از شهید بهشتی تا هاشمی رفسنجانی/ بازتاب مواضع ضدآمریکایی آیتالله خامنهای
۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شد و با اکتشاف و استخراج اسناد، درباره نهادها و افراد مختلف اطلاعات بسیار قابل توجهی در اختیار همگان قرار گرفت؛ از افشای وجهه جاسوسی بسیاری از سیاسیون و رابطه آنها با سفارت، تا نقشهای گسترده امریکا در ایران و منطقه. اما در میان این هیاهوها آنچه کمتر مورد اشاره واقع شده روایت اسناد سفارت امریکا از شخصیتهای انقلابی و یاران امام خمینی است. گزارشگران و دبیران جاسوسخانه امریکا برداشتهای جالبی از شخصیتهای انقلاب داشتند که در اسناد به دست آمده از سفارت به خوبی نمایان است.
بخشی از کتاب «انقلاب دوم» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به روایت اسناد سفارت از شخصیتهای انقلاب پرداخته شده است:
۱. شهید دکتر محمد جواد باهنر
تنها در سه سند لانه جاسوسی به نام ایشان اشاره شده که در اولین سند از قول امیرانتظام وی فردی مذهبی دانسته شده، در دومین سند به طرفداری شهید باهنر از امام اشاره و در سومین سند نیز ایشان جزو کمیته اعتصابات دانسته شده است.
۲. آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی
شهید مظلوم دکتر بهشتی از افرادی است که در میان یاران امام مورد توجه ویژه مأموران سفارت بوده است. در یکی از اسناد لانه جاسوسی آشکارا به طرفداری ایشان از امام و اسلام انقلابی اشاره شده است: «[امام]خمینی و دستیاران نزدیک او مثل دکتر بهشتی آرزومند تنبیه تبهکاران گذشته بوده و قصد بازگشت به اسلام اصیل مکتبی دارند.»
همچنین در سند دیگری که به فعالیتهای ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی اختصاص دارد، شهید بهشتی رهبر جریانی دانسته شده که به حکومت روحانیون در جمهوری اسلامی گرایش دارد.
همچنین در سند دیگری، به راهپیماییای که از سوی حزب جمهوری اسلامی به رهبری دکتر بهشتی در حمایت از امام و انقلاب برگزار شده، اشاره و به تلاش آن شهید برای وحدت حامیان انقلاب اشاره شده است.
در سند دیگری به مواضع روزنامه جمهوری اسلامی - که در آن زمان از سوی شهید بهشتی اداره میشد - اشاره گردیده و این موضعگیریها به طور غیرمستقیم به شهید بهشتی نسبت داده شده است: «جمهوری اسلامی، روزنامه رسمی حزب جمهوری اسلامی است که آن را میتوان با امام خمینی یکی دانست. رئیس این حزب، آیتالله بهشتی، نایب رئیس شورای خبرگان است. در حالی که روزنامه جمهوری اسلامی به خاطر سرمقالههای نابجای خود شهرت دارد (دو هفته پیش یزدی را مورد حمله قرار داد) میتوان این روزنامه را همچنین یک ارگان نیمه رسمی نزدیکترین متفقین امام خمینی و هواداران دستگاه جا افتاده مذهبی تلقی کرد.»
سند دیگری نیز، به عملکرد دکتر بهشتی در حزب جمهوری اسلامی اختصاص دارد و در آن چنین آمده است: «حزب جمهوری اسلامی که به وسیله اشخاص مذهبی مورد اعتماد [امام]خمینی و عضو سرشناس شورای انقلاب، دکتر محمد بهشتی، اداره میشود، در حال حاضر از بیشترین میزان حمایت مردمی در میان دیگر احزاب سیاسی ایران برخوردار است. فقط با گذشت زمان خواهیم فهمید که آیا این حزب صرفاً انعکاس محبوبیت کنونی [امام]خمینی است و یا در غیاب وی نیز قادر به حفظ بقای خود میباشد. خط مشی این حزب تا آنجا که میدانیم، قویاً ایجاد یک حکومت الهی است.»
۳. آیتالله سید علی خامنهای
نام رهبر انقلاب ۵بار در اسناد لانه تکرار شده است. در یکی از این اسناد،ام. مترینکو، جاسوس سفارت، آیتالله خامنهای را یکی از افرادی میداند که «آمریکا را مسئول زیادهروی شاه و تقریباً هر چیزی که در ایران به غلط بوده میداند.». وی در ادامه این سند بر ضد آمریکایی بودن رهبر معظم انقلاب تأکید کرده و به این گفته ایشان که در یکی از سخنرانیهایشان آمریکا را مسئول دردمندی مردم بلوچ دانسته بودند، استناد میکند.
