رضاخان برای اتمام پروژه نابودی اسلام به روی کار آمد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، موسی فقیه حقانی، معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران صبح امروز در دومین کارگاه آموزش سیاسی آشنایی با تاریخ سیاسی معاصر ایران حوزه علمیه خراسان که ویژه اساتید خراسان رضوی در مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار شد، به تبیین ماهیت جریان های فراماسون و نقش آفرینی آن ها در دوره های مختلف تاریخ ایران پرداخت و گفت: دعوای انقلاب ما با تفکر فراماسونری و همه زیرمجموعه ها و شبهات آن است.
این پژوهشگر تاریخ معاصر افزود: پس از این که آیت الله حاج ملاعلی کنی با فراماسونری در ایران مقابله کرد و این جریان را متوقف کرد، آن ها دست به فعالیت ها زیرزمینی زدند و «جامعه آدمیت»را تأسیس کردند.
فراماسونری؛ خیمه گروه های ساختارشکن
وی در تبیین علائم فعالیت های این جریان گفت: از آنجا که فراماسون ها همواره تفکر اومانیستی را ترویج می کنند، از واژه «آدم» به کرّات استفاده می کنند و تشکیل جامعه آدمیت نیز با همین تفکر بود.
حقانی اظهار کرد: تشکیلات فراماسونری در ایران خیمه ای شده بود تا تمام گروه های ساختارشکن زیر آن جمع شوند و در سال 1320 که علما مصمم شدند با قاجار مقابله کنند، این گروه ها هم فعالیت خود را گسترده تر کردند با این تفاوت که آن ها توان بسیج مردم را نداشتند اما علما و مراجع این قدرت را داشتند که نمونه آن حکم آخوند خراسانی علیه محمدعلی شاه، پس از به توپ بستن مجلس بود.
رضاخان برای اتمام پروژه نابودی اسلام بر سر کار آمد
معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران افزود: گروه های ضد دینی و استکباری هرکار کردند نتوانستند با کار های ضد فرهنگی و ترویج محرمات به اهداف شان برسند لذا به زور روی آوردند و زمینه کودتا را مهیا کرده و برای اتمام پروژه نابودی اسلام رضاخان را بر سر کار آوردند.
وی با اشاره به اقدامات ضد دینی رضاخان خاطرنشان کرد: رضاخان از سال 1312 عزاداری امام حسین(ع)، و از سال 1314 حجاب را ممنوع کرد و همزمان از سال 1307 تا سال 1315 کشتار گسترده ایلات عشایر را در پیش گرفتند تا پشتوانه عملیاتی را از علما بگیرند.
حقانی در ادامه یکی از برنامه های جریان فراماسون را تأثیر بر جوانان معتقد دانست و اظهار کرد: جلال آل احمد که جوانی روحانی زاده بود به گفته خودش در جلسات شریعت سنگ راجی حضور می کرد و آنجا بود که توده ای شد و در همان ایام، امام(ره) کتابی تحت عنوان کشف اسرار بر علیه این جریانات و در نقد حکمی زاده و سنگلجی و یوسف شعار نوشتند که توصیه می کنم حتماً این کتاب را مطالعه کنید.
شریعتی از اسلام فقط روایت انقلابی را پذیرفته بود
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه برخی تفکرات دکتر علی شریعتی را نیز تحت تأثیر این جریانات برشمرد و تصریح کرد: در آن زمان دکتر شریعتی یک جوان پرشور بود که از اسلام فقط روایت انقلابی را پذیرفته بود و گاهاً عبارات نامناسبی به کار می برد؛ مثلاً ابوذر را در افکار خود سوسیالیست خداپرست می دانست.
وی افزود: فضایی که در دوره رضاشاه حاکم شد باعث شد جوانانی چون جلال آل احمد و شریعتی و بازرگان در تلاطم های جریان های فراماسون برای حفظ جوانان تلاش کنند اما نیامدند به سرمنشأ متصل شوند و سرخود وارد شدند.
حقانی خاطرنشان کرد: آن زمانی که شریعتی بحث اسلام انقلابی را مطرح کرد، علما به وی اقبال کردند و حتی خود شهید مطهری ایشان را بخ حسینیه ارشاد برد و از وی استقبال کردند اما در ادامه خیلی ها که شیفته شریعتی شده بودند، از اشتباهات وی چشم پوشی کردند و عده ای هم اشتباهات او را بی دینی خواندند در حالی که افرادی چون شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید باهنر و حتی امام(ره) و آیت الله خامنه ای نیز با برخی سخنان ایشان موافق بودند.
معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران در پایان گفت: این که عده ای می گویند رهبر معظم انقلاب از شریعتی حمایت می کنند، باید در نظرات ایشان تأمل کنند؛ ایشان تعبیری دارند که «شریعتی نه جاسوس بود و نه غیر شیعه، اما یک ایراد داشت که هرچه را می شنید و خوشش می آمد قبول می کرد»، که برای نمونه انسان گرایی را در اگزیستانسیالیزم دیده و وارد منظومه فکری اش کرده که این به خودش لطمه زد به اطرافیانش هم لطمه زد و برخی مسائل را هم در کشور به وجود آورد/820/پ202/ب5