سبک زندگی عالمان دینی در قاب سینمای ایران
با رونمایی از فیلم «فیه ما فیه» که مستندی درباره سبک زندگی عالمان دینی و روحانیان بلند مرتبه معاصر بود، یکی از دیدنترین آثار سی و سومین دوره از جشنواره بین المللی فیلم فجر در کاخ اصلی جشنواره برج میلاد بر روی پرده رفت.
فیلم «فیه ما فیه» مستندی در مورد تعدادی از برجستهترین شخصیتهای روحانی است که در آن تلاش میشود با به تصویر کشیده شدن ابعادی از زندگی روحانی این عالمان شیعی تصویری کمتر دیده شده و بعید و خلاقانه از زندگی، خلوت و جلوت عارفانه این بزرگان به نمایش درآید.
در این فیلم که از چند بخش تشکیل شده و هر بخش تصاویر مستندی از زندگی یکی از عالمان دینی را در بر میگیرد، به زندگی بزرگانی همچون آیتالله جنتی، حجتالاسلام والمسلمین قرائتی، حجتالاسلام والمسلمین راشدی یزدی، حجتالاسلام والمسلمین انصاریان و تنی چند از وعاظ برجسته و نام آور معاصر پرداخته شده است؛ کارگردان در «فیه ما فیه» تلاش کرده وجههای از بزرگان را که در آنها دیده نشده و مغفول مانده است را برای مخاطب عام به نمایش بگذارد و با این رویکرد رهآوردی معنوی را برای تماشاگر به ارمغان آورد.
البته محور موضوعی فیلم سختیها و مشقتهای است که فیلم ساز در راه ساخت چنین اثری متحمل شده و آنها را به تصویر کشیده است؛ در طول فیلم شاهد جلوههای جذاب و دلنواز از سبک زندگی و وجهه مختلف حیات این عالمان دینی را شاهد هستیم که موجبات انس مخاطب و هر چه نزدیکتر شدن او با شخصیتهای روحانی را موجب میشود.
اکران این فیلم در محل اصلی کاخ جشنواره فیلم یکی از جذابترین اتفاقات چهارمین روز از سی و سومین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر بود؛ سکانسهای خلاقانه، دیدنی و جذابی همچون شوخیهای استاد قرائتی، بیانات عارفانه و حکیمانه استاد انصاریان، ارشادات لطیف و سادگی جذاب استاد راشد یزدی و نیز دیگر جلوههای معنوی و عارفانه این عالمان دینی که هر یک به تنهایی میتوانست موضوع یک مستند جذاب و دینی باشد و جمع شدن آنها در کنار هم در فیلم «فیه ما فیه» اثر فیلم ساز جوانی به نام محمد داوری فرد به یکی از آثار منحصر به فرد جشنواره فیلم فجر در بخش سینما حقیقت که به آثار مستند میپردازد مبدل شده است.
نمایش این فیلم در کاخ جشنواره با استقبال قابل توجهی از سوی منتقدان و اهالی رسانه قرار گرفت که این مسأله میتواند نشانهای بر این حقیقت امید آفرین باشد که وقتی سینما و تصویر و هنر هفتم به درستی در خدمت ارزشهای دینی، معارف و معنویات قرار گیرد، میتواند در جذب مخاطب حتی در دوران معاصر و شرایط کنونی سینمای ایران و جهان موفق باشد.
به نمایش در آمدن فیلم «فیه ما فیه» تذکر و تنبیه دیگری را هم برای مدیران سینمایی و سینماگران و فیلم سازان به همراه داشت و آن اینکه اهالی هنر هفتم بایستی بیش از پیش به این مقوله توجه کنند و از وجود نورانی عالمان دینی و درخشش حیات طیبه آنها در ساخت آثاری که بتواند با بهره گیری از جذابیتهای بصری و ارزشهای سینمایی مخاطب را با خود همراه کند به موفقیت در خوری نائل آیند.
فیلم مستند فیه ما فیه که پیرامون سختیهای فیلمسازی درباره قشر روحانی است، ارتباط مستقیمی با کتاب فیه ما فیه مولانا ندارد و در حقیقت بخشی از مشکلات ساخت فیلم درباره قشر روحانیت را روایت میکند.
داوریفر درباره ایده ساخت این فیلم مستند میگوید ابتدا قرار بود سهگانه «شیخ شوخ کاشی»، «شور شیخ شورا» و «شرح شیخ شیرین» ساخته شود که متأسفانه ساخت یکی از این فیلمها متوقف شد و عنوان دیگری هم تغییر کرد. بنابراین برای ساخت مستند «برعکس عکس» به سراغ قشر دیگری از روحانیون رفتم که باز هم با مخالفت روبرو شدم. در نهایت به این ایده رسیدم که درباره این مخالفتها فیلمی با عنوان «فیه ما فیه» بسازم.
