۱۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۵
کد خبر: ۱۷۰۷۳۵
جلیلی:

جوانان فقط بالاشهری‌های تهران نیستند/ تهدیدها را می‌شود تبدیل به فرصت کرد

خبرگزاری رسا ـ سعید جلیلی امروز در رادیو جوان گفت: بعضی وقت‌ها تا گفته می شود دغدغه جوان، این را به یک طیف خاص سوق می‌دهند مثلا جوانان قسمتی از تهران که از شدت خوشی نمی‌دانند چه کنند. در حالی که جوان مدنظر ما در کردستان و بوشهر و کرمانشاه و ... هم هست.
سعيد جليلي

به گزارش خبرگزاری رسا مهمترین محور سخنان سعید جلیلی در رادیو جوان به شرح ذیل است:

* جوانی من با پیروزی انقلاب اسلامی همراه بود. نگاه من به جوانی مملو از فرصت و ظرفیت است. جوانان ما کارهایی کردند که شاید خیلی از میانسال‌ها از عهده آن برنیایند.

* جوانان 16 ساله ما به جبهه می‌رفتند و بعد از چند مدت فرمانده کارآمدی برای گردان‌ها و تیپ‌ها می‌شدند. این جوانان پیروزی‌ها و موفقیت‌های بزرگی خلق کردند. نگاه من به جوانان، چنین نگاهی است.

* اگر جوانان ما همان بستر و ظرفیت برایشان فراهم شود، آن حماسه‌های بزرگ را خلق می‌کنند. البته این حماسه‌ها لازم نیست مثلا در بستر جنگ شکل بگیرد، میتواند جنس دیگری داشته باشد و در تولید و کشاورزی و علم حماسه صورت گیرد.

* باید به جوانان توجه لازم شود تا بتوانند ظرفیت خود را شکوفا کنند. هنر دفاع مقدس این بود که برای جوانان این ظرفیت را آماده می کرد که هر هنر و استعدادی دارد بروز کند.

* بسیاری از فرماندهان لشکر ما سنشان 22-23 سال بود و این چیز کمی نیست.

* سعی کردم در برنامه‌های تبلیغاتی‌ام، وعده ندهم. برخی وعده‌ها را بیان نکنم، اما یک موضوع را به عنوان برنامه‌های خود مطرح کردم و آن اینکه مهمترین وظیفه رئیس جمهور این است که تمام ظرفیت‌ها و استعداد و توانایی‌های کشور را برایش زمینه‌ای فراهم کند که شکوفا شوند. این ظرفیت‌ها هم سخت‌افزاری است و هم نرم‌افزاری. این ممکن است. اما با یک نگاهی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی که در دوران دفاع مقدس این هنر را داشت که ظرفیت‌ها را آزاد کند.

* اگر این رویکرد کلی ما باشد یکی از مهمترین ظرفیت‌هایی که باید آزاد شود، ظرفیت جوانان ماست. ما باید برنامه ریزی داشته باشیم که ظرفیت و استعداد و توانمندی جوانان را از 2 آفت مصوب بداریم. اولین آفت انفعال است. هیچ چیز بدتر از این نیست که جوانان ما که زمانی میتوانستند در 17-18 سالگی میتوانستند به جبهه رفته و نقش فرمانده موفق را ایفا کنند، امروز جوانان این ظرفیتش منفعل شود و نداند چگونه از ظرفیتش استفاده کند و نکته 2 اینکه خدای نکرده این ظرفیتش منحرف شود.

* جوان محرک جامعه است و اگر ظرفیت جوان آزاد شود، جامعه یک نشاط و پویایی بزرگ پیدا می‌کند.

* برخی کشورهای غربی برای جوانان ما برنامه‌ریزی و آنها را جذب می‌کنند. پذیرش یک کشور غربی برای دانشجوی ما به خاطر این است که ظرفیت دانشجوی ما را به خدمت خودش درآورد. درحالی که آن جوان دوست دارد ظرفیتش برای کشور خودش آزاد شود. اگر آنها نه تنها برای جوانان خود بلکه برای جوانان ما برنامه ریزی میکنند، ما هم میتوانیم برای جوانان خودمان برنامه ریزی خوبی داشته باشیم تا ظرفیت ها آزاد شود.

