از بیدارباش با نوای چاووشخوان تا فانوسهای آویزان به ایوان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، در گذشتههای نه چندان دور، روزگار با هم بودنها و سالهای خاطرهانگیز پدر و مادرها، ماه رمضان و روزهداری این ماه هم حال و هوای دیگری داشت، زمانی که هنوز چندان خبری از امکانات و اقتضائات امروزی نبود و ماه رمضان برای همه یادآور دورهمیهای بیریا، سفرههای ساده افطار زیر نور کمسوی چراغهای موشی و گردسوزها و شبخوانیها و دعاخوانیهای خالصانه بود.
احتمالاً آنها که سه چهار دهه از عمر خود را سپری کرده و کمکم گرد سپیدی بر موهای آنها نشسته است، به یاد میآورند که سالها پیش در منطقهای که امروز خراسان شمالی نامیده میشود ماه رمضان که میشد شور و شوق ویژهای بین مردم به راه میافتاد، دلها به یکدیگر نزدیکتر بود و سفرههای سحری و افطار اگرچه ساده بودند اما خانوادههای پرجمعیت دور تا دور آن را پر میکردند، سفرههایی که از پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا کودکان و خردسالان در کنار آن مینشستند.
بر روی سفره افطار و پیش از اذان بزرگ خانواده و یا کسی که سواد دینی داشت، قرآن یا کتاب دعایی میگشود و همه سراپا گوش، دست به سوی آسمان بلند میکردند، پس از دعای دستهجمعی، هرکس زیر لب دعایی زمزمه میکرد و از خدا حاجتی میخواست، یکی اشک میریخت و در همان لحظات کوتاه سفره دلش را برای خدای خود میگشود و یکی هم از این فرصت برای راز و نیاز با معبود خویش استفاده میکرد، هرچه بود همه صفا بود و سادگی و مهربانی و اخلاص.
وصل تو کجا و من مهجور کجا؟
حسین رحیمی، یکی از ملاهای سنتی خراسان شمالی، در مورد آداب قدیم اهالی این استان در ماه رمضان، میگوید: چند ده سال پیش، زمانی که هنوز تازه مکتب را شروع کرده بودم خانه پدریام محل تجمع فامیل و همسایهها بود و تقریباً همیشه افطاری و سحری را دور هم میخوردیم و اصلاً شب و روزی نبود که مهمان و یا فامیل و همسایهای در کنار ما روی سفره سحری و افطار ننشسته باشد.
وی ادامه میدهد: آن زمانها هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم و روزه «کله گنجشکی» میگرفتم، پدر و مادر و بزرگان فامیل هم غالباً با دادن هدیهای بچههای امثال من را تشویق میکردند؛ زیرا روزه کلهگنجشکی که تا اذان ظهر ادامه داشت، درواقع نوعی تمرین برای روزه گرفتن کامل در سالهای بعد بود.
رحیمی اضافه میکند: البته با وجود اینکه روزه گرفتن ما کله گنجشکی بود؛ اما والدین اصرار میکردند که حتماً برای خوردن سحری بیدار شده، همه دور یک سفره نشسته و غذا بخوریم؛ چراکه این دورهم بودن هم خود از آداب روزهداری بود.
چاووشخوانی سحر با نوای طبل و ندای صلوات
در زمانهای گذشته که امکانات و تجهیزات امروزی نبود، بیدار کردن مردم برای سحری هم برای خود آداب و رسومی داشت، در هر شهر و روستا تعدادی مؤمن خوشالحان بود که رسماً چاووشخوان بودند و با گویشها و لهجههای رایج در هر منطقه اهالی را برای سحری خوردن بیدار میکردند.
چاووشخوانی همراه با نوای طبل و ندای صلوات درواقع زنگ بیدارباش مردم بود، در آن دوره که به دلیل کمبود امکانات تشخیص زمان دقیق سحری دشوار بود، چاووشخوانها از طریق حرکت ستارهها زمان سحر را تشخیص میدادند.
حسین رحیمی در مورد چاووشخوانی در خراسان شمالی میگوید: در دهههای گذشته که در غالب مناطق و روستاهای شمال خراسان بلندگو و امکانات رسانهای فعلی نبود، چاووشخوانها در ماه رمضان نقش ویژهای داشتند؛ چراکه این افراد با صدای طبل و شعرها و عبارتهایی که میخواندند مردم را برای سحری خوردن بیدار میکردند و احیاناً اگر در روستایی چاووشخوان نبود اهالی با کوبیدن بر تشتهای مسی سایر افراد را برای سحری خوردن بیدار میکردند.
