۲۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۴
کد خبر: ۷۷۴۱۵۴
عرفان مطرح کرد:

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان
کارشناس دینی و منتقد سینما با اشاره به ویژگی های منحصر به فرد انیمه، بیان کرد: یکی از چالش های جدی که انیمه برای ملیت ها به وجود می آورد، هویت سازی برای مخاطبان این مدیا است.

اشاره: انیمه‌ها دیگر صرفاً یک سرگرمی کودکانه نیستند، بلکه به‌عنوان یک مدیوم فرهنگی-هنری تأثیرگذار، نقش پررنگی در شکل‌دهی به تفکر، هویت، و جهان‌بینی نوجوانان و جوانان ایفا می‌کنند؛ امروزه انیمه‌ها نه‌تن‌ها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان، از جمله کشور ما، طرفداران فراوانی دارند؛ ازاین‌رو، ضرورت دارد که نگاهی دقیق‌تر به محتوای آنها داشته باشیم و از تأثیرات مثبت و منفی آنها آگاه باشیم.

در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با مسیح عرفان، کارشناس دینی و منتقد سینما به گفت و گو نشسته که مشروح آن در ادامه می‌آید:

رسا: انیمه (Anime) چیست و چرا اهمیت دارد؟
انیمه به انیمیشن‌های ژاپنی گفته می‌شود که به دلیل برخی تکنیک‌های خاص سینمایی، از سایر انیمیشن‌ها متمایز شده است؛ معمولاً این آثار با تکنیک دو‌ بعدی ساخته می‌شوند و تأثیرگذاری بالایی دارند و مخاطبان انیمه بسیار گسترده هستند و آثار معروف این مدیوم میلیون‌ها بار در سراسر جهان دیده و دانلود شده‌اند.

نکته جالب اینجاست که محبوبیت انیمه محدود به ژاپن نیست، بلکه در کل جهان، حتی در کشور‌های غربی مثل آمریکا و اروپا، فرهنگ دیدن انیمه بسیار پررنگ است؛ در این زمینه، اصطلاحی به نام "اوتاکو" (Otaku) وجود دارد که به افرادی اشاره می‌کند که به‌شدت به تماشای انیمه اعتیاد دارند که این واژه ابتدا در ژاپن برای توصیف طرفداران پروپاقرص انیمه و مانگا به کار می‌رفت، اما بعد‌ها در فرهنگ جهانی نیز جا افتاد.

یکی از ویژگی‌های مهم انیمه، محتوای عمیق آن است؛ برخلاف بسیاری از آثار انیمیشنی غربی که مفاهیم را به شکل ساده‌تری بیان می‌کنند، انیمه ها اغلب دارای لایه‌های پیچیده روایی، فلسفی و احساسی هستند که این ویژگی باعث شده که انیمه ها نه‌تن‌ها برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان نیز جذاب باشد.

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان

رسا: اگر انیمه نوعی انیمیشن است، پس چرا به‌عنوان یک مدیا مستقل شناخته می‌شود و تبعات و آثار متفاوتی برای آن در نظر گرفته می‌شود؟

واقعیت این است که این تمایز تا حد زیادی نسبی است و امروزه، بسیاری از انیمیشن‌های غربی و حتی بازی‌های ویدیویی از عناصر انیمه تأثیر گرفته‌اند به این شکل که اگر به بازی‌های موبایلی نگاه کنیم، می‌بینیم که سبک بصری انیمه آن‌قدر در دنیا رواج پیدا کرده که حتی در بازی‌های غربی هم به‌وضوح قابل مشاهده است.

انیمه‌ها دارای ویژگی‌های خاصی هستند که آنها را از دیگر انواع انیمیشن متمایز می‌کند؛ چشمان بزرگ و لب‌های کوچک، همراه با سبک بصری منحصر به‌فرد، از جمله مشخصات ظاهری این آثار هستند و این انیمیشن‌ها معمولاً به زبان ژاپنی ساخته می‌شوند، هرچند دوبله‌های انگلیسی و دیگر زبان‌ها نیز برای آنها وجود دارد و برخلاف بسیاری از انیمیشن‌های غربی که بیشتر برای سرگرمی ساخته می‌شوند، انیمه‌ها اغلب داستان‌هایی با درون‌مایه‌های فلسفی، احساسی و پیچیده ارائه می‌دهند.

در مجموع، اگرچه انیمه ها به لحاظ فنی نوعی انیمیشن محسوب می‌شوند، اما به دلیل سبک خاص بصری، نوع روایت و تأثیرات فرهنگی‌شان، به‌عنوان یک مدیوم مستقل در نظر گرفته می‌شوند.

رسا: چرا بررسی انیمه‌ها ضروری است؟

انیمه‌ها در سال‌های اخیر به‌ شدت در میان نوجوانان و جوانان ایرانی محبوب شده‌اند؛ بسیاری از این آثار سال‌ها در حال پخش هستند و مخاطبان با آنها رشد کرده و ارتباط عاطفی برقرار می‌کنند که این میزان از وابستگی، تأثیرگذاری انیمه‌ها را فراتر از یک سرگرمی ساده می‌برد و آن را به ابزاری برای انتقال مفاهیم مختلف تبدیل می‌کند.