* در یکی دو هفته اخیر که به شهرها سفر میکنم در هر شهری، خیل عظیمی که با آنان روبرو می شوم جوانان هستند که نشاندهنده نشاط و پویایی جوانان است. آنها دوست دارند انقلاب در مسیر خودش باشد و اما بحث دیگری که اکثرشان مطرح می‌کنند وضعیت اشتغالشان است. اخیراٌ به اراک رفتم و در مسیر برگشت به روستای معصومیه رفتم. این روستا، 25 شهید داده بود. وقتی خانه یکی از شهدا رفتیم چند جوان شایسته را آنجا دیدم. یکی فوق لیسانس کشاورزی داشت و پژوهشگر برتر بود اما می گفت بیکار است. یکی از بحث های اساسی این است که چه برنامه ای بریزیم که این ظرفیت عظیم جوانان ما از این حالت خارج شود. اگر مقدمه ای که گفتم را قبول داشته باشیم، امروز جوان ما نه تنها نباید بیکار باشد بلکه باید کارآفرین هم باشد.

* اگر گرانی و بیکاری هست، راهش چیست؟ یک راهش که اقتصاددان‌ها به آن اذعان دارند این است که باید به تولید بها داد. هم در کشاورزی و هم صنعتی و هم فرهنگی و آی‌تی. در کشاورزی، زمین‌ها و عرصه‌های بسیار خوب و متخصصان خوبی داریم. یک مدیریت باید اینها را کنار هم قرار دهد. فردی که کارشناس ارشد کشاورزی است اگر در کنار ظرفیت زمین و تسهیلات مالی قرار گیرد می‌شود تولیدکننده شایسته خوب در محصولات کشاورزی. اما این به شرطی است که دولت کمک کند و محصولات او خریداری و بلکه صادر شود.

در تولیدات صنعتی و فرهنگی و ... هم همینطور است.

* هنر امام این بود که به جوانان باور و اعتماد داشت و جوانان را فرمانده لشکر و فرمانده سپاه می‌کرد. باید به جوانان آنقدر اعتماد کنیم که کارگاه صنعتی و مجتمع کشاورزی راه بیندازد تا ظرفیت بزرگ جوانان کشور آزاد شود تا هم بیکاری از بین برود و هم اینکه جوانانی که روزگاری هم‌سن‌های آنان گردان اداره می کردند، تعدادی از جوانان را هم اداره کنند.

* تورم وقتی بروز می‌کند که نقدینگی در جامعه بیشتر از کالا باشد. راهکار آن است که به تولید کالا کمک کنید تا هم موجب افزایش کالا شود و هم موجب افزایش اشتغال و به تبع آن بیکاری نیز کاهش می‌یابد.

مهمترین بحث برای کاهش تورم حمایت از تولید است. کشورمان ظرفیت های تولیدی زیادی دارد. در همین بخش کشاورزی داریم 11 میلیارد دلار در سال واردات می‌کنیم. در حالی که تولید همه‌ی این محصولات در کشور وجود دارد. مانند گندم، برنج،شکر، دانه‌های روغنی و دام.

اگر این 11 میلیارد دلار را بین جوانانمان که متخصص هستند، بیاوریم و این ظرفیت را در اختیارش قرار دهیم، حتما ظرفیت تولیدات و کشاورزی ما زیاد خواهد شد.

* بر اساس توضیحاتی که دادم، یکی از بهترین راه‌های مقابله با تحریم ها استفاده از ظرفیت‌های داخلی است. اگر این نگاه را داشته باشیم تحریم‌ها نه‌تنها تهدید نیستند بلکه می‌توانند تبدیل به فرصت شوند. وقتی اجناسی را که به راحتی می‌توانیم در داخل تولید می‌کنیم، از خارج وارد کنیم مشکلی حل نمی‌شود بلکه باید به تولید‌کنندگان و جوانان داخلی بها دهیم که هم کشور رونق یابد و هم بیکاری کاهش یابد.

