۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲
کد خبر: ۲۱۲۳۲۷
به مناسبت سالروز رحلت حضرت خدیجه؛

پناه پیامبر و سپر اسلام

خبرگزاری رسا ـ حضرت خدیجه کبری که اولین زن ایمان آورنده به رسول گرامی خداست در دفاع از حقیقت دین، آن هم در سخت‌ترین شرایط و آن روزگار سهمگین و مهیب صدر اسلام است با سربلندی و پیروزی از امتحان الهی و آزمون هستی بیرون آمد.
پناه پیامبر و سپر اسلام

درآمد
 
نام و یاد حضرت خدیجه(س) این نکته تلخ را در ذهنمان تداعی می‏کند که به راستی چرا این بانوی برجسته و مادر فداکار جهان اسلام در میان مسلمانان این عصر، این قدر غریب و مظلوم است. باری؛ حقیقت تلخ آن است که آن طور که باید و شاید، شخصیت و بزرگی و عظمت این بانوی شجاع و بصیر و یاور و پناه اسلام و پیامبر اکرم(ص) در میان ما مسلمانان و خاصه شیعیان شناخته شده نیست. وقتی تاریخ اسلام را مرور می‏کنیم و به آن دوران خطیر و حساس و پر از سختی سرک می‏کشیم، در می‏یابیم که حضرت خدیجه(س) چه نقش مهم و پررنگ و دلیرمندانه‌ای در آن دوران ایفا نموده و چه تأثیر به سزایی در استمرار اسلام و دفاع از مسلمانان و نبی مکرم(ص) داشته است. 
 
اولین زن که به رسول خدا ایمان آورد
 
حضرت خدیجه کبری که اولین زن ایمان آورنده به رسول گرامی خداست، در دفاع از حقیقت دین، آن هم در سخت‌ترین شرایط و آن روزگار سهمگین و مهیب صدر اسلام است با سربلندی و پیروزی از امتحان الهی و آزمون هستی بیرون آمد. نقش او در برهه‏ها‏ی مختلف زندگی پیامبر و در مقاطع گوناگون از رسالت ایشان افتخارآمیزترین دوره‌ها بوده است. این را تاریخ با همه وجود، گواهی می‏دهد. زنی که در قامت همسر و یاور و مادری نمونه، درخشید. خدیجه کبری چه در مقام همسر پیامبر، چه در قامت مدافع دین خدا، چه در هیئت یک پشتیبان معنوی و مادی در حمایت از مسلمین تصویری ماندگار و جاودانه از یک زن مسلمان واقعی از خود بر جای گذاشت.

در روزگار غربت و مظلومیت پیامبر و یارانش، همراه و پشتیبان بزرگ آنان بود. در دفاع از اسلام و مسلمین از همه توان و قدرتش بی‌هیچ شائبه‌ای بهره برد و دریغی نورزید و به همین دلایل متقن و روشن است که معتقدیم ما آن گونه که باید و شاید قدرش را ندانسته و یاد و خاطره‌اش را بر پا نداشته‌ایم. همان نام مبارکی که ام المومنین و بانوی برجسته جهان اسلام و اولین زن ایمان آورنده به رسول گرامی خداست. اما خدیجه کیست؟ و چه کرد که شایسته چنین جایگاه و پایگاهی در دین مبین اسلام گشت؟

حضرت خدیجه علیهاالسلام سال 68 پیش از هجرت به دنیا آمد. ازدواج خدیجه با پیامبر اسلام صلی‏ الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در 25 سالگی آن حضرت و چهل سالگی حضرت خدیجه علیهاالسلام بود. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و مدت کوتاهی پس از رحلت حضرت ابوطالب درگذشت و همین امر هم باعث شد تا داغ رحلت این بانوی گرامی بر مسلمانان که در آن روزگار در تلخی و سختی محاصره تام و تمامی در شعب ابیطالب به رنج و درد روزگار می‏گذراندند، مضاعف گردد. پیغمبر گرامی اسلام پیکر مطهر همسر عزیز و فداکار و وفادارش خدیجه را در منطقه‌ای به نام «حجون» دفن کرد و مراسم تدفین را با دست مبارک خود به انجام رساند.
 
فرزندان عزیز رسول(ص) و خدیجه(س)
 
ازدواج رسول خدا و حضرت خدیجه کبری، شش فرزند بود به همراه داشت به نام‌های‏ ها‏شم، عبدالله، رقیه، زینب، ام کلثوم و فاطمه زهرا سلام الله علیها. آنچنان که در تاریخ آمده است، رقیه بزرگترین دخترانش و زینب، ام کلثوم و فاطمه به‏ ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص)، از دنیا رفتند. 
 
