در مسیر پیروزی(1)
تأسیس حوزه علمیه قم / 3 فروردین 1301
علی اسفندیار
خبرگزاری رسا، شهر قم به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگ ترین شهرهای مذهبی در ایران و جهان تشیع به شمار می رود که همواره از روزگاران نخست تولد تشیع در ایران، به مرکزیت شیعه شهرت داشته و تاکنون نیز مرکزیت خود را هم در دانش و بینش اسلامی و هم در تحولات سیاسی و اجتماعی حفظ کرده است.
در زمان حجاج بن یوسف ثقفی، گروهی از شیعیان مشهور به اشعریین از کوفه به سوی قم مهاجرت کرده و در آنجا اقامت می کنند. عبدالله بن سعد اشعری که عالم و دانشمند آنها است و بعد از او فرزندانش به ترویج و تبلیغ اسلام و تشیع می پردازند، در نتیجه اولین گام حرکت علمی در قم به وسیله آنها برداشته می شود.
به دنبال آن، ابراهیم بن هاشم قمی که از اصحاب امام هشتم علیه السلام است و در محضر عالم بزرگ، یونس بن عبد الرحمن کسب فیض کرده است به قم می آید و برای اولین بار احادیث کوفیین را در قم نشر داده و در رشد محیط علمی قم به توفیق بزرگی دست می یابد.
به این ترتیب، سابقه تشیع و فرهنگ جعفری در قم، به قبل از ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم برمی گردد؛ اما بعد از این که آن بانوی بزرگوار به قم می آیند و پس از رحلت، در قم مدفون می شوند، حرم مطهر ایشان مأمنی می شود که طالبان علوم دینی و اسلامی را به سوی خود می کشد و سکونت علمایی که برای زیارت به قم می آمدند در شهر قم موجب مرکزیت بیشتر آن و تشکیل یک اجتماع علمی قوی متشکل از علاقه مندان به فرهنگ و مکتب جعفری می شود.
تاریخچه تشکیل حوزه های علمیه
تأسیس حوزههای علمیه شیعی به شیوه سنتی به سال 447 هجری باز میگردد. در آن سال، با یورش طغرل بیک، سر سلسله سلجوقیان، به محلات شیعه نشین بغداد و آتش زدن کتابخانه مهم و گرانقدر شیعه، شیخ الطائفه طوسی ـ از علمای بزرگ شیعی آن زمان ـ ناگزیر به هجرت به نجف اشرف می شود و آنجا را به صورت پایگاه دانش و دین در می آورد و نخستین حوزه و دانشگاه بزرگ شیعه را بنا می نهد.
علمای شیعه پس از مهاجرت شیخ طوسی از بغداد به نجف در نیمه دوم قرن پنجم هجری و تشکیل حلقههای درسی که از آن جمله «امالی» شیخ طوسی است، به نجف آمده و آنجا را تبدیل به مجتمع بزرگ علمی شیعه می کنند. (1)
مدرسه علمیه قم، از دوران حیات امام صادق (ع) ـ اواسط قرن دوم هجری ـ فعالیت داشته و از همان زمان مرکز تجمع علما و محدثان بزرگ بوده است. شهر قم در هیچ دورهای از وجود فقها خالی نگشته و همیشه دانش پژوهان و طلاب علوم دینی در آن جمع بوده اند. میتوان گفت حوزه قم، یکی از قدیمیترین مرکز نشر علوم اسلامی در جهان اسلام است که تاکنون باقی مانده است.(2)
البته این روند، فراز و نشیب های بسیاری در طول تاریخ داشته است. تا زمانی که آیت الله میرزای قمی مسئولیت حوزه را بر عهده داشت، حوزه با قوت و قدرت فعالیت می کند. اما پس از وفات میرزای قمی در 1231 هـ.ق، حوزه قم به ضعف و رکود می گراید و کم فروغ می شود و این رکود چند دهه ادامه می یابد تا اینکه با هجرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری به شهر قم، حوزه علمیه در قالب یک نهاد مستحکم، حیاتی دوباره می یابد.