این ملای سنتی خراسان شمالی میافزاید: در آن زمان در شهر بجنورد برای بیدار کردن مردم در هنگام سحر، چاووشخوانها دو طبل نواخته و برای هر طبل هم بعد از فرستادن صلوات، اشعار ویژهای را به زبان ترکی میخواندند که گویش غالب اهالی این شهر بود.
وی ادامه میدهد: در هنگام سحر نخستین طبلی که نواخته میشد چاووشخوان به همراه آن میخواند: «قره خاتون تو پلو بیشر» که به گویش ترکی خراسان به معنای این است که «پیرزن بلند شو و پلو (غذا) درست کن» و این طبل و نوا خطاب به مادر خانواده بود که برخیزد و بساط سحری را مهیا کند.
رحیمی اظهار میکند: در آن زمان خانمهای خانه برای سحری غذاهایی چون خورشت را شب بر روی چراغ سه فتیلهای گذاشته و شعله آن را کم میکردند که تا وقت سحر خوب جا بیفتد، طبل اول نیز برای این بود که خانم خانه بیدار شده و در حالی که دیگران خواب هستند غذای سحری را آماده کند.
وی میگوید: وقتی طبل دوم نواخته میشد، چاووشخوان میخواند: «قره خاتون قازانه دیشر»؛ یعنی «پیرزن دیگ غذا را پایین بیاور» که به معنای آماده بودن سحری و زمان بیدار شدن سایر افراد خانواده بود.
رحیمی ادامه میدهد: وقتی اهالی یک خانه برای خوردن سحری بیدار میشدند همسایههای خود را نیز بیدار میکردند که مبادا خواب مانده و به اجبار روزه نگرفته و یا بدون سحری روزه بگیرند.
فانوسهای روشن در ایوان
وی میافزاید: هر خانوادهای هم که بیدار میشد فانوسی را روشن و به ایوان خانه خود آویزان میکرد تا همسایهها بدانند این خانواده برای خوردن سحری بیدار شده است، هرچند که امروز دیگر نه از چاووشخوانها و نه از فانوسهای روشن آویزان به ایوان خانهها خبری هست، امروز دیگر بسیاری حتی برای سحری خوردن هم بیدار نمیشوند و در برخی از خانهها تنها یکی دو نفر برای خوردن سحری و روزه گرفتن از خواب برمیخیزند.
این ملای سنتی خراسان شمالی اظهار میکند: در زمان سحری همین دو طبل نواخته و همراه با آن ابیات مختلف و صلوات خوانده میشد و طبل سوم، موعد اذان بود که مؤذنان و چاووشخوانها با صدای خوش خود اذان گفته و یک روز روزهداری مؤمنان شروع میشد.
رحیمی اضافه میکند: در زمان افطار هم یک ساعت پیش از غروب آفتاب سه بار طبل نواخته میشد و هرچه به زمان افطار نزدیکتر میشدیم نواختن طبلها تندتر میشد تا مردم بدانند وقت افطار نزدیک بوده و باید کار روزانه خود را تعطیل کنند.
وی اظهار میکند: در آن زمان شغل غالب مردم خطه شمال خراسان کشاورزی و دامداری بود و مردم روزهدار این منطقه در ماه رمضان که برخی سالها هم با فصل تابستان قرین میشد لحظهای دست از کار نمیکشیدند و در هوای گرم تابستان در مزارع خود مشغول دروی محصول بوده و گرسنگی و تشنگی عجیبی را طاقت میآوردند.
غذاهای ویژه ماه رمضان در خراسان شمالی
یک پژوهشگر فرهنگ عامه استان خراسان شمالی هم در مورد آداب ماه رمضان در این استان در سالهای گذشته، میگوید: برپایی دوره قرآنهای خانگی یکی از رسوم اهالی خراسان در ماه رمضان بود که همچنان ادامه دارد.
