تشریح راهبرد ماهنامه سوره اندیشه

به گزارش خبرنگار خبگزاری رسا، بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها در حالی از روز شنبه 17 آبانماه با حضور رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و اینترنتی آغاز به کار کرده است که در کنار این رسانهها غرفه برخی انتشارات دینی و حوزوی نیز به چشم میخورد که غرفه ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از این جمله است.
ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه از جمله نشریاتی است که به بررسی بخشهای مختلف علمی و دینی در جامعه میپردازد و موضوعاتی همچون سبک زندگی، نظام اجتماعی، نظریه اجتماعی، تفکر، هنر و ادب و تاریخ را در بر میگیرد که به اختصار هر یک از این موضوعات مورد بررسی قرار میگیرد.
سبک زندگی
اگر نظریه تنازع انواع برای بقا در مورد حیوانات قابل تردید باشد، درخصوص جوامع انسانی و حکومتها بدون کمترین تردیدی، تنازعی سخت برای بقا برقرار است. در این تنازع همیشگی، محل نزاع در هر روزگار جایی بوده است، زمانی مواد غذایی، روزی خاک، دورهای اسلحه، برههای دیگر علم، روزگاری عقیده و ایدئولوژی و امروز اگرچه نزاع بر سر همه اینها باقی است، اما محل اصلی نزاع هیچکدامشان نیست. نه غرب برای به زانودرآوردن ما با ایجاد شک در اعتقادات دینی طرفی میبندد و نه ما میتوانیم برای ایستادن و پیشرفتن به اثبات منطقی توحید و معاد دل خوش کنیم.
نزاع، حمله، دفاع، شکست و پیروزی اصلی در سبک زندگی متمرکز است. قدرت برتر با آن است که که تقدیر را در سبک زندگی رقم می زند. تقدیر سبک زندگی اما در دست کسی است که نظام اقتصادی، نظام آموزشی، نظام حمل و نقل، نظام ارتباطات و سایر نظامهای اجتماعی را میپردازد. و نظامپرداز کسی نیست جز آنکه در نظریهپردازی دست برتر دارد.
آنکه اندیشه را بهتر به علوم اسلامی مبدل میکند، تقدیر سبک زندگی را مشخص خواهد کرد. دیگر میدان رقابت اندیشههای الحادی و توحیدی بحثهای کلامی و مناظرههای انتزاعی نیست. اندیشهای پیروز میشود که بتواند سبک زندگی را شکل دهد.
نظام اجتماعی
وقتی از نظام اجتماعی سخن میگوییم، نظر به مناسبات و ساختارها و روابط و نسبتهای نهادها و بخشهای مختلف جامعه با یکدیگر داریم. ما تشویش و نابسامانی در نظام اجتماعی را در کنار تشویش و نابسامانی کلیت جامعه درک میکنیم.
نظام اجتماعی در کنار یبک زندگی، لایههای ظاهریتر جامعه و ملموس و قابل ادراک هستند. نظام اجتماعی حاکم بر جامعه ایران هم میراثدار سنت فکری و تاریخی ایران و هم بهرهمند ار دستاوردهای نظام اجتماعی مدرن است. وضعیت کنونی نظام اجتماعی ما، وضعیتی شبه مدرن و التقاطی است. نظام اجتماعی و تحلیل روابط و مناسبات حاکم بر آن، شاید مهمترین و آخرین گام در درک وضعیت نابسامان کنونی جامعه ماست.
نظریه اجتماعی
علوم طبیعی برای دستیابی به تکنولوژی و علوم اجتماعی برای مهندسی اجتماعی به وجود آمدهاند. در عالم اسلامی نیز علم و دانش وجود داشته است اما آنچه در اصطلاح متداول، علوم جدید خوانده میشود، از سنخ دیگر است و به عالم جدید تعلق دارد و در تناسب با تحولات چندصد ساله جامعه غربی تحول یافته است.
اعتبار علم جدید به کارسازی آن است ولی اکنون وضعی خاص پدید آمده که در آن، علوم(اجتماعی) دیگر در هیچجا و حتی در کانون اصلی خود کارسازی چندانی ندارند. در این میان، ما که علوم اجتماعی را به کار نمیبردهایم، نمیتوانیم ناکارآمد شدن آنها را به آزمایش دریابیم. اما اکنون باید بدانیم که چه نسبتی با علوم اجتماعی غربی داریم تا بتوانیم بفهمیم در این شرایط کدام نسبت با علوم انسانی و اجتماعی مناسبتر است.
نفی و طرد و محکومکردن علوم اجتماعی مشکلی را حل نخواهد کرد. ما نیازمند مطالعه و غور در علوم اجتماعی هستیم تا جایگاه و اهمیت علوم اجتماعی را درک کنیم و بفهمیم علوم اجتماعی را برای چه میخواهیم، چرا علوم اجتماعی میخواهیم و چه مشارکتی میتوانیم در آن داشته باشیم و چگونه میخواهیم در علوم اجتماعی تحول به وجود آوریم.
شاید در آینده جامعهای پدید آید که به علوم اجتماعی به معنی امروزی نیازی نداشته باشد، چنانکه جامعههای قدیم به این علوم نیاز نداشته یا کمتر نیاز داشتهاند. اما فهم آن نیازمند آن است که ما علم جدید را بشناسیم و بدانیم چرا و چگونه پدید آمده و چه سیری داشته و اکنون در کدام مرحله است و چه نارساییها و تواناییهایی دارد.
