«درباره الي» و بازنمايي روابط عفيفانه مرد و زن
اين مقاله به دنبال آن است تا با نگاهي جامع به آيات و روايات مربوط به روابط ميان دو جنس نامحرم، مؤلفههاي روابط عفيفانه را استخراج كند و سپس با تحليل نشانهشناختي فيلم سينمايي «دربارة الي» كه يكي از توليدات فكري دهة هشتاد سينماي ايران است، نوع بازنمايي اين فيلم از روابط زن و مرد نامحرم و ميزان انطباق يا فاصلة آن با آموزههاي اسلامي را بررسي كند. طبق اين بررسي مشخص ميشود كه فيلم با بهكارگيري رمزهاي اجتماعي و فني، نوعي از روابط زن و مرد را بازنمايي كرده كه هيچ شباهتي به ملاكهاي عفاف اسلامي ندارد.
مقدمه
اخلاق جنسي يكي از هنجارهاي بسيار مهم در هر جامعهاي است كه در سينماي جهان و بالتبع در سينماي ايران به اين موضوع پرداخته شده است.
بيشك عملكرد سينما بهمنزلة يكي از مهمترين نهادهاي فرهنگي كشور نقش بسزايي در جذب و يا دفع افراد از مباني و هنجارهاي اسلامي خواهد داشت.بنابراين بايسته است با پژوهشهاي روشمند، به تبيين محتواي سينماي ايران در مسائل مربوط به عفاف در روابط زن و مرد پرداخته شود.
در اين مقاله ميكوشيم به تحليل بازنمايي روابط زن و مرد نامحرم در فيلم «دربارة الي» و تطبيق آن با معيارهاي اسلامي بپرازيم؛ بنابراين پرسش اصلي اين مقاله اين است كه فيلم سينمايي «دربارة الي»، روابط ميان زن و مرد نامحرم را چگونه بازنمايي كرده و اين بازنمايي تا چه حد با ملاكهاي ارتباط عفيفانه در اسلام، منطبق است.
.1 چارچوب نظري: نظرية بازنمايي
بازنمايي لغتي با گسترة معنايي گسترده و پيچيدهاي است كه از «تقليد» تا «بازتاب ذهني» و حتي «استفاده از زبان» را در برميگيرد. در علم ارتباطات، بازنمايي بهطور خلاصه، توليد معنا از طريق زبان است.
زبان به واسطة بازنمايي در فرايند توليد معنا، نقش كليدي در هر گونه صورتبندي اجتماعي و فرهنگي دارد؛ چراكه توليد معنا، از طريق زبان صورت ميگيرد. اصطلاح زبان در اينجا به صورت گسترده مدنظر است. هر صدا، واژه، تصوير يا شيئي كه بهمنزلة يك نشانه عمل ميكند و به همراه ديگر نشانهها در نظامي سازمان مييابد كه قابليت حمل و بيان معنا را دارد، يك زبان است .
بنابراين بازنمايي رسانهاي، معناسازي خنثا و بيطرف نيست؛ چراكه هر بازنمايي ريشه در گفتمان و ايدئولوژي دارد كه از آن منظر بازنمايي صورت ميگيرد .
.2 فلسفة عفاف و پوشش
نظام حقوقي اسلام با رويكرد توحيدمحوري، خليفةاللهي انسان و معادگرايي، با آن نظامهاي حقوقي انسانمحور در حوزة امور عفافي تفاوت بنيادين دارد. بنابراين هيچ يك از افراد و يا دولتها، صلاحيت علمي و اخلاقي براى قانونگذارى براى بشر، چه مرد و چه زن را ندارد و يكى از عوامل مهم اختلاف ميان انديشة اسلامى و غربي در مسئلة حقوق زن، در همين اصل نهفته است. تفاوت ديگر در نگاه و تعريف از انسان است. در اسلام، انسان (چه جنس مرد و چه زن) از كرامت و شرافت برخوردار است و بر همة موجودات عالم برتري دارد (اسراء: 70).
