در وصف روی خوب تو خواندم چهل حدیث؛ زیبا حسن، لطیف حسن، دلربا حسن!

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تعدادی از شاعران در واکنش به توهین خواننده هتاک (مقلب به ساسی مانکن) به ساحت امام حسن مجتبی (ع)، شعرهایی را که درباره کریم اهل بیت (ع) سروده و منتشر کردهاند.
در آستانه نیمه ماه مبارک رمضان و ولادت امام حسن مجتبی (ع) تعدادی از این شعرها را میخوانیم؛
*
سعید تاجمحمدی
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که ضرب تیغ میدان میدهد سیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبی با دشمنش پیمان
ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است
خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان
حسن اصل کرامت بود، عالم بر درش سائل
حسن عقل مجسم بود، عالم بی حسن نادان
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلهی زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
بپرس از کوچهها بعد از علی ابن ابی طالب
کدامین شانه در تاریکی شب میبرد انبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبرد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
معزّ المومنین است او، بپرس از مردم نجران
کریم اهل بیت است او، بپرس از سوره انسان
خوشا بر من که در عالم امامی چون حسن دارم
که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان
شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن
فدای نیمهی ماه مبارک، سوم شعبان
*
مسعود یوسفپور
ای مست مطربی که هر از گاه، یک کنار
نعره زنی که آوردت خلق در شمار!
دریوزهی توجّهی و تشنهی نگاه
چون طفل، طفلِ مهر ندیده ز روزگار
بادا به دست محکمه افتی و اوفتد
گردنکشی چنان تو گذارش به چوب دار
بادا به دست شیر جمل کارت اوفتد
در بین این رسانهی مانند کارزار
لایکمن الفرار بخوان زادهی جمل
آخر گذار ناقه میافتد به ذوالفقار
باری شنیدهایم که ای مست! بردهای
نامی که بی وضو نبرد چرخِ نامدار
آن نام، نام با عظمت را مبر چنین
اندازهی دهان خود ای سگ! نگاهدار
گفتم سگی خدای ببخشد مرا که هست
قدر تو کمتر از سگِ لنگِ سیاهِ هار
ماه مبارک است و روا نیست تر کنم
لب را به هجو چون تو از این بیش در شعار
*
مهدی جهاندار
احمد حسن، حسین حسن، مرتضی حسن
هستی حسن، غریب حسن، آشنا حسن
جود و سخاوت و کرم و بخشش و عطا
اندیشه و سیاست و صلح و صفا حسن
اهل بهشت را به تماشا چه حاجت است
تا سیّد الشباب، حسین است یا حسن
در وصف روی خوب تو خواندم چهل حدیث
زیبا حسن، لطیف حسن، دلربا حسن
نقش نگینِ یؤمنُ بِالله، با علیست
نقش نگین عزّةُ لِلّه، با حسن
از إنّما یُرید، صدای تو میرسید
والتّین حسن، عزیز حدیث کسا حسن
ایّوبِ صبر، نوحِ تلاطم، خلیلِ درد
موسای غیرت و همهی انبیا حسن
مشتق شده است نام حسین از حسن، ولی
مشتق شده است نام حسن از کجا؟ حسن!
حبّ الحسین یَجمعُنا را شنیدهای؟
حبّ الحسن یُقرّبنا؛ مرحبا حسن
آن صلح سرخ، کار حسن بود با حسین
آنجا حسین، پشت سر و پیشوا حسن
والله اگر حماسه و عشق است کربلا
اوّل شهید واقعهی کربلا حسن
ای دومین امامت مظلوم در جهان
ای چارمین حقیقت بیانتها حسن
تاریخ شاهد است که عمری چهها کشید
از دست جاهلان مقدّسنما حسن
از چلهزار تیغ که گفتند با توایم
از چلهزار تیغ که گفتند یاحسن!،
حتی دریغ از دو سه شمشیرِ آخته
واحیرتا خیانت و واغربتا حسن
همسفره با غلامسیاهان و بردگان
با کودکانِ خاکنشین، همغذا حسن
مولای ما! مودّت قربی نصیب کن
یعنی که ربّنا حسن و آتِنا حسن
پاداش دستهگل به تو دادن، رهایی است
دستهگلی است جان من اینک، بیا حسن!
نزد خدای فاطمه فرقی نمیکند
گر جای یاحسین بگوییم یاحسن!
«حُسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت»
ای برگزیدهی دو جهان! مجتبی حسن!...
*
مجتبی خرسندی
آه! ای غریبمانده میان شناسها
شرمندهی کرامت تو ناسپاسها
زیبایی از جوار تو عزّت گرفته است
حُسن تو بوده آینهدار جناسها
آیینهها خوشاند که همصحبت تواند
شادند از اینکه فرش تو باشند یاسها
از سفرهی تو سیر شده هر گرسنهای
از توست احترام همه آسوپاسها
دشنام را که پاسخ لبخند میدهی
در حیرت از مرام تواند انعکاسها
ماه مدینه هستی و هرجا که میروی
جمع تو میشوند تمام حواسها
قافیهها ردیف شد و باز مدح تو
سخت است، ای تو خاصتر از هرچه خاصها
میخواستم که غیر تو چیزی بخوانمت!
درمانده شد زبان قلم از قیاسها
دشمن هنوز هم که هنوز است در دلش
ای فاتح جمل ز تو دارد هراسها
تیشه بهریشهی خودشان میزنند و بس
وقتی درخت را بتکانند داسها
بالاتر از معاویه بودن نمیروند
گیرم که جفت شیش بیارند تاسها
ای شیر از شکوه تو که کم نمیشود
وقتی قسم به نام تو خوردند ساسها!