بسیاری از انیمه‌ها حاوی پیام‌های فلسفی، اخلاقی و معنوی هستند؛ بنابراین برخی از این پیام‌ها می‌توانند ارزشمند باشند، اما برخی دیگر نیز ممکن است با باور‌های فرهنگی و دینی ما تعارض داشته باشند و از آنجا که مخاطبان جوان به دنبال یافتن معنا و هویت هستند، شناخت محتوای این آثار می‌تواند کمک کند تا آگاهانه‌تر با آنها برخورد شود.

برخی انیمه‌ها از عناصر عرفانی، اساطیری و حتی ایدئولوژیک بهره می‌برند؛ در این میان، برخی مفاهیم مانند تناسخ، انرژی‌های درونی، ارواح سرگردان و ارتباط با موجودات ماورایی در قالب داستان‌های جذاب ارائه می‌شوند که اگر این مفاهیم بدون تحلیل و بررسی پذیرفته شوند، ممکن است باعث تغییر نگرش نسبت به مفاهیم معنوی شوند.

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان

رسا: چرا باید با نگاه فلسفی به سراغ انیمه‌ها برویم؟

فضای نقد سینمای ما متاسفانه منحصر در فضای تکنیک های سینمایی است؛ به این معنا که در بررسی یک اثر هنری، بیشتر به جنبه‌های تکنیکی و فرمی آن پرداخته می‌شود؛ برای مثال، در سینما بیشتر تحلیل‌ها به نحوه قرارگیری دوربین، موسیقی، فیلم‌نامه و سایر عناصر فنی توجه دارند، اما به محتوای فیلم توجه چندانی نمی‌شود و حتی برنامه‌های تلویزیونی نقد فیلم نیز عمدتاً به همین رویکرد پایبند هستند؛ بنابراین نقد فلسفی، که همان نقد محتوایی است، به بررسی پیام اثر می‌پردازد و تحلیل می‌کند که آیا این پیام با نگاه بومی و دینی ما سازگار است و یا خیر؟

رسا: برخی معتقدند که اندیشه‌های شرقی به فرهنگ ما نزدیک‌تر از تفکرات غربی هستند و به همین دلیل، انیمه‌ها می‌توانند در حفظ هویت ملی ما مؤثرتر باشند حال به نظر شما آیا اندیشه شرقی به ما نزدیک‌تر از اندیشه غربی است؟

در گذشته، زمانی که تلویزیون انحصار داشت، این ادعا می‌توانست تا حدی درست باشد، زیرا امکان انتخاب و دوبله‌ی انیمه‌هایی که بیشتر منعکس‌کننده‌ فرهنگ ژاپنی بودند، وجود داشت؛ اما امروزه با ظهور شبکه‌های خانگی و پلتفرم‌های دیجیتال مانند فیلمو و روبیکا، این انحصار شکسته شده است.

حال وقتی که این انحصار شکسته شده دیگر نمی‌توان با قاطعیت گفت که انیمه‌ها به تفکر ما نزدیک‌تر هستند، زیرا بسیاری از انیمه‌های پرطرفدار، به‌شدت تحت تأثیر تفکرات غربی قرار گرفته‌اند و حتی اگر برخی المان‌های ظاهری شرقی را در خود داشته باشند، محتوای بسیاری از آنها با جهان‌بینی غربی همسو شده است؛ بنابراین، برای بررسی تأثیر انیمه بر هویت ملی، باید محتوای هر اثر را به‌صورت جداگانه تحلیل کرد.

متاسفانه برخی تصور می‌کنند انیمه‌ها، به دلیل اینکه از شرق (ژاپن) آمده‌اند، از نظر محتوایی سالم‌تر از انیمیشن‌های غربی هستند، اما همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از انیمه های پرطرفدار امروزی، تحت تأثیر تفکرات غربی، اومانیسم، و حتی مفاهیم رازآلود هستند، پس این تصور که انیمه‌ها تفکری شرقی دارند و در نتیجه سالم‌ترند، چندان دقیق نیست.

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان

رسا: آیا در انیمه‌ها تفکر شرقی، مانند شینتو، بودیسم و کنفوسیوس، حضور دارد؟

به‌طور طبیعی، انیمه ریشه در فرهنگ ژاپن دارد و در ابتدا تحت تأثیر تفکرات شین‌توییسم و بودیسم بوده است؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم، ژاپن از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تحت تأثیر غرب قرار گرفت که همین امر موجب شد که انیمه‌ها نیز به مرور زمان تغییر کنند و بسیاری از آثار مشهور، رویکرد‌های فکری غربی مانند اومانیسم را در خود جای دهند.

از دهه ۱۹۸۰ به بعد، محتوای انیمه‌ها به‌تدریج دستخوش تغییر شد و اکنون برخی از محبوب‌ترین انیمه های جهان، مانند حمله به تایتان Attack on Titan، از نظر مفهومی گرایش‌هایی به ارزش‌های غربی دارند؛ بسیاری از انیمه‌های پرطرفدار در کشور‌های مختلف، به‌رغم داشتن فرم و سبک ژاپنی، محتوای کاملاً غربی را ارائه می‌دهند.

