عوامل تداوم وحدت ملی و راهبرد «قویشدن» نظام اسلامی

اشاره: رهبر معظم انقلاب در بیانات خود بر پیوند میان وحدت ملی، اقتدار کشور و نقش نخبگان تأکید ویژه دارند. عشق به میهن و پایبندی به ارزشهای دینی به همراه تقویت توانمندیهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک زمینه را برای مواجهه با تهدیدات و مذاکره از موضع قدرت فراهم میکند و عزت ملی را تضمین مینماید. نخبگان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با گفتار و رفتار مسئولانه میتوانند هدایتگر جامعه باشند و شکافهای احتمالی را کاهش دهند. در این میان حوزههای علمیه بهعنوان مادر انقلاب و نهادی اثرگذار با انجام «جهاد تبیین» و تبیین دستاوردهای کشور، مانند فناوری هستهای میتوانند افکار عمومی را روشن و گفتمان وحدتآفرین را تقویت کنند. پیوند این سه رکن - وحدت ملی، اقتدار همهجانبه و نقش هدایتگر نخبگان و حوزویان- میتواند مسیر بالندگی انقلاب و مأیوس کردن دشمنان را تضمین نماید.
در این زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام علی اصغر گرجی مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان همدان و دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان قم گفت و گویی انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
رسا ـ به باور شما مهمترین عواملی که میتواند اتحاد ملی اشارهشده در بیانات رهبر معظم انقلاب را در بلندمدت تقویت کند چیست؟ و نقش نخبگان در تحکیم این وحدت چگونه تعریف میشود؟
برای تقویت و تداوم اتحاد ملی دو عامل اساسی نقش محوری دارند. نخست عشق به میهن و غیرت ملی است که ریشه در فرهنگ و آموزههای دینی ما دارد. در منابع اسلامی نیز از «حبّ الوطن» بهعنوان امری ارزشمند یاد شده است. علاقه و پایبندی به استقلال، تمامیت ارضی، عزت و اقتدار کشور یکی از عناصر اصلی انسجام ملی به شمار میرود. ملت ایران در بزنگاههای تاریخی از جمله در دوران دفاع مقدس و رخدادهای اخیر نظیر جنگ ۱۲ روزه، نشان دادهاند که عزت و کرامت ملی برای آنان خط قرمز است. این حس مشترکِ عزتخواهی و وطندوستی همواره توانسته ملت را با هر گرایش، قومیت و مذهبی در کنار هم قرار دهد.
دومین عامل تعلق مذهبی و باور دینی مردم است که در جمهوری اسلامی ایران محور وحدت و همبستگی بهشمار میآید. همانطور که قرآن کریم میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» دین مبین اسلام همان ریسمان الهی است که ما را به هم پیوند میدهد. اکثریت مردم ایران مسلماناند و حتی پیروان دیگر ادیان نیز نسبت به اسلام و اهلبیت (ع) احترام و محبت دارند. بنابراین ایمان دینی در کنار عرق ملی دو رکن مکمل برای حفظ وحدت و اقتدار کشور محسوب میشوند. نظام جمهوری اسلامی نیز بر همین دو پایه استوار است: اسلامیت نظام که ریشه در حبلالله دارد و جمهوریت آن که بر مردمباوری و حضور آگاهانه ملت استوار است. توجه به این دو محور، میتواند ضامن استمرار وحدت و امید ملی باشد.
اما درباره نقش نخبگان در تحکیم این وحدت باید گفت در هر جامعهای نخبگان ـ اعم از فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ـ نقش هدایتگر و جهتدهنده دارند. مردم غالباً از اندیشه و رفتار نخبگان تأثیر میپذیرند و آنان هستند که جریانهای اجتماعی را جهت میدهند. ازاینرو در شرایط کنونی که اهمیت وحدت ملی بیش از هر زمان احساس میشود نخبگان باید با درک عمیق از ضرورت همبستگی خود پیشگام دعوت به اتحاد باشند. آنان باید با موضعگیریهای سنجیده، گفتار مسئولانه و رفتار وحدتآفرین، نهتنها از ایجاد شکاف و دوگانگی پرهیز کنند بلکه عامل تقویت و تحکیم وحدت ملی در جامعه باشند.
