آینده به تمدن غرب تعلق ندارد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست «وحدت و تمدن نوین اسلامی»، به همت مجمع جهانی تقریب مذاهب، با سخنرانی حسین کلباسی اشتری؛ استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، لیزوئیت اَبید؛ استاد دانشگاه وین و حجتالاسلام علیرضا پیروزمند عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم، صبح امروز در تالار دکتر باستانی پاریزی واقع در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.
فرهنگ، روح تمدن است/ تمدن غرب، مصرفگرا است
حسین کلباسی اشتری استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، به عنوان اولین سخنران این نشست علمی گفت: فرهنگ، جان و روح تمدن است و تمدن کالبد آن است، گویی این دو نسبت روح و جسم دارند، اما سؤال این است که کدام یک از این دو بر دیگری تقدم دارد؟ در بحث علم النفس، روح بر بدن مقدم است بر این اساس میتوان گفت فرهنگ نیز بر تمدن مقدم است و آن را اداره میکند بنابراین ابتدا باید روی فرهنگ کار کرد، اما سؤال بعدی این است که فرهنگ اسلامی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
وی افزود: ظهور هر تمدنی مساوی نابودی تمدن دیگر است زیرا در طول تاریخ، دو تمدن بزرگ توأماً در یک زمان وجود نداشتند و این طبیعی است، حال سؤال این است که ظهور، احیاء و تأسیس تمدن اسلامی با افول کدام تمدن همراه است؟ آیا نشانههایی برای تمدن مدرن غرب وجود دارد؟ باید توجه داشت که بحرانهای مختلف تمدن مدرن از نکات مهم است اما سخن از افول و زوال این تمدن، مطلب دیگری است. کسی انکار نمیکند که آثار تکنیکی غرب ما را فراگرفته و احاطه کرده است، پس اگر تمدن مدرن غرب رو به افول است نشانههایش چیست؟
این استاد فلسفه اظهار کرد: 200 سال اخیر بسط تمدن غرب بوده است، اما اوصاف تمدن غرب چیست؟ یکی از آنها، تکنیک و تفکر تکنیکی است، اما اصلاً تکنولوژی چیست؟ و ارتباطش با علم چیست؟ خب، تکنولوژی محصول علم است، اما بحثی وجود دارد که اساساً روح تکنیک چیست؟ خصوصیت دوم، مصرف است، تمدن غرب، دعوت به مصرف میکند و این مسابقه در مصرف چیزی نیست که در روح ایرانی و اسلامی سابقه داشته باشد، یک خانه را دو خانه کردن، یک ماشین را دو ماشین کردن، اصلاً در اسلام بر نگه داشتن مازاد مصرف، خمس تعلق میگیرد، سومین خصیصه این تمدن سلطهگر، قدرت است، وقتی فوکو، روح تمدن مدرن غرب را قدرت عنوان میکند یعنی اینکه غربی کتاب نمیخواند که فقط بداند بلکه کتاب میخواند که قدرتمند باشد و این مطلب مهمی است، همچنین فوکو میگوید اخلاق تمدن غرب، نیستانگارانه است چه برسد به قدرتش که قطعاً اینطور است.
آینده به تمدن غرب تعلق ندارد/ حاکمیت حکیمانه، عقلانیت و انسانیت؛ سه ویژگی تمدن اسلامی
وی اظهار کرد: اما سؤال این است که اوصاف تمدنی که قرار است جایگزین تمدن هژمونیک غرب شود چیست؟ چون مشخص است که آینده به تمدن غرب تعلق ندارد و خودشان هم این را اذعان کردهاند.
کلباسی گفت: تمهیدی که باید در آغاز میگفتم این است که برخی بزرگان ما سخن از احیاء تمدن اسلامی به میان آوردهاند، منتها اینکار لوازمی دارد، باید از احیاگران پرسید چه توصیهای دارند؟ اینکه در گذشته چنین و چنان کردیم درست است اما برای احیاء آن چه باید کرد؟
وی در مورد ویژگیهای تمدن اسلامی افزود: خدای متعال خودش را بارها حکیم معرفی کرده است اما جامعه حکیمانه چگونه است؟ افلاطون میگفت رأس مدینه فاضله، فیلسوف است، فارابی نیز میگوید بعد از نبی، کسی باید در رأس جامعه باشد که به حکمت آراسته است، دومین ویژگی تمدن اسلامی، تعقل است و این عقل، عقل انکشافی است که در دین ما حجت است و منظورمان عقل جنگافروز نیست و سومین ویژگی نیز انسانیت است که نباید در حد حرف باشد.
