آیت الله جوادی آملی:
مردان الهی هیچ گاه به دنبال کسب درآمد از بازار سیاه مسلمانان نیستند
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: آن تجارتی که منتظر است که کی بازار سیاه درست و ارز گران شود و مسلمانان را گرفتار کند همین است، هیچگاه مردان الهی به فکر اینگونه درآمدها نیستند و چیزی آنها را سرگرم نمیکند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی روز دوشنبه در ادامه درس تفسیر خود در مسجد اعظم، به تفسیر آیات سوره مبارکه قصص پرداخت و گفت: ذات اقدس اله پس از ذکر بخشهایی از زندگی حضرت موسی(ع) به وضع داخلی مسلمانان حجاز پرداخت و فرمود گروهی از این مردم به تورات موسای کلیم ایمان نیاوردند و هم موسی و هارون را به ساحر بودن متهم کردند و هم تورات و قرآن کریم را که به سحر نسبت دادند، اما گروهی از اهل کتاب به تورات یعنی همان کتاب آسمانی قبلی ایمان آوردند و برهان آنان این بود که تورات من عندالله بود و هرچه من عندالله است حق است و ما به آن ایمان داریم.
وی ادامه داد: در سوره مبارکه مائده آنجا که میفرماید «و إذا سمعوا الی ما انزل الی الرسول تری أعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون أمنا فاکتبنا مع الشاهدین»، "اینان کسانی هستند که بیصبرانه منتظر نزول قرآن کریم هستند و وقتی آیات بر آنها تلاوت میشود، اشک شوق از چشمان شان میریخت" یک وقت انسان اشکهایش میریزد «سلاحه البکاء» است، یک زمان است که اشکهای فراوانی میریزد که این اشکها بر گونه او میریزد که به «عبرات» یاد میکنند، یعنی این طور اشک، یعنی ریزش کند مانند آبشار، آنقدر چشم را پر میکند که باید گفت چشم میریزد، در چنین موقعیتی مثل این است که چشم میریزد، «تری أعینهم تفیض»، فرمود چشمهاشان میریزد.
استاد تفسیر حوزه علمیه قم ابراز داشت: خداوند در آیات آنهایی هم که عازم جهاد بودند این مطلب را میگوید، «تری أعینهم تفیض من الدمع»، آنان نیز اشک شوق میریختند و در این قسمت فرمود این گروه که در برابر آیات الهی این قدر شادمانه اشک میریختند گفتند «آمنا به إنه الحق من ربنا إنا کنا من قبله مسلمین اولئک یؤتون اجرهم مرتین» اینها هم اجر حسنه دارند، هم اجر دفع سیئه به حسنه دارند که بدگویی و نیش دیگران را تحمل کردند و با حلم پاسخ دادند؛ هم روی ایمان خودشان اجر دارند و هم به دلیل صبر اجر دارند، نه تنها بما امنو بلکه بما صبروا «و مما رزقناهم ینفقون»، در ذیل این آیه برخی مفسران از جمله قرطبی گفتند این انفاق اختصاصی به مسائل مادی ندارد، آن که روزه مستحبی میگیرد، انفاق بدنی میکند، سلامت و قدرت روزی الهی است برای عبادت اگر کسی از استراحت خود بکاهد و به عبادت بپردازد، مما رزقناهم ینفقون است، اختصاص به مسائل مادی ندارد.
چگونه می توان جامعه را اداره کرد؟
وی با اشاره به آیه «اولئک یؤتون أجرهم مرتین» گفت: «مرتین» ناظر به دو ایمان است، هم در زمان موسای کلیم(ع) و هم در زمان پیامبر(ص) ایمان آوردند؛ این ایمان آوردن صبر را به همراه داشت، این گروه وقتی با تحقیر دیگران برخورد میکردند از راه صبر و بردباری سیئه را دفع میکردند؛ که در بحث دیروز گذشت؛ در جریان حکم قضای آن باید «جزاء سیئة سیئة مثلها» اما مسائل اخلاقی جامعه را با «یدرؤن بالحسنة السیئة» باید حل کرد، اگر همچنین کاری صورت گیرد، آن کس که بد کرده و مورد عفو قرار گرفته آن وقت «فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم»، آن دوستی که در درون او جای خالی نیست برای غیر از فرد میشود دوست صمیمی، سنگی که درونش خالی نیست و پر است مینامند «صخرة صماء»، جامعه را با این میشود اداره کرد.
