هندسه فکری و اجتهاد انقلابی امام خمینی/ انقلاب حضرت امام در سطح مرجعیت شیعه
خبرگزاری رسا ـ گروه بین الملل: از سخنرانیها و اظهارنظرهای آیت الله محمد حسین فضل الله از مراجع نواندیش جهان تشیع که در سال 1389 به رحمت خدا رفته است، کتابی تحت عنوان «فقیه و امت» تالیف شده که تاملاتی در اندیشه انقلابی و سیاسی و روش اجتهای امام خمینی (ره) را مطرح میکند. آیت الله فضل الله سوالهای جدی و مهمی را که امروز هم در سطح جامعه وجود دارد مطرح کرده و درصدد پاسخ گویی به آن برمیآید. در شماره قبلی حدود آزادی بیان در جامعه اسلامی و دلایل مشروعیت حکومت اسلامی در زمان غیبت مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این مطلب مباحث دیگری را در مورد رویکرد اجتهادی امام خمینی (ره) تحلیل میکند:
سخن درباره اندیشه سیاسی امام بسیار مشکل یا غیرممکن است و هیچگاه نمیتوان به صورت گسترده و کامل درباره تفکرات سیاسی ایشان اظهار نظر کرد؛ چرا که زمینه فعالیتها و مبارزات او محدود به دایرهای خاص نبود و براساس اندیشیه های اسلامی به سرتاسر جهان گسترش یافت.
وی برای انسان رنج کشیده ـ با هرگرایشی ـ اندوهگین میشد؛ ولی این احساس اندوه تنها عواطف صرف نبود. بلکه همواره باید در محور این دردها فعالیت کرد. او اسلام را در وجدان مسلمانان در سطح رهبری و مردم به عنوان مسئله ای مطرح ساخت که در هر زمینه ای خلأهای فکری انسان را به اندیشه اسلامی فراخوانده و روحیه عاطفی انسان را با ژرفای روحی عاطفه در اسلام پیوند زده، و بشریت را با قوانینی فعال به حرکت در میآورد.
امام (ره) توانست با طرح سه عنوان کلی، امت را تحت یک پرچم واحد گردآورد: الله، اسلام و مستضعفین. این سه عنوان در برابر شیطان ـ با تمام جنبههای درونی و بیرونی ـ در عالم غیب و حس، در عرصه کفر فکری و عملی با تمام پیامدهایش، در محدوده ظلم و گمراهی و طاغوت با تمام جوانب شخصیتی و اجتماعی و سیاسی اش و نیز در رابطه با فرد و جامعه و دولت قرار میگیرد.
لزوم تغییر در حوزههای علمیه از نگاه امام خمینی
نظر امام (ره) این بود که حوزه علمیه باید در زمینههای مختلف مورد نیاز به فعالیت بپردازد؛ زیرا عالم دینی نباید صرفا به گنجینه ای از اطلاعات و معلومات فقهی و اصولی تبدیل شود، بلکه باید برای رسالت خود مبارزه کند، روحانیت را در روح خویش پرورش دهد، سلوک را در اخلاق پیشه خود سازد و تمام وجودش را وقف خداوند کند. در غیر این صورت عالم دین به جای اینکه راهگشای جامعه اسلامی باشد، معضلی برای اسلام خواهد شد.