در سال 1300 هجری شمسی، با گسترش زمزمه های تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی و آگاهی علمای دارای تدبیر سیاسی از نیت های شوم و پلید رضاخان و دین ستیزی وی، نیاز شدیدی به یک پایگاه بزرگ و محکم در داخل ایران جهت حمایت از ارکان دین احساس می شود. به ویژه آنکه با شروع جنگ جهانی اول و تحولات در سطح منطقه، تردد طلاب و علما به شهرهای مذهبی عراق (کربلا، نجف، کاظمین، سامراء) را که تا قبل از این تاریخ مراکز عمده تعلیم و تعلم علوم دینی به حساب می آیند دشوار کرده است. به همین دلیل به محض ورود شخصیت برجستهای همچون آیتالله حائری به ایران، مشتاقان علوم دینی جلسات درسی ایشان را بر پا می کنند و آیتالله حائری نیز که فقیهی دور اندیش و عالمی دلسوز اند این اشتیاق و نیاز را عمیقاً درک کرده و ماندن و خدمت کردن در ایران را بر رفتن به عتبات ترجیح می دهد.
شیخ عبد الکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم
مرحوم شیخ عبد الکریم حائری یزدی در سال 1276 هجری قمری در روستای مهرجرد یزد دیده به جهان می گشاید و اهالی روستای مهرجرد را که از فرزنددار شدن پدرش محمد جعفر مایوس بودند به شگفتی وا می دارد.
پس از گذراندن دوران کودکی، عبدالکریم توسط یکی از بستگانش که در کسوت روحانیت بود به مکتب خانه ای در شهر اردکان سپرده می شود تا به تحصیل علوم ابتدایی و ادبی و قرائت قرآن بپردازد. سایه پرمهر پدر را در همان دوران جوانی از دست می دهد و به خاطر عشق به مادر غمدیده، مدتی دست از تحصیل می کشد و به سوی او می شتابد. مدتی بعد، به حوزه علمیه یزد می رود و در مدرسه محمد تقی خان اقامت می کند و طولی نمی کشد که به عنوان یک دانش پژوه اسلامی با اندیشه های بلند در میان علمای بزرگ شناخته می شود.
عبدالکریم هجده سال بیشتر ندارد که به دنبال دانش اندوزی بیشتر، راهی کربلا می شود و حدود دو سال در جوار حرم مطهر امام حسین علیه السلام به تهذیب و تحصیل مشغول می شود. علم و نبوغ شگفت آور او، آیت الله فاضل اردکانی ـ از اساتید بنام حوزه کربلا ـ را متقاعد می کند که حوزه کربلا برای پرورش و شکوفایی خلاقیتهای علمی عبدالکریم کوچک است و او را به سوی میرزای بزرگ شیرازی (مرجع تقلید وقت) در سامرا می فرستد.
میرزای شیرازی عنایت ویژه ای به آیت الله حائری دارد. حائری در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزامحمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالیفقه و اصول را می گذراند و خیلی زود در شمار علما و فضلای مشهور آن سامان درمی آید. ایشان سالها نیز در کربلا تدریس می کند.
پس از 37 سال اقامت در کربلا، سامرا و نجف، آیت الله حائری در سال 1333 به دعوت حاج میرزای محمود فرزند حاج آقا محسن اراکی به اراک مهاجرت می کند و در همانجا حوزه تدریس علوم اسلامی را تشکیل می دهد. پس از هشت سال، تعداد طلاب در حوزه علمیه اراک از سیصد نفر افزون شده و حوزه اراک به عنوان یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی مطرح می شود.
در سال 1300 ه ش، آیت الله حائری به زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) مشرف می شود و در اواخر زمستان همان سال (مصادف با 22 رجب 1340 ه ق) به همراه فرزند بزرگش آیت الله مرتضی حائری و آیت الله محمد تقی خوانساری به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه و نیز اجابت دعوت مردم و علمای قم، از اراک راهی قم می شود. شهر قم به خاطر عید مبعث پیامبر اکرم (ص) آذین بندی شده است و مردم با شنیدن زمزمه ورود آیت الله حائری به شهر، استقبال بی نظیری از شیخ عبدالکریم به عمل می آورند.
