محمدجواد نصیری:
موج کرهای یک جریان صرفاً فرهنگی نیست
پژوهشگر سلامت معنوی به بازخوانی پژوهشی مردمنگارانه درباره موج کرهای پرداخت و تأکید کرد: موج کرهای فراتر از یک پدیده سرگرمی و فرهنگی است و با لایههای رسانهای، هویتی و اجتماعی، میتواند بر نگرشها و سبک زندگی نوجوانان و جوانان ایرانی تأثیرگذار باشد.
اشاره: تحولات سریع فرهنگی و نفوذ جریانهای خارجی، بهویژه موج کرهای، در سالهای اخیر، توجه کارشناسان و پژوهشگران حوزه فرهنگ، رسانه و تربیت را به خود معطوف کرده است. این پدیده فرهنگی، با انتشار محتوا در حوزه موسیقی، سریال، سینما و سبک زندگی، توانسته است مخاطبان جوان و نوجوان را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار دهد و بهتدریج وارد کشور ما نیز شود. از این رو، بررسی دقیق و علمی این جریان، آسیبها و تهدیدات ناشی از آن، و ارائه راهبردهای مواجهه صحیح، امری ضروری است.
در این راستا، با خبرنگار فرق و ادیان خبرگزاری رسا، با محمدجواد نصیری پژوهشگر سلامت معنوی و عضو گروه علمی نقد معنویتهای نوظهور معاونت تبلیغ حوزههای علمیه کشور، به گفتگو نشسته که مشروح ان در ادامه ذکر میشود:
رسا: موج کرهای چیست و چه تهدیدات و آسیبهای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی برای مخاطبان ایرانی به همراه دارد؟
موج کرهای واژهای نسبتاً جدید است که به نفوذ و گسترش فرهنگ کرهای در سطح جهان اشاره دارد. این جریان با ویژگیها و سبک زندگی خاص خود، بهتدریج وارد کشور ما نیز شده است. موج کرهای در واقع یک جریان فرهنگی کامل است که شامل ادبیات، سینما، سریال، موسیقی، موکبانگ، زبان و سایر حوزههای سرگرمی میشود.
نکتهای که برای ما اهمیت دارد، محتوای منتشر شده از طریق این موج است. بخش عمدهای از شناختهشدهترین آثار موج کرهای در ایران مربوط به موسیقی کیپاپ و گروههایی مانند BTS است که به دلیل فعالیت رسانهای گسترده، شهرت جهانی پیدا کردهاند. البته در کره جنوبی بیش از صد گروه موسیقی حرفهای فعال هستند و BTS تنها یکی از این گروههاست که بهواسطه حواشی سیاسی و رسانهای، توجه جهانیان را جلب کرده است؛ از جمله حضور در آمریکا، دیدار با رئیسجمهور وقت (بایدن)، سخنرانی در سازمان ملل و ایفای نقشهای تبلیغی و سیاسی خاص.

ما معتقدیم موج کرهای صرفاً یک جریان فرهنگی ساده نیست، بلکه میتواند به یک تهدید فرهنگی و حتی امنیتی تبدیل شود. این جریان دارای پیامها و لایههایی است که در طول زمان، اثرات اجتماعی و اخلاقی قابل توجهی بر مخاطبان، بهویژه نوجوانان و جوانان، بر جای میگذارد. فرهنگی که از طریق موج کرهای ترویج میشود، شباهت زیادی به ارزشها و سبک زندگی غربی دارد، اما در قالبی جذاب و متناسب با ذائقه جوانان ارائه میشود.
رسا: موج کرهای چگونه شکل گرفت و با چه ابزارها و روشهایی بهعنوان یک جریان فرهنگی و نفوذ نرم در کشورهای مختلف، از جمله ایران، اثرگذار شد؟
اصطلاح موج کرهای نخستین بار در سال ۱۹۹۹ در مجله جوانان پکن بهکار رفت و در کتاب شناخت فرهنگ کره؛ نوشته جان سنگ ئی، سون هومین نیز آمده است که این اصطلاح برای توصیف گرایش روزافزون جوانان چینی به موسیقی، سریالهای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی و سبک پوشش کرهای استفاده شده است.