براین اساس امام خطاب به طلاب حوزههای علمیه میفرماید: «شما که امروز در این حوزهها تحصیل میکنید و میخواهید فردا رهبری و هدایت جامعه را به عهده بگیرید خیال نکنید که تنها وظیفه شما یاد گرفتن مشتی اصطلاحات است؛ وظیفه های دیگری نیز دارید. شما باید در این حوزهها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتی به شهر یا ده رفتید بتوانید اهالی آنجا را هدایت کنید و مهذّب نمایید. اما اگر خدای ناخواسته در طی زمان تحصیل علم، خود را اصلاح نکردید و معنویات کسب ننمودید به هرکجا که بروید ـ العیاذ بالله ـ مردم را گمراه کرده، به اسلام و روحانیت بدبین میکنید.» (جهاد اکبر، ص 29)
جلسات درس امام (ره) انفعال سیاسی در جامعه اسلامی را رد کرد و عقیده داشت که در صورت عدم فعالیت در صحنه سیاسی کفر جهانی از این فرصت استفاده کرده، در بطن جامعه اسلامی به فعالیت خواهد پرداخت؛ بنابراین برای مقابله با کفر جهانی باید در صحنه سیاست خیره شد. امام خمینی (ره) حکومت اسلامی را به عنوان یک خط راهبردی برای حرکت و مبارزه در نظر میگیرد و مبارزه وی علیه طاغوت در حقیقت شروعی جهت زدودن موانع بین اسلام و حکومت است.
گفتمان امام و معنای صدور انقلاب
صدور انقلاب بدین معناست که نظامهای حاکم منطقه تحت تاثیر حرکت انقلابی اسلام به لرزه در خواهند آمد؛ نفوذ غرب از بین میرود؛ مصالح اقتصادی جهان آزاد دچار خطر خواهد شد؛ و حیات بشر شاهد معنای ژرف و عمیق اسلام ـ به عنوان حرکت سیاسی و اقتصادی اندیشمند و قانون گرا و جانشینی برای تفکرات و اندیشه های علمی مادی ـ خواهد شد.
البته امام میتوانست انقلاب را در محدوده ایران محصور کند تا تجربه قانون گذاری حکوت و مبارزه اسلامی را در آن اجرا کرده و با جهان استکبار از در مصالحه و پیماننامه های دوجانبه صلح و دوستی وارد شود و جهان از خطر گسترش این حرکت در امان باشد. استعمار نیز از این مسئله استقبال میکرد؛ همچنان که تجربه نشان داده است که استعمارگران در برخورد با جنبشهای ملی که توانایی سرکوب آنها را ندارد بر اساس قواعد و ضوابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی رابطه برقرار میکنند تا در همان منطقه، محدود شود و پس از مدتی به صورت ناگهانی نابودش کنند. ولی امام از ابتدا این طرز تفکر را رد کرد.
امام در سخنی با سفرای دیگر کشورها در ایران میفرماید:« ما به کسی ظلم نمیکنیم و ظلم نمیپذیریم و آنچه در بوقهای تبلیغاتی میگویند که ما میخواهیم مردم را در تمام کشورهای جهان مورد هجوم قرار دهیم دروغ محض است و این تهمت و افترایی است که شخص جانی [صدام حسین] و این حزب خیانتکار [حزب بعث حاکم در عراق] به ما زده است. ما مکرر گفته ایم: بنا بر حکم اسلام است نه ظالم هستیم و نه مظلوم و نه میتوانیم مظلوم واقع شویم و نه به کسی ظلم کنیم و هیچ چشمداشتی به وجبی از سرزمینهای دیگران نداریم. حتی اگر بر تمام جهان سیطره پیدا کنیم. در شرع مقدس اسلام هیچ دستوری مبنی بر تجاوز به دیگران وجود ندارد.» (گزیده ای از گفتارهای امام ص 69)
امام همچنین از تمام ملتهای بیدار جهان میخواهد که در برابر دشمنان اسلام و محرومین جهان ایستادگی کنند و زمام امور خود را به دست گیرند.
سخن امام (ره) در این رابطه سخنی جهانی و علمی در منطق انقلاب است؛ زیرا عقیده ایشان این است که داعی الی الله و مجاهد فی سبیل الله باید حرکت خود را از نقطه ای شروع کند که رسول الله (ص) دعوت خود را آغاز کردند. اگر چه حضرت موظف به انذار امالقری و اطراف آن شدند اما مکه مکرمه به عنوان مهد و پایگاه شروع حرکت و مبارزه پیامبر بود تا اینکه به تدریج این رسالت شکل جهانی به خود گرفت؛ زیرا خداوند متعال وجود عزیز و پر خیر و برکت پیامبر را برای تمام مردم جهان مبعوث کرد و او را منشأ رحمت برای تمام عالمیان قرار داد. سایر داعیان نیز در حرکت و مبارزه خود باید پیامبر را اسوه خویش قرار دهند و از پایگاههای محدود سرزمینشان حرکت و فعالیت را آغاز کرده، به سراسر گیتی گسترش دهند.
