۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۵
کد خبر: ۷۸۰۴۳۹
حجت‌الاسلام نعیمیان مطرح کرد؛

تحولات سازنده حوزه علمیه در گذار یک قرن

تحولات سازنده حوزه علمیه در گذار یک قرن
استاد حوزه علمیه با مرور صد سال تحولات حوزه‌های علمیه بر تلاش‌های گسترده برای برقراری گفت‌وگو با علوم نوین و حفظ هویت دینی تأکید کرد و خواستار تقویت جریان‌های علمی برای پاسخ‌گویی به نیازهای فکری و اجتماعی جهان اسلام شد.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام ذبیح‌الله نعیمیان استاد حوزه علمیه قم در نشست «حوزه تمدن‌ساز در گذار به سده دوم» که در خبرگزاری رسا برگزار شد، اظهار داشت: در آستانه صدسالگی تحولات مهمی که بر حوزه‌های علمیه گذشته چند محور اساسی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. یکی از مسائل اساسی نوع تعامل حوزه با نظام‌های دانشی نوین است؛ موضوعی که به‌ویژه از دوره مشروطه به‌این‌سو محل بحث و گاه محل نفوذ و انحراف بوده است.

وی با اشاره به چهره‌های اثرگذار در این روند افزود: از جمله چهره‌های انحرافی در این مسیر، شیخ اسدالله مامقانی است که از شاگردان شیخ اسدالله خرقانی و از چهره‌های مرتبط با جریانات مشروطه‌خواه در نجف و استانبول بود. وی بعدها وارد دستگاه دیپلماسی عثمانی شد و در مقاطعی نیز در ایران صاحب منصب شد.

کتاب‌هایی با ظاهر نوگرایانه و پیامدهای خطرناک

حجت الاسلام نعیمیان در ادامه گفت: دو کتاب از او برجای مانده که یکی «مسلک الامام فی سلامه الاسلام» است. در این کتاب  پیشنهاد راه‌اندازی دروس جدید در حوزه‌های قم و مشهد داده شده است. این پیشنهاد در ظاهر، گامی مثبت و مدرن به نظر می‌رسید، اما در بطن خود می‌توانست پیامدهای خطرناکی برای استقلال و هویت حوزه داشته باشد؛ پیامدهایی که آن زمان شاید محسوس نبود، اما امروز قابل تحلیل و درک است.

وی در خصوص کتاب دوم مامقانی اظهار داشت: این اثر که چهل سال بعد نوشته شد و ناظر به دوره فعالیت‌هایش در ایران و در دوران قدرت‌گیری دادگستری نوین بود، بازنگری‌ای است بر مباحث قبلی. این کتاب شاید اولین تلاش برای تبیین گسترده ولایت فقیه به شکلی شبه‌مدرن باشد. مرحوم آیت الله محمد هادی تألهی همدانی در سال ۱۳۱۳ نقدی بر این اثر نوشته و آن را دارای اشکالات جدی دانسته‌اند.

حجت الاسلام نعیمیان با اشاره به نمونه‌های مشابه تاریخی افزود: جالب اینجاست که همزمان با چنین تحولات فکری، ما شاهد ظهور شخصیت‌هایی مثل شیخ ابراهیم زنجانی هستیم که گرچه در نجف اهل زهد و تقوا به نظر می‌رسیدند، اما بعدها وارد لژهای ماسونی شدند و حتی داستان‌های ماسونی نوشتند. تجربه‌هایی از این دست نشان می‌دهد که برخی تحرکات فکری در حوزه، ریشه در جریان‌های پنهان و اهدافی پیچیده‌تر داشتند.

مهندسی نهاد دین در الازهر و تأثیر جهانی تحولات

استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: در همان دوران در مصر نیز شاهد بودیم که پس از حمله و اشغال، الازهر به سه بخش تقسیم شد: این مدل نیز به‌نوعی تجربه‌ای مشابه بود در راستای مهندسی جدید نهاد دین.

وی همچنین گفت: از سوی دیگر تحولات جهانی همچون فروپاشی عثمانی و جنگ جهانی اول باعث شد که بسیاری از علما نتوانند نقش فعالی در مدیریت روحانیت ایران ایفا کنند. در چنین فضایی حضور شخصیت‌هایی مانند مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در صحنه ایران معنا پیدا می‌کند. مرحوم استاد علی ابوالحسنی در کتاب خانه بر دامنه آتشفشان نقل می‌کند که شیخ عبدالکریم درباره آینده خود و احتمال سرنوشت مشابه شیخ فضل‌الله نوری به شوخی و تأمل اشاره کرده است.