رسا ـ راهبرد قوی شدن که به عنوان جایگزین مذاکره تحت فشار در بیانات رهبری مطرح شد، در عرصههای داخلی و خارجی چه ابعادی دارد؟ و چگونه میتوان آن را تقویت کرد؟
بهنظر میرسد «راهبرد قویشدن» که رهبر معظم انقلاب آن را جایگزین «مذاکره تحت فشار» معرفی کردهاند ابعاد چندگانهای دارد و تقویت آن نیازمند اقدام هماهنگ در عرصههای مختلف است. نخست اینکه در بعد نظامی و امنیتی باید بازدارندگی و آمادگی دفاعی کشور ارتقا یابد تا هیچکس جرأت فشار و زورگویی نداشته باشد. دوم در اقتصاد ضرورت دارد ظرفیتهای تولیدی، استقلال اقتصادی و مقاومت در برابر تحریمها تقویت شود تا کشور از آسیبپذیری ناشی از وابستگی کاسته شود. سوم در دیپلماسی و روابط بینالملل توان نرم و چانهزنی ما باید افزایش یابد تا منافع ملی با اتکاء به منطق و ظرفیتهای داخلی دنبال شود.
برای پیشبرد این راهبرد همهجانبه لازم است آحاد مردم، دولت، مجلس و قوا و قوای نظامی و نهادهای مربوطه با همافزایی و تلاش مستمر شبانهروزی بر تقویت بنیههای مختلف کشور تمرکز کنند. با قوی شدن این پایهها، هر مذاکرهای در سطح بینالملل میتواند از موضع قدرت و با حفظ عزت ملی انجام شود نه از موقع ضعف و تن دادن به خواستههای تحمیلشده. از موضع قدرت قادر خواهیم بود حقوق ملت را مطالبه و از تحمیلگرایی دشمن جلوگیری کنیم.
بهعبارت دیگر قویشدن یعنی ساختن توانمندیهایی که هم جلوی تهدید و تحقیر را میگیرد و هم به ما امکان میدهد در مذاکرات، منافع ملی را بهطور مؤثر و مقتدرانه پیگیری کنیم.
رسا ـ نقش حوزه های علمیه در تبیین دستاوردهایی مانند فناوری هستهای برای افکار عمومی و همچنین تقویت گفتمان وحدتآفرین به جای تخریب، چگونه باید باشد؟
حوزههای علمیه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب مادری هستند که انقلاب از دل آن زاده شد؛ امام راحل و رهبران این حرکت محصول و ثمرة علم و پرورش حوزهاند. بنابراین حوزویان و حوزههای علمیه تنها نهادی آموزشی نیستند بلکه بخشی تأثیرگذار و تعیینکننده در جامعهاند؛ وقتی بزرگان حوزوی موضعگیری یا بیانیهای صادر میکنند، هم در متن جامعه و هم در میان نخبگان بازتاب گستردهای دارد و مورد مراجعه مردم قرار میگیرد.
برای تداوم و بالندگی انقلاب حوزهها میتوانند و باید نقش فعالی ایفا کنند: نخست با عمل به توصیههای رهبر انقلاب و انجام «جهاد تبیین» یعنی روشنگری، تبیین راهها و آرمانها و پاسخگویی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی و دوم با اتخاذ مواضع سنجیده و مسئولانه که از تنشزایی و خدشهدار کردن وحدت ملی دوری کند. پرهیز از سخنان یا رفتارهایی که موجب اختلاف و تضعیف انسجام اجتماعی میشود و در مقابل اتخاذ گفتار و کردار وحدتساز هم موجب تقویت همبستگی داخلی خواهد شد و هم دشمن را مأیوس میکند.