خانم اسدی با بیان اینکه دورههای قرآن یا صبح و یا عصرها یک ساعت پیش از افطار با شرکت بانوان و فرزندان آنها برگزار میشد، میافزاید: در این محافل همه بانوان دور تا دور در اتاق بزرگی نشسته و هر روز یک جزء قرآن را با کمک هم تلاوت میکردند.
وی اضافه میکند: به دلیل آنکه قرائت سوره توحید برای همه قداست و مبارکی داشت، تلاوت این سوره به هر فرد که میرسید وی بعد از افطار شیرینی میآورد و بین همه پخش میکرد و یا همه را به آش میهمان میکرد؛ زیرا معتقد بودند سوره توحید خیر و برکت به همراه داشته و به همین دلیل هم به یمن آن شیرینی میدادند.
خانم اسدی در مورد غذاهای ماه رمضان در خراسان شمالی هم میگوید: در سالهای گذشته خانمهای خانه پیش از شروع ماه رمضان مخلفات غذاهای مختلف ازجمله سبزی و گوشت قورمه را آماده میکردند تا در شبهای ماه رمضان کار پختوپز آنها راحتتر شود.
وی با بیان اینکه آش یکی از غذاهای رایج در افطاریهای گذشته بود، میافزاید: مردم شمال خراسان در افطار غذاهای سبکی چون آش به همراه شربتهای سنتی نظیر شربت خاکشیر میخوردند، پس از آن در پایان شب شام تناول کرده و بعد از خواب چندساعته برای خوردن سحری بیدار میشدند.
خانم اسدی اظهار میکند: در آن زمان افطاری مردم خراسان شمالی با توجه به فصل سال متفاوت بود؛ مثلاً اگر ماه رمضان به فصل بهار میافتاد اهالی غذاهایی چون «فتیرمسکه» که از فتیر و کره حیوانی تهیه میشد و «والون» که نوعی غذا شبیه به آش دندانی و متشکل از گندم و نخود سالم به همراه روغن زرد حیوانی بود را به عنوان غذای اصلی افطار میل میکردند.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از غذاهای افطار در خراسان شمالی «یارمه» بود که با گندم نیم دانه، گوشت قورمه، روغن زرد حیوانی و ادویهجات طبخ میشد و اکنون هم در بین برخی از خانوادههای سنتی به ویژه در روستاهای استان پخت میشود.
صله ارحام رمضانی
نظرعلی کارگری، یکی از اهالی سالخورده خراسان شمالی هم در مورد آداب و رسوم ماه رمضان در این منطقه در دهههای گذشته میگوید: در آن زمان بعد از افطار تا وقت سحر در قهوهخانههای بجنورد برنامههایی چون خواندن شاهنامه، مختارنامه و اسکندرنامه بود و برخی در این قهوهخانهها بازیهایی چون گل بازی (گل یا پوچ) و پادشاه و وزیر بازی میکردند.
وی اظهار میکند: البته مراسم دعا و قرآنخوانی هم بخش جدانشدنی برنامههای ماه رمضان بود که غالباً با حضور مردان در ساعات پیش از افطار و برای بانوان صبحها برگزار میشد.
کارگری که به گفته خودش اکنون 87 سال سن دارد، با بیان اینکه یکی دیگر از آداب اهالی این منطقه در ماه رمضان صله رحم و دید و بازدید قوم و خویشها از یکدیگر بود، میافزاید: در گذشتههای نه چندان دور در منطقه شمال خراسان مردم بعد از افطار به عیادت از مریضان، دیدار بزرگان و کمک به نیازمندان و بردن افطاری و مواد غذایی برای آنها میپرداختند.
وی با اشاره به اینکه برپایی سفرههای ساده افطار از سوی بزرگان فامیل و دعوت از همه قوم و خویشها یکی دیگر از آداب رایج در بین مردم شمال خراسان در ماه رمضان بود، ادامه میدهد: همچنین در این ماه مبارک قهوهخانهها و کافههای بجنورد حلیم میپختند و قنادیها هم پشمک و زولبیا و بامیه را به عنوان شیرینیهای ویژه این ماه برای مردم تهیه میکردند.
