۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۴
کد خبر: ۱۸۴۸۶۲
نوشتاری از یک مرجع تقلید به مناسبت آغاز سال تحصیلی؛

پند و اندرزهای آیت الله صافی گلپایگانی به اساتید، دانش آموزان و دانشجویان

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید پند و اندرزهایی به دانش‌آموزان، دانشجویان و اساتید و معلّمان ارائه و تاکید کرد: هیچ وسیله‎ای برای غلبه و پیروزی بر استکبار و استبداد، قوی‎تر از علم نیست.
آيت الله صافي گلپايگاني آيت الله صافي گلپايگاني

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی به مناسبت سال تحصیلی جدید و شروع مهرماه در نوشتاری توصیه های مهمی به دانش آموزان، استادان و دانشجویان ارائه کرد.

 

متن کامل نوشتار این مرجع تقلید به این شرح است:

 

بسم ‎الله الرحمن الرحیم

 

قال رَسُول الله صَلّی الله علیه و آله: «أَلا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ بُغاةَ الْعِلْمِ؛ آگاه باشید که خداوند، طالبان علم را دوست دارد.»[1]

به اخلاق خدا آراسته شوید

 

نشان‌یافتن و نشان‌داشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق کریمه الهی است که مهمترین و سرآمد آنها علم و قدرت، دانایی و توانایی است. این دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروریه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدایی آنها از یکدیگر ممکن نیست.

 

در روایات آمده است که «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللهِ»؛[2] یعنی به اخلاق خدا، خود را آراسته نمایید و خود را به صفات خداوند بیارایید. در بین صفات خداوند متعال، صفت علم، اشرف صفات و اسم «العالم» اعظم اسمای صفاتیه است. بیشتر اسما و صفات جمالیه و جلالیه، به این اسم و اسم «القادر» و صفت قدرت بر می‎گردد. بنابراین تزیّن به زینت و زیور علم و آراسته شدن به این صفت، از اخلاق دیگر بالاتر و ارزنده‎تر است.

 

هر کجا دانایی باشد، توانایی هست و هر کجا توانایی باشد، دانایی نیز هست. پس در میان آنچه بشر می‌خواهد و می‎جوید و مطالب و خواسته‎هایی که دارد، خواسته و مطلوبی از علم بالاتر نیست که هر چه طالب آن، به مطلوب می‎رسد، باز طلبش بیشتر و آن را بیشتر و بهتر می‌خواهد.

 

باید درس خواند تا ...

باید فرصت علم‌آموزی را غنیمت شمرد، درس خواند تا آگاهی و معرفت پیدا کرد. درس خواند تا خود و جامعه و اسلام را عزیز و سربلند نمود. درس خواند تا خود و دیگران را از ظلمت جهالت نجات داد.

 

باید درس خواند، برای اینکه مشکلاتی را که در رشته‎های گوناگون علمی تاکنون لاینحل مانده، حل نمود و با سرپنجه بینش و دانش گره‎های باز نشده از کار بشر را باز کرد.

 

باید درس خواند تا دانشمند شد؛ باید فهمید که دانش‌آموزان و دانشجویان ما از دیگران در استعداد و نیل به مدارج عالیه کمال و معارج سامیه ابتکار و اختراع کمتر نیستند، بلکه قوی‎تر و رشیدترند.

 

آینده برای ملت‌های عالم و داناست

در اسباب و وسایل ظاهری، هیچ وسیله‎ای بر غلبه و پیروزی بر استکبار و استبداد قوی‎تر از علم نیست.

 

باید دانست که دنیا و آینده آن برای ملّت‌های عالم و دانا است، و این دانش‌پژوهان هستند که باید ملت اسلام را به مجد و عزت دیرین و بیشتر از آن برسانند.

 

خداوند متعال به بشر و این مخلوق هنوز هم ناشناخته، لیاقت تسخیر کاینات زمینی و آسمانی را عطا کرده، یا به بیان دیگر، آنها را مسخّر او گردانیده است.