* می‌شود به گونه‌ای برخورد کرد که تهدیدها تبدیل به فرصت شود.

* به جز چند قدرت معدود در دنیا، با بسیاری از کشورها می‌توانیم روابط خوب و دوستانه از جمله در عرصه اقتصادی داشته باشیم. من زمانی معاون اروپا، آمریکای وزارت خارجه بودم. به آمریکای لاتین توجه ویژه کردم و در عرض 2 سال صادرات ما به آمریکای لاتین به 5 میلیارد دلار رسید. نباید فکر کنیم ظرفیت‌های اقتصادی در اختیار چند کشور معدود است و آنها هم دشمن ایران هستند.

* اگر روابط خوبی با کشورهای همسایه داشته باشیم می‌توانیم بسیاری از ظرفیت‌های کشور را فعال کنیم. عراق و افغانستان بسیاری از کالاهای ما را طالب هستند و می‌خواهند. باید صادرات ما به این کشورها فعال شود. چه در کشورهای همسایه و چه در کشورهای آمریکای لاتین، ظرفیت‌هایی برای صادرات خدمات فنی و مهندسی و ... وجود دارد.

* اکوادور و کلمبیا که به آنها سفر کرده بودم، از ظرفیت‌های فنی و مهندسی کشورمان تعجب می‌کردند. می‌توانیم این ظرفیت‌ها را به کشورهایی نظیر آنچه یاد کردم، صادر کنیم.

* ما در علم و دانشگاه نباید فقط به ترجمه بسنده کرده و فقط به کپی‌برداری بسنده کنیم. استعداد خوبی جوانان دانشجوی ما دارند که از آن طرف دنیا برای جذبشان برنامه‌ریزی می کنند ولی خودمان باید برایشان برنامه‌ریزی کنیم. نباید هدف مدرک باشد، بلکه باید جوانان ما منشا تحول و پیشرفت علمی کشور شوند. امروز بسیاری از موفقیت‌هایمان را در پرتو همین به دست آورده‌ایم.

* متوسط سن دانشمندان هسته‌ای کشورمان هم‌سن انقلاب است. یعنی بین 30 تا 35 سال.

* چهار شهید بزرگوار هسته‌ای کشورمان که جوان بودند بخصوص شهیدان احمدی‌روشن و رضایی‌نژاد، هیچکدامشان هیچ مقطع تحصیلی را در خارج از کشور تحصیل نکرده بودند اما به یک شکوفایی رسیده بودند که دشمن آنقدر احساس ترس کرد که اینها را به شهادت رساند. اگر می‌گوییم زمانی در دفاع مقدس ظرفیت جوانمان آزاد شد، منحصر به آن دوره نیست. امروز هم در عرصه علمی می‌توانند مانند شهدایی که عرض کردم، ظرفیت‌هایشان را فعال کنند. باید بستری فراهم شود که از ظرفیت جوانان کشور نه حداقلی، بلکه حداکثری استفاده شده و دانشجویان ما به دانشمند تبدیل شوند.

* بحثی که من درباره‌اش دغدغه دارم این است که وقتی از نخبگان جوان صحبت می‌کنم باید ببنیم این اطمینان را داریم که سازوکارهایی در کشور باشد که خدایی نکرده نخبه‌ای مورد غفلت واقع نشده و نخبگان ما شناسایی شوند؟ الان احساس می‌کنم امروز سازوکار به شکل خوبی فراهم نشده است. وقتی صحبت از نخبه می‌کنیم فقط نباید به سراغ چند دانشگاه کشور برویم. ممکن است جوانانی در نقاط محروم داشته باشند که استعدادهای بسیار شایسته‌شان مجال بروز و ظهور نکرده باشد. باید برنامه‌ریزی کنیم که مطمئن شویم تعداد قابل توجهی از نخبگان، ولو در فلان استان دورافتاده کهنوج در کرمان باشد، شناسایی شود. این بحث اساسی است.