اسلام و اجتهاد انقلابی در اندیشه امام خمینی
اسلام گرایانی که واژه اسلامی را به مبارزات خود میافزایند، باید بدانند که این واژه، آنها را ملزم میسازد که تفکر، اندیشه و حرکت خود را بر اساس ایده ای جهانی بنیان نهند؛ چرا که اسلام دینی جهان شمول است که در دعوت و رسالت خویش تمام جهان را مدنظر قرار میدهد. براین اساس اصطلاح صدور انقلاب که استکبار جهانی آن را خطری برای ساختار کنونی جهان معرفی کرده و از آن به عنوان حربه ای برای سرکوب انقلاب اسلامی استفاده میکند در حقیقت بیانگر وسعت اندیشه جهانی مبارزه است، که پایگاههای اسلامی در سراسر جهان به هم مرتبط ساخته، باعث میشود مبارزات و حرکتها تکامل یابد و وحدت اسلامی به تدریج شکل گیرد.
امام (ره) آن انسان بزرگ، شخصیتی تک بعدی نداشت؛ بلکه علی رغم ساختار فردی واحد، شخصیتی متنوع در بینش و رفتار داشت. او عارف، فقیه مجتهد و یک انقلابی بود، اجتهاد او در تمام زمینهها، آفاق معرفت را طی میکرد. او برای صدور فتوا فقط متن را بررسی نمیکرد بلکه با مدنظر قرار دادن واقعیت خارجی، فتوا را از جمود و لفظ به حرکت تبدیل میکرد تا در تمام جهان طنین انداز شود. تمام این ابعاد مختلف در قالب یک انسان جمع میشود تا سرچشمه جوشانی باشد که تمام نهرها را به حرکت وا دارد. این بود شخصیت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران.
بسیاری از عرفا در مورد خداوند و عالم غیب نگاهی خیالی دارند، اما امام در مسئله عرفان چنین نبود؛ بلکه این عارف بزرگ وجود خداوند را در وجود انسان و حرکت جهان و بشریت حس میکرد؛ او بر آن بود که وحی الهی را در عالم واقع درک کند؛ زیرا وحی واژه ای نیست که فقط در کتاب ها عینیت یابد؛ بلکه عالمی است که در عمق واقعیت و وجود انسان در گذشته، حال و آینده نهفته است.
امام در اندیشه بنیانگذاری، هدف بزرگی داشت و آن تغییر بنیادین نظام حکومت در ایران و جایگزینی حکومت اسلامی بود.
ولایت فقیه؛ نظریه ای پیشرفته و علمی
منظور حضرت امام (ره) از طرح ایده ولایت مطلقه فقیه این است که رهبر جامعه اسلامی باید با قوانین الهی و شریعت آشنا باشد. براین اساس، رهبر یک جامعه اسلامی باید اسلام را از تمام جوانب مورد بحث و بررسی قرار دهد و طرز اندیشه و تفکر و عمل خود را با قاوانین اسلام منطبق کند. مجتهد عادل باید به مسائل زمان خویش آگاه بوده و متقّی و فرزانه زمان خود باشد؛ زیرا اگر کسی به جز فقیه عادل زمام امور را به دست گیرد، ممکن است به نام اسلام، حکومت غیراسلامی برقرار کند و فرامین منحرف او موصوف به مقدس شوند.