رسا: کدام ایدئولوژی‌ها در انیمه‌ها بیشتر دیده می‌شود؟

این سؤال بسیار مهمی است، زیرا بسیاری از منتقدان بر این باورند که برای تحلیل انیمه باید به ادیان و فلسفه‌های شرقی پرداخت؛ اما واقعیت این است که انیمه‌ها ترکیبی از ایدئولوژی‌های مختلف هستند که برخی از انیمه‌ها همچنان به فلسفه‌های سنتی ژاپنی وفا دارند، اما بخش بزرگی از آنها نیز تحت تأثیر جریان‌های فکری مدرن غرب، مانند لیبرالیسم، اومانیسم و نئولیبرالیسم، قرار گرفته‌اند؛ بنابراین، بررسی ایدئولوژی در انیمه‌ها نیازمند رویکردی جامع است که بتواند هر دو بُعد شرقی و غربی آن را تحلیل کند.

نقد محتوایی در فضای رسانه‌ای ما بسیار کم است، به‌ویژه در مورد انیمه‌ها که همین مسئله باعث شده نقد محتوایی کاملی در این حوزه نداشته باشیم؛ بااین‌حال، اگر بخواهیم تفکر حاکم بر انیمه‌های پرطرفدار را بررسی کنیم، تا جایی که مشاهده کرده‌ایم، اومانیسم غربی در این آثار غالب است.

البته در برخی انیمه‌ها از ظواهر فرهنگ‌های شرقی و ادیان شرقی مانند شین‌توییسم و تائوئیسم استفاده شده است، اما این برداشت‌ها عمدتاً در راستای تفکر اومانیستی، دنیاگرایانه و گاه مشرکانه غربی قرار می‌گیرند؛ درواقع، بسیاری از انیمه‌ها در ظاهر از عناصر معنوی و فلسفی شرق بهره می‌برند، اما در بطن خود، دیدگاه‌های غرب‌زده را منعکس می‌کنند.

اوتاکو سازی انیمه‌ها، تقابل جدی با هویت ملی جوانان

رسا: چرا نوجوانان و جوانان تا این حد به انیمه وابسته می‌شوند؟

افزایش محبوبیت انیمه‌ها در میان نوجوانان، به‌ویژه دختران، به چندین عامل اصلی مرتبط است؛ اولین عامل جذابیت بصری آنهاست؛ طراحی خاص شخصیت‌ها با چشمان درشت، جزئیات ظریف و رنگ‌بندی‌های منحصر به‌فرد، جذابیت بصری بالایی ایجاد می‌کند؛ همچنین، انیمه‌ها معمولاً داستان‌هایی پرکشش و احساسی روایت می‌کنند که بر احساسات و روابط دوستی تمرکز دارند، که نوجوانان را به خود جذب می‌کند.

انیمه‌ها برخلاف انیمیشن‌های غربی، تنوع ژانری زیادی دارند و می‌توانند طیف وسیعی از ژانر‌ها مانند درام، عاشقانه، فانتزی و حتی فلسفی را پوشش دهند و علاوه بر این، دنیای خیالی و جذاب انیمه‌ها فضایی را برای نوجوانان فراهم می‌آورد تا از مشکلات روزمره خود فرار کنند و در دنیای داستان‌ها غرق شوند.

اما این وابستگی نوجوانان و جوانان به انیمه‌ها تنها به جذابیت‌های ظاهری و فنی محدود نمی‌شود بلکه نکته هائز اهمیت این پدیده در عمق بیشتری به بحران هویت، معنابخشی به زندگی و همراهی طولانی‌مدت با شخصیت‌ها باز می‌گردد، چرا که نوجوانان و جوانان به‌ویژه در جست‌وجوی هویت و یافتن پاسخ به سوالاتی، چون «تو کی هستی؟» و «زندگی چه معنایی دارد؟» هستند و انیمه‌ها، به‌ویژه آنهایی که داستان‌های فلسفی دارند، به این دغدغه‌ها پاسخ می‌دهند.

همچنین، انیمه‌های سریالی که سال‌ها ادامه دارند، باعث ایجاد حس همزادپنداری عمیق با شخصیت‌ها می‌شوند که این همراهی طولانی‌مدت باعث می‌شود که نوجوانان شخصیت‌های انیمه‌ها را جزئی از زندگی خود بدانند.

در کنار این، انیمه‌ها جهان‌بینی خاصی را به نوجوانان ارائه می‌دهند که با مفاهیم عمیقی، چون فداکاری، آزادی و حقیقت روبه‌رو می‌کند و به آنها معنای جدیدی از زندگی می‌بخشد که در این صورت بسیاری از شخصیت‌های انیمه‌ها به‌عنوان الگو‌های شخصیتی و آرمان برای نوجوانان عمل می‌کنند و آنها را به سمت اهداف بزرگ‌تر و انگیزه‌های قوی‌تری سوق می‌دهند.

رشیدیان
برچسب ها: انیمه نقد چرایی
ارسال نظرات