وحدت علاوه بر اعتقادات مشترک به فعالیت مشترک نیاز دارد
در ادامه این نشست، لیزوئیت اَبید؛ استاد دانشگاه وین، مقاله خود را به زبان انگلیسی ارائه داد، سپس حجتالاسلام علیرضا پیروزمند؛ عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: در مبحث وحدت و تمدن نوین اسلامی ابتدا با این سؤال اساسی مواجه هستیم که چرا و چگونه تمدن نوین اسلامی میتواند منجر به وحدت اسلامی شود؟ باید دانست که وحدت علاوه بر اعتقادات مشترک به فعالیت مشترک نیاز دارد، تمدن اسلامی میتواند دغدغه مشترکی باشد که وحدت را ایجاد کند، این تمدنسازی، وسیعترین و مهمترین موضوع همکاری مشترک است و آموزههای اسلام این مفاهیم را دارد.
وی افزود: وحدت به معنای همکاری برای تحقق اسلام در مقیاس جهانی است، تمدن اسلامی یعنی ایجاد محیط زیست عینی توسط مسلمین که طی آن نیاز بر اساس فرهنگ اسلامی برطرف میشود.
وحدت امت اسلامی سه مانع دارد
حجتالاسلام پیروزمند در مورد موانع وحدت تمدن امت اسلامی بیان کرد: وحدت امت اسلامی سه مانع دارد؛ اول بزرگنمایی اختلافات مذهبی است، البته ما در عین پذیرش این واقعیت که تفاوتهای اسلامی وجود دارد باید جلوی بزرگنمایی در اختلافات مذهبی را بگیریم، این بزرگنماییها که خواست و برنامه دشمن است به گونهای است که گروهی از مسلمانان، دیگر مسلمانان را مشرک میشمارند و قابل همکاری مشترک نمیدانند.
وی اظهار کرد: مانع دیگری که دشمنان در برابر وحدت تمدن امت اسلامی قرار میدهند این است که اندیشه تفکیک اسلام از تمدنسازی را رواج میدهند، این تفکر، تفکری جدی است که در قالبهای مختلف، خودش را القاء میکند و قرائت سکولار از دین توسط غربیها بخشی از همین مانع است.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: سومین مانع وحدت تمدن امت اسلامی، ارائه نسخه انحرافی از تمدنسازی اسلامی است، بهطوری که استکبار علاوه بر اینکه در گردنه اول و دوم که ذکر شد پرحجم کار میکند، مانع سوم را نیز در نظر دارد تا ساختارسازی نسخه تقلبی اسلامی داشته باشد که ویژگیهای آن؛ غیرعقلانی بودن، متحجر بودن، ظاهرگرایی و سطحینگری، خشن و خونریز بودن با سایر مسلمین و اهل تسالم بودن با کفار و مشرکین و خواهان دستیابی به قدرت به هر طریق ممکن است.
وی افزود: اگر بتوانیم بر این سه مانع فائق آییم آنگاه باید حرکت خود را انجام دهیم، به همین منظور باید الگوی پایه در تمدنسازی نوین اسلامی پیشنهاد میشود که به دو بخش ارکان تمدنسازی و آثار تمدنسازی قابل تقسیم است، ارکان تمدنسازی خود به سه بخش تقسیم میشود؛ اولین رکن، دانش است که قدرت تشخیص وضعیت، آیندهپژوهی، راهبردنگاری، هدایت و کنترل تغییرات را بر اساس فرهنگ اسلامی میدهد. دومین رکن، ساختار است که روابط انسانی را صورتبندی میکند و سومین رکن، محصولات است که مستقیماً نیاز انسان را برآورده میکند.
حجتالاسلام پیروزمند بیان کرد: الگوی ما از التقاط ارکان و آثار شکل میگیرد به طوری که دانش، ساختار و محصولات باید در خدمت رشد جامعه، رشد خانواده و رشد فرد باشند، البته آنچه ما را در این موارد لز غرب متمایز میکند باورها، ارزشها و رفتارهایی است که از اسلام نشأت گرفته است.
درک وضعیت موجود و مبارزه، الزامات وحدت تمدن اسلامی هستند
وی در پایان در مورد الزامات ایجاد وحدت تمدنی اظهار کرد: موانع و الگوی پایه را شناختیم اما الزامات ایجاد این وحدت تمدنی چیست؟ پیشنهاد ما این است که در سه گام، محور تمدن اسلامی انجام شود؛ گام اول درک جامع و نظاممند از وضعیت موجود است، تمدن ما با تمدن غرب مواجهه تمام عیاری دارد به طوری که امروز پرچم ما پرچم تمدن اسلامی شده است و توانستهایم به کشورهای دیگر بفهمانیم دیگر آمریکا حرف آخر را نمیزند همچنین آنان از طریق ماهواره، موبایل و غیره وارد حوزه ما میشوند، همچنین گام دوم، جبهه تدافعی و گام سوم جبهه تهاجمی ماست.ب3/9597/202