان خدا بدانید همانا او شما را عبث و بدون هدف نیافریده است. مولا در کلامی دیگر فرمایند: وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ يَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِكُم ( خطبه ۱۸۳) وخداوند خواسته است شمارا بیازماید تا کدامیک نیکوکارترین هستید پس به کارهای نیکو مبادرت ورزید. مولا در این بیانات هم بر هدفداری خلقت انسان اشاره کردهاند و هم بر هدف خلقت انسان؛ خلقت انسان هدفدار است و از طرفی خلقت دارای هدف است انجام احسن عمل پس اگر از کلام حضرت نتیجه گیریم گوئیم هدف خلقت انسانی انجام اعمال شایسته باشد. سوال آیا تحقق عمل و کار شایسته و مطلوب بدون توجه به اخلاق کار محقق خواهد شد؟
علاوه براین خداوند متعال در آیه ۵۶ ذاریات هدف خلقت جن و انس را عبادت فرمودهاند: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإْنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون ( ذاریات /۵۹) جن و انس را خلق نکردم مگر اینکه مرا عبادت کنند. عبادت در کلام پیامبر نیز در یک کلام به هفتاد جزء و در کلامی دیگر ده جزء دانسته شده است؛ الْعِبَادَة سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَال ِ(مستدرک الوسائل/ج۱۳: ۱۲) عبادت هفتاد جزء است افضل ترین جزء آن کسب حلال است. إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَاطَلَبُ الْحَلَال ِ( بحار، ج۷۴، ص۲۷) عبادت ده جز است نه جزء آن طلب حلال است.
از یک طرف هدف خلقت انسان عبادت است و از طرف دیگر عبادت هفتاد نوع عبادت دانسته شده است دارد که به واسطه آنها هدف خلقت انسان تحقق عینی یابد؛ از نماز، روزه، زکات وخمس گرفته تا طلب حلال. برترین جزء ، طلب حلال دانسته شده یا اینکه در لسان پیامبر به قدری طلب حلال اهمیت دارد که نه جزء از ده جزء عبادت طلب حلال دانسته شده است. اگر این آیه و این دو روایت در کنار هم قرار گیرند آیا می توان گفت به طریق اولی هدف خلقت انسانی را طلب حلال دانست؟ ظاهر آیه و این دو روایت همین را گویند. یعنی هدف خلقت انسان در آیه قرآنی عبادت دانسته شده است و عبادات نیز هفتاد جزء است که برترین جزء آن کسب پیگیری روزی حلال است و روزی حلال حاصل نشود مگر با رعایت اخلاق کار.
شاید این ابهام در ذهن خواننده ایجاد شود که نماز معراج مومن است نماز عمود خیمه دین است روزه سپر بلای آتش جهنم است و... چگونه می شود که در این حدیث امثال عباداتی نظیر نماز و روزه ارجحیت نیافته اند با همه جایگاه فرازمندی که در دین دارند؟ جوابی که می توان داد این است که ما در مقام مقایسه جایگاه نماز، روزه و دیگر عبادات با طلب حلال نیستیم لیکن باید دانست نماز نیاز به مقدماتی دارد اگر کسب انسان و درآمد حاصل از آن حلال نباشد و در واقع با لقمه حرام گذران زندگی نماید آیا میتوان انتظار داشت حالی برای نماز پیدا شود؟ آیا نماز چنین فردی او را به جایی خواهد رساند؟ آیا اصلا توفیقی برای نماز حاصل خواهد شد که او را به عروج رساند؟ با تأثیری که لقمه حرام بر جسم و روح انسان برجای میگذارد و در روایت نیز به آن اشاره شده است بعید است توفیقی حاصل شود یا اگر باشد نمازش، روزهاش عمقی ندارد.
طلب حلال مقدمه اساسی برای عباداتی دیگر نظیر نماز، روزه و امثال آن است. علاوه بر این جغرافیای اثرگذاری طلب حلال در جامعه و اجتماع به مراتب از عباداتی نظیر نمار و روزه که بیشتر جنبه فردی دارد گسترده تر است. به جرأت می توان گفت اگر تعاملات و روابط انسانی بر مبنا و محور طلب حلال تنطیم شود جامعه به کلی رو به اصلاح و تکامل خواهد گذاشت و خیلی از مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد نماز به این اندازه اثر نخواهد گذاشت. البته این بحث نافی جایگاه نماز روزه و امثال انها نیست بلکه از باب مقدمه و ذی المقدمه است. (ضمن اینکه همین جا تلقی شدن طلب حلال به عنوان عبادت آن هم در جایگاه برترین عبادات خود جای بحث و بررسی فراوان دارد) .
بنابراین با این وصف و با نگاه به خالقیت خداوند که هدف خلقت انسان را عبادت قرار داده است می توان از طلب حلال که به عنوان برترین عبادات از آن یاد شده، اشاره کرد و اگر کسب وکار انسانی بخواهد حلال باشد بدون رعایت اخلاق کاری محقق نشود بنابراین برای تحقق هدف خلقت انسانی توجه به اخلاق کار ضروری است.