تحولات سازنده حوزه علمیه در گذار یک قرن

حجت الاسلام نعیمیان در ادامه تأکید کرد: این نکته مهم است که بدانیم برنامه‌هایی که در ظاهر برای تحول و نوسازی حوزه‌ها پیشنهاد شده بودند، لزوماً توسط یک فرد خاص طراحی نشده بودند، بلکه ریشه در جریانی هدفمند داشتند. در اروپا نیز دانشگاه‌ها ابتدا از بطن کلیساها و حوزه‌ها پدید آمدند اما با گذر زمان و غلبه اومانیسم، ماهیت آن‌ها تغییر کرد و نهاد دینی عملاً به حاشیه رانده شد.

وی خاطرنشان کرد: باید نسبت به پیشنهادات تحول‌گرایانه با نگاهی دقیق و آسیب‌شناسانه نگریست. تجربه‌های گذشته به ما نشان می‌دهد که این مسیرها اگرچه گاه با نیت خیر آغاز می‌شوند، اما می‌توانند به انحلال نهادهای دینی و دگرگونی هویت آن‌ها منجر شوند.

استثنائات معنادار در دوره رضاخان

حجت الاسلام نعیمیان گفت: در دوره رضاخان با وجود فشار گسترده بر روحانیت و ممنوعیت استفاده از لباس روحانی برخی چهره‌ها مانند شریعت سنگلجی اجازه فعالیت با لباس روحانیت را داشتند. این استثناء نشان‌دهنده وجود رویکردی گزینشی نسبت به روحانیونی بود که با پروژه‌های فرهنگی و سیاسی رژیم همسو بودند.

وی تاکید کرد: در دوران محمدرضا پهلوی سیاست موازی‌سازی در حوزه‌ها با شدت بیشتری دنبال شد. در دهه ۴۰ شمسی اسناد و گزارش‌هایی در روزنامه‌ها منتشر شد که حاکی از تلاش برای پیاده‌سازی الگویی مشابه ترکیه در حوزه‌های علمیه بود. هدف این برنامه مهندسی ساختار حوزه‌ها بر اساس نیازهای اجرایی جامعه همچون تعیین غسل‌دهندگان، امامان جماعت و نماز میت‌خوان‌ها بود.

استاد حوزه علمیه قم افزود: بر اساس این برنامه حتی پیشنهاد شده بود طلاب لباس روحانی نپوشند تا از ظاهر مستقل و متمایز روحانیت جلوگیری شود. این خط فکری ادامه سیاست‌های دوران رضاخان بود که با ایجاد نهادهایی مانند دانشکده معقول و منقول و تغییر ظاهر طلاب در پی مهار تأثیرگذاری حوزه بود. با وجود بهره‌برداری مقطعی از روحانیون در نهادهایی مانند دادگستری، استقلال نهاد روحانیت همواره تحت فشار بود.

وی افزود: در همین راستا، دارالتبلیغ اسلامی تحت مدیریت آیت‌الله شریعتمداری نیز مورد حمایت قرار گرفت. اگرچه این نهاد با هدف تبلیغ دین تأسیس شده بود، اما در عمل در راستای محدودسازی نقش سنتی حوزه‌ها عمل می‌کرد.

پاسخ نخبگان دینی به تحولات

استاد حوزه علمیه قم گفت: در کنار این تحولات جریان‌هایی نو در حوزه‌ها شکل گرفتند. شخصیت‌هایی چون شهید مطهری، رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله سبحانی و دیگران تلاش کردند با حفظ چارچوب‌های دینی، تعامل عقلانی با علوم جدید برقرار کنند. این حرکت نقطه آغازی بود برای پایه‌گذاری یک رویکرد عقل‌گرای دینی در مواجهه با دانش معاصر.