چگونگی تأسیس حوزه علمیه قم از زبان حضرت آیت الله اراکی
«قبل از آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، حوزه ای در قم وجود نداشت؛ با این که قبلاً علمای برجسته ای مانند میرزای قمی، حاج شیخ ابوالقاسم زاهد، آقا شیخ مهدی پایین شهری و ... در قم سکونت داشتند لیکن تقدیر الهی نبود حوزه ای در قم تشکیل شود و با این که میرزای قمی مقام علمی والایی داشت و صاحب کتاب «قوانین» و از مؤسسین علم اصول بوده، با این وجود حوزه ای در این شهر تأسیس نشده بود. تا این که خداوند متعال در دل حاج شیخ عبدالکریم که ساکن کربلا بودند، می اندازد که نذر کند به زیارت حضرت امام رضا (ع) برود ... پس از مراجعت از مشهد به سلطان آباد، شیخ با این مسأله مواجه می شود که به کربلا برود یا در ایران بماند. از طرفی موطن اصلی او کربلا بوده و از طرفی رها کردن حوزه جدیدالتأسیس را صلاح نمی بیند. تکلیف شرعی او را وادار به توقف می کند در صورتی که قبلاً هیچ توقفی در ایران نداشته است.
پس از چندی، علمای قم سعی می کنند که ایشان را به قم بیاورند به جهت این که قم، جزو شهرهای مقدس است. بالاخره ایشان را به عنوان «زیارتی شب عید نوروز» به قم می آورند. همچنین حاج شیخ عبدالکریم را مجبور می کنند که در صحن نو حضرت معصومه (س) نماز مغرب و عشاء را به جماعت برگزار کند و بعد از اقامه نماز، حاج شیخ محمد سلطان الواعظین تهرانی، به توصیه علما به منبر رفته و مردم را تهییج می کنند که ایشان را نگه دارید. مردم قم با یک شوق و حال مخصوصی به ایشان می گروند؛ حتی بعضی می گویند که ای اهل قم! زمانی که دعبل خزاعی به قم آمد و جبه امام رضا (ع) را به همراه آورده بود شما نگذاشتید که جبه امام رضا (ع) را از شهرتان بیرون برند. این شخص علم امام رضا (ع) را آورده است، نگذارید که او از این شهر برود ... .
... مرحوم شیخ مدتی فکر کردند و عاقبت قرار شد استخاره کنند. وقتی استخاره کردند، این آیه آمد که وَ اتُونی بِاَهلِکُم اَجمَعینَ؛ این آیه، مربوط به قضیه حضرت یوسف (ع) است که به برادرانش می گوید: «بروید پدرم را با اهل و عیال بردارید بیاورید.» مرحوم حاج شیخ نیز با الهام از این آیه دستور داد بروند و اهل و عیالش را به قم بیاورند. با ورود ایشان به شهر قم حوزه علمیه، حیات تازه ای را آغاز کرد.»
حوزه علمیه قم پس از تأسیس
تشکیل حوزه علمیه قم و حسن شهرت حضرت آیت الله حائری و از همه مهم تر مجاورت با حرم شریف کریمه اهل بیت سلام الله علیها، مشتاقان و طلاب و فضلای دینی را به سوی قم می کشاند و بسیاری از شاگردان ایشان که در اراک به سر میبردند، از جمله سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، امام خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم می آیند.
آیت الله شیخ عبدالکریم با روحیهای مضاعف به بازسازی حوزه علمیه قم می پردازند. ایشان ابتدا اقدام به تعمیر مدرسه فیضیه قم به عنوان مرکز اصلی این حوزه می کنند و سپس به سر و سامان دادن به وضعیت معیشت طلاب اقدام می کنند. (3)
ایشان تأکید دارند که اداره حوزه باید زیر نظر یک نفر باشد و دیگران در هر مقام علمی، به او یاری برسانند. علمای بزرگ هم بسیار هماهنگ با او عمل می کنند. مسأله تبلیغ و اخلاق، برنامه آموزش زبان های خارجی، انجام خدمات اجتماعی و رفع نیازمندی های مردم، ساخت بیمارستان، دار الایتام و دار الاطعام و مرمت و احیای مدارس قدیمی از جمله خدمات موسس حوزه علمیه قم به شمار می رود. (4)
حوزه در مدت اقامت پانزده ساله آیت الله حائری از نظر علمی بسیار نیرومند شده و در امور سیاسی و مواجهه با سلطنت رضا شاه نیز پویا و مستقل بوده است. همچنین حوزه، پناهگاه محکم و عظیمی برای مردم مستضعف می شود و پشتیبانی این پایگاه بزرگ دینی از مردم و اعتراضاتشان به رژیم حاکم، روحیه انقلابی را تقویت می کند.
