عدالت در گفتمان سیاسی امام خمینی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، عدالت پرسش همیشگی بشر بوده و همین امر موجب شده است که از دیرباز برداشتهای متفاوتی از آن در میان مردمان سرزمینهای گوناگون به وجود آید و هرکسی به زعم خویش آنرا یار شود. این امر میتواند به نوعی به نسبیت فرهنگی در باب تعریف عدالت منجر شود و حتی در یافتن تعریفی یگانه و مشترک از عدالت، تردید ایجاد کند. (هوفه، درباره عدالت و برداشتهای فلسفی:9)
به همین دلیل نیز در دوران جدید، فلسفه سیاسی بر موضوعاتی همچون آزادی، دموکراسی و رفاه اجتماعی تمرکز مییابد. (میلر، عدالت اجتماعی:1) در سده نوزدهم و نیمه اول سدة بیستم، مباحث مربوط به قدرت، اقتدار سیاسی، مشروعیت حکومت و مانند اینها مباحث غالب در فلسفه سیاسی را تشکیل میدادند، اما پس از انتشار کتاب «نظریهای دربارة عدالت» نوشتة «جان راولز» ـ فیلسوف سیاسی معاصر آمریکایی ـ با چرخشی که وی در مباحث فلسفه سیاسی بهوجود آورد، بحث عدالت اجتماعی در نقطة مرکزی تفکرات سیاسی نشسته است. (جونز، دو مفهوم لیبرالیسم: 515)
فقها، متکلمان، عالمان اخلاق، فلاسفه، سیاستنامه نویسان و حاکمان اسلامی در هر دو فرقه اهلسنت و تشیع از منظر خود به شرح مفهوم «عدالت» و انواع آن پرداختهاند و با وجود پراکندگی این دیدگاهها، هر یک بخشی از این فضیلت بزرگ الهی و بشری را تبیینکردهاند. (جمالزاده، عدالت سیاسی و اجتماعی در...:8) اما آنچه در این میان اهمیت جدیتری دارد، تبیین عدالت در ارتباط با سیاست یا عدالت در گفتمان سیاسی است که نهتنها کمتر مورد توجه قرار گرفته، بلکه نسبت به سایر ابعاد عدالت، شأنی جهتدهنده و بنیادین دارد.
در اندیشه سیاسی امامخمینی(ره) نیز مفهوم عدالت از مفاهیم کلیدی و تعیینکننده به شمار میرود که دارای ابعاد گوناگون فلسفی، کلامی، فقهی، سیاسی و... است. در منظر ایشان، ابعاد گوناگون عدالت در ارتباطی تنگاتنگ با هم مطرح میشوند؛ به ویژه آنکه ایشان عدالت را در ارتباط با سیاست و در چارچوب گفتمان سیاسی نیز مطمح نظر قرار داده است.
از همینرو این پرسش اساسی مطرح میشود که در نگاه یک رهبر سیاسی بزرگ، عدالت در ارتباط با سیاست و در چارچوب گفتمان سیاسی چگونه مطرح شده و چه شاخصههایی دارد؟ رهبری که عالمی دینی، فقیهی برجسته و در عین حال دانشمندی اخلاقی و برخوردار از نگرش عرفانی و فلسفی است.
ارتباط عدالت و سیاست به شکلگیری مفهوم عدالت سیاسی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد عدالت اجتماعی میانجامد. منظور از عدالت سیاسی آن است که امور کشور به گونهای شایسته اداره شود تا مردم در فضایی عادلانه به زندگی خود ادامه دهند. برخورداری از برابری، آزادی، امنیت و آسایش به عنوان حقوق طبیعی افراد جامعه، بیتردید تأمینکننده این فضای عادلانه خواهد بود. (آشوری، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت: 207)
عدالت در گفتمان سیاسی حضرت امامخمینی
حضرت امامخمینی(ره) در نگرش سیاسی خود بر چند مبنای اساسی معرفتی تکیه دارد: کلام، فقه، فلسفه و عرفان. مجموعه فکری او در باب سیاست دارای دو نوع ساختار است: یکی ساختار نگرشی که نقش تعیینکننده دارد و جهتدهنده طرز تفکر ایشان در باب سیاست است و دیگری نیز ساختار درونی نظریه و دیدگاه سیاسی ایشان که مجموعه آداب و احکام سیاسی است. در بُعد اول، نظریه امام فلسفی ـ عرفانی است؛ در حالیکه در بعد دوم نگرش او فقهی ـ کلامی است.(جمشیدی، نظریه عدالت از دیدگاه ...: 429)
از آنجاکه گفتمان امامخمینی(ره) دارای وجوه ممزوج به همِ عرفانی، فلسفی، کلامی و فقهی است، ممزوجیت این چند عرصه بر چگونگی تعریف او از عدالت و زاویه دید ایشان در اینباره تأثیر میگذارد. امامخمینی(ره) در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، «عدل» را از لشکریان عقل و «جور» را از لشکریان جهل میداند و چنین میگوید که عدالت و گرایش به آن امری فطری است که در نهاد بشر ریشه دارد؛ بدین معنا که انسان طبعاً به عدل و قسط گرایش دارد و از جور و ستم بیزار است.