زنی دلیر و بصیر در دوران جوانی که تا آخر عمر مجاهدت کرد
 
حضرت خدیجه علیهاالسلام در دوران جوانی و در زمان پیش از بعث به کار تجارت و بازرگانی مبادرت می‏ورزید و در این عرصه حضوری فعال و پرسود داشت و مدیریت و درایت و جدیت، بدون اینکه بر اساس رسم زمانه به آئین رباخواری آلوده باشد، به فعالتی سالم و سودمند در عرصه اقتصادی مشغول بود. حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از ثروتمندترین مردمان مکه بود و یاری فقیران و پناهگاه ساختن خانه خویش برای دردمندان و ضعفا، از روحیات و سنت‌های حسنه او بود. «بانوی بانوان قریش» لقبی بود که در آن زمان به وی ارزانی شد و نشان از پایگاه مردمی و مرتبت بالای او در میان اهالی مکه در ان روزگار داشت.
 
برترین افتخار و بالاترین درجه معنوی حضرت خدیجه 
 
بالاترین درجه معنوی ایشان، این افتخار بود که ایشان اولین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی علیه‏السلام با پیامبر به نماز ایستاد و در برابر عظمت خدای یگانه سجده نمود. از یکی از همسران پیامبراعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آورده‎اند که: «من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می‏کرد و اگر گوسفندی می‏کشت، به سراغ دوستان خدیجه می‏رفت و سهمی برای آنها می‏فرستاد. روزی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حالی که خانه را ترک می‏کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرئت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: «ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می‏بردند. او ثروت خود را در سخت‏ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد». 
 
زنی فرهیخته و عالم؛ ملکه بطحاء
 
اضافه بر این فضایل و افتخارات، حضرت خدیجه از کتب آسمانی هم باخبر بود و همه این صفات برجسته معنوی و معرفتی مردمان را بر آن داشت تا ایشان را «ملکه بطحاء» لقب دهند. تاریخ به راستی و درستی و روشنی بر خرد و زیرکی و هوش و فراست این بانوی بزرگوار اسلام صحه می‏گذارد و یادآوری می‏کند که در قبل از اسلام هم ایشان را با اسامی و القابی نظیر «طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» صدا می‏زدند.
 
اهل شعر و شعور؛ ذوق و واژه

 

و نیز اینکه آن بانوی بزرگ و عظیم الشأن دارای بیانی بلیغ و فصیح و صاحب ذوقی سرشار و ادیبانه هم بود و شعر هم می‏سرود. یکی از اشعار حضرت خدیجه در شأن پیامبراکرم (ص) چنین است:
فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره     فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره
اگر تمام نعمت‌های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد؛ زمانی که چشم‏ به چشم تو نیافتند. پیامبر اکرم(ص) می‏فرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.»

در تاریخ آمده است «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏های ایشان‏محزون و آزرده می‏شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‏کرد مگریاد خدیجه و هرگاه خدیجه را می‏دید مسرور می‏شد». ذهبی آورده است: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است؛ او از جمله‏ زنان کامل، عاقل، والا، پای‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود. پیامبر اکرم(ص) کرارا او را مدح و ثنا می‏گفت ‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‏داد و از او بسیار تجلیل می‏کرد. به حدی که عایشه می‏گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر(ص) به ‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر(ص) بسیار او را یاد کرد. 

در طول 24 سال زندگی مشترک حضرت خدیجه کبری با پیامبر گرامی اسلام، خدمات بسیاری برای رسول و مسلمانان انجام داد. حمایت‌های مادی و معنوی و همراهی با جان و مال و آبرو و همه هستی. آنچنان که رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود».حضرت خدیجه یاور و پناهگاه روحی و معنوی رسول خدا(ص) بود و در دوران سختی‏ها‏ همراه و همدم او. تاریخ می‏گوید پیامبراکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سه شبانه روز در غار ثور ماند، امیر مؤمنان نیز شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر را آورد. در آن‏جا رسول اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: «امانت‏های زیادی نزد من است، به بالای ابطح -تپه‏ای در مکه- برو و صبح و شب با صدای بلند بگو: هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه‏ای دارد بیاید و تحویل بگیرد. یا علی! بعد از این با هیچ حادثه‏ای ناگوار مواجه نخواهی شد تا این که نزد من برسی. امانت‏های مردم را آشکارا تحویل بده. ای علی! تو را سرپرست دخترم فاطمه قرار دادم و خدا را مراقب شما.

از آخرین باقی‏مانده اموال خدیجه برای خود و فاطمه و هر کس از بنی‏ها‏شم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‏ها، دیگر درنگ نکن... .» ابوعبیده -نوه عمار یاسر- می‏گوید: «فرزند ابی رافع این مطالب را به نقل از پدرش گفت. من پرسیدم: مگر رسول خدا مال و ثروتی قابل توجه داشت که دو شتر برای سفر خودش خرید و به امیر مؤمنان هم سفارش کرد زاد و توشه دیگر مهاجران را تهیه کند؟ ابی رافع پاسخ داد: پدرم گفت: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود. ابی رافع افزود: پدرم گفت: از آخرین موارد مصرف اموال خدیجه خرید زاد و توشه برای مسلمانان مستضعف بود که قصد داشتند به مدینه هجرت کنند.

سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آن‏ها هم قافله‏ای بود که امیر المؤمنین آن را سرپرستی کرد. عایشه می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از خانه بیرون نمی‏رفت مگر این که به نوعی از خدیجه یاد می‏کرد و از وی به نیکی ستایش می‏نمود. روزی او را به یاد آورد. رشک و حسد وجودم را فرا گرفت. گفتم آیا او بیش از یک پیرزن بود؟ خداوند زن بهتری به تو عطا فرموده است. پیغمبر خشمگین شد. آن گاه فرمود: سوگند به خدا، پروردگار بهتر از او را به من نداد. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردمان به من کفر می‏ورزیدند. و از او به من فرزندانی عطا کرد در حالی که مرا از فرزندانِ دیگر زنان محروم نمود». عایشه گفت: «با خود گفتم دیگر هرگز خدیجه را به بدی یاد نخواهم کرد».

در مدح و فضیلت خدیجه کبری بزرگان بسیاری زبان و قلم رنجه نموده و اذعان به برتری و بزرگیش کرده‌اند. زبیر بن بکّار می‏گوید: خدیجه، در عصر جاهلیّت «طاهره» خوانده می‏شد. هشام بن محمّد می‏گوید: رسول خدا خدیجه را دوست داشت و به او احترام می‏گذارد و در بعضی کارها با او مشورت می‏کرد. او وزیر صدق و راستی بود و نخستین زنی است که به پیامبر ایمان آورد و پیامبر تا وقتی‏که خدیجه زنده بود، هرگز همسر دیگری برنگزید. تمام فرزندانش بجز ابراهیم از خدیجه بودند. 
 
مژده بهشتی پیامبر به خدیجه
 
پیامبراکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خدیجه کبری را همیشه به مقام و منزلتی بس ارجمند و بلندمرتبه در بهشت برین الهی مژده می‏داد و می‏فرمود: «در بهشت، خانه‏ای داری که در آن رنج و سختی نمی‏بینی.» امام صادق علیه‏السلام نیز می‏فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی‏تابی می‏کرد و گرد پدرش می‏گشت و سراغ مادر را از او می‏گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می‏شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی‏تابی می‏کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: «به فاطمه سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه‏ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی‏تابی نکرد.

آن چنان که در تاریخ آمده است، حضرت خدیجه(س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر(ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، «اما علمت ان الله‏قد زوجنی معک فی الجنه‏؛ آیا می‏دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است؟! آن گاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود. 
 
وصایای مادر دلیر و فداکار اسلام در آغوش پیامبر
 
چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم؛ من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن! پیامبر(ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردی. در خانه‏ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی. عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید و به فاطمه زهرا(س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد! پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند! مبادا کسی بر او فریاد بکشد، مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‏ای داشته‏باشد. اما وصیت‏سوم را شرم می‏کنم برایت‏ بگویم؛ آن را به ‏فاطمه عرض می‏کنم تا او برایت ‏بازگو کند؛ سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: «نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می‏گوید من از قبر در هراسم؛ از تو می‏خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی کفن کنی!»

پس فاطمه زهرا(س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد. پیامبر اکرم(ص) آن پیراهن را برای خدیجه ‏فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبر اکرم(ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول‏الله، خداوند به تو سلام می‏رساند و می‏فرماید: «ایشان اموالش‏ را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده ‏بگیریم». 
 
آنک حکایت هجران پناهگاه پیامبر و سپر اسلام
 
و سرانجام این بانوی برجسته جهان اسلام و تاریخ آزادگی و جاودانگی خدیجه کبری در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب دارفانی را وداع گفت و پس از عمری پاکی و درستی و رشادت و وفادای و یاری رسول خدا به ملکوت اعلی شتافت. پیغمبر خدا(ص)شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‏ای که جبرئیل ‏از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود کفن کرد. رسول ‏خدا(ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آن گاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک‏ می‏ریخت، دعا می‏کرد و برایش آمرزش می‏طلبید.

آری، نام حضرت خدیجه که می‏آید، یادمان می‏افتد که این بانوی برجسته و مادر فداکار جهان اسلام چقدر در میان مسلمانان این عصر غریب و مظلوم است و این حقیقت تلخ که آن طور که باید و شاید، شخصیت و بزرگی و عظمت این بانوی شجاع و بصیر و یاور و پناه اسلام و پیامبر اکرم(ص) در میان ما مسلمانان و خاصه شیعیان شناخته شده نیست. باشد که زین پس، بیش از پیش در شناخت قدر و عظمت و بزرگداشت و پاسداشت مقام و منزلت رفیع آن بانوی بزرگوار جهان اسلام بکوشیم و توفیق درک مقام و یافتن نعمت فرزندی معنوی این مادر عزیز و فداکار اسلام و مسلمین را به دست آوریم.

/979/704/ر
 

ارسال نظرات