مقابله با فشارهای رضاخان بر طلاب، مبارزه با طرح متحد الشکل شدن البسه، مقابله با دخالت وزارت فرهنگ در امور حوزه و ایستادگی جانانه در برابر طرح کشف حجاب از جمله مواردی است که پویایی و اثرگذاری حوزه تازه تاسیس قم را در مسائل سیاسی به خوبی نشان می دهد.
رحلت مؤسس حوزه
آیت الله شیخ عبدالکریم حائری پس از تحمل تأملات فراوان اجتماعی و سیاسی در شب 17 ذیالقعده 1317 قمری مطابق با دهم بهمن ماه 1315 هـ ش و در سن 79 سالگی دارفانی را وداع می گوید.
پس از رحلت ایشان آیات عظام سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر محوریت مدیریتی و فکری حوزه را عهدهدار می شوند و سپس آیت الله العظمی بروجردی در آذر 1323 ه شمسی مدیریت حوزه را برعهده می گیرد.
امام خمینی و حوزه علمیه قم
فعالیت امام خمینی هم در دوره زعامت آیت الله بروجردی به عنوان یکی از استادان مبرز حوزه چشمگیر است؛ به ویژه آنکه درس اخلاق ایشان تأثیری زیادی بر طلاب دارد. امام همچنین در تحکیم جایگاه و مرجعیت آیت الله بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش چشمگیری دارد.
با رحلت آیت الله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم می گسلد و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن از اساتید برجسته و مطرح ( امام خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشینجفی) قرار می گیرد. براساس گزارش روزنامه کیهان به تاریخ 12 فروردین 1340، چند روز بعد از درگذشت آیت الله بروجردی، درس خارج امام خمینی پرشکوهترین درس است که بیش از چهارصد تن از طلاب در آن شرکت میکنند.
اهمیت کار بزرگ حضرت آیت الله حائری به اندازه ای است که حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام میدادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه در آن روز، از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.» (5)
بدون شک، ظهور نظام جمهوری اسلامی، برآمده از تاسیس حوزه علمیه قم در سال 1301 شمسی است و تعبیر مادر و فرزندی برای حوزه و نظام که توسط رهبر فرزانه انقلاب به کار برده شده است تعبیری روشن، دقیق و عالمانه است.
در هر حال، حوزه علمیه قم هم بهجهت نقشی که در انقلاب اسلامی داشته است و هم به سبب کارها و اقداماتی که پس از انقلاب در زمینههای مختلف از آن انتظار میرفت گسترش یافته است. به ویژه آن که برخی از مسئولیتهای تعریف شده در قانون اساسی و مشاغل سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها از عهده درسخواندگان حوزه بر میآید.
در این سالها، جایگاه حوزه علمیه قم چنان قوت و اهمیت یافته است که نه تنها از داخل ایران بلکه از بسیاری از دیگر کشورها افراد زیادی برای تحصیل علوم دینی به قم میآیند؛ بهطوری که اینک آمار تحصیلکردگان مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعهالمصطفی العالمیه) حدود 20 هزار نفر از 103 کشور است.
منابع:
1- زندگی نامه شیخ طوسی، تألیف علامه محقق شیخ آغا بزرگ تهرانی، ترجمه میرزا محمد و طبیبان، ص 8.
2- موسس حوزه، ص 179.
3- تاریخ قم و زندگانی حضرت معصومه ـ مقدمه کتاب.
4- مجله حوزه ـ شماره 125 ص 207.
5- امام و روحانیت، ص 173.
ارسال نظرات