اهداف و سناریوهای آمریکا برای ناامن سازی باب المندب
به گزارش خبرگزاری رسا، حمله نظامی به یمن در حالی وارد سومین سال خود شده است که به دنبال تغییر سیاست های آمریکا پیش بینی می شود به جنگی دامنه دار در منطقه تبدیل شود. با انتخاب ترامپ به عنوان سکاندار سیاست آمریکا به نظر می رسد واشنگتن به دنبال افزایش کنشگری خود در این منطقه است. بویژه آنکه اهمیت جزایر راهبردی یمن و تنگه باب المندب که مشرف به دریای سرخ هستند و همچنین برخوداری یمن از منابع نفت و گاز در شمال و جنوب ، باعث شده است تا این کشور در نگاه رییس جمهور تاجرمآب و منفعت طلب آمریکا از اهمیت خاصی برخوردار شود.از این رو دستگاه سیاست خارجی آمریکا درصدد توسعه مانور در یمن است. در این راستا افزایش ناامنی در یمن و باب المندب و گسترش فعالیت القاعده می تواند زمینه ساز مشارکت مستقیم واشنگتن در حمایت از حملات نظامی عربستان شود.
مساله مهم برای مقامات آمریکایی این است که تقویت توان انصارالله در سه سال گذشته تحت حمایت های مردمی تهدیدی اساسی برای رژیم صهیونیستی به شمار می رود. در صورتی که این گروه مقاومت، روند کنونی خود را ادامه دهد در آینده نزدیک می تواند امنیت فعالیت های دریایی اسرائیل در دریای سرخ و باب المندب را تحت الشعاع قرار دهد. بخصوص که بنادر غربی یمن در مناطق تحت کنترل انصارالله قرار دارد و می تواند وضعیت را در تنگه باب المندب تحت شعاع قرار دهد. تاکید آمریکا بر موشک های انصارالله در واقع از این زاویه است که دریافته اند قدرت موشکی انصارالله می تواند تهدیدی برای منافع آمریکا و متحدان آن در مهمترین آبراه انرژی جهان نیز باشد. این موضوع باعث شده است که تسلط بر یمن همواره مدنظر قدرتهای بزرگ جهانی و قدرتهای منطقهای و رژیمهای سلطه جویی نظیر رژیم صهیونیستی قرار داشته باشد.
تنگه باب المندب هم از منظر امنیت برای رژیم صهیونیستی از جمله نگرانی صهیونیست ها از سیطره انصارالله بر باب المندب به هدف انتقال سلاح به غزه، باز ماندن تنگه باب المندب برای عبور کالاهای خود به سمت آسیا و هم از منظر حفظ امنیت پایگاههای آمریکا در شاخ آفریقا اهمیت ویژه ای دارد و از این رو احاطه امریکا بر این بندر می تواند نقش مهمی در حفظ این منافع مشترک باشد . بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که دلیل اصلی نگرانی امریکا و عربستان از به قدرت رسیدن انصارالله در یمن ، در اختیار گرفتن کنترل تنگه باب المندب توسط این جنبش یمنی بوده است.درهمین راستا، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نیزاز آل سعود در جنگ علیه یمن و به خصوص در تلاش برای تسلط بر باب المندب حمایت می کنند زیرا آنها نمی خواهند شاهد این باشند که تنگه راهبردی باب المندب نیز مانند تنگه راهبردی «هرمز» در اختیار بازیگری باشد که از مهمترین ویژگی های آن ، استقلال رفتاری و فکری و مخالفت با تسلط و مداخله غرب در امور منطقه خاورمیانه است.
آمریکا در صحنه یمن چندین هدف راهبردی و تاکتیکی را دنبال میکند که بخشی از این اهداف، از طریق حضور نظامی در این کشور تأمین میشود. در خصوص اهداف راهبردی آمریکا، باید به اهمیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی بسیار زیاد یمن در تنگه باب المندب اشاره کرد که مقامات واشنگتن به هیچ وجه علاقمند نیستند در صورت برقراری صلح در یمن، فرصتی برای حضور نیروهای نظامی دیگر قدرتها همانند روسیه، ایران و یا حتی رقبای اروپاییشان در مناطقی از یمن فراهم شود.
تجزیه یمن
تلاش برای تجزیه یمن به طور جدی در دستور کار آمریکا و به بخشی از راهبرد خاورمیانه ای این کشور تبدیل شده اما نحوه ی اجرای آن به سعودی ها واگذار شده است. یمن از موقعیت استراتژیک ممتازی در کنترل تنگه ی باب المندب که نقش تعیین کننده و حیاتی برای صدور نفت عربستان به بازارهای بین المللی و همچنین امنیت عبور و مرور کشتی های تجاری که از طریق کانال سوئز عازم دریای مدیترانه و سپس اروپا و آمریکا هستند برخوردار است. در این زمینه باب المندب برای اسرائیل که به دلیل محاصره ی زمینی از سوی کشورهای عربی که حداقل در برهه ای سابقه ی جنگ با این رژیم را دارا هستند، بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس تحولات انقلابی در یمن و روی کار آمدن نیرویی با رویکرد ضد غربی در عرصه نخست سیاسی این کشور تأثیر بسیار مهمی بر موقعیت امنیتی این کشورها برجای گذاشت. لذا این کشورها از طرق مختلف از جمله تجزیه یمن در پی محدود کردن اثرات زیانبار احتمالی در کنترل نیروهای انصارلله بر این منطقه حساس هستند. انتقال سفارتخانه های دولت های اروپایی و عربی و آمریکا از صنعا به عدن و تهاجم نظامی عربستان به خاک این کشور مقدمات اجرای این پروژه برای آینده یمن است.