* برخی فارغ‌التحصلان علوم‌انسانی از بیکاری نگرانی شدید دارند. من به کمبود بودجه پژوهش قائل نیستم، هرچند ممکن است کم هم باشد، اما از همین بودجه‌ای که الان تخصیص یافته بخوبی استفاده نمی‌شود.

* تصوری که از جوانمان دارم، تصور یک جوان رشید است که وقتی به او امکان داده شود، در بهترین شکل متعالی، ظرفیتش را بروز می دهد. مانند جوانانی که در دفاع مقدس حضور داشتند. این کوتاهی ما بوده چرا که ما باید برای جوانمان الگوسازی کنیم. در این 34 سال گذشته الگوهای زیادی برای نسل جوان داشته‌ایم ولی در معرفی آنها کوتاهی کردیم. همه جوانان ایران چون فطرتشان پاک است، جذب ارزش‌ها می‌شود. شهدا نقطه اوج هستند اما برخی افراد زنده هم هستند که الگوهای بسیار مناسبی برای جوانان کشورمانند. شهید احمدی‌روشن نمونه بسیار خوبی از الگوهایی برای جوانان کشورمان است. اگر الگوسازی صحیح داشته باشیم برخی نگرانی‌ها خودبخود حل می‌شود.

* در نظام آموزش و پرورش باید بیش از آنکه به دانش‌آموزان و دانشجویان حفظیات را یاد بدهیم، به او تامل و تفکر را یاد بدهیم. باید سیستم به گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان را متفکر بار بیاورد. پاسخ متفکرانه به یک سوال، حتی اگر غلط باشد ارزشش از پاسخ صحیحی که بر اساس محفوظات داده شده، بیشتر است.

* جلیلی در ادامه گفت: دانش آموز باید بتواند در کنار علل عرضی بین پدیده‌ها به علل طولی آنها هم پی ببرد. یعنی اگر صحبت از علت و معلول می‌کنیم در زیست‌شناسی و علوم و شیمی، در کنارش بداند این علت‌ها همگی به علت اصلی که ذات مقدس الهی است برمی‌گردد. اینجا جنبه‌های یقینی دانش‌آموزان در اعتقاد به خداوند بیشتر می‌شود.

* خودم برخی مطالبی که در دکترا خواندم، دوست داشتم اینها را در دبیرستان می‌خواندم. چون اگر اینها را آنموقع می‌خواندم جهت و عمق مطالعاتی‌ام بیشتر می‌شود.

* وقتی گفته می‌شود محیط‌های تفریحی ذهن افراد به سمت چند محیط کلیشه‌ای می‌رود. باید مشخص شود منظورمان از تفریح چیست؟ اگر به این توجه لازم نداشته باشیم‌، خود را از بسیار امکانات تفریحی که اتفاقا تفریح واقعی است محروم کرده‌ایم. مثلاً اگر راجع به فوتبال که فضاسازی زیاد شده است، اگر با این فضاسازی که ورزش را در فوتبال خلاصه کنیم، چون در آن خلاصه شده، تفریح را هم در این می بینیم که یا فوتبال را بازی کنیم یا تماشا. و خودبخود خود را از بسیاری تفریحات دیگر محروم کرده‌ایم. ممکن است فردی امکان فوتبال نداشته باشد ولی امکان کوهنوردی داشته باشد.

* سرزندن به یک دوست هم می‌تواند تفریح دیگر باشد.

* در مراسم سینه‌زنی اکثراً جوانان هستند گاهی 3-4 هزار جوان با شور و شوق در یک مراسمی حضور می‌یابند و در مراسم عزاداری شرکت می‌کنند. اما بعد از جلسه ابتهاج و احساس رضایتی دارد. این هم یک نوع تفریح است و جوان با آن احساس خوبی دارد.