وقتي تعريفي كه غرب از انسان ميدهد جز لذات دنيوي و مادي براي او چيزي تصور نميكند، روشن است كه نگاه آن به حجاب و پوشش زن چگونه ميتواند باشد. شواهد موجود در غرب و وضعيت زنان و خانواده در كشورهاي غربي حكايت از اضمحلال انسانيت دارد كه همگي ناشي از پيروي كردن از انديشههاي بشري در غرب است. به همين جهت پوشش، شأني از شئون انسان است . بهطور كلي، فلسفة عفاف در روابط ميان زن و مرد را ميتوان در سه محور فردي، خانوادگي و اجتماعي بررسي كرد.
1ـ2. محور فردي
1ـ1ـ2. آرامش فردي
ايجاد آرامش رواني ميان افراد جامعه يكي از عوامل ايجاد آن عدم تهييج و تحريك جنسي است. در مقابل، فقدان حجاب و آزادي معاشرتهاي بيبندوبار ميان زن و مرد، هيجانها و التهابهاي جنسي را فزوني ميبخشد و تقاضاي سكس را بهصورت عطش روحي و يك خواست اشباعنشدني درميآورد.
غريزة جنسي است كه عامل گسترش و تهييج آن طبق قانون خلقت در وجود زن بيشتر قرار داده شده و حجاب روشي است براي جلوگيري از طغيان اين غريزه و آرامش روحي افراد جامعه.
2ـ1ـ2. عفاف موجب پاكي قلب
طبق بیان برخي از آيات قرآن، عفاف در روابط زن و مرد نامحرم موجب طهارت و تزكية قلب و برعكس، بيعفتي در روابط موجب آلودگي قلب انسان ميشود.
2ـ2. محور خانوادگي
يكي از مهمترين فلسفههاي عفاف و پوشش، تحكيم خانواده است؛ اسلام چارچوبي براي روابط زن و مرد نامحرم تعريف كرده است كه اين كششهاي غريزي، توسط عقل مهار ميشود و همين موجب پديد آمدن علاقه ميان زوجين گردد؛ زيرا اگر مردي همواره چهرههاي زيباي اين و آن را ببيند، ديگر چندان ميلي به همسر خود در خانه ندارد. ضمن اينكه اگر زني مرتب خودش را به ديگران عرضه كند و در كانون توجه، لبخند و كلمات شيرين و ستايشانگيز ديگران باشد، ديگر شوهرش براي او، چندان جذابيتي نخواهد داشت. عفافورزي حتي پيش از ازدواج نيز در استحكام خانوادة فرد در آينده مؤثر است.
3ـ2. محور اجتماعي
1ـ3ـ2. ثبات و استحكام جامعه
زنان به خاطر مردان خودشان را به زحمت نمياندازند، بلكه براي حفظ كليت جامعه به خودشان زحمت ميدهند و در مجموع اين به سود زنان است.
ازاينرو بايد گفت رعايت ملزومات عفاف، نقش مهمي در پيشگيري از جرم، برقراري امنيت و سلامت رواني جامعه دارد؛ بهگونهاي كه نميگذارد زنان آماج جرايم قرار گيرند و با خارج كردن زن از معرض جرم، براي آنان پوششي امنيتي ايجاد ميكند.
.2-3-2حفظ كرامت و حرمت زن در جامعه
ميتوان گفت فلسفة اصلي حكم حجاب، ورود زنان به عرصة اجتماع است و اين همان آزاد كردن زن است نه حصر و محدود كردن او. در اين صورت است كه نگاه مرد به زن ديگر نگاه جنسيتي نخواهد بود و لذا حجاب يعني تغيير نگاه مرد به زن، براي ورود زن به عرصة فعاليتهاي اجتماعي با پوشش مناسب و غيرتحريككننده.
4ـ2. ارتباط عفيفانة مرد و زن در اسلام
اسلام تنها راه ارضاي صحيح و بيزيان غريزة جنسي را در «ازدواج» و سپس «خويشتنداري جنسي» معرفي كرده است. چون هدف از غريزة جنسي، تداوم نسل است، پس ازدواج در اولويت قرار دارد و چون هدف، لذت بردن به هر شكل نيست، ارضاي آزاد غريزة جنسي پذيرفته نيست و انسان تا هنگامي كه نمي تواند ازدواج كند، بايد عفت پيشه كند.
در حقيقت عفت دروني، فرد را به تستر بيروني سوق ميدهد. ازآنجاكه جسم زن بيش از مرد قابليت جذب جنس مخالف را داراست و از طرفي روح زن نيز دلبستگي بيشتري به خودآرايي و عشوه دارد، لذا تأكيد اسلام بر حجاب زنان پررنگتر است.
