حماسه دوازده روزه ملت ایران؛ از دستاوردها تا مسائل پساجنگ رژیم صهیونی-آمریکایی

قدرت‌الله منصورزاده طلبه سطح عالی حوزه علمیه شیراز در یادداشتی تحلیلی برای خبرگزاری رسا در شیراز، به بررسی ابعاد جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، آتش‌بس و مسائل پساجنگ رژیم صهیونی-آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخت.

در بیست‌و سه خرداد، رژیم صهیونیستی با پشتیبانی کامل ایالات متحده آمریکا، به‌صورت رسمی تجاوز نظامی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. حملات هوایی، ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای، و بمباران تاسیسات حیاتی، بخشی از طراحی گسترده برای فلج‌کردن نظام تصمیم‌گیری ایران بود. آنان انتظار داشتند که جمهوری اسلامی ظرف دو روز تسلیم شود. اما با عنایت الهی و تدابیر فرماندهی کل قوا، ورق برگشت و به‌جای فروپاشی اراده ملت ایران، به انسجامی ملی و ضربه‌ای تاریخی به متجاوزان ختم شد.

ابتکار عمل ایران در زدن ضربات اساسی به اسرائیل، آمریکا را وادار به خروج از پشت‌پرده و ورود علنی به جنگ کرد. حملات مستقیم و بی‌نتیجه‌ آمریکا به تاسیسات هسته‌ای کشور، چیزی جز درگیر شدن در جنگی که از آن می‌گریختند، نداشت. در حالی که آمریکا درگیر بحران‌های سیاسی و نظامی در اروپا (اوکراین و روسیه) و شرق آسیا (چین و تایوان) است، ورود به یک جنگ پرهزینه در غرب آسیا برایش همان اشتباهی بود که بارها از آن گریخته بود. تجربه‌ای مشابه آنچه در مواجهه با مقاومت یمن رخ داد، این‌بار در ابعاد وسیع‌تر و با شکست فاحش‌تری تکرار شد.

نکته کلیدی این است که ایران نه فقط با اسرائیل، بلکه با ائتلافی متشکل از آمریکا، اروپا و برخی کشورهای عربی مواجه بود. با این حال، آنچه در پایان این نبرد به اهتزاز درآمد، پرچم سربلند ایران بود؛ پرچمی که در برابر طوفانی از تجاوز و توطئه و خیانت، برافراشته باقی ماند.

سال‌ها بعد که اسناد بیشتری از این جنگ منتشر شود، مشخص خواهد شد که این نبرد، تنها یک درگیری نظامی نبود؛ بلکه یک جنگ تمام‌عیار در ابعاد مختلف بود که در آن انواع ابزارها و فناوری‌های پیشرفته به‌کار گرفته شد:

_ جنگ شناختی و عملیات روانی گسترده برای تضعیف اراده ملی ایرانیان

_ برنامه‌ریزی چندساله آمریکا، اسرائیل و غرب و مراکز تحقیقاتی و امنیتی آن‌ها

_ حملات ترکیبی با موشک، پهپاد، هواپیماهای نسل پنجم (F-35 و B2)

_ جنگ گسترده سایبری به بخش‌های مختلف کشور

_ استفاده گسترده از هوش مصنوعی

_ استفاده گسترده از ریزپرنده‌ها

_ بهره‌گیری از شبکه‌های جاسوسی و عملیات اطلاعاتی پیچیده

اهداف دشمن از حمله به ایران:

جنگ تحمیلی و همه‌جانبه اسراییل علیه ایران، با حمایت کامل آمریکا و غرب، که حاصل سال‌ها پژوهش توسط سازمان‌های جاسوسی آمریکا و اسراییل و کشورهای غربی و برخی از کشورهای به ظاهر اسلامی بود، اهداف مشخصی داشت که بارها به شکل‌های مختلف توسط ترامپ و نتانیاهو اعلام شده بود. اسراییل و آمریکا با اهداف زیر حملات خود را آغاز کردند:

۱_ نابودی برنامه هسته‌ای ایران

۲_ تخریب زیرساخت‌های نظامی و نفتی

۳_ انهدام برنامه موشکی و توان دفاعی

۴_  نابودی ساختار نظامی

۵_ تغییر نظام سیاسی و براندازی

۶_ تسلیم کامل ایران و تسلط آمریکا و اسراییل بر کشور

۸_ تجزیه کشور

اما تمام دنیا دیدند که متجاوزان نه تنها به هیچ کدام از اهداف خود نرسیدند، بلکه با شکستی ذلیلانه مواجهه شدند. شکست خفت‌باری که باعث شد آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی و حتی کشورهای اسلامی همگی دست به دست هم بدهند و برای قبول آتش‌بس از طرف ایران اسلامی تلاش کنند. کسانی که تحولات این چند دهه را رصد کرده باشند به خوبی واقف هستند که مستکبرین و متجاوزین تاکنون این‌چنین خفت و خواری را تجربه نکرده بودند.