 

باید پیش رفت و اسرار کاینات و آیات علم و قدرت خدا را کشف نمود. عزّت و قوّت و استقلال و هر چیز خوبی که فطرت سالم و پاک بشر، طالب آن است، با علم فراهم می‎شود و ذلّت و ضعف و زبونی، نتیجه جهل و ناآگاهی است.

 

علم‌آموزی، جهاد در راه خدا

باید دانش‌آموزان خود را برای اسلام و برای اعلای کلمة ‎الله و حصول اهداف الهی، قرآنی و برای خدمت به محرومان و نجات مستضعفان آماده سازند و هر رنج و تلاشی را که در تحصیل علم متحمل می‎شوند، با نیت خالص و پاک آن را فی سبیل‎الله و در راه خدا و راه آسایش خلق خدا محسوب دارند، تا از اجر و ثواب بسیار برخوردار شوند.

 

باید این عزیزان بدانند که همه در انتظار آنها هستند؛ خداوند متعال از آنها سعی و عمل و مجاهدت می‎خواهد. اسلام و پیامبر عظیم‎الشأن در انتظار تحصیلات دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی، و بعد هم تحقیقات علمی آنها هستند. ائمه طاهرین علیهم‎السّلام بخصوص حضرت بقیة‎الله، امام عصر ارواح العالمین له الفداء از آنها انتظار دارند.

 

نظر همه و تمام جامعه به این مراکز علمی و کلاس‌های تعلیماتی و درس دوخته شده که آنها چگونه عمل می‎کنند، چگونه تلاش می‎کنند و چگونه خود را برای خدمت به انسان‌ها آماده می‎نمایند؟

 

لزوم اجتناب از آسیب‌های علم‌آموزی

دانش‌پژوهان عزیز باید سعی نمایند چنان باشند که از فهم و بینش بیشتر و آگاهی زیادتر لذت ببرند؛ اوقات خود را به بطالت، معاشرت‌های بیهوده و بعضی بازی‌ها و مسابقات بیهوده، که کمالی از آن نه برای روح و نه برای جسم حاصل نمی‎شود، و ارزش حقیقی انسان‌ها را بالا نمی‎برد، تلف نکنند. در پی کسب کمالات حقیقی و سیر الی ‎الله باشند. آیه کریمه: «اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً»[3] و «ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ»[4] و مضامین بلند تعالیم نورانی قرآن را فراموش نکنند. از ملاهی و مناهی پرهیز نمایند و از سرگرم شدن به بازی‌های وقت بر باد ده خود را دور نگهدارند. بعضی از بازی‌ها موجب افت تحصیلی جوانان و دانش‎آموزان می‎شود گرچه با نام تقویت فکر و ذهن باشد.

 

اگر می‎خواهند در تحصیل کمالات حقیقی موفق شوند و اگر مدرسه و محیط خانواده علاقه به توفیق آنها دارند، همه باید در دور بودن از ملاهی و مناهی، با آنها همراهی و همکاری نمایند، و خلاصه تلاش کنند عمر، وقت، حیات و فرصت‌هایی را که دارند و همه خواه و ناخواه از دست خواهد رفت، به رایگان با بهای کم از دست ندهند. برای این نعمت‎های بزرگ الهی، بها و ارزشی، غیر از علم، معرفت، رضای خدا، ثواب خدا و سیر الی الله نیست، که حضرت امیرالمؤمنین، علیه‎السلام، می‎فرماید: «اَلا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لاَِهْلِها اِنَّهُ لَیْسَ لاَِنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ اِلَّا الْجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها؛ آیا آزاده‎ای نیست که این دنیا را که در کم‎ارزشی، همچون ته‎مانده طعامی است که در دهان باقی می‎ماند، به اهلش واگذارد. به راستی که جز بهشت، هیچ ارزشی برای جان‌هایتان نیست؛ پس جان‌هایتان را به غیر از بهشت، نفروشید.»[5]

 

خود را متعهد بدانند و متعهد بسازند که از کارهای زشت و ناشایست و حرام اجتناب کنند و واجبات و فرایض را انجام دهند و مخصوصاً به نماز، که معراج مؤمن است، اهمیت بدهند. در جمعه و جماعات شرکت نمایند و وقار دانش‎آموزی و دانشجویی را پاس دارند.

