یک یادداشت طلبگی برای «محله گل و بلبل»
توجه به کودکان و نوجوانان به عنوان آینده سازان جامعه ایران اسلامی از امور مهمی است که در طول سال های گذشته مورد توجه مسئولین به خصوص دست اندرکاران صدا و سیما بوده است. یکی از مجموعه های که با استقبال فراگیر مخاطبان روبرو شده است مجموعه نمایشی «محله گل و بلبل» است که آن را تبدیل به بزرگترین دورهمی بچههای ایران مبدل کرده است.
بدیهی است که با توجه به اثرگذاری و جایگاهی که این برنامه در ذهنیت سازی، انگیزه بخشی و ترسیم سبک زندگی دارد، باید مورد توجه کارشناسان حوزوی و دانشگاهی و فرهیختگان قرار گیرد و با نقد وبررسی دقیق و منصفانه، در دسترسی به اهداف خود موفق تر طی مسیر کند.
متاسفانه جامعه علمی امروز ما به دلیل درگیر شدن با مسائل انتزاعی و یا به دلایلی همچون اینکه شان خود را بالاتر از این نوع مسائل می بیند که به خرده مساله های اجتماعی توجه کند، کمتر به ساحت زندگی روزمره مردم توجه دارد و این می تواند فاصله نخبگان و جامعه را افزایش دهد.
به نظر می رسد نخبگان حوزوی و دانشگاهی باید هرچه بیشتر با پشتوانه دانشی خود به بررسی مجموعه های نمایشی به خصوص در حوزه نوجوان و جوان بپردازند. این مهم ضرورتش وقتی دوچندان می شود که در عمل، این برنامه در حوزه تربیت و تعلیم وارد شده است و به عنوان یک کنشگر فعال در حوزه اثرگذاری تربیتی و ذائقه ساز برای کودکان دهه 90 و 80 شناخته می شود.
یادداشت پیش رو فارغ از مباحث تکنیکی و فرمی که مجال و کارشناسی خود را طلب می کند، این اثر را در حوزه محتوا و پیام ها نقد و بررسی کرده است؛ از این رو در کنار بیان قوت های متعدد این مجموعه، ضعف ها و آسیب ها هم در قالب چند نکته ارائه شده است.
1. یادآوری کارکردهای محله
مجموعه گل و بلبل به خوبی توانسته است کارکردهای محله در شهرنشینی را تصویر کند. تصویر فضای صمیمی میان همسایه ها، به فکر هم بودن اهالی محل و همدلی برای رفع مشکلات و چالش های محله، از نکات قابل توجه این مجموعه است؛ تبلیغ فرهنگ مدارا با همسایه، ایثار و از خودگذشتگی، توجه به حقوق کودکان، احترام به سالخوردگان و... همه از مواردی است که در ادبیات دینی مورد تاکید بوده و در این مجموعه به خوبی تصویر شده است. اگرچه شاید بتوان گفت این مجموعه با فضای غالب شهرنشینی واقعی کلان شهرها فاصله دارد و در مورد فرهنگ آپارتمان نشینی که یکی از مشکلات جدی فرهنگی ما است، افقی را نگشوده است.
2. خانواده مداری
این مجموعه نمایشی به خوبی توانسته است فرهنگ خانواده مداری را مورد توجه قرار دهد و هسته های کوچک (با حضور پدر و مادر و فرزند یا فرزندان) و به ندرت خانواده گسترده (با حضور پدربزرگ) را به تصویر بکشد. آنچه در این مجموعه موج می زند حضور پررنگ پدر و مادر و نقش آنها در هدایت فرزندان است و اینکه تلاش می شود اطاعت پذیری از والدین به کودکان آموزش داده شود. اگرچه نمی توان نقیصه تک فرزندی را در سری اول این مجموعه را انکار کرد اما در سری دوم این مجموعه خانواده هایی با حضور تا 4 فرزند هم به تصویر کشیده شده است، اگرچه خانواده نمایشی عمو پورنگ هنوز تک فرزند نمایش داده می شود.