حجت الاسلام نعیمیان تصریح کرد: اگرچه این تحرکات آغازگر تحول بودند اما به‌طور کامل از ظرفیت آن‌ها بهره‌برداری نشد و حوزه علمیه نتوانست به یک دگرگونی ساختاری و همه‌جانبه در تعامل با دانش جدید دست یابد. با این حال، حوزه حفظ شد و جایگاه مرجعیت به‌ویژه در دوران آیت‌الله بروجردی تثبیت و تقویت گردید. این روند ریشه در ایستادگی شخصیت‌هایی چون مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در برابر تعطیلی حوزه در دوره رضاشاه داشت و در ادامه با تلاش مراجع سه‌گانه در دوران پس از آن تقویت شد.

چالش دین و علم؛ از تعارض تا نظریه‌پردازی

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: با گذر زمان در دهه‌های بعد نسبت میان دین و علوم تجربی به‌صورت جدی‌تری محل بحث قرار گرفت. برخی شاگردان نهادهایی مانند انجمن حجتیه تحت تأثیر این چالش‌ها مسیرهای متفاوتی پیش گرفتند و مانند سروش به نقد بنیادین نسبت به پیوند دین و دانش پرداختند.

حجت الاسلام نعیمیان گفت: در این میان اندیشمندانی نیز بودند که به‌جای تقابل راه گفت‌وگو و نظریه‌پردازی را پیش گرفتند. علامه طباطبایی از جمله این چهره‌ها بود که با نگاهی حکیمانه افق‌های نوینی را در فلسفه اسلامی گشود و تلاش کرد دانش دینی را در مواجهه با پرسش‌های نوین گسترش دهد.

استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: این تلاش‌ها که ابتدا به‌صورت تک‌نگاری‌های پراکنده آغاز شد، به‌تدریج به جریان‌هایی پایدار و مؤثر بدل گردید. اگرچه برخی از این جریان‌ها مورد نقد قرار گرفتند اما تنوع و عمق این حرکت‌ها نشانه‌ای از پویایی فکری حوزه و ظرفیت آن در مواجهه با مسائل روز محسوب می‌شود.

وی گفت: پس از درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی مصطفی ملکیان در اظهارنظری کم‌سابقه، ایشان را تنها فردی دانست که آشنایی واقعی با علوم انسانی داشت. این نظر گرچه ممکن است همراه با اغراق یا ساده‌سازی تلقی شود اما نشان از جایگاه منحصربه‌فرد آیت‌الله مصباح در میان علمای معاصر دارد.

دیدارهای خصوصی و مباحث نوین

حجت الاسلام نعیمیان بیان کرد: آیت‌الله شب‌زنده‌دار نیز به‌طور خصوصی از جلساتی در منزل پدری خود با حضور آیت‌الله مصباح یاد کرده که در آن‌ها مباحث روان‌شناسی نیز مطرح می‌شده است. این جلسات به‌عنوان نشانه‌هایی از شعله‌های نخست آشنایی با علوم جدید در فضای سنتی حوزوی ارزیابی می‌شوند.

وی تاکید کرد: بررسی تاریخچه سیاست‌های ناظر بر مهندسی حوزه‌های علمیه نشان می‌دهد که این رویکرد تنها یک پروژه بومی نبوده است. برخی تحلیل‌ها حاکی از آن است که حمایت‌های پنهان از سوی نهادهای فراملی مانند تشکیلات ماسونی نیز در شکل‌گیری ساختارهای موازی در حوزه‌ها نقش داشته‌اند.

استاد حوزه علمیه گفت: این پرسش به‌طور جدی مطرح است که آیا نهاد حوزه نیز همانند سایر نهادهای سنتی در معرض پروژه‌های نوسازی هدایت‌شده قرار نگرفت؟ حضور چهره‌هایی مانند برخی ماسون‌های شناخته‌شده، شائبه‌هایی درباره طراحی ساختارهای موازی در نهاد دین پدید آورده است.

تداوم سیاست موازی‌سازی پس از انقلاب

حجت الاسلام نعیمیان بیان کرد: نکته تأسف‌بار به باور برخی صاحب‌نظران آن است که سیاست موازی‌سازی پس از انقلاب نیز ادامه یافت. ایجاد رشته‌هایی مانند علوم قرآن و حدیث یا الهیات و حقوق بدون اتصال مؤثر به ساختار سنتی حوزه نمونه‌ای از این روند ارزیابی می‌شود. این مسیر نه به نوسازی عمیق بلکه به تولید ساختارهای موازی انجامید.