حضرت آیت الله جوادی آملی به قرائت آیه «و إذا سمعوا اللغو أعرضوا عنه و قالوا لنا أعمالنا و لکم أعمالکم سلام علیکم لانبتغی الجاهلین» پرداخت و ادامه داد: قرآن کریم از بزرگانی که تلخرفتاری دیگران را با خوبی پاسخ میدهند به نیکی یاد میکند، یک وقت انسان عمدا به طرف لغو نمیرود، دهانش باز نیست که هرچه را بگوید، اما گاهی لغو به طرف او میرود و او را سرگرم میکند، لهو و بازی هم اینچنین است، برخی به طرف لعب و لهو نمیروند ولی گاهی لهو و لعب به طرف آنها میرود و آنان را سرگرم میکند، مردان الهی و موحدان ناب نه به طرف لغو میروند و نه لغو به طرف آنها می آید؛ نه به طرف لعب و لهو میروند و نه لعب و لهو قدرت دارد که به سمت آنان بیاید.
وی خاطرنشان کرد: در سوره مؤمنون فرمود مردان الهی کسانی هستند که «عن اللغو معرضون» اینها حرف بد نمیزنند، کار بد نمیکنند و بنا بر آیه محل بحث اگر کسی حرف لغو زد کسی نمیتواند به طرف او برود و او را مشغول کند، خودشان ابتدائا به سمت لغو نمیرود، همچنین اگر لغو آنها را تعقیب کند به آنان نمیرسد، مردان الهی به طرف سرگرمینمیروند و سرگرمی هم نمیتواند سراغ آنان بیاید، یک وقت کسی اهل بازی است، اما گاهی فردی در اثر جشن و مهمانی، سرگرم میشود اما مردان الهی به طرف بازی نمیروند چون در حکم کار لغو است.
مردان الهی نه سراغ لهو و لعب می روند و نه لهو و لعب سراغ شان می آید
مفسر برجسته قرآن کریم بیان داشت: لغو و لهو و لعب نیز به سراغ مردان الهی نمیرود زیرا «رجال لاتلهییهم تجارة و لابیع عن ذکر الله و إقام الصلاة» هیچ چیز اینها را سرگرم نمیکند، نمیگوید که به طرف لهو نمیرود، بلکه میگوید چیزی آنان را سرگرم نمیکند، تجارت برای آنان لهو است، مگر کسی کسب حلال کند برای تأمین رزق خود که میشود کوثر، نه تکاثر، آن تجارتی که منتظر است که کی بازار سیاه درست شود و ارز گران شود و مسلمانان را گرفتار کند همین است، هیچگاه مردان الهی به فکر اینگونه درآمد نیستند، چیزی اینها را سرگرم نمیکند، بازی سرگرمشان نمیکند اینکه شب ببینند چه تیمی میبرد یا کی گل میزند، اینکه هیچ، تجارت هم آنان را سرگرم نمیکند، تجارت میکنند، کسب دارند کسب حلال دارند، اما اینها را سرگرم نمیکند و نه بیع و نه تجارت و نه بازی، اینها که اصلا اهل بازی نیست و تجارت هم که برای عدهای بازی است اینها را سرگرم نمیکند.
وی خاطرنشان کرد: مردان الهی در یک جایی زندگی میکنند که مصون از لهو و لعب و لغو هستند، اگر کسانی به آنان لعب گفتند آنان مصون هستند و اعتنا نمیکنند، اما آن مرد شامی بددهن که به امام گفت «إیاک أعنی» یعنی این فحشها را به شما گفتم و امام در جواب فرمود «و عنک أعرض» من از شما گذشتم، این بیان در مورد امام سجاد(ع) صادق است، این تجارت آن قدری که مستحب است زائد بر رفع نیاز است، آن قدری که برای حفظ نظام واجب است یا واجب عینی است یا واجب کفایی، چرا گفتند طعامفروشی، و گندمفروشی و برنجفروشی مکروه است، برای اینکه منتظر است گران شود، آنکه وارد بازار میشود و یا خودش کشاورز است و محصول دیگران را عادلانه تأمین میکند، اگر کس دیگری نباشد واجب عینی است، این میشود «الکاسب حبیبالله» اما اگر منتظر باشد کی گران میشود، این جزو تجارتهای مکروه است.