از سوی دیگر با اینکه امام میتوانست از جایگاه رهبری و بر اساس اطمینان کامل ملت به او، رییس جمهور، نمایندگان مجلس و اعضای مجلس خبرگان را شخصا انتخاب کند، چنین نکرد. ولایت فقیه از رهبر، حاکم مطلق نمیسازد؛ بلکه این نوع حکومت، حکومتی است که پیشوایان در مقابل قانون، مردم و خبرگان پاسخگوست. رهبر باید با مردم مشورت کند، چرا که اگر فقیه بدون اطلاع از مسئله ای و بدون مشورت با کارشناسان حکمی را صادر کند مرتکب گناه شده است.
بنابراین ما معتقدیم ولایت فقیه نظریه ای است علمی، پیشرفته و کاملا سازگار با تمدن امروزی که شورا و ولایت را در کنار هم قرار داده است.
امام توانست هراس را از دل مردم خارج سازد. ایشان مسئله استکبار شرق و غرب را طوری مطرح کرد که هیبت ساختگی به طور کلی فرو ریخت و چهره عظیمی که دستگاههای تبلیغاتی، سیاسی و امنیتی جهان از استکبار جهانی ارائه داده بودند با فریادهای ویرانگر امام متلاشی شد و هیبت پوشالی آن نزد ملتهای جهان از میان رفت. گفتار او با لحنی ادا میشد که هرگونه ترس و هراس را از روح انسان زدوده و طمأنینه و ثبات را جانشین آن میکرد. ایشان جهانی را که به دو قطب شرق و غرب تقسیم شده بود، مخاطب قرار داد و شعار نه شرقی و نه غربی را مطرح کرد.
امام کلمات قرآنی را در اصطلاحات سیاسی وارد کرد و بدین ترتیب لفظ مستکبران جانشین استعمارگران شد تا مردم هدف واقعی دشمنان از به کارگیری این کلمه را بدانند. کلمه استکبار همه نوع استکباری را در مقابل استضعاف در بر میگیرد. او به جای کلمه زحمت کشان و... کلمه مستضعفین را به کار گرفت.
اجتهاد امام (ره) مهمترین مسئله روز را نیز مورد نظر قرار داد. اصطلاحی که وی در این رابطه بر زبان آورد تکلیف مسلمانان را روشن کرد؛ طوری که هیچ مجالی برای صلح و به رسمیت شناختن یا گفتوگو و مذاکره با این رژیم سرکوبگر باقی نگذارد.
دستاوردهای امام خمینی در تشکیل حکومت اسلامی
بزرگترین دستاورد نهضت امام خمینی (ره) آشنایی جهانیان با اسلام اصیل بود. امام جان و دل جهانیان را تسخیر کرد و این دین مبین را از جمود و ایستایی سیاسی و فرهنگی حاکم بر جوامع اسلامی نجات داد و به واسطه انقلاب مهدی گونه خویش، ندای اسلام را بر بام جهان طنین انداز کرد.
ره آورد بزرگ دیگر امام (ره) موفقیت ایشان در تاسیس و پایه گذاری دولت اسلامی بود که بیداری و هوشیاری افکار عمومی مسلمانان جهان را در پی داشت و حرکتها و نهضتهای کوچک و ناپیوسته اسلامی، در اثر ندای امام به جریانی عظیم و فراگیر مبدل شد.
امام خمینی همچنین انقلابی را در سطح مرجعیت و حوزه علمیه صورت دادند ایشان علاوه براینکه در تلاش بود تا حوزه و دانشگاه را در کنار یکدیگر قرار دهد تا با اتحاد و همبستگی این دو نهاد مقدس، هردو به کمال و تعالی برسند، به مقابله شدید با گروههای متحجر حوزوی پرداخت.
امام (ره) اولین مرجع تقلیدی بود که با شجاعت و صراحت تمام از وضع موجود انتقاد کرد. در واقع ایشان انقلاب عظیمی را در سطح مرجعیت، رهبری کردند که در تاریخ بی نظیر است./983/ب952/ک