وی تاکید کرد: به گفته حجت‌الاسلام والمسلمین خسروپناه در پی مطالبه امام خمینی(ره) شورای انقلاب فرهنگی از جامعه مدرسین خواست فردی را برای تحول در حوزه معرفی کند. آیت‌الله امینی، آیت‌الله مصباح را معرفی کرد، هرچند خود وی با تواضع از پذیرش رسمی خودداری نمود. با این حال این ماجرا گواهی است بر اعتماد نهادی به توان علمی و فکری آیت‌الله مصباح.

استاد حوزه علمیه گفت: در شرایط کنونی بازنگری در عملکرد نهادهای علمی دینی مانند مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، دانشگاه امام صادق و سایر مراکز مشابه به یک ضرورت تبدیل شده است. این مراکز با وجود برکات فراوان از برخی آسیب‌ها نیز مصون نمانده‌اند.

وی بیان کرد: در ادامه بررسی عملکرد حوزه‌های علمیه در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی یکی از چالش‌های مهم عدم تطابق خروجی‌های علمی با نیازهای جهانی مطرح شده است. در سفری به لبنان حدود یک دهه پیش در دیدار با رئیس دانشگاهی وابسته به حزب‌الله وی با اشاره به سفر خود به قم برای یافتن منابع علمی مورد نیاز تأکید کرد که محتوای درخور و متناسب با انتظارات خود را به‌طور کامل نیافته است.

ظرفیت‌های موجود، اما بهره‌برداری ناکامل

حجت الاسلام نعیمیان افزود: طبق گفته رئیس این دانشگاه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) یکی از بهترین مراکزی بوده که توانسته ارتباط مؤثری برقرار کند. با این حال این موضوع پرسشی مهم را مطرح می‌سازد: چرا با وجود ادعاهای گسترده درباره توان علمی قم در تولید دانش دینی و علوم انسانی اسلامی هنوز بخشی از مخاطبان بین‌المللی، رضایت کامل از محتواهای ارائه‌شده ندارند؟

وی گفت: نکته قابل تأمل آن است که این خلأ صرفاً به حوزه ترجمه و انتقال زبانی محدود نمی‌شود؛ چرا که بسیاری از مراکز خارجی خود مجهز به مترجمان حرفه‌ای هستند. مسئله اصلی به نظر می‌رسد، در نبود زبان مفهومی و فکری مشترک و نیز ناهماهنگی میان تولید علمی در قم با دغدغه‌ها و نیازهای مخاطبان فرامرزی باشد.

استاد حوزه علمیه قم گفت: پرسش‌هایی بنیادین درباره نوع مخاطب‌سازی و برنامه‌ریزی علمی مطرح می‌شود: آیا تولیدات علمی حوزه برای فضای محدود داخلی قم طراحی شده‌اند، یا با افق‌های جهانی شکل گرفته‌اند؟ و اگر نیت صدور علوم اسلامی بوده چه میزان از این تولیدات صورت‌بندی نظری مناسب و قابل عرضه در سطح جهانی داشته‌اند؟

وی در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: در دوران بیداری اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران بر اهمیت صدور الگوی مردم‌سالاری دینی تأکید ویژه‌ای داشتند؛ الگویی که بنابر گزارش‌ها برخی کشورها نیز آن را در قانون‌گذاری خود مدنظر قرار دادند. با این حال، پیگیری مستمر این رویکرد متوقف ماند و تبدیل به جریان پایدار علمی و گفتمانی نشد.

حجت الاسلام نعیمیان اظهار کرد: سؤال جدی امروز این است که آیا حوزه علمیه قم توانسته است نظریه‌هایی منسجم، دقیق و قابل عرضه تولید کند که برای جهان اسلام الهام‌بخش باشد؟ و آیا خروجی‌های علمی آن توانسته‌اند مسائل فکری، اجتماعی و دینی جهان اسلام را هدف‌گذاری و پاسخ‌دهی کنند؟

وی افزود: کارشناسان تأکید می‌کنند که پروژه بومی‌سازی علوم انسانی اسلامی نباید به مرزهای ملی محدود شود. بلکه این مسیر باید گامی مؤثر در تعامل فکری با جهان اسلام و حتی جامعه جهانی باشد. به‌رغم برخی موفقیت‌ها، مسیر پیش رو همچنان نیازمند بازنگری، سازمان‌دهی و تلاش‌های گسترده‌تر است.

ارسال نظرات