در دیگر اسناد لانه نیز فقط به مسٔولیت رهبر انقلاب در وزارت دفاع در سال۱۳۵۸اشاره شده است.
۴. شهید محمدعلی رجایی
نام شهید رجایی تنها دو بار در اسناد لانه جاسوسی آمده و تنها به سمت ایشان در وزارت آموزش و پرورش و عضویت وی در حزب جمهوری اسلامی اشاره شده است.
۵. شهید آیتالله مرتضی مطهری
شهید مطهری که به واسطه ترور ناجوانمردانهاش - توسط گروهک فرقان - موفق نشد نقش عالی خود را در بسط و گسترش افکار اسلامی و انقلابی به پایان برساند، از افرادی است که با وجود تماس نگرفتن سفارت آمریکا با ایشان، در اسناد جاسوسخانه آمریکا کم و بیش مورد توجه قرار گرفته است و برخلاف بسیاری از روحانیون دیگر، که به ذکر نام و طرفداری آنها از امام اشاره شده، اطلاعات جالبتری نیز از عملکرد و نقش ایشان در تثبیت خط امام ذکر شده است.
در یکی از اسناد، شهید مطهری دوست نزدیک امام و رئیس کمیته مرکزی انقلاب توصیف شده است.
در سند دیگری بر تأثیرگذاری شهید مطهری بر انقلاب و نگرانیهایی که ترور ایشان در این جهت ایجاد کرده، اشاره شده و یکی دیگر از اسناد لانه نیز از نقش مؤثر ایشان در دوره انقلاب در همراهی با نهضت امام حکایت دارد.
۶. حجتالاسلام اکبر هاشمیرفسنجانی
آقای هاشمی نیز از زمره افرادی است که زیاد مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله در یکی از اسناد لانه جاسوسی؛ امیرانتظام که همیشه یاران امام را مورد لطف قرار میداد، در پیشبینی آینده سیاسی ایران به مأمور سفارت میگوید: «حزب جمهوری اسلامی به رهبری آیتالله بهشتی، قویترین گروه خواهد شد. این مسأله انتظام را آزار میدهد، چون بهشتی، رفسنجانی و موسوی از مهمترین روحانیونی هستند که اصرار دارند که [امام]خمینی دولتی متشکل از روحانیون داشته باشد.»
بر عهده گرفتن مسئولیت سپاه پاسداران از سوی آقای هاشمی از دیگر دلمشغولیهای مأموران سفارت بوده که در اسناد لانه جاسوسی منعکس شده است.
اسناد سفارت همچنین نشان میدهد که جاسوسان آمریکایی با وجود آگاهی از اهمیت نقش هاشمی و برخی دیگر از یاران امام در رهبری انقلاب، به علت ضد آمریکایی بودن این افراد و وابستگی نداشتن آنان به سفارت، نتوانسته بودند اطلاعات لازم را در مورد چنین اشخاصی کسب کنند. چنانچه در سند مربوط به معرفی آقای هاشمی - به عنوان مسئول سپاه پاسداران - از الفاظ خام و ناشیانهای استفاده شده است: «رهبر آنها (اعضای سپاه) یک ایرانی به اسم رفسنجانی که یک حجةالاسلام میباشد، است (یک مرحله پایینتر از یک آیتالله)»
در چند سند لانه جاسوسی به ترور آقای هاشمی در خرداد ۱۳۵۸توسط گروهک فرقان اشاره شده و از جمله در یکی از آنها، ایشان یک رهبر مذهبی سرسخت و ضدکمونیست توصیف شده و از جمله چنین آمده است: «رفسنجانی یار نزدیک [امام]خمینی است و گزارش شده که عضو شورای انقلاب است. (پس از ترور) فوراً [امام]خمینی و آیتاللههای ایران، امریکا و چپهای ایرانی ساخت امریکا را مقصر شناختند.»
علاوه براین، در چند سند دیگر که در بردارنده نام ایشان است باز بر نقش کلیدی هاشمی در پیشبرد انقلاب و همراهی وی با امام تأکید شده است.
کوتاه سخن آنکه تسخیر لانه جاسوسی، پس از آنکه موجب سقوط دولت موقت و آشکار شدن مواضع و ماهیت واقعی گروههای غیر انقلابی و ضدانقلابی شد، باعث تثبیت خط امام و پایداری یاران ایشان در نهادهای حساس کشور نیز شد. این اقدام از یک سو به خاطر موضعگیریهای این عده و طرفداری ایشان از امام و اسلام اصیل و انقلابی صورت گرفت و از سوی دیگر، حاصل افشای اسناد سفارت آمریکا و آشکار شدن ضدیت استکبار با امام، خط ایشان و طرفداران واقعی انقلاب بود، که موجب شد همگان بدانند حاکمیت چه کسانی بر امور کشور موجب پیشرفت آن خواهد شد.