ناامن سازی باب المندب و بهانه برای حمله
آمریکا به دنبال ناامن سازی باب المندب است. هدف از ناامن سازی باب المندب نیز مجوز حمله نظامی به یمن از سوی شورای امنیت و همچنین کنگره آمریکا است. واشنگتن در مرحله اول به دنبال نا امن سازی مناطق جنوبی یمن است. در گام دوم واشنگتن به دنبال اجماع سازی در سایه ناامنی به وجود آمده است. این اجماع بر پایه مشروعیت حمله و همراه کردن کشورهای زیادی همچون ائتلاف عربی و کشورهای غربی برای حمله به یمن است.این احتمال وجود دارد که آمریکا به دنبال خاتمه دادن به جنگ یمن با استفاده از دخالت نظامی باشد. در واقع با ورود آمریکا به جنگ یمن و تغییر توازن قوا، واشنگتن در صدد سناریویی مشابه همین بحث در سایر بحران های منطقه ای همچون سوریه است. آمریکا درصدد مقصر جلوه دادن نقش انصارالله در تشدید درگیری های یمن است. این امر نیز در راستای فشار افکار عمومی بر انصارالله و تخریب این جنبش در افکار عمومی یمن است. در واقع آمریکا به دنبال این است که در صورتی که تجاوزی از سوی واشنگتن به یمن صورت گیرد، در راستای تجاوزهایی بوده که از سوی انصارالله بخصوص در ارتباط با ناامنی در باب المندب صورت گرفته است.
ایجاد پایگاه و سیطره بر چاه های نفت
تلاش آمریکا برای ایجاد پایگاه دائم در منطقه لحج در جنوب یمن به معنای کنترل خلیج عدن و تنگه باب المندب بود. تنگه باب المندب با اتصال دریای عمان به دریای سرخ، به لحاظ دریانوردی از اهمیت استراتژیکی بالایی برخوردار است. لذا اگر نیروهای آمریکا در این پایگاه مستقر می شدند، ضمن تسلط بر دریانوردی و مسیر تجاری این منطقه، امنیت سواحل اسرائیل نیز ارتقا می یافت.همچنین به نظر می رسد همراهی آمریکا برای برهم زدن ثبات در یمن به دلیل چاه های نفتی غنی این کشور باشد. اگرچه شنیده می شود ذخایر نفتی یمن را رو به پایان است اما طبق گزارشی که اسکای نیوز منتشر کرده است بزرگترین منبع نفت جهان در یمن و منطقه الجوف و مارب قرار دارد و اگر عربستان و آمریکا بتوانند بر آن سیطره یابند بخشی از شریان اصلی نفت دنیا را در اختیار خواهند گرفت.
ارزیابی نهایی
در واقع حمله مستقیم آمریکا به پایگاه راداری ارتش و نیروهای مردمی یمن، به بهانه حمله به نفت کش "ام تی موسکی" امریکایی در بابالمندب، سناریو آمریکا می باشد و نمایشی امریکایی در راستای ایجاد یک راهروی نفوذی در یمن است و در چارچوب توطئه امریکا برای اشغال این تنگه تعبیر می شود.به نظر می رسد آمریکا و همپیمانانش در تلاش برای تراشیدن بهانههایی بهمنظور ایجاد یک آبراه و ورودی در منطقه باب المندب هستند، آمریکا قصد دارد با متهم کردن نیروهای یمن زمینه را برای اشغال تنگه «باب المندب» و ساحل «الحدیده» فراهم کند.و این گونه اتهام زنی علیه نیروهای انصار الله و ارتش یمن در حمله به منافع امریکا در منطقه مقدمهای برای دخالت مستقیم در جنوب این کشور بخصوص باب المندب است.و گشودن پرونده هایی زیر عنوان امنیت کشتیرانی در باب المندب و همچنین کنترل مستقیم این تنگه از دیگر هدف های حمله آمریکا به یمن به شمار می رود. و عملا عربستان یک جنگ نیابتی و احیانا با هدف تسلط آمریکا بر این آبراه را اجرایی کرده است و این اقدام مستقیم آمریکا علیه مردم یمن نشان می دهد سناریوهایی در آینده در منطقه توسط آمریکا در حال پیاده سازی است، و با توجه به اینکه هرگونه افزایش تنش در تنگه باب المندب، نقش اقتصادی و امنیتی امریکا بویژه اسرائیل را تهدید می کند، بنابراین می توان انتظار تحرک جدی تر امریکا و متحدان آن در این حوزه مهم را در آینده داشت. در واقع وضعیت کنونی موضع آمریکا در قبال جنگ یمن بسته به تحولات میدانی دچار نوسان است، هرچند که این کشور با ایجاد بذر جنگ های فرقه ای و مذهبی زمینه را برای بی ثباتی های آینده یمن محیا کرده است.بر این اساس یمن در معادلات خاورمیانه ای ایالات متحده از جایگاه استراتژیکی برخوردار است. با این حال مقاومت انصارالله و ائتلاف این گروه با علی عبدالله صالح به اضافه همراهی مردم یمن باعث شد تا برخلاف طرح ریزی اولیه، اجرای سیاست های واشنگتن با مانع روبرو شود./994/ب101/ف
رامین بخشی