از همان سالها، این جریان بهتدریج در سطح جهانی گسترش یافت و حتی وزارت فرهنگ و گردشگری کره جنوبی نیز از همین اصطلاح بهره گرفت. آغاز فعالیتها عمدتاً با تولید سریالها و فیلمهای نسبتاً خنثی و متناسب با فرهنگ جامعه مخاطب بود تا ذائقه آنها شکل گیرد و سپس محتوای اصلی و دارای پیامهای فرهنگی و اجتماعی اثرگذار ارائه شد.
نمونههای بارز این جریان در چین و ژاپن قابل مشاهده است؛ از جمله نمایشنامه حسادت (۱۹۹۳) در چین و سریال سونات زمستانی در ژاپن که موج استقبال گستردهای ایجاد کرد و به ابزاری برای نفوذ فرهنگی تبدیل شد. این آثار نشان میدهند که کره جنوبی از فرهنگ خود بهعنوان سلاح نرم استفاده کرده است. بهطور مثال، سریال سونات زمستانی در ژاپن با تبلیغات گسترده، اثر فرهنگی عمیقی ایجاد کرد و در برخی مقاطع همزمان با حضور نظامی کره جنوبی در کشورهای دیگر، بهعنوان ابزاری برای نفوذ فرهنگی بهکار گرفته شد.
نمونه دیگری از این استفاده هدفمند از فرهنگ در عراق قابل مشاهده است. حضور نیروهای کرهای در کنار سربازان آمریکایی در ابتدا موجب ایجاد احساس نفرت نسبت به کرهایها شد، اما با تولید و پخش محتوای فرهنگی، افکار عمومی تغییر کرد و فضایی از همدلی و ارتباط مثبت شکل گرفت. این امر نشاندهنده اثرگذاری مستقیم و هدفمند فرهنگ بهعنوان سلاح نرم است.
در این زمینه، خانم دانالی کوان، استادیار رشته موسیقی در دانشگاه کنتاکی، بر قابلیت اعتیادآوری سریالهای ملودرام کرهای تأکید میکند و آنها را جزو پرمنفعتترین محصولات فرهنگی میداند. پژوهشهای انجام شده نشان میدهند که طرفداری از موج کرهای به شکلگیری یک سبک زندگی و هویت مشخص منجر میشود که به آن اصطلاحاً هویت جهانی ـ محلی گفته میشود. این هویت بازتولیدکننده یک سبک زندگی مشخص است و بر نگرشها، ارزشها و هنجارهای جامعه تأثیرگذار است.
برخی پژوهشگران از اصطلاح خردهفرهنگ برای توصیف طرفداران این جریان استفاده میکنند و معتقدند این گروهها به شکل خردهفرهنگهایی عمل میکنند که ارزشها، هویتها و هنجارهای جامعه را تحتالشعاع قرار میدهند. برخی تحلیلگران و فقهپژوهان حتی از اصطلاح فرقه برای این فضاهای مجازی استفاده کردهاند. هرچند ما از این اصطلاح، به آن معنا استفاده نمیکنیم، اما وجود چنین فضایی و تأثیرات آن را نمیتوان نادیده گرفت.

رسا: روش تحقیق شما در خصوص این پدیده چگونه در بررسی موج کرهای به کار گرفته شد و یافتههای اصلی درباره آسیبهای این جریان فرهنگی چه هستند؟
در این پژوهش، برای بررسی جریان موج کرهای از روش مردمنگاری مجازی استفاده شد؛ روشی شناختهشده در تحقیقات اجتماعی که پژوهشگر با بهرهگیری از ظرفیت فضای مجازی، موضوعات را از نظر کمی و کیفی تحلیل میکند. در این مطالعه، موضوع مورد بررسی، موج کرهای و تأثیرات آن بر مخاطبان ایرانی بود.
ما از ترکیبی از روشهای تحقیق بهره بردیم. در چارچوب مردمنگاری مجازی، به کانالها، پیجها و گروههای مرتبط وارد شدیم و بهعنوان مشاهدهگر، بدون مداخله مستقیم، صرفاً به تحلیل تعاملات و گفتگوهای نوجوانان پرداختیم. در این فضا، رفتارها، واکنشها و تحلیلهای ذهنی مخاطبان ثبت و ضبط شد.