دستاوردهای تاریخی ایران در نبرد دوازده روزه

این جنگ تحمیلی با همه تلخی‌ها و رنج‌هایش، همانند جنگ تحمیلی هشت ساله، نعمت بودن خودش را برای ایران اثبات کرد و برکات زیادی داشت. علی‌رغم هجمه‌های گسترده و بی‌سابقه، ایرانِ اسلامی در این دوازده روز موفق شد:

۱_ اهداف دشمن از حمله به ایران را به‌کلی نابود و آن‌ها را از تسلیم ایران ناامید کند.

۲_ با دو قدرت هسته‌ای (آمریکا و اسرائیل) مقابله کند و بر آنان پیروز گردد.

۳_ معادله بازدارندگی و وحشت از ایران را در اسراییل تثبیت کند.

۴_ توان موشکی خود را حفظ نماید.

۵_ شبکه‌های جاسوسی دشمن را شناسایی و ضربه‌های اساسی به آن‌ها بزند.

۶_ اتحاد و انسجام ملی را در اوج خود تقویت کند.

۷_ توان غنی‌سازی و ذخایر ۶۰ درصدی اورانیوم را حفظ کند.

۸_ به کشورهای عربی میزبان پایگاه‌های آمریکایی هشدار عملی دهد.

۹_ اپوزیسیون را در چشم ملت بی‌اعتبار سازد.

۱۰_ ترامپ و نتانیاهو را وادار به عقب‌نشینی کند.

۱۱_ اهمیت امنیت ملی را برای مردم ملموس و عینی کند.

۱۲_ چهره واقعی وجود دشمن و شرارت‌هایش را عینی و ملموس به نسل جدید نشان دهد.

۱۳_ تصویر واقعی و عینی از نقش راهبردی ولایت فقیه در مدیریت و حفظ کشور نشان بدهد.

۱۴_ برتری فناوری ایرانی در برابر پیشرفته‌ترین تجهیزات غربی را اثبات کند.

۱۵_ محبوبیت جمهوری اسلامی را در جهان اسلام افزایش دهد.

۱۶_ استقلال ایران را به جهانیان یادآور شود که به هیچ وجه تسلیم هیچ‌کسی نخواهد شد.

۱۷_ ناکارآمدی گنبد آهنین و سامانه‌های پدافندی دشمن را در عمل نشان بدهد.

۱۸_ نقشه‌ چندساله و هزینه‌های هنگفت دشمن برای تفرقه‌افکنی و فاصله بین مردم و حاکمیت را بر باد دهد.

۱۹_ محبوبیت رهبری را در اقشار خاکستری جامعه افزایش دهد.

۲۰_ گفتمان مقاومت و مبارزه بیرون از مرزها را حتی در میان مخالفان نیز مورد توجه قرار دهد.

۲۱_ غرور ملی ایرانیان را افزایش بدهد.

۲۲_ نقاط ضعف خود را شناسایی و برای آینده اصلاح کند.

۲۳_ شجاعت، حکمت و هوشمندی رهبر انقلاب را قبل از جنگ و حین جنگ به‌وضوح نشان دهد.

۲۴_ هیمنه پوشالی آمریکا و اسرائیل را نزد جهانیان درهم بشکند.

۲۵_ زندگی عادی در بحبوحه جنگ را ممکن سازد.

۲۶_ اهمیت داشتن نیروی دفاعی قدرتمند را آشکار کند.

۲۷_ ضرورت اتحاد ملی برای حفظ امنیت کشور را برجسته نماید.

۲۸_ بی‌خاصیتی سازمان‌های بین‌المللی را افشا کند.

۲۹_ ولایت‌فقیه را به عنوان نقطه ثقل مدیریت کشور مخصوصا در اوج بحران‌ها معرفی کند.

۳۰_ تاب‌آوری اقتصادی و امنیتی کشور حتی در شرایط جنگی را اثبات کند.

۳۱_ در حوزه دیپلماسی و افکار عمومی، دست برتر را به‌دست آورد.

۳۲_ توقف درگیری را از موضع قدرت و نه از موضع ضعف رقم زند.

۳۳_ اقتدار ملی را تثبیت کند و از هرگونه تحمیل و تسلط بیرونی جلوگیری نماید.

۳۴_ ضربات سختی به مراکز نظامی و هسته‌ای و بیولوژیک اسراییل وارد کند.