3. آموزش رفتار صحیح اجتماعی
مجموعه گل و بلبل تلاش کرده است تا با توجه به مشکلات و معضلات اجتماعی شهری، سوژه پردازی کند که موضوعات سری نخست برنامه گل و بلبل همچون عدم اعتماد به غریبه ها، سد معبر، احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی، توجه به تفکیک پسماند شهری، نظافت شهری و... موید این نوع نگاه است. در سری دوم این مجموعه هم که موضوع فضای مجازی به صوت خاص مورد توجه قرار گرفته است و آفات و مشکلات این فضای جدید در حال تصویر است که بسیار با ارزش و قابل تقدیر است.
اینکه مشکلات شهری و مسائل زیست محیطی و ناهنجارهای اجتماعی مورد توجه برنامه سازان قرار گیرد و هنرمندان به صورت انضمامی به مشکلات پیرامونی خود توجه کرده و با پرهیز از سیاه نمایی و یا تصویر فضای ناامید کننده به حل این مشکلات کمک کنند امری در خور تحسین است؛ هرچند نمی توان کم رنگ بودن پردازش مشکلات فرهنگی و دینی و اخلاقی و شرعی را در این برنامه انکار کرد. به عنوان نمونه در سری اول این مجموعه در تمامی برنامه ها بر تمیزی منزل و نظافت معابر و خیابان ها و کوچه ها تاکید می شد اما اینکه در کل، این مجموعه چند بار در باره موضوع «حجاب» یا «نماز» به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ایفای نقش کرده است، جای سوال دارد.
4. توجه به فضای مجازی سالم
سری دوم گل و بلبل به صورت تخصصی به موضوع فضای مجازی پرداخته است؛ موضوعی که به یکی از چالش های بزرگ زندگی امروز ما ایرانیان تبدیل شده و از سوی دیگر به گسست نسل ها شدت افزون تری داده است. فضای مجازی که حقیقتا زندگی دومی را برای همه به خصوص نسل های دهه 60 و 70 و 80 رقم زده است، به عنوان یکی از پربسامدترین مساله های مجامع علمی حوزوی و دانشگاهی تبدیل شده است که همچنان نیازمند نظریه پردازی افزون تر پژوهشگران علوم انسانی و اسلامی و رسیدن به یک نسخه قابل قبول بومی برای مردم دارد. همین امروز هم میان موافقان و مخالفان و موافقان مشروط فضای مجازی، بحث در حال گردش است.
در زمانه ای که بسیاری از فرهختگان هم در حوزه تعامل فرزندانشان با فضای مجازی دچار برخی گره ها شده اند، رویکرد اصلاحی و تجویزی این مجموعه نمایشی جای تقدیر دارد. این برنامه تلاش کرده است تا در هر برنامه با تبدیل آفت های فضای مجازی به مشکلات یکی از افراد محله، به چاره اندیشی پرداخته و کودکان و نوجوانان و خانواده های ایشان را با این آفات آشنا کند. توجه به مشکلات فضای مجازی همچون نقض حریم خصوصی، انتشار تصاویر خصوصی در شبکه های اجتماعی، صفحات غیر اخلاقی و غیر متناسب با سن کودکان، شایعه و دروغ پردازی و بزرگ نمایی، اعتیاد و مصرف بیش از اندازه از فضای مجازی، بدافزارها و.... و ملموس و ساده و روان نمودن این مفاهیم در قالب صوت وتصویر و دیالوگ ها، همه کمک کرده است تا بتوانیم گل و بلبل را یکی از موفق ترین برنامه ها در این عرصه بدانیم.
