دشمن نمی تواند تلاش برای وحدت مسلمانان را تحمل کند
روحالله نجفی، فرزند شهید حجتالاسلام نجفی از روحانیان کشور افغانستان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد در خصوص سابقه تحصیلات حوزوی پدر خود، گفت: ایشان در آغاز فعالیتهای دینی خود در مسجد محل زندگی به فراگیری قرآن پرداخت، پس از وفات پدر در هفتسالگی با دایی خود زندگی میکرد و به دلیل علاقه زیاد به دروس حوزوی و طلبگی، پدربزرگ ایشان، پدرم را به حوزه علمیه صادقیه بردند و ایشان مشغول به تحصیلات حوزوی شدند.
وی ادامه داد: ایشان تحصیلات خود را تا زمان جهاد ادامه دادند و پس از نیاز به حضور در جبهه، عازم میدان جهاد شدند؛ در سال 57 که روسیه به افغانستان تجاوز کرد به ایران هجرت کردند اما بیشتر زمان خود را در جهاد به سر میبردند.
حضور در جهاد علیه طالبان
فرزند کوچک شهید حجتالاسلام نجفی به مبارزات انقلابی پدر خود در برابر طالبان اشاره کرد و عنوان داشت: در سال 71 به سفر حج واجب رفتند و پس از بازگشت تا زمانی که طالبان در افغانستان حاکم بود، در کنترل نیروهای آنان بودند و نتوانستند به تحصیل خود ادامه دهند؛ در زمان طالبان چهار بار زندانی شدند و پس از شکست طالبان از زندان آزاد شدند.
وی به محبوبیت شهید نجفی در بین مردم اشاره و اظهار کرد: شهید نجفی در اولین سال برگزاری انتخابات شورای شهری و ولایتی شرکت کردند که بیشتر رأی را به دست آوردند و پسازآن در سال 81 مدرسه علمیه امام حسین (ع) را در هرات تأسیس کرده و تا زمان شهادت سرپرستی این مدرسه را به عهده داشتند.
روحالله نجفی به خدمات علمی پدرش اشاره کرد و گفت: ایشان کتابخانه بزرگی با حدود سه هزار کتاب بانام خود تأسیس کردهاند که علاقهمندان بتوانند از آن استفاده کنند.
تلاش برای ایجاد وحدت
وی در خصوص فعالیتهای شهید حجتالاسلام نجفی، عنوان داشت: یکی از عوامل شهادت ایشان این بود که دشمن نمیتوانست کسی را ببیند که برای ایجاد وحدت تلاش میکند؛ ایشان تأکید زیادی بر ایجاد وحدت داشتند بهنحویکه هفتهای یک روز در مسجد جامع بزرگ هرات که شورای علمای حوزه غرب برگزار میشود، شرکت میکردند و در جمع عالمان تشیع و تسنن حضور پیدا داشتند.
فرزند حجتالاسلام نجفی به نحوه شهادت پدر خود اشاره کرد و گفت: بعد از اقامه نماز جماعت از دروازه قندهار به سمت جاده محلی حرکت میکردند که توسط موتورسوار موردحمله قرارگرفته و به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به علاقه مردم به این عالم دینی، ابراز داشت: زمانی که ایشان را به خانه بردند بیش از دو هزار نفر در مقابل خانه ایشان تجمع کردند و میخواستند به هر نحوی که در توانشان است به شهید کمک کنند؛ این کمکها بهاندازهای بود که برای اهداء خون دیگر ظرفیت ذخیره خون در بیمارستان وجود نداشت؛ حتی فردی برای کمک به ایشان حاضر بود قلب خود را اهدا کند که پس از شهادت پدرم، او نیز براثر سکته از دنیا رفت./9315/ت301/ب5