صلح تحمیلی یا توقف آتش؟

در اول این نوشتار اهداف دشمن از جنگ تحمیلی ذکر شد. سوال مهم این است که آیا ایران تسلیم دشمنان شد و از موضع ضعف توافق کرد که خواسته‌های دشمن را بپذیرد و کامل تسلیم شود؟ قطعا خیر. اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، اسم آن صلح تحمیلی بود. چرا که صلح تحمیلی یعنی پذیرش خواسته‌های دشمن و تسلیم شدن! اساسا صلحی منعقد نشد که آن را صلح تحمیلی یا غیرتحمیلی بدانیم. چیزی که در عمل شاهد آن بودیم، ناکامی دشمن در رسیدن به اهدافش و درخواست عاجزانه توقف آتش از جانب آنها بود، درخواستی که توسط ایران از موضع قدرت پذیرفته شد. ضمن آن که تا آخرین لحظات شلیک موشک‌های نابود کننده ایران به سرزمین‌های غصب شده، قطع نشد. در واقع قدرت آفندی و توانمندی‌های ما در میدان بود که دشمن را وادار به درخواست عاجزانه توقف درگیری کرد.

پیروز نهایی نبرد دوازده روزه کیست؟

باید دقت کرد که درخواست آتش بس از طرف دشمن، اعلام شد. این یعنی شکست دشمن! این دشمن بی‌رحم، اگر می‌توانست تا دستیابی به تمام اهدافش کوتاهی نمی‌کرد. اما با سد مستحکم توانمندی‌های ایران مواجه شد. بخاطر ضربات سخت و بی سابقه‌ای که به آنها وارد شد، نهایتا مجبور شدند برای توقف جنگ التماس کنند. این یعنی شکست مفتضحانه.

در هر جنگی، اهداف اصلی جنگ است که بازنده و برنده را مشخص می کند نه میزان کشتار و خسارت‌ها.  اسراییل و آمریکا برای این نبرد اهدافی را مشخص کرده بودند که در این نوشته به آنها اشاره شد. آیا به آن اهداف رسیدند؟

ایران، با توان داخلی خود و آنچه در این سال‌ها زیر سایه فشار و تحریم ساخته بود، آن‌قدر قدرتمند ظاهر شد که توانست بدون درخواست کمک از کشورهای دوست، بدون بستن تنگه هرمز، بدون هدف قرار دادن پالایشگاه های کشورهای همسایه، بدون استفاده از گروه‌های مقاومت، بدون استفاده از نیروی دریایی، بدون استفاده از نیروی زمینی، بدون آنکه در محاکم بین المللی متجاوز لقب بگیرد و بدون آنکه افکار عمومی دنیا را از دست بدهد، آمریکا را خفّت دهد و نیروی نیابتی‌اش یعنی اسرائیل را سر جای خود بنشاند و بازدارندگی اش را تقویت کند.

با بررسی شرایط مختلف و علل و زمینه‌های موفقیت ایران در این جنگ تحمیلی گسترده، مشخص می‌شود که این پیروزی نتیجه‌ای بود از:

۱_ کمک‌ها و لطف و نصرت الهی

۲_ دعا و توسلات و مناجات‌های مردم

۳_ رهبری هوشمندانه و قدرتمند ولی‌فقیه

۴_ اتحاد و انسجام ملی

۵_ قدرت و آمادگی نیروهای مسلح

وظایف ملی پس از پیروزی:

باید هوشیار بود که این پیروزی، نقطه پایان نیست؛ بلکه آغاز فصل تازه‌ای از مسئولیت‌ها برای همه مردم و مسئولین مختلف می‌باشد:

۱_ حفظ وحدت ملی و تبدیل آن به سرمایه اجتماعی

۲_ مشارکت همگانی در تقویت ایرانِ اسلامیِ قوی

۳_ حفظ آمادگی نظامی و هوشیاری دیپلماتیک

۴_ استمرار دعا و توسل برای ایران اسلامی قوی

۵_ توجه به سبک زندگی شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد در سطح جامعه

۶_ تمرین ولایت‌مداری و شناخت منظومه فکری رهبری

۷_ هوشمندی مردم در زندگی روزمره و همکاری با سازمان‌های اطلاعاتی

۸_ توجه به جهاد تبیین و تبیین اهداف و آرمان‌های انقلاب

۹_ تبیین علت دشمنی استکبار با ایرانِ اسلامی

۱۰_ برطرف کردن ضعف‌های امنیتی و آفندی و پدافندی

۱۱_ ساماندهی اتباع خارجی

این جنگ، نقطه عطفی در تاریخ ایران معاصر بود؛ نبردی که هیمنه پوشالی قدرت‌های غربی را شکست و برای چندمین بار اراده ملت مسلمان ایران را به جهانیان نشان داد.