شیوه تجویزی این برنامه در استفاده از فضای مجازی، پیشنهاد محدود بودن ساعت استفاده(حداکثر روزی دو ساعت) و تحت نظارت بودن فرزندان در استفاده از فضای مجازی است و شعار «تو فضای مجازی مامان و بابا/ بچه نباید بمونه تنها» به صورت پرتکرار از باب «فذکر ان الذکر تنفع المومنین» پخش می شود.
توجه به سواد رسانه ای و فضای مجازی و دانش افزایی در مواجهه با خطرات و چالش های این دنیای جدید و توجه به اصل مسئولیت اخلاقی و اجتماعی والدین و همه گیر شدن شناخت خطاهای پرتکرار این فضا همچون مطمئن نبودن منابع خبری در فضای مجازی به خصوص شبکه های اجتماعی موبایلی از دستاوردهای این برنامه بوده است.
5. کم توجهی به فضای معنوی
محله گل و بلبل همان گونه که از اسمش هم پیداست یک محله باصفا و پاکیزه و مرتب است که استفاده به جای دست اندرکاران این مجموعه از رنگ های متنوع و دکوری وسیع به این مهم کمک کرده است. محله ای که در سری نخست این مجموعه دارای چند باب خانه، نانوایی، میوه فروشی، گل فروشی، خیابان، میدان، پارک، پیاده رو و کتابخانه سیار و سالن ورزش زورخانه ای و سرای محله بود که در سری دوم چند مجموعه خانه برای ترسیم وضعیت خانوادگی و تربیت فرزندان آقای خوشحال و گلدون خان اضافه شد.
اما آنچه جای سوال است اینکه مکان های مذهبی و به صورت خاص مسجد در کجای طراحی این محله جای دارد. این پرسش وقتی جدی تر می شود که کارکرد محله در روزگار قدیم با نقش پر رنگ مسجد محقق می شد و مسجد قلب تپنده محله بود؛ از این رو تقلیل مناسبات مسجد به محلی برای عبادت صرف نه تنها صحیح نیست که با واقعیت های تاریخی هم همخوانی ندارد. مسجد در فرهنگ بومی مسلمانان ایرانی مکانی برای دیدار با مومنین، حل و فصل مشکلات، رسیدگی به مستضعفین و فقرای محل و... بوده است.
برنامه گل و بلبل از آن جایی که درصدد ترسیم یک آرمان محله است و به ذائقه سازی برای نسل کودک و نوجوان توجه دارد، نمی تواند و نباید از المان ها و نمادهای مذهبی غفلت کند و اساسا نباید در ترویج سبک زندگی ایرانی، اسلامی بودن ضعیف تصویر شود. این را اضافه کنیم به اینکه همواره در مدیریت شهری به خصوص در شهرداری تهران که نویسنده خود در بازدید از مرکز فرهنگی و هنری شهرداری تهران مشاهده کرده است، مساجد مورد نظر بوده و مسئولان در جهت تسهیل امور و تقویت اموری همچون کتابخانه های مساجد توجه دارند و به این نکته مهم توجه دارند که هیچ کدام از فرهنگسرا و سرای محله و کانون و ... جای مسجد را نمی گیرد.
طبیعی است که دست اندکاران هوشیار مجموعه گل و بلبل آن گونه هنر و ظرافت دارند تا بتوانند با پیام های مستقیم و غیر مستقیم، فرهنگ معنوی را به مخاطبان خود عرضه کنند.
6. شخصیت سازی و تغییر کارکردهای اجتماعی
در سری اول و دوم مجموعه محله گل و بلبل، شخصیت عمو نوروز یکی از اثرگذاران و شخصیت های دوست داشتنی است که در مواقع مشکل و سختی به کمک اهل محله می آید. او که به عبارت این برنامه «یهویی می آید و یهویی می رود» نقش عقل کامل و فرد منزه را در مجموعه ایفا می کند. او از همه چیز آگاه است، دقیق و سنجیده و بدون نقص است و توانایی انجام کارهای غیر عادی را دارد. نصحیت می کند و شعر می خواند و بسیاری از قسمت های این مجموعه را با صلح و صفا به پایان می رساند.