غيرت جنسي يكي از اقسام كلي غيرت است، كه خداوند آن را براي مردان مقرر فرموده و براي زنان قرار نداده است ، غلبة اين صفت در مرد و غلبة حيا در زن مكمل يكديگرند و رفتار عفيفانه در جامعه را رقم خواهند زد.
الگويي كه طبق آن، عفاف اسلامي حاصل ميشود. شكل (1) اين الگو را نشان ميدهد.
شکل1: الگوي ارتباط عفیفانة میان زن و مرد
تمامي ملاكهاي روابط زن و مرد، به دو گروه ملاكهاي ارتباط كلامي و ملاكهاي ارتباط غيركلامي طبقهبندي ميشوند.
جدول (1) ملاكهاي عفاف و حيا در روابط زن و مرد ( طبق آیات و روایات)
3. تحليل رمزگان جان فيسك
جان فيسك در كتاب خود مينويسد:
رمزها نظامهايي هستند كه نشانهها در آن سازمان يافته است. قواعدي بر اين نظامها حاكم است كه همة اعضاي جامعة بهكاربرندة آن رمز بر سرش توافق دارند. اين يعني مطالعة رمزها مدام بر بعد اجتماعي ارتباطي تأكيد ميورزد . طبق ديدگاه فيسك رمزها داراي سه سطحاند: واقعيت، بازنمايي، ايدئولوژي.
جدول 2 (سطوح مختلف رمزگان جان فيسك)
جدول 3 (عناصر تحليل رمزگان جان فيسك) (اسماعيلي، 1392، ص 132)
.5 تحليل فيلم دربارة الي
1ـ5. معرفي فيلم
نويسنده و كارگردان: اصغر فرهادي
تهيهكننده: اصغر فرهادي
سال توليد: 1387
بازيگران اصلي: گلشيفته فراهاني، ترانه عليدوستي، شهاب حسيني، مريلا زارعي، ماني حقيقي، پيمان معادي.
2ـ5. خلاصة داستان
جمعي دوستانه از فارغالتحصيلان دانشكدة حقوق براي يك سفر دستهجمعي به سمت شمال در حركتاند. احمد كه بهتازگي از آلمان برگشته از دوست خود سپيده ميخواهد برايش همسري بيابد. سپيده از معلم مهد كودك دخترش (الي) ميخواهد كه براي آشنايي با احمد، آنان را در اين سفر همراهي كند. هرچند الي قصد دارد از نامزدش جدا شود، بهسبب تعهدي كه به او دارد از پذيرفتن سفر ميپرهيزد. در نهايت با اصرار سپيده، براي آشنايي با احمد، سفر را ميپذيرد. الي در اين سفر ناپديد ميشود و همه گمان ميكنند او در دريا غرق شده است. جمع دوستان ميكوشند تا قضيه را به خانواده الي منتقل كنند. در اين بين پنهانكاري سپيده دربارة نامزد الي آشكار ميشود. نامزد الي به شمال ميآيد و ناباورانه از علت سفر او آگاه ميشود. او در انتها با ساك دستي الي به تهران بازميگردد و فيلم با نمايش گير كردن ماشين قديمي در گل و لاي ساحل پايان ميپذيرد.
2ـ5. تحليل رمزگان جان فيسك
1ـ2ـ5. رمزگان اجتماعي
رمزهاي اجتماعي، دالهايي هستند كه مدلولشان پيشاپيش معلوم شده است.
اين فيلم درصدد است طبقة متوسط جامعه را به نمايش بكشد و به همينجهت، لباس، تيپ، وسايل و نوع روابطي كه شخصيتها با يكديگر برقرار ميكنند، مطابق با اين طبقه رمزگذاري شده است.
.2-2-5رمزگان فني
.1-2-2-5 زمان و مكان
»دربارة الي» توليد سال 1387 است؛ يعني يك سال پس از آغاز فعاليت گشتهاي ارشاد و اوج گرفتن نظرات و درباره عفاف و حجاب و نوع پوشش بانوان در جامعه.
داستان فيلم در شمال روي ميدهد. فيلم، محيط باز كنار دريا را براي روايت خود برگزيده تا بهمعناي واقعي، آزادي و رهايي از قيد و بندها را تصوير كند.
