فرهنگ ستیزی در پوشش طنز
این روزها در سطح جامعه، نهادهای فرهنگی و خانواده حرف از سبک زندگی اسلامی زیاد است ولی تاکنون عمل کم بوده و در این میان چشم همه ملت به رسانه ملی دوختهشده است؛ رسانهای که عهدهدار نشر ارزشهای انقلاب و اسلام است.
مردم منتظر هستند این رسانه ضمن گسترش فرهنگ اسلامی بتواند با برنامههای ماهواره رقابت کرده و افسری قوی در مقابل جنگ نرم و سرباز ولایت باشد.
اما این روزها باوجود تلاشی که میشود شاهد هستیم بسیاری از سریال در پوشش طنز عملکردی کاملاً فرهنگ ستیز داشته و سبک زندگی اسلامی و رهنمودهای رهبر انقلاب را در این زمینه به بازی گرفتهاند و در کنار ماهواره بر طبل فردگرایی و بیاهمیت شدن نقش والدین در خانوادهها کوبیده و عنصر خانواده را در مسیر شد فردی شدن و تک زیستی هدایت میکنند.
زیرا زندگی خانوادگی در کنار افرادی که مدام به هم دروغ میگویند، سخنچینی میکنند، هم راه به سخره میگیرند، در آن بیاحترام به بزرگترها بیداد میکند، کار بر زندگی خانوادگی اولویت دارد، خبری از روزی حلال نیست و سخن از رانت و رانت بازی است و همچنین اعضای خانواده بر فردگرایی بیش از فداکاری تأکید دارند کار آسانی نیست و مشخصاً در چنین خانوادهای انسان فردگرایی و تک زیستی را بر بهرهکشی ابزاری ترجیح خواهیم داد.
اضافه بر رذیلتهای اخلاقی که در این سریال بیداد میکند حتی فرهنگ مطالعه مفید که از سوی بزرگان دینی هم تأکید شده در پوشش طنز به سخره گرفتهشده و بهجای اینکه سبک زندگی اسلامی، رزق حلال و مطالعه مفید در میان نسل جوان و نوجوان ترویج داده شود سوء استفاده از والدین، بیاحترامی، کلاه گذاشتن سر دیگران یا بهاصطلاح همان زرنگی به آنها آموزش داده شده و به نسل جوان گفته میشود در زندگی اگر مشکل داشتید، به جای مراجعه به والدین که دلسوز هستند و یک مشاور امین یا مذهبی به افرادی به اصطلاح زرنگ مراجعه کنید.
متأسفانه در این سریال تمامی صفات حسنه اخلاقی برعکس به نسل جوان و نوجوان و خانوادهها معرفیشده که نگاه کردن به این سریال بهقدر برنامههای ماهوارهای مخرب بوده و برای فرهنگ مرگبار است.
همچنین با پخش مجموعه ضد اخلاق و ضد خانواده شمعدونی این پرسش اساسی برای مخاطبان عام رسانه ملی ایجاد میشود که واقعاً چرا باید بهجای نشستن پای سریال های ترکیهای و کلمبیایی و کرهای ماهواره پای مجموعههایی ازایندست بنشینیم و اصولاً مدیران فرهنگی سیما قرار است با تولید چنین آثاری ما را از گرایش به سمت تولیدات آنسوی آبها منصرف کنند؟
تماشاگر ایرانی حداقل با دیدن سریالهای ماهوارهای میتواند این تفکیک را قائل شود که نابسامانیها و مسائل غیراخلاقی آن آثار متعلق به فرهنگ بیگانه است و اصولاً میتواند نسبتی بافرهنگ وطنی نداشته باشد اما مجموعههایی از نوع شمعدونی و نظایر آن ازآنجاکه مدعی است فرهنگ و آداب خانواده ایرانی را ارائه میدهد و از رسانه رسمی جمهوری اسلامی پخش میشود میتواند بهمراتب آثار و تبعات پردامنهتری بر فرهنگ عمومی داشته باشد.
شوخیهای خالهزنکی؛ بیاحترامی فرزندان به والدین؛ مرد ذلیلی، کمبود شوهر، نزاعهای احمقانه میان عروس و خواهرشوهر ترویج سخنچینی و دوبههمزنی و وراجی و استفاده از ادبیات طعنه و بی مسؤولیتی و هر ضد ارزشی که وجود دارد را به ارزش بدل کردن یکی از هنرهای ویژه برخی مجموعههایی است که از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود.
