۱۶ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۰
کد خبر: ۱۵۵۳۸۱
آیت‌الله جوادی آملی:

روایات ائمه مبنای دروس حوزه قرار گیرد

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: معنای ابدی نیست که حرکت به سوی کمال آنان ابدی باشد، بلکه ثابت هستند، دوام فیض به این معنا نیست که موجود مشخصی همواره حرکت کند، حرکت بدون هدف محال است.
1/ آيت الله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی امروز در مسجد اعظم به ادامه تفسیر سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: معاد حتمی است، اگر نباشد عالم پوچ می‌شود، زیرا لازمه آن تفاوت نبودن میان صالح و طالح است؛ اصل این دنیا در روز قیامت تغییر می‌کند پس به جایی باید رسید که حساب و کتابی وجود داشته باشد تا هر کس سزای کار خود را ببیند، اگر انسان‌ها همه معدوم شوند و بعد از مرگ خبری نباشد، مسلمان مانند مجرم می‌شوند، اگر کسی قبول کرد اصل خلقت از سوی خداوند را باید بداند که ایجاد مجدد آن آسان‌تر است.
وی افزود: خداوند از وصف دیگران منزه است، اما بندگان مخلَص محبوب خدا شدند و به قرب نوافل رسیدند، در این مقام، در مقام فعل خداوند زبان آنان لسان خداوند می‌شوند و گوش آنان گوش الهی می‌شوند و طرزی وصف می‌کنند که شایسته خدا باشند که انبیا و ائمه(ع) این گونه‌اند، هر انسانی از خدا است و به سوی خدا می‌رود اما هر کس از هر جا آمده به آن‌جا می‌رود، مانند این ابرهای مختصر که باران دارند همه از دریا آمده‌اند، اما ابرهای کم‌باران نهر تشکیل می‌دهند که به همان ابتدای دریا می‌رسند زیرا از عمق دریا برنخاست، اما ابرهای پرباران به عمق دریا می‌رسند، این دو آب هر دو از دریا برگرفته شده‌اند، اما به جای خود بازمی‌گردند، همه از خدا هستند و همه به سوی او بازمی‌گردند، آنان که در مراحل نازل و میانی هستند به مراحل نازل می‌رسند و درالقرار آنان ابدی است.
حرکت بدون هدف محال است
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز داشت: معنای ابدی نیست که حرکت به سوی کمال آنان ابدی باشد، بلکه ثابت هستند، دوام فیض به این معنا نیست که موجود مشخصی همواره حرکت کند، حرکت بدون هدف محال است، اگر کسی بخواهد دائما حرکت کند باید دائما در دنیا باشد، بعد از مرگ دیگر شریعتی وجود ندارد، دیگر دار عمل نیست بلکه دار حساب است، اگر آخرت نیز ظرف عمل باشد نیازمند دین و پیامبر است تا حرکت ادامه یابد، انسان در بهشت ثابت می‌شود نه ساکن، اما کیفیت بهره‌برداری انسان از کمالات با حفظ ثبات چگونه است، باید بحث شود؛ بدن تابع روح است و روح هر مقدار که لیاقت داشته باشد در آخرت به مقصد خود رسیده است، در بهشت چشمه تابع بهشتی است، در دنیا انسان به دنبال آب می‌رود اما در بهشت چشمه به دنبال انسان می‌آید، جاری‌کننده چشمه خود بهشتیان هستند، این طور نیست که بهشتی کاری در آن دنیا انجام دهد، انسان هر کاری در دنیا انجام داد آن را می‌بیند.
وی با اشاره به آیه «وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» ادامه داد: ضمیر علیه اگر به مخلوق بازگردد، به این معنا است که برای مخلوق و در نظر او آفرینش ابتدایی آسان است و اعاده این خلقت «أَهْوَن» ، اما اگر گفتیم این « وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ» ضمیر علیه به خداوند بازمی‌گردد نظیر «الله اکبر» است، موجودات دیگر همه کبیر نیستند و خدا اکبر، بلکه موجودات دیگر ضعیف هستند و خداوند اکبر است؛ در روایتی آمده است که معنای الله اکبر این است که خداوند بزرگ‌تر از آن است که وصف شود، اگر روزی روایت‌های ائمه(ع) در حوزه بیاید و جزو دروس قرار بگیرد فایده‌های فراوانی دارد.
آسان و آسان‌تر برای خداوند معنا ندارد
حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه داد: همه چیز مرآت حق هستند و صور مرآتیه حق هستند، اگر گفتیم این « وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ» و ضمیر«علیه» به خداوند بازگشت با نظر به روایت که معنای «الله اکبر» را بیان کرده باید بگوییم این «أَهْوَن» به این معنا است که این موضوع سهل‌تر و آسان‌تر از آن است که درباره خداوند مطرح شود، چیزی برای خدا آسان و آسان‌تر نیست، اگر این چنین معنا کردیم آن گاه «وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ» معنای خود را می‌یابد، یعنی این‌که شما هر وصفی را درباره خدا مطرح کردید، خداوند بالاتر از آن است، ما خداوند را نمی‌توانیم درک کنیم اما مصادیق کامل صفات خداوند را می‌دانیم درک کنیم،  در زیارت جامعه کبیره در وصف ائمه(ع) این مصادیق آمده است، آنان و انسان‌های کامل هر فعلی را که بخواهند برای آنان حاصل است، اهل‌بیت(ع) مثل أعلی الهی هستند البته در حد مرآت و آیت بودن، و خود خداوند در قرآن فرمود که او حکیم و عزیز مطلق است.
وی خاطرنشان کرد: قرآن کریم که کتاب توحید است عزت، کمال، رزق، حب، حیات، فتح را برای خیلی‌ها ثابت می‌کند، اگر گفته شد خداوند «خَیْرُ الرَّازِقِینَ»، «خَیْرُ الْفَاتِحِینَ»، « وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ»، «أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» و مانند آن یعنی خلقت و رزق را به دیگران هم نسبت داد، اما خداوند جمع‌بندی می‌کند و می‌گوید این‌ها مرائی و آیات من هستند، اگر به یک عده در جایی فرمود « وَلِلَّـهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ» در یک‌جا «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِیعًا» اگر در جایی فرمود وجود مبارک عیسی(ع) به اذن خدا خلق می‌کند، حواستان جمع باشد همه این‌ها ابزار قدرت خداوند و تحت تدبیر مدبرات او هستند، «اللَّـهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ» خدای متعال هیچ کمالی را به غیر خود استناد نمی‌دهد به این معنا که دیگران استقلال دارند و کمال دارند و خداوند نیز کمالی بالاتر از دیگران دارند، بلکه آن‌ها هر چه دارند از خداوند دارند، مجاری کار خداوند و ابزار وی هستند، علیم و حکیم مطلق اوست و همان پیام «الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِیعًا» ، همان پیام «إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» است، دیگران مجرای رزق الهی هستند./914/پ202/ج
 
ارسال نظرات