تصویر چنین شخصیتی با ویژگی های بالا فارغ از اینکه در زندگی ملموس مردم و بچه ها قابل یافتن نیست و کودکان و نوجوانان نمی توانند این شخصیت را در صحنه واقعی زندگی اجتماعی تطبیق دهند، دارای ضعف ها و آفتی هم هست که می توان به کم رنگ کردن نقش کنش گران واقعی و متکفلان نقش اصلاح و ترویج اخلاق و شریعت در جامعه اشاره کرد. (برای مشاهده ایفای نقش غیر طبیعی توسط عمو نوروز در درمان مریضی کودکان گلدون خان، مراجعه کنید به این لینک از دقیقه 14:43 به بعد)
دیگر شخصیت این مجموعه که از سری دوم محله گل و بلبل رونمایی شده و تقریبا در تمامی قسمت های این مجموعه ایفای نقش می کند، شخصیت منفی به نام «برفک» است. او عاشق دود و سیاهی و شلختگی است. او برای همه افراد محله نقشه می کشد، دروغ و دغل می کند و با زر و زور و تزویر، کارهای خود را پیش می برد. امری که با توجه به انسان های شروری که در هر جامعه هستند طبیعی به نظر می رسد. اما موضوع وقتی جالب تر می شود که «برفک» توانایی تبدیل شدن به هر شخصی را دارد و تا کنون او در بخش های مختلف به صورت افراد مختلف محله در آمده است و در میان مردم آمده و با صورت طرف مقابل به انجام رفتارهای ناهنجار دست زده است. امری که از منظر دینی ناصحیح و از نظر عقلی نادرست است.
توضیح اینکه در ادبیات دینی ما شیطان می تواند وسوسه کند و انسان ها را به سمت کار نادرست بکشاند؛ اما هیچگاه نمی تواند به جای افراد کار کند و قوه اختیار را از آنها بگیرد. داستان «برفک» وقتی تأثربرانگیز تر می شود که او تا به حال به نقش پیرزن چادری و پیر مرد و معلم حتی جای نقش بازیگر محبوب مجموعه عمو پورنگ درآمده است که واقعا جای تعجب و تحیر را برای کودک خردسال به جای می گذارد و تردید را به جای اعتماد می نشاند.
پایان اینکه، خلاقیت در فرم و ساختار، زبان طنزگونه، توجه به فرهنگ ها و قومیت های مختلف همچون شمالی و آذری و جنوبی، توجه به خوراکی های سالم همچون میوه و غذای ونان سالم، توجه به مشورت در مدیریت خانه وخانواده و در محله، توجه به صله رحم و بازدید اقوام، گذر از کلیشه های برخی فیلم های ایرانی در عشق و عاشقی (در سری دوم)، توجه ویژه به نقش زنان خانه دار، توجه به دعا و درخواست از خداوند، از دیگر قوت هایی است که موجب جذب مخاطب شده و مجموعه گل و بلبل را در صدر برنامه های سریالی سیمای جمهوری اسلامی در نظرسنجی پایانی سال 1395 قرار داد. اگرچه موضوعاتی همچون چگونگی تعامل زنان و مردان محله، استفاده از برخی آهنگ ها و ضریب حضور میزان موسیقی در کل برنامه و برخی تکه کلام های بازیگران جای بحث و تامل دارد.
امید آنکه این نوشته به قلم صاحبان خرد و اندیشه و دست اندکاران فرهنگ و تربیت به نقد کشیده شده تا فایده و سود آن متوجه نسل خردسال و نوجوان و جوان شود و اینکه دست اندرکاران این مجموعه با توجه به اهمیت موضوع و اثرگذاری فراوان بر روی نسل کودک و نوجوان، از نقد منتقدین استفاده بهینه کنند./909/ی702/س
علیرضا استادیان، پژوهشگر حوزه علمیه قم