وی با اشاره به مشکلات فیلمسازی پیرامون این موضوع یادآوری می کند که مسائلی از قبیل تعیین وقت و جلب رضایت سوژهها، پروسهای طولانی مدت بود که بیش از یکسال زمان برد. مشکل بعدی هم این بود که بتوانیم با دوربین همراه آنان باشیم، زیرا در بعضی از موارد اصلا راضی نبودند. مهمترین مسئله پس از اتمام فیلم هم مجوز برای اکران عمومی، اعمال تغییرات و جلب رضایت پایانی سوژهها بود؛ اما تیم تولید در تمام مراحل ساخت فیلم تلاش کردند تا فیلم خوبی ساخته شود.
داوریفر با تاکید بر اهمیت موضوع فیلم در جذابیت یک اثر، در ساخت یک مستند انتخاب سوژه را 50 درصد موفقیت کار می داند. در فیلم مستند کارگردان با موضوع روبرو است و در سینمای داستانی با فیلمنامه مواجه میشود. شما زمانیکه انتخاب درستی از یک موضوع داشته باشید، در حقیقت 50 درصد مسیر را طی کردهاید و باقی راه بر اساس دانش کارگردانی، مهارت و ذوق است که به ایده اضافه میشود. مثلاً وقتی من در ساخت مستند «شیخ شوخ کاشی» سراغ حاج آقا قرائتی رفتم، در واقع آن 50 درصد رو بیمه کردم.
کارگردان جوان فیه ما فیه معتقد است به علت اینکه فقط در ارتباط با قشر روحانیت و چهرههای سیاسی فیلم ساختهاست، در این امر به یک فوت کوزهگری رسیده! اولین ضربهای که کارگردانها به خود میزنند این است که با تجهیزات فنی و دغدغه ثبت کادرهای زیبا به سمت یک سوژه میروند. در حقیقت با این کار، با فیلتری به سوژه نزدیک میشوند که نمیگذارد کاراکتر راحت مقابل دوربین قرار گیرد! یک سهپایه 800 و دوربینی با حجم قابل توجه که فضای زیادی هم اشغال میکند و یک بوم صدا و همه این موارد اجازه نمیدهند که سوژه راحت در اختیار شما باشد.
آری؛ امروز و در چهارمین روز از جشنواره فیلم فجر در زمانی که تصویر وعاظ برجسته و عالمان دینی بر پرده سینمای برج میلاد که محل اصلی جشنواره سی و سوم و کاخ این همایش بزرگ است افتاد؛ فضا را معطر و شمیمی مملو از روحانیت و معنویت بزرگان دین و آیین همه حاضران، اهالی سالن و رسانهها را به خود معطوف داشت که میتوان این اتفاق را وجه متیمن و متبرک امروز دانست که موجب برکت جشنواره فیلم فجر شد.
اما برنامههای چهارمین روز از جشنواره بین المللی فیلم فجر با نمایش و نقد و تحلیل چند اثر دیگر ادامه یافت که از جمله آنها میتوان به فیلم «دوران عاشقی»، «عصریخبندان»، «داره صبح میشه»، «بدون مرز» و «تا آمدن احمد» اشاره نمود.
در میان فیلمهای امروز فیلم «عصر یخبندان» مصطفی کیایی اتفاق ویژه جشنواره بود که نمایش آن با استقبال و شور و هیجان خاصی همراه گشت؛ فیلم «عصر یخبندان» را باید یک ملودرام اجتماعی با نقدی بر معضلات جامع امروز ایران دانست که تلاش کرد در بستر روایت یک داستان جنایی زمینه را برای طرح آسیبهای اجتماعی و یادآوری آنها مهیا سازد.
مصطفی کیایی را با دو فیلم قبلیش یعنی «ضد گلوله» و «خط ویژه» میشناسیم که فیلم نخست اثری در حوزه دفاع مقدس با مایهای از طنز و فیلم دوم باز هم با رویکرد نقد اجتماعی و آن هم در حوزه معضلات اقتصادی قشر فرودست بود که اشاراتی هم به موضوع فساد مالی و اقتصادی در ساختار اقتصادی کشور داشت.
این اتفاق تا حدودی در «عصر یخبندان» نیز ادامه یافت و کیایی تلاش کرد ضمن رعایت یک ملودرام اجتماعی ـ جنایی و عاشقانه تصویر امروزینی از حقایق و واقعیتهای جامعه ایرانی را به دست دهد؛ فیلم در عین حال که حائز ارزشهای ساختاری همچون ریتم خوب، بازیهای روان، جذابیت روایی و نوعی طنز متین و نجیب بود، از ایرادهای نیز رنج میبرد که از آن جمله میتوان به نقص و حفرهای فیلمنامهای، تعجیل در ساخت و دیگر عیوب ساختاری اشاره کرد.
اما به هر حال فیلم کیایی در ادامه آسیب شناسی اجتماعی که در آثار قبلی او نیز شاهدش بودیم تلاش کرد تا ضمن بیان دردهای اجتماعی در لفافه یک داستان سرگرم کننده، مخاطب عام را نیز با خود همراه سازد و در این وادی از جذابیتهای سینمایی و مؤلفهای عمومی هنر هفتم که احتمالا فروش خوبی را نیز در اکران عمومی فیلم برایش به همراه خواهد داشت استفاده نماید.
/501/830/م