شیطان درجه بندگان مخلَص را نمیفهمد
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: « اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه» لغو کوچکتر است که به سراغ اینان برود، در سوره مبارکه فرقان هم مشابه این گذشت «و إذا مروا باللغو مروا کراما» در صحنه بازی و لغو نیستند، خیلی هنر میخواهد که انسان به جایی برسد که نه تنها به لغو، لعب و لهو نظری ندارد، بلکه امور سه گانه به گردش نمیرسد، در بخشهایی که از قرآن کریم نقل شده این است که برخیها به طرف گناه نمیروند اینها عادل هستند، و بعضیها آن قدر بالا هستند که گناه به سمت آنان نمیرود، چرا شیطان گفته من کاری به مخلَصین ندارم، چون شیطان یک چیزهایی دارد که مطلوب آنان نیست، شیطان مقام و دنیا دارد و آن چیزی که مخلَصین طلب میکنند شیطان نمیفهمد، سطح تجرد شیطان معلوم است تا کجاست، یک چیزهایی میطلبند که اصلا شیطان نمیفهمد، تا بدلیاش را بسازد، شیطان همین 4 ابزار را دارد، نبات و جماد و حیوان و انسان «زین لناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الأنعام و الحرث...» این سرمایه فروشگاه و نمایشگاه شیطان است؛ یا جمادات عرضه میکند که قناطیر مقنطرة است، یا نباتات که کشاورزی و باغداری یا حیوانات که من الانعام یا از انسان ابزار میسازد که من النساء و البنین است.
وی اظهار داشت: در نمایشگاه شیطنت شیطان همین چهار رقم است، برای فریب مخلصین یک چیزی میخواهد که در نمایشگاه شیطنت نیست، « لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین» اگر کسی به این مقام رسید، نه تنها گناه به سمت او نمیرود بلکه گناه هم جرأت ندارد به سمت او برود، مخلصین کسانی هستند که گناه عرضه آن را ندارد که به سمت آنان برود، خداوند در سوره یوسف می فرماید مخلَصین کسانی هستند که «لنصرف عنه السؤ و الفحشا» نفرمود ما نگذاشتیم یوسف به سمت گناه برود، بلکه به گناه اجازه ندادیم به سمت یوسف برود، که درباره لغو و لعو و لهب هم همین طور است، این «رجال لاتلهییم تجارة و لابیع عن ذکر الله» همین طور است، اینها راحت هستند و گرفتار جهاد اوسط نیستند و وارد محدوده جهاد اکبر هستند، اگر کسی خواست آدم خوبی بشود و در حد شیخ انصاری شود این در جهاد اوسط است، کسی که از این مرحله گذشته و وارد مرحله ابن طاووس و بحرالعلوم شده در حوزه جهاد اکبر است، یعنی این که همه اوصاف عدالت را دارد و به دنبال این است که بهشت را ببیند و جهنم را ببیند آن اهل رؤیت است نه اینکه به بهشت برود.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزود: چون این جهاد اکبر در دسترس غالب ما نیست، در آن روایت معروف از جهاد اوسط به جهاد اکبر یاد شده، و این اکبر نسبی است نه نفسی، جهاد اکبر در مرحله عقل و قلب است نه در مرحله عقل و نفس، آنجایی که انسان میخواهد مشاهده کند، اینها نه به طرف سوء و فحشا میروند، نه سوء و فحشا جرأت دارد به سمت آنان برود، «و إذا سمعوا اللغو أعرضوا عنه» و این إعراض برای آنان آسان است، اینها آسان است نه اینکه غصه بخورد که در فلان روزنامه به ما هتک حرمت شده و فلان مقاله اینچنین گفته، راحت زندگی میکنند و روح و ریحان، بر اساس در سوره مبارکه فرقان در برابر لغو حرف سلامتآمیز میزدند، در این میفرماید میگویند «قالوا لنا أعمالنا و لکم أعمالکم» مثل کسی که در طبقه بالاست و سنگ بزند و به او نمیرسد، این فرد خیال کرده سنگ به او رسیده و میگویند ما با کسی که جهالت علمی و جهالت عملی دارند کاری نداریم و معارضه نمیکنیم، حرف ما که برای شما اثر ندارد./914/پ202/ج
ارسال نظرات