 

خداوند متعال را در همه حالات فراموش نکنند و درس و تدریس و تعلیم و تعلّم را برای رضای او و اتصاف به صفت الهی علم قرار دهند و از او استعانت و کمک بخواهند.

 

به مولی الوری حضرت بقیة ‎الله مولانا المهدی ارواح العالمین له الفداء متوسل باشند و بدانند که وجود مقدس و بزرگوار آن حضرت، که امروز در این عالم، آیتی اعظم و اکبر از وجود او برای خدا نیست، از موفقیتی که نصیب آنها می‎شود، بیشتر مسرور و خوشحال می‎گردند و همه بدانند که فرزندان روحانی آن حضرت‌اند و آن حضرت بیش از هر پدری توفیق فرزند را در علم، و عمل و کسب کمال، دوستدار و خواهانند.

 

معلّمان متعهّد، هدایتگران راه سعادت

نکته دیگری هم که لازم است آن را مطرح کرد، نقش ویژه معلمان و استادان در هدایت‌گری برای پیمودن این راه بزرگ سعادت است.

 

شغل شریف معلّمی از مشاغلی است که عقل و شرع بر احترام آن اتفاق دارند و علوّ منزلت و رتبه معلّم در بین تمام ملل و امم همواره مورد تصدیق و تأیید بوده و هست.

 

خداوند متعال طبق فرموده خود، در قرآن مجید، معلم کلّ انسان‌ها و معلم آدم ابو البشر و معلم حضرت رسول خاتم صلی الله علیه و آله است و تمام ممکنات، زیر پوشش تعلیم و تربیت تکوینی، تشریعی و فطری او قرار دارند.

 

انبیای عظام یکی از بزرگترین وظایفشان، تعلیم و تربیت است و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم افضل مخلوقات و خواجه کاینات در تقدیر و تعظیم مقام معلم طبق فرموده خودشان، «اِنَّما بُعِثْتُ مُعَلِّماً»[6]، معلم کتاب و حکمت بود.

 

امیرالمؤمنین و سایر ائمه اطهار سلام الله علیهم مظاهر صفت تعلیم و تربیت جامعه الهیّه هستند. مدرسه تعلیم و بیان علوم و معارف و احکام آن بزرگواران، از همان صدر اسلام گشایش یافت و تا به امروز، یگانه مدرسه جهانی است که هزاران معلم در آن پرورش یافته و در اطراف و اکناف جهان، شهر و روستا، مساجد و حسینیه‎ها، مدارس و دانشگاه‌ها و منازل، شغل مقدّس آموزگاری دارند.

 

معلّم قرآن، معلّم احکام، معلّم اخلاق، معلّم اعتقادات و اصول دین، معلّم خطّ و نگارش، معلّم تاریخ و سرگذشت عبرت انگیز گذشتگان، معلّم علوم ادب، معلّم علوم پزشکی، معلّم فیزیک، شیمی، ریاضیات، هیأت و نجوم، معلّم انواع صنایع، معدن شناسی، زمین شناسی، گیاه شناسی و ... همه فضیلت دارند، و تعلیم همه را می‎توان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوکت اسلام و مسلمین و رفع نیاز از بیگانگان، برای کسب ثواب و رضای خداوند متعال انجام داد. البته بدیهی است که در اینجا مقصود از تعلیم و معلّم، تعلیم علوم مشروعه و کمالات مفیده است.

 

در صورتی که معلّم با این شعور و ادراک عالی و هدف مقدس، علومِ مذکوره را تعلیم دهد، هیچ یک از متاع‌های دنیوی را نمی‎توان با ارزش کار او برابر شمرد.

 

هر چه خلوص نیّت معلّم، در این راه بیشتر و اهتمام او در تربیت افراد مفیدتر و کامل‌تر باشد، ارزش معنوی کار او بیشتر می‎شود.