مبانی خداشناختی
مالکیت: محور دوم از مبانی خداشناختی اخلاق کار است. آیات قرآنی ملکیت حقیقی و واقعی را از ان خداوند میدانند. وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الأَْرْض (آل عمران/۱۸۹ و مائده ۱۲۰) ملک زمین و آسمان برای خداست. آیه بعدی مالکیت آسمان و زمین را از آن خدا داند و نیز آنچه مابین انهاست؛ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما (زخرف/۸۵) آیه بعدی پارا فراتر گذاشته واینگونه فرماید: لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى ( طه/۶) آنچه در آسمان ها و زمین و آنچه مابین آنها و آنچه زیرزمین است همه از آنِ خدا دانسته شده است. همه مال خداست مالکیتش از آن خداست یعنی این آیات دارند تأکید می کنند مالکیت همه چیز از آن خداست. علی (ع) نیز بر این نکته تأکید نمایند و هر مالکی غیر خدا را مملوک دانند یعنی اگر چیزی دارد مال او نیست وخدا به او بخشیده و مالکیت حقیقیاش از آن خداست: كُلُّ مَالِكٍ غَيْرَهُ مَمْلُوكٌ(خطبه۶۵) هر مالکی غیر خدامملوک است.
امیرالمومنین امام علی(ع) در کلامی دیگر ضمن تأکید بر نکات پیشگفته شرط دریافت مالکیت چیزی را توجه به شروط ذیل قرارداد دانسته و اینگونه فرموده اند: إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا(حکمت/۴۰۴) ما با وجود خداوند مالکیت چیزی نیستیم و مالک چیزی نمیشویم مگر اینکه او مالک گرداند. آن زمان که او ما را مالک چیزی گرداند- که خود نسبت به آن سزاوارتر است- تکلیفی برعهده گذاشته است.
خداوند متعال میفرمایند مالکیت همه چیز از آن من است و من هم اگر بخواهم اعتبارا مالکیت چیزی را به تو ای انسان واگذار کنم شرط دارد یعنی در واقع شرط ضمن عقد است و اگر آن شرط رعایت نشود در واقع قرارداد ملغی است و هرگونه دخل و تصرفی در آن غیرقانونی و غیرشرعی خواهد بود. چه شرطی خداوند گذاشته است برای دستیابی انسان به مالکیت چیزی؟ انسان برای زندگی اش به دخل و تصرف در زمین خدا نیاز دارد؟ چه باید کند تا دخل و تصرفش در ملک خدا شرعی و قانونی باشد. حدیثی زیبا از امام علی(ع) اینگونه فرمایند: مَنْ عَمِلَ بِطَاعَة اللَّهِ مَلَكَ(غرر، ص۱۸۳، ح۳۴۴۲) هرکس به طاعت خدا عمل کند مالک شود.
طاعت خداوندی شرط مالکیت است؛ شرط تحقق مالکیتی که خدا به انسان بخشیده عمل در طریق طاعت خداوندی است؛ عمل به آنچه او به بنده اش دستور داده بنده من زمین و هر آنچه بر و در آن است در اختیار تو قرار دادم تو را مالک او گردانیدم به شرطی که به هر آنچه من گفته ام عمل کنی در طریق طاعت من حرکت کنی؟ آنوقت است که مالکیت تو تحقق یابد البته به صورت اعتباری و مادامی که در طریق طاعت منِ خدا حرکت کنی.
اگر ما در کار قرار است مالک جزء کوچکی از آنچه شویم که مال خداوند است میتوان بدون پیروی و اطاعت از دستورات الهی به آن رسید؟
خیر؛ خداوند متعال شرط ضمن عقد قرار داده است. و آیا در کار این می تواند چیزی جزء رعایت اخلاق کار باشد؛ رعایت اخلاقی که طاعت خداوندی را در کار جلوه گر می سازد.
علامت سوالی جلوی روی ما قرار گیرد اگر گاه در غیر طاعت الهی در موضوع عمل و کار حرکت کرده ایم آیا غاصب نیستیم در بدست آوری آنچه که مالکش خداوند است و طاعتش که شرط ضمن عقد ایشان است را رعایت نکرده ایم؟ این خود جای دقت فراوان دارد و جای بسی فکر و اندیشه؟ البته یک نکته ای را باید اینجا متذکر شد لطف و تفضل خداوند فراوان است وخداوند متعال از نافرمانی های بنده خود می گذرد و توبه او می پذیرد و امکانات در اختیار او قرار دهد. مالکیت ها برای او فراهم می سازد لیکن باید گفت مالکیت خداوند یک اصل است و برخورداری دیگران از این مالکیت تازه به صورت اعتباری با شرط تحقق طاعت الهی است.
با این با نگاه به مالکیت خداوند ضرورت رعایت اخلاق کار اثبات می شود؛ همه مالکیت ها به نام خداوند ثبت شده و اگر دیگران بخواهند ولو به صورت موقتی و اعتباری به مالکیت چیزی هر چند خرد وکوچک نائل شوند شرط تحقق اش و شرط صحت تحقق چنین قراردادی عمل براساس طاعت الهی و این خود یعنی اخلاق کار.
ببینید چطور با کنار هم قرار دادن آیات وروایات به چه نتایج شایسته ای دست می یابیم به جرأت می توان گفت اگر آیات و روایات باهم دیده شودند دچار ک جروی واعوجاج و تفسیر به رأی نخواهیم شد. این نوع نگاه توامانی قرآن و حدیث در این موضوع خود تأکیدی دوباره بر ضروت توجه توأمانی به آموزههای قرآنی و روایی درزندگی است.
رازقیّت خداوند نیز اثبات کننده ضرورت رعایت اخلاق کاری است و بهمین سبک به تشریح آن پرداخته ایم. این بخشی از آن چیزی است که در قالب یک کارگاه آموزشی ۱۵ ساعته تحت عنوان اخلاق کار در سیره و منش امام علی(ع) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطاعات فرهنگی در حال برگزاری است که تلاشی است برای ترویج معارف علوی در حوزه اخلاق کار و پاسخگویی به نیاز جویندگان معارف علوی و آنان که میخواهند این معارف را در زندگی خود به کار گیرند./۱۳۲۵//۱۰۲/خ