بسياري از صحنههاي فيلم نيز در محيط باز ساحل توليد شده است و دريا و آسمان در آن پيداست. باز بودن و رهايي محيط، پسزمينة مناسبي براي رفتار رها و خارج از عفاف شخصيتهاي فيلم است.
2-2-2-5.صدا
الف) گفتوگو
در روابط كلامي شخصيتهاي فيلم، گفتوگوهايي ديده ميشود كه در چارچوب ملاكهاي روابط عفيفانه نميگنجد. در اين فيلم زنان و مردان به صورت مفرد و با اسم كوچك يكديگر را خطاب ميكنند؛ از پسوندهاي محبتآميز در صحبت بهره ميجويند و با زبان طنز و شوخي با يكديگر سخن ميگويند.
ب) موسيقي
ابتداي داستان، با صداي فرياد سپيده، احمد و الي آغاز ميشود؛ زماني كه در راه شمال با سرعت در حال گذر از تونلي تاريك هستند، از شادي فرياد ميزنند. گويي در حال رهايي از قيد و بندهاي زندگي هستند.
صحنة ديگري كه در آن موسيقي پخش ميشود، صحنهاي است كه احمد و الي براي خريد به بيرون از ويلا ميروند.
استفاده از موسيقي آرام و متين در مقابل موسيقيهاي هيجاني و صريح، به تطهير و بيغلوغش بودن رابطة اين دو نزد مخاطب كمك شاياني كرده است؛ تطهير رابطة عاطفياي كه ميان يك مرد نامحرم و يك زن نامزددار براي ازدواج و تشكيل خانواده، برقرار شده است.
.3-2-2-5 وسايل صحنه
حلقة ازدواج، يكي از وسايل صحنهاي است كه بهگونهاي معنادار در فيلم استفاده شده است. فيلم با استفاده از حلقه، مضمون اصلي خود را كه همان اباحهگري است، بيان ميدارد.
همچنین با استفاده از حلقه موجب بازنمايي منفي از ازدواج كه مهمترين عامل ايجاد عفاف در جامعه است، شده است.
4-2-2-5.بازيگران
الف) نام بازيگران
انتخاب نام در اين فيلم معنادار است. «الي» نامي است كه تا انتهاي داستان نيز مشخص نميشود مخفف چه اسمي است؟ نامشخص بودن نام اين شخصيت و بالتبع، شخصيت او بيانگر اين است كه هر زني با هر نام و ويژگياي كه داشته باشد، ميتواند جاي الي قرار گيرد و مرتكب عمل او شود.
انتخاب نام عليرضا براي نامزد الي، بيانگر فضاي عقيدتي و فكري اوست. نماز خواندن عليرضا تعلق او به سنت و مذهب را آشكارتر ميسازد. در اين صورت، الي با برقراري رابطهاي غيرعفيفانه، نهتنها از عليرضا دوري جسته، كه از مذهب و عقايدي كه عليرضا به نوعي نماينده آن است نيز فرار كرده است؛ عقايدي كه زن را از برقراري ارتباط همزمان با دو مرد نهي ميكند و به پايبندي به شوهر سوق ميدهد.
ب) انتخاب بازيگران
بازيگر به لحاظ كاركرد بينامتنياي كه دارد، در القاي مفهوم موردنظر به مخاطب كمك ميكند. دربارة الي، چهارمين همكاري ترانه عليدوستي با اصغر فرهادي است. او بازيگري است كه توانسته بهخوبي از پس نقشهاي هنجارشكن برآيد و با چهرة خاص و معصومي كه دارد، از حساسيتهاي مخاطب بكاهد. او در بسياري از نقشهاي خود از همسرش دلگير است.
ج) لباس بازيگران
فيلم قصد دارد شخصيتها را واقعي و دستيافتني جلوه دهد. شخصيتهايي كه همهروزه در ارتباط با آنها هستيم و لذا لباس بازيگران، كاملاً معمولي، ساده و متوسط است و هيچيك، از لباسهاي گرانقيمت و مجلل استفاده نميكنند. نوع پوشش در اين فيلم نشانگر روابط باز افراد با يكديگر است و حريمي ميان افراد نامحرم وجود ندارد.