تفکر
بعد از هبوط آدمی، چیز تازهای نیست آلودهشدن دست بشر به قتل؛ اولینش قابیل بود، و بعد از او نیز کم نبودهاند قابیلیان. دست بشر آلوده به خون بسیاری از اولیای خداست. از هابیل گرفته تا یحیی و مسیح، و بعد از ختم نبوت هم تمامی حجج خدا بر روی زمین تا غیبت خاتم. بشر در گذر زمان این استعداد را پیدا کرد که خون خدا را بر زمین بریزد و ثارالله را به مقتل ببرد. از آن زمان است کل یوم، عاشورا میشود و کل ارض، کربلا؛ یعنی از آن به بعد در هر زمان و مکانی، ثارالله در مقتل است و اندک افرادی لایق یکیشدن با او به بهای خون؛ تا منتقم برسد.
... بشر امروز را چه نیاز است به انکشاف حقیقت و یا سلوک و مجاهده برای وصول به حقیقت و نیز چه نیازی به تفکر است؟ وقتی «من» عین حقیقت هستم، چه نیازی است به انکشاف و روایت حقیقت؟ با این یکیشدنِ «حقیقت» و «من» بود که نیچه میگفت : اگر هنر نبود، حقیقت ما را کشته بود. اما نیچه در هنر چه دیده بود که چنین میگفت؟ شاید نیچه هنر را یگانهجایی میدید که میتواند در آن «مسیح» پالاییدهشده از «مسیحیت» را بنمایاند، جایی که جایی داشت که دست فلسفه بدانجا نرسیده بود!
هنر و ادب
میتوان در بحثهای فلسفی و جامعهشناختی و روانشناختی و تاریخی پیرامون هنر غرق شد، مکاتب هنری را از زوایای مختلف دستهبندی کرد و تاریخ هنر را از دوران غارنشینی تا زمان حال مرور کرد؛ اما آیا این کاوشهای نظری کمک خواهد کرد که بدانیم در وضعیت کنونی ما چه چیزی هنر است و چه چیزی هنر نیست؟ هنرمند کیست و بیهنر که؟
آیا میتوان مانند متافیزیسینها با یک تعریف منطقی حد و مرز هنر را شناخت و با ان تعریف، مصادیق هنر را در هر زمان شناسایی کرد؟ جامعهشناسان میگویند نمیشود، زیرا هنر امری فرهنگی است و لذا در هر جامعهای چیزی را هنر میدانند که ممکن است در جامعهای دیگر آن را در اعداد هنر نشمارند. علاوه بر این، روانشناسان گرایشها و سائقهای درونی هنرمندان و مخاطبان هنر را در کیفیت درک هنر دخیل میدانند و عدهای دیگر شرایط تاریخی و اجتماعی را نیز بر عوامل فوقالذکر میافزایند.
در وضعیت کنونی ما چه چیزی هنر است و چه چیزی نیست؟ هنرمند کیست و بیهنر که؟ شاید راهی وجود داشته باشد که هم ذات و ماهیت هنر را انکار نکنیم و هم عوامل تاریخی و اجتماعی و فردی را در هنر هیچ نیانگاریم، هم چشم راست داشته باشیم و هم چشم چپ، و اگر چنین کنیم خواهیم دید که انگار پرسش از چیستی هنر، با پرسش از چیستی انسان یگانه شده است. هنر پیوند زمین و آسمان است و انسان نیز جز این نیست، و اگر کسی دریابد که هنر در روزگار ما چیست خواه فهمید که انسان در چه وضع و موقعیتی قرار دارد: کجا بوده است، به کجا رسیده است و کجا خواهد رفت.
تاریخ
تاریخ، گذشته، حال و آینده است. روزگارانی بلند، انسان در «حال» خود میزیسته، نه در گذشته خود تدفین نموده و نه در ژرفای آینده، فرو رفته است و تنها صورتی خیالی از آنها نزد خویش میسپرده است. انسان با همین صورت بسیط، مأنوس بود و خوف و رجای خود را نیز در همین سپردهها میدید.
روزگاران عبور کرد، جوامع انسانی سر به راه ترقی سپردند و به آینده انسانی خود دل خوش داشتند، خود را جاوید فرض نمودند و امراض و خاموشی از خود دور دیدند. در «حال» خوش خود، گذشته را تصرف نمودند و برای آنان نمانده بود، مگر تصرف آینده! آیندهای که سر در تاریخ داشت و تاریخ نیز پیش از این به تصرف انسان درآمده بود.
ما نیز از آینده نمیدانستیم، مگر اشاراتی که ا ظهور بود، تاریخ غرب بر ما ورود پیدا کرد و بر سر ما آوار شد. ما ماندیم و آیندهای نامعلوم، سر به آتیه فرنگیان سپردیم، اما وجدان خویش آرام ندیدیم و دل در هوای دیگری داشتیم، تا آنکه انقلاب شد و انفتاحی دیگر...
شایان ذکر است، ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه به صاحب امتیازی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و مدیر مسؤولی محسن مؤمنیشریف و با سردبیری مهدی مظفرینیا از سوی شرکت انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار میشود.
گفتنی است، بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها از 17 تا 23 آبانماه سال جاری برگزار است و علاقهمندان میتوانند برای بازدید از نمایشگاه هر روز از ساعت 9 صبح تا 20 عصر به مصلی امام خمینی(ره) تهران مراجعه کنند./907/پ200/س