علاوه بر آن، بهصورت میدانی نیز با والدین، معلمان و مسئولان آموزشوپرورش که با این جریان درگیر بودند، مصاحبه انجام شد. همچنین با کودکها و نوجوانانی که تجربه آسیب داشتهاند، گفتوگو شد. تجمیع دادههای میدانی و مجازی، منجر به برگزاری میز اندیشهورزی با حضور جمعی از اساتید شد که تحلیل نهایی در آنجا جمعبندی گردید و بخشهایی از آن امروز ارائه میشود.
ضرورت این بررسی از آنجا ناشی میشود که مدارس به شدت تحت تأثیر موج کرهای قرار گرفتهاند؛ در برخی کلاسها مشاهده شد که از میان ۲۵ دانشآموز، ۲۰ نفر با این جریان درگیر بودهاند. بررسیها نشان میدهد که مخاطبان اصلی این جریان، عمدتاً کودکان و نوجوانان، به ویژه دختران دانشآموز هستند و آسیبهای روانی و اخلاقی آن در این گروههای سنی شدت بیشتری دارد.
مطالعات و گفتگو با روانشناسان نشان میدهد که اختلالات هویتی و جنسیتی برخی دانشآموزان با تأثیرات موج کرهای مرتبط است. در حالی که ناهنجاریها در طول تاریخ وجود داشته، این جریان آنها را بهصورت ساختاری، سازمانیافته و تشدیدشده گسترش میدهد که این مسئله از نظر فرهنگی و اجتماعی خطرناک است.
متأسفانه محتوای نقدی و پژوهشهای تحلیلی جدی در این حوزه بسیار محدود است و اغلب مطالعات صرفاً توصیفی بودهاند. اندیشکده ما تلاش کرده است رویکردی مبتنی بر نقد، آسیبشناسی و روشنگری ارائه کند و راهبردهایی علمی برای مواجهه با این جریان پیشنهاد دهد.

رسا: روشهای مواجهه با موج کرهای در ایران چه هستند و چه راهبردی برای کنترل اثرات فرهنگی و اجتماعی آن مناسب به نظر میرسد؟
پیش از هر اقدام، لازم است توصیف دقیق و علمی از این جریان داشته باشیم، زیرا نحوه مواجهه و سیاستگذاری بر اساس درک درست از ماهیت موج کرهای شکل میگیرد.
در ایران، هماکنون دو گفتمان افراطی درباره پذیرش فرهنگهای خارجی وجود دارد:
۱. پذیرش مطلق: این دیدگاه معتقد است هر آنچه از خارج وارد میشود، باید بدون محدودیت پذیرفته شود، با استدلال اینکه کشور ما دارای کاستیهایی است و برای رشد نیازمند بهرهگیری از تجربیات دیگران هستیم.
۲. نفی مطلق: این رویکرد بر بسته نگهداشتن کامل دروازههای فرهنگی تأکید دارد و معتقد است هیچ محصول فرهنگی خارجی نباید وارد کشور شود.
هر دو راهبرد، همانطور که تجربه کره جنوبی نشان میدهد، آسیبزا هستند. در گذشته، کره جنوبی برای حفاظت از فرهنگ بومی، سیاست بستهای را در برابر تولیدات فرهنگی وارداتی، به ویژه از ژاپن و چین، اتخاذ کرده بود. اما با گذشت زمان و افزایش قدرت فرهنگی، این کشور فضای خود را باز کرد و توانست به یک قدرت فرهنگی جهانی تبدیل شود.
با توجه به وضعیت فعلی ایران، که هنوز قدرت فرهنگی صادرکننده ندارد، ضروری است سیاستی مبتنی بر کنترل و ممیزی اتخاذ شود. بدین معنا که اگر امکان اثرگذاری گسترده وجود ندارد، حداقل از تأثیرات منفی و سوء فرهنگهای خارجی بر جامعه جلوگیری شود. این روش، همان دیدگاه سوم است: استفاده از ظرفیتهای دیگران همراه با مواجهه فعال و مقابله با آسیبها، که بهعنوان راهبرد مواجهه صحیح شناخته میشود.