د) اجرا يا شيوة رفتار
رفتار زن و مرد نامحرم در اين فيلم، بسيار آزاد و رهاست. در عين حال به نظر ميرسد شيوة رفتار بازيگران، معنايي توليد كرده كه مخاطب در عين مشاهدة رفتار غيرعفيفانة آنان، اين جمع دوستانه را تقبيح نميكند.
3-2-5.رمزگان ايدئولوژيك
.1-3-2-5مفهوم اصلي: اباحيگري
حيازدايي، مركز پروژه فمينيسم است كه از طريق انقلاب جنسي محقق ميشود. يك اثر فمينيستي مانند دربارة الي، حيازدايي را بنماية فلسفي خود قرار ميدهد .
2-3-2-5.دستهبندي مفاهيم
الف) آزادي زنان و بيغيرتي مردان
مردانِ دربارة الي، حساسيتي نسبت به رفتار صميمانهاي كه ميان زن و مرد نامحرم وجود دارد، نشان نميدهند.
ب) قبحشكني در روابط ميان زن و مرد
از آغاز فيلم بهتدريج قبح روابط بيچارچوب براي مخاطب ريخته ميشود و او راحتتر ميتواند با فعل الي سازش كند.
طبق ديالوگ كليدي فيلم، كار الي از زاوية ديد عليرضا خلاف است، نه از زاوية ديد جامعه و اينچنين فيلم، قبح چنين ناهنجاري بزرگي را در ذهن مخاطب كاهش ميدهد.
ج) تقليل عفاف در روابط زن و مرد
فيلم با ظرافت، شخصيتهاي غيرعفيف خود را افرادي عفيف جلوه ميدهد. در اين ميان، مرز عفتورزي و بيعفتي را ايمان مشخص نميكند؛ بلكه اين مرز، جايي است كه حق يك فرد (همسر) ناديده انگاشته شود.
بنابراين عفتورزي در افعال انسان نمود نمييابد، بلكه نيت و دل است كه عفيف و غيرعفيف را جدا ميكند.
د) حجاب قانوني بهجاي حجاب اسلامي
اين فيلم، حجاب را نه يك ميل دروني و برخاسته از عفاف شخص، بلكه نوعي اجبار بيروني نشان ميدهد و رعايت آن را از باب احترام به عرف، يا اجبار اجتماعي و قانوني قلمداد ميكند. و از طرف ديگر با نمايش حجاب گرفتن سپيده هنگام ورود به جامعه، بيان ميدارد كه روح عفاف و حجاب و دوري از تبرج در برابر نامحرم، در ميان اين طبقه بيمعناست و رعايت برخي موارد حجاب، صرفاً در خارج از محيط شخصي و به علت اجبار حكومت است.
ه ) روابط شكنندة ميان همسران (بازنمايي منفي ازدواج)
در اين فيلم به غير از منوچهر كه به همسر خود توجه و عاطفه دارد، مردهاي ديگر عامل رنجش همسر خود ميشوند.
ميتوان اوج اين بيعاطفگي شوهرانه را در واكنشي ديد كه نامزد الي پس از فهميدن خبر مرگ او نشان ميدهد.
گويا جان باختن الي، مفقود شدن جنازة او و بيخبري خانوادة الي از مرگش، نسبت به خيانت الي، اهميتي درجه دوم دارند.
3ـ3ـ2ـ5. مفاهيم به حاشيه رانده شده
در اين فيلم بسياري از مفاهيم عفاف و حيا مانند پوشش مناسب، ممنوعيت اختلاط، خلوت نكردن با نامحرم، حفظ حريم با نامحرم و شوخي نكردن به حاشيه رانده شده است.
نتيجهگيري
در اين پژوهش درصدد تحليل بازنمايي روابط زن و مرد در فيلم سينمايي دربارة الي و تطبيق آن با هنجارهاي اسلامي بوديم. براي رسيدن به اين هدف، پس از تبيين نظرية بازنمايي در سينما به توضيح مفاهيم سهگانة حيا، عفاف و حجاب از طريق روش نشانهشناسي جانفيسك، تحليل كرديم .
جدول 4 (ملاكهاي روابط عفيفانه در اسلام و نحوة بازنمايي اين روابط در فيلم «دربارة الي»)
بازنمايي روابط در فيلم دربارة الي ملاكهاي روابط عفيفانه در اسلام
خوانندگان جهت دریافت اصل مقاله ميتوانند اینجا کلیک کنند. /841/ت303/س