* اگر از تفریح تعریف صحیح داشته باشیم و آن را محدود نکنیم، به همان نسبت ظرفیت‌های محیط‌های تفریحی را زیاد کرده‌ایم و جوان می‌تواند در این فضا بیشتر بهره ببرد.

* برخی ویلاهای ادارات دولتی معمولا بلااستفاده هستند؛ اکثر وزارتخانه ها در شمال ویلاهای سازمانی درست کرده اند تا کارمندان استفاده کنند این کار خوب است اما برخی جاها، امکاناتی هست که مورد استفاده قرار نمی گیرد، چرا باید اینطور باشد، می توان این گونه محیط های تفریحی را عمومی کرد.

* برخی محیط های تفریحی در شمال کشور و شهرهای مذهبی را باید فعال کنیم تا جوانان استفاده کنند؛ اگر بتوانیم تمام ظرفیت های تفریحی را به خصوص آنهایی که دولتی هستند را در یک بانک اطلاعاتی ثبت کنیم، می توانیم زمان‌هایی که این اماکن بلااستفاده هستند، آنها را عمومی کنیم تا همه استفاده کنند.

* با آثار هنری است که می‌توانیم یک نوع شادی و تفریح برای مخاطب خود ایجاد کند، این خود یک ظرفیت هنری است؛ تفریح برخی جوانان یک تفریح باشد.

*امروز متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی، برخی ظرفیت های خوبی در اختیار داریم که تولید شده اند، اما توزیع نشده اند، مانند برخی کتاب های خوبی که چاپ شده اند، اما به درستی توزیع نشده اند.

* باید اجازه بدهیم که هرکسی که ظرفیت خوب هنری دارد، آن‌را تولید کند.

* وقتی می‌گوییم جوانان، منظورمان کدام جوانان هستند؟ نمی‌شود برای همه جوانان یک قالب تعریف کرد. جوان روستایی یا شهرستانی؟ تهرانی یا شهری؟ جنوب شهری یا بالاشهری؟ بعضی وقت‌ها تا گفته می شود دغدغه جوان، این را به یک طیف خاص سوق میدهند. برنامه‌هایی که مثلا صداوسیما می‌سازد عمدتاً مربوط به قشری از جوانان می‌شود. مثلا جوانان قسمتی از تهران که از شدت خوشی نمی‌دانند چه کنند. در حالی که جوان مدنظر ما در کردستان و بوشهر و کرمانشاه و ... هم هست. برخی اوقات دغددغه‌های جوانان با یکدیگر متفاوت است. یک جوانی مشکلش اشتغال است و بعد ما 10 فیلم و سریال درست می‌کنیم به بهانه رسیدگی و پرداخت به دغدغه جوانان در موضوعاتی که اصلاً دغدغه بسیاری از جوانان نیست.

* مهمترین ماموریت هنر در یک جامعه باید افزایش سرمایه اجتماعی باشد. باید تجربیات معرفتی، معنوی و زیبایی‌شناختی آحاد جامعه را به هم مرتبط کند. این نباید به گروه خاص منحصر شود. اگر بتوانیم هنرهای جوانان و دغدغه‌های هنری را در همه اقسام و اشکالش در روستا و شهر و ... در حد خود به طور متناسب احترام بگذاریم، تجمیع آنها ظرفیت بسیار خوبی است.

* تجربه‌هایی مانند دفاع مقدس برای جوانانی که نمی‌توانند از نظر زمانی و مکانی، این جنگ و دفاع را تجربه‌کنند، با هنرهایی مانند فیلم و ادبیات و ... می‌تواند به جوانان منتقل شود.

* معتقدم مهمترین وظیفه دولت، هرکسی که منتخب مردم شد، باید این باشد که یک زمینه و بستری را فراهم کند که ظرفیت آحاد جامعه و بخصوص جوانان جامعه بتواند شکوفا شود. باید ظرفیت جوانان از انحراف و انفعال مصون بماند./916/د102/ع

ارسال نظرات