متأسفانه خط قرمزهای رسانه ملی فقط به مسائل جنسی و سیاسی محدودشده و این درایت وجود ندارد که کمترین زیان ساخت مجموعههای ضعیف و ارائه آن به مخاطب هوشمند ایرانی بیاعتمادی و فراری دادن ایشان از تولیدات داخلی سیمای جمهوری اسلامی است.
آقایان شاید یادشان میرود که در چه جایگاهی قرارگرفتهاند و چه مسؤولیتی بزرگی بر دوش دارند و اگر میدانستند اینگونه با تسامح نسبت به امر پراهمیت فرهنگ برخورد نمیکردند آنهم در زمانهای که هنوز از سالی که رهبر معظم انقلاب آن را فرهنگ با عزم جهادی خواندند دو ماه نگذشته است.
با شروع سریال شمعدونی دیگر پزشکان محترم خیالشان راحت است و بدون دغدغه به شغل شریف خود ادامه میدهند و شبها خواب راحت خواهند داشت اما این فرهنگ و اخلاق خانواده ایرانی است که با پخش مجموعه شمعدونی مورد هجمه قرار میگیرد.
بلاهت و سطحی بودن خانواده ایرانی آنهم در زمانهای که بیش از هر زمان جامعه ایرانی نیاز به فرهیختگی و نگاه عمیقتر به موضوعات و مسائل جامعه دارد آیا از یک توطئه فرهنگی خبر نمیدهد.
آیا برای مسؤولان سیمای جمهوری اسلامی پرداختن به مضمونهایی که سطح آگاهیهای جامعه را در قالبی جذاب و عامهپسند ارائه دهد کار دشواری است که بهسوی مضامین سطحی و ضد فرهنگی که نهتنها منجر به تعالی جامعه نمیشود بلکه بر فرهنگ عمومی خدشه نیز وارد میکند چنگ زدهاند.
آیا نشنیدهاند حکم جهاد فرهنگی رهبر معظم انقلاب را؟ آیا به گوش آنها نرسیده حکم جهاد و اقتصاد مقاومتی را که اینگونه خوش خیالانه از جیب بیتالمال فرهنگ مردم را آماج تیرهای زهرآگین خود قرار دادهاند.
دانستن این موضوع زیاد دشوار نیست اما به نظر میرسد برخی مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی خود را به تغافل زدهاند و شرایط را درک نمیکنند.
نمایش آیتمهای تبلیغاتی چیپس و پفک و نوشابه در بهترین فرم نشان میدهد اگر اراده کنید میتوانید ولی بدانید که فرهنگ از همه شئون حاکم بر جامعه اهمیت بیشتری دارد و شما اجازه ندارید بابی مسؤولیتی آن را به سخره بگیرید.
آگاه باشید ریشه همه معضلات امروز در جمهوری اسلامی از کوتاهی و سادهاندیشی مسؤولان فرهنگی ناشی میشود و ایشان اگر در برهههای مختلف کارشان را خوب انجام میدادند نظام اسلامی امروز شاهد جهشهای بسیار بیشتری در عرصههای مختلف بود.
بهراستی در سالهای اخیر تا چه حد نسبت به تولید آثاری که مفاهیم استراتژیکی چون لزوم اقتصاد مقاومتی؛ مصرف درست؛ عزم جهادی و موضوعاتی ازایندست را به شکلی عامهپسند و هنرمندانه و شرافتمندانه دراماتیزه کرده باشند اهتمام داشته و می توانید کارنامه قابل قبولی ارائه دهید.
آیا اصلاً به این مسائل فکر میکنید و دغدغه شماست یا فکر میکنید وظیفه شما سرگرم کردن مردم با هر محصول بنجل و دمدستی و وارداتی است.
اگر چنین است بدانید سطح فرهنگ مردم از سطح مجموعههایی چون شمعدونی بسیار بالاتر است.
عملکرد برخی مدیران فرهنگی انسان را یاد این جمله معروف میاندازد که مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان./921/ی703/س
محمد جعفری