آداب ماه رمضان در بین ترکمنهای سنیمذهب خراسان شمالی
ترکمنهای سنیمذهب حدود 10 درصد از جمعیت 936 هزارنفری استان خراسان شمالی را تشکیل میدهند که اغلب در شهرستانهای راز و جرگلان، مانه و سملقان و بجنورد سکونت دارند، این قوم بیش از سایر اقوام خراسان شمالی آداب و رسوم ویژه ماه رمضان خود را حفظ کرده، بهگونهای که هنوز بسیاری از آیینهای اسلامی و سنتی کهن ماه رمضان در بین ترکمنهای این استان تقریباً با همان کیفیت و شکوه سابق برگزار میشود.
آخوند رحیم بردی صمدی، امام جمعه اهل سنت شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی، با اشاره به آداب ویژه ماه رمضان در بین ترکمنهای سنیمذهب این استان میگوید: رسوم ترکمنهای اهل سنت خراسان شمالی در ماه رمضان تفاوتهای قابلتوجهی با سایر اقوام این استان دارد.
وی با بیان اینکه یکی از این آداب برپایی نماز جماعت «تراویج» است، میافزاید: اهل سنت خراسان شمالی در ماه رمضان افزون بر برپایی نمازهای یومیه، شبها در مساجد حضور یافته و نماز جماعت تراویج را اقامه میکنند.
آخوند صمدی با اشاره به اینکه ختم قرآن یکی دیگر از رسوم اهل سنت خراسان شمالی در ماه رمضان است، اضافه میکند: در این آیین قاریان مشهور ترکمن به همراه سایر روزهداران، هر چند شب یک بار قرآن را ختم کرده و بعد از هر ختم قرآن هم مراسم ویژهای به همراه پخش شیرینی و میوه برگزار میشود؛ بهگونهای که در طول ماه رمضان پنج یا شش بار قرآن ختم میشود.
عضو شورای فتاوی اهل سنت خراسان شمالی میگوید: آیین «یا رمضان» یکی دیگر از رسوم ترکمنهای اهل سنت خراسان شمالی همزمان با ماه میهمانی خداوند است که در شبهای سوم، چهاردهم و بیست و هفتم ماه مبارک رمضان برگزار میشود.
وی ادامه میدهد: در این آیین جوانان ترکمن بعد از صرف افطار دور هم جمع شده و با انتخاب یکی از جوانان به عنوان سرگروه، اشعاری را به زبان ترکمنی در وصف ماه رمضان و روزهداری این ماه میخوانند و از مردم زکات و خیرات و هدایای نقدی و غیر نقدی دریافت میکنند که در پایان سه شب برگزاری این آیین، جوانان هدایای نقدی و غیر نقدی اهدایی از سوی مردم را بین خود تقسیم کرده و یا آن را صرف تأمین هزینههای برپایی سفره افطار و سحری مشترک میکنند.
آخوند صمدی درباره اشعار آیین یا رمضان میگوید: «السلام علیک یاتان گیشی لار، نماز اوقاب روزه توتان کیشی لار، محمد امتی نینگ یا رمضان، آرازنینگ زکاتی برینگ بیزلزه»؛ «سلام بر کسانی که در حال استراحت هستند، سلام بر نمازگزاران و روزهداران، ماه رمضان ماه امت محمد (ص) است، زکات و خیرات ماه رمضان را به ما بدهید» اشعار و عبارتهای آیین یارمضان هستند که با اجرای آن مردم ترکمن زکات اموال و خیرات خود را به این جوانان میدهند.
سفرههای افطار اهل سنت خراسان شمالی
مدیر حوزه علمیه اهل سنت حنفیه بخش جرگلان استان خراسان شمالی در مورد سفرههای افطار ترکمنهای اهل سنت این استان، اظهار میکند: اهل سنت خراسان شمالی از دیرباز تاکنون غالباً روزه خود را با آب و خرما باز میکنند و اینگونه افطار کردن قدمتی طولانی دارد.
آخوند صمدی میافزاید: غذاهای افطاری و سحری ترکمنهای سنیمذهب خراسان شمالی اغلب خوراک کشک، آبگوشت و دیگر غذاهای رایج در بین اهالی استان است.
وی با اشاره به سنت افطاری دادن در بین اهل سنت خراسان شمالی، میگوید: ترکمنها معتقدند افطاری دادن افتخار بزرگی است؛ ازاینرو در ماه رمضان همه افراد حتی مستمندان تلاش میکنند به مؤمنان روزهدار افطاری دهند تا در ثواب آن شریک شوند./503/9314/ب1
هادی رحیمی کوهستان