همچنین از دیدگاه امامخمینی(ره) عدالت از مقولههای کمالطلبی است و انسان نیز ذاتاً موجودی کمالطلب بوده و به همینرو ذاتاً خواهان عدالت است.(امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل: 99) ایشان میگوید: «از فطرتهای الهیه که در کمون ذات بشر مخمر است، حب عدل و خضوع در مقابل آن است، و بغض ظلم و عدمانقیاد در پیش آن است. اگر خلاف آنرا دید، بداند در مقدمات نقصانی است. (امامخمینی، تفسیر سوره حمد: 113)
بر همین اساس و با توجه به تمایل فطرت به اعتدال شاید مهمترین مفهوم عدالت در نزد امامخمینی(ره) ـ با توجه به نظریه اعتدال در اسلام ـ حد وسط بودن آن است. بدین مفهوم که در سیر تکامل انسان در مسیر سعادت و سلوک الیالله عدالت، راه یا صراط مستقیم(امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل: 152) است که آدمی باید آن را بپیماید تا به کمال(نسبی) و به انسان کامل عادل بدل گردد.
این بُعد از نگرش امام به عدالت، از نگرش عرفانی ایشان سرچشمه میگیرد که بر سلوک تکیه دارد و عدالت را طریق سیر انسان کامل میشمارد.(جمشیدی، نظریه عدالت از دیدگاه ...: 464)
در این نگاه در برابر انسان، حقیقت مطلق و کمال مطلق قرار دارد و بین آدمی به عنوان نقطه آغاز و خدا به مثابه هدف نهایی تنها یک خط قابل ترسیم است. به لحاظ کلامی نیز حرکت در این خط و راه حرکت در مسیر اعتدال(عدالت الهی یا کلی) است.
به همین دلیل از منظر امامخمینی(ره) عدالت طریق سیر انسان کامل به سوی معبود و سعادت راستین یا خط اسم اعظم الهی، پیامبر اسلام(ص) است.(جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی: 297) همچنین با حرکت در این مسیر است که تعدیل قوای نفسانی صورت میگیرد و اعتدال حقیقی جز برای انسان کامل ـ که از اول سیر تا منتهی النهایة وصول هیچ منحرف و معوج نشده است ـ برای کسی دیگر مقدور و میسر نیست و آن به تمام معنی خط احمدی و خط محمدی است. (امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، 152 و 153)
بنابراین عدلگرایی فطری و اسلامیت امامخمینی(ره) به مثابه دو روی سکه دال مرکزی گفتمان سیاسی ایشان تلقی میشود. در واقع هر یک از این دو به عنوان مقوم دیگری عمل میکند و نمیتوان این دو را جدا از هم انگاشت و این امر نیز خود مستلزم توجهکردن به وجوه مختلف اندیشههای امام خمینی(ره) است.
993/704/ر
نگارنده: محسن محمدی
.....................
منابع
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. آشوری، محمد، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، تهران، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،1383.
4. ایزهی، سیدسجاد، نظارت بر قدرت در فقه سیاسی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
5. برلین، آیزایا، چهار مقاله درباره آزادی، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، نشر خوارزمی، 1368. 6. تاجیک، محمدرضا، گفتمان، سیاست و اجتماع، تهران، فصلنامه سیاسی ـ اجتماعی گفتمان، ش 8، 1382.
7. تاجیک، نرگس، مفهوم عدالت، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، 1385.
8. جمالزاده، ناصر، عدالت سیاسی و اجتماعی در سه رهیافت فقهی، فلسفی و جامعه شناختی، تهران، دوفصلنامه دانش سیاسی، سال چهارم، شماره دوم، پاییز و زمستان، 1387.
9. جمشیدی، محمدحسین، از نگاه امامخمینی مردم مرکز ثقل حکومتند، روزنامه رسالت، سال بیست و پنجم، شماره 7023، 1389.
10. احیای اندیشه ظلمستیزی دینی در تفکر سیاسی ـ دینی امامخمینی، تهران، فصلنامه 15 خرداد، شماره 26 ـ 27، سال ششم، 1376.
11. اندیشه سیاسی امامخمینی، تهران، پژوهشکده امامخمینی(س) و انقلاب اسلامی، 1384. 12. نظریه عدالت از دیدگاه فارابی ـ امامخمینی ـ شهید صدر، تهران، پژوهشکده امامخمینی(س) و انقلاب اسلامی، 1380.
13. درودی، مسعود و صدرالدین موسوی، نظام سیاسی در دیدگاه امامخمینی و علامه نائینی (بررسی مقایسهای مؤلفههای شکلی و محتوایی نظام سیاسی دوران غیبت)، تهران، پژوهشنامه علمی ـ پژوهشی متین، سال یازدهم، شماره چهل و چهارم، 1388.
14. راولز، جان، نظریه عدالت، ترجمه محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1387.
15. فوزی، یحیی، اندیشه سیاسی امامخمینی(س)، تهران، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، 1384.
16. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1982م.
17. لکزایی، شریف، بررسی تطبیقی نظریههای ولایت فقیه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1385.
18. منتسکیو، بارون دو، روح القوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، تهران، امیرکبیر، 1349.
19. منصور، جهانگیر، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دوران، 1378.
20. موسویخمینی، سید روحالله(امام)، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ سوم، 1376.
21. شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، 1377. 22. صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ اول، 1378.
23. ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ دوازدهم، 1381. 24. میراحمدی، منصور، اسلام و دموکراسی مشورتی، تهران، نشر نی،1384.
25. مریم شیری، عدالت سیاسی در گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی، تهران، فصلنامه علوم سیاسی، سال دوازدهم، شماره چهل و هشتم، زمستان، 1388.
26.واعظی، احمد، از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، قم، مؤسسه باقرالعلوم(ع)، 1384.
28. Miller , David, Social justice , oxford University press, 1976.
29. Jones, Peter, Two conceptions of Liberalism, Two conception of justice`, British journal of Political Science , Vol. 25 , Issue 4(oct), 1995. 30. John, Rawls, Justice as Firness: A Restatement, Edited by Erick Kelly, London, The Belkap press of Howard press, 2001.
31. John, Rawls, Political Liberalism, The John Dewey Essaye in philosophy , New University press, 1993.