مطالعات کیفی انجام شده در سال ۱۴۰۱ درباره طرفداران گروه موسیقی اکسو (که به آنها اکسوال گفته میشود) نشان داد که هواخواهی این گروهها، سبک زندگی و هویت نوجوانان را تحت تأثیر قرار میدهد و در شکلگیری فرمهای جدیدی از اجتماعات مجازی مؤثر است. اگرچه دادههای این پژوهش معتبر است، اما برخی تحلیلها در جمعبندی و راهبرد، دچار خطا شدهاند. بهطور مثال، پیشنهاد شده است برای مقابله با هالیوود، موج کرهای در ایران ترویج شود، در حالی که ماهیت موج کرهای به درستی شناخته نشده و این جریان، همان هالیوود با ظاهری متفاوت و حتی حساسیت کمتر است.
در برخی مقالات دیگر نیز پیشنهاد شده است که با همکاری سفارت کره جنوبی کنسرتهای کیپاپ در ایران برگزار شود تا فضای نشاط و شادابی برای جوانان ایجاد شود. استدلال این مقالات بر علاقهمندی گروهها به فرهنگ ایرانی و تجربه کشورهای دیگر، از جمله عربستان سعودی، است. اما چنین راهبردهایی میتواند بدون کنترل و نظارت دقیق، مخاطرات فرهنگی و اخلاقی برای جامعه به همراه داشته باشد و اصولاً با روش مواجهه فعال و مبتنی بر نقد و آسیبشناسی، ناسازگار است.
بنابراین، مواجهه مؤثر با موج کرهای نیازمند راهبردی میانه، فعال و هوشمندانه است که ضمن بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی موجود در جهان، از اثرات منفی و آسیبهای اجتماعی جلوگیری کند و زمینهساز شکلگیری یک هویت فرهنگی بومی و مقاوم شود.

رسا: چگونه میتوان جریانهایی مانند موج کرهای را بهصورت جامع و سیستماتیک تحلیل کرد تا نقاط مثبت و منفی آن به درستی شناسایی شود؟
نگاه سادهلوحانه به جریانهایی مانند موج کرهای، میتواند منجر به برداشتهای نادرست و تصمیمگیریهای اشتباه شود. بدون ورود به نیتخوانی و قضاوت درباره اهداف تحلیلگران، باید تأکید کرد که بسیاری از تحلیلهای خوشبینانه ناشی از شناخت ناقص جریان است.
در مطالعات معنویتپژوهی و آسیبشناسی جریانهای انحرافی، یکی از اصول کلیدی، نگاه سیستمی و جامع است. این اصل بیان میکند که برای شناخت صحیح یک جریان، نمیتوان تنها بخشی از آن را جدا کرد و صرفاً به جنبههای مثبت یا خنثی توجه نمود. بهعنوان مثال، برخی جریانهای انحرافی ممکن است فعالیتهای ظاهراً مثبت مانند قرائت قرآن یا ارائه تفسیر داشته باشند. اگر تنها همین بخش را مشاهده کنیم، نتیجهگیری صحیح حاصل نمیشود. اما گاهی مصداق کلمه الحق و یراد به الباطل می باشد.
تحلیل جامع مستلزم بررسی کل مجموعه جریان است: سبک زندگی اعضا، ساختار تشکیلاتی، روابط میان رهبران و پیروان، سازوکارهای شستوشوی ذهنی و آسیبهای وارد شده به مخاطبان. این عناصر بهصورت یک بسته یکپارچه عمل میکنند و باید بهصورت سیستمی دیده شوند.
بدیهی است که جریانهای مورد بررسی، نقاط مثبت نیز دارند. همانطور که در روایات آمده است، این جریانها ترکیبی از حق و باطل را به هم میآمیزند تا مخاطب را جذب کنند. در مورد گروههایی مانند بیتیاس، ویژگیهایی مانند کار تیمی، هماهنگی، جذابیت بصری، نظم و انسجام، بهعنوان نقاط قوت قابل مشاهده است. با این حال، مسئله این است که این نقاط قوت در مسیر خیر و تعالی هدایت نشدهاند و نمیتوان آنها را صرفاً مثبت تلقی کرد.
بنابراین، تحلیل صحیح جریانهای فرهنگی و اجتماعی مستلزم نگاه جامع، سیستماتیک و آسیبشناسانه است تا هم نقاط قوت و هم مخاطرات آنها بهطور دقیق شناسایی شود و مبنای تصمیمگیریهای فرهنگی و تربیتی قرار گیرد.
ارسال نظرات