 

در جامعه اسلامی، وقتی سخن از تعلیم و معلّم و شأن و مقام معلّم به میان می‎آید، تعلیم و تعلّم در رشته‎های مذکور است، هر چند تعلیم علوم اسلامی و علوم قرآن و شرعیّات را موقعیّتی خاص است، امّا چون همه این علوم برای کمال دین و آخرت و نظام معاش و معاد و نفی فقر و جهل لازم است، و از طرفی معلّم در همه این رشته‎ها می‎تواند در ضمن تدریس، دانش آموزان را با اسلام و معارف و مکتب حق اهل بیت علیهم السلام آشنا سازد، شغل معلم فرصت بسیار خوبی برای او است که دانش‎آموزان را به راه راست اسلام هدایت نماید، و بالعکس، چنانچه خدای ناکرده، معلّم، متعهّد نباشد و سلامتی اخلاقی و عقیدتی نداشته باشد، در هر رشته‎ای که تدریس کند، ممکن است بر افکار و عقاید و اخلاق دانش‎آموز، اثر سوء بگذارد.

 

در این میان هم، رشته‎هایی از آداب و فنون فساد انگیز می‎باشد که آموزش و تعلیم آنها جایز نیست و حساب معلمان حقیقی، که با انبیا و ائمه علیهم السلام همکاری دارند و از مکتب آنها الهام می‎گیرند، از کسانی که به آموزش این فنون مبتذل و حرام عمر خود و دیگران را ضایع می‎نمایند، جداست.

 

لزوم قدردانی واقعی از مقام معلّم

و معلّمانی که با این خصوصیات در راستای ترویج دین به این شغل شریف پرداختند باید قدردانشان بود؛ چرا که در روایات از معلم به پدری و ابوت تعبیر شده است؛ شأن معلم و متعلم، همان شأن مولی و عبد است؛ اگر چنان که باید قدردانی از معلم نشود کفران نعمت، و اگر در جامعه چنان باشد که از بازیگر و بلکه خواننده و نوازنده بیش از معلم یا هم طراز با معلم احترام کنند و جوائز کلان را به اصطلاح به هنرمندان و اصحاب ملاهی بدهد، علامت انحطاط اخلاقی است.

 

اساتید و معلّمان بزرگوار و محترم، باید اهتمام داشته باشند تا کار خود را برای خدا و در راه خدا قرار دهند و با دانش‎آموزانی که در کلاس آنها هستند، با کمال مهر و محبت و فروتنی رفتار کنند؛ مسئولانه در کلاس حاضر شده و از امانت‌هایی که به آنها سپرده شده و می‎شود، خوب نگهداری کنند که عمر و وقت آنها، که نه فقط به خودشان، بلکه به کلّ جامعه مربوط است، تلف نشود.

 

آینده جامعه مرهون اخلاق معلّمان

بدانند که اخلاق، آداب، روش و گفتار و کردار معلّم، حتی ظاهر لباس و سر و صورت او، بر دانش‎آموز تأثیر می‎گذارد و بعد از خانه و محیط منزل، یا مهم‌تر از خانه، محیط انسان‎ساز، محیط مدرسه و کلاس درس و اخلاق معلّم است. «وَالْبَلَدُ الطَّیِبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذی خَبُثَ لایَخْرُجُ اِلّا نَکِداً؛ زمین پاک گیاهش به اذن پروردگارش می‎روید و آنچه پلید است جز [حاصلی] ناچیز نمی‌پروراند.»[7]

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. کلینی، محمّد؛ کافی، ج 1، ص 30، ح 1.

[2]. علامه مجلسی؛ بحار الأنوار، ج 61، ص 129.

[3]. مؤمنون، آیه 115؛ آیا چنین پنداشتید که ما شما را بیهوده آفریدیم؟

[4]. عنکبوت، آیه 64؛ این دنیا، چیزی نیست، مگر لهو و لعب.

[5]. نهج البلاغة، حکمت 456.

[6]. سنن دارمی، ج 1، ص 100؛ تنها برای تعلیم، برانگیخته شدم.

[7]. اعراف، آیه 58.
 

/971/د102/ج

ارسال نظرات