۰۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۳
کد خبر: ۷۷۳۷۵۶

«اوپنهایمر» از پیچیدگی‌های شخصیتی تا پیامدهای اخلاقی فناوری هسته‌ای

«اوپنهایمر» از پیچیدگی‌های شخصیتی تا پیامدهای اخلاقی فناوری هسته‌ای
چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های اکران، تحلیل، بررسی و ایده پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی با بررسی فیلم «اوپنهایمر» پرداخت شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های اکران، تحلیل، بررسی و ایده پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی با بررسی فیلم «اوپنهایمر» برگزار شد.

حامد جلالی پژوهشگر و نویسنده و نمایش نامه نویس، در خصوص بخش فنی فیلمنامه، اظهار داشت: این اثر یک شاهکار سینمایی است که فراتر از یک بیوگرافی ساده، به عمق شخصیت و تناقضات درونی جی. رابرت اوپنهایمر می‌پردازد.

نقد و بررسی «اوپنهایمر» نولان/ از پیچیدگی‌های شخصیتی تا پیامدهای اخلاقی فناوری هسته‌ای

جلالی با اشاره به ساختار روایی غیرخطی فیلم، تأکید کرد: نولان از مخاطب می‌خواهد تمام پیش‌داوری‌های خود درباره‌ی اوپنهایمر را کنار بگذارد و با محصول سال‌ها تحقیق و پژوهش او همراه شود.

به گفته‌ی جلالی، فیلم از دو روایت موازی تشکیل شده است: یکی روایت علمی و تاریخی که به پروژه‌ی منهتن و ساخت بمب اتم می‌پردازد، و دیگری روایت شخصی و روانی که جلسات استماع امنیتی دهه‌ی ۱۹۵۰ و تأثیرات اخلاقی ساخت بمب اتم بر اوپنهایمر را بررسی می‌کند. این دو روایت در تعامل با یکدیگر، به نقطه‌ای می‌رسند که انرژی هسته‌ای و بمب اتم به عنوان دو روی یک سکه نمایان می‌شوند.

جلالی همچنین به روحیه‌ی علم‌طلبی اوپنهایمر اشاره کرد و افزود: نولان به خوبی نشان می‌دهد که اوپنهایمر چگونه تحت تأثیر فشارهای علمی و سیاسی، به سمت ساخت بمب اتم سوق داده شد. جمله‌ی معروف او در زمان آزمایش بمب اتم، "اکنون شدم نابودگر دنیا"، که از متون سانسکریت الهام گرفته شده، به خوبی عذاب وجدان و تناقضات درونی او را نشان می‌دهد.

این نویسنده و پژوهشگر با تأکید بر پیام اخلاقی فیلم، خاطرنشان کرد: نولان در این فیلم می‌خواهد بگوید که تکنولوژی به خودی خود نه خوب است و نه بد، بلکه نحوه‌ی استفاده از آن است که تعیین‌کننده‌ی ارزش آن است. اوپنهایمر تکنولوژی هسته‌ای را به جهان هدیه داد، اما این انسان‌ها بودند که از آن به عنوان یک سلاح استفاده کردند.

جلالی به شخصیت‌پردازی عمیق اوپنهایمر در فیلم اشاره کرد و گفت: نولان با استفاده از دیالوگ‌های قدرتمند و صحنه‌های نمادین، شخصیتی خلق کرده که مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند، حتی اگر با تصمیماتش موافق نباشد. سکوت اوپنهایمر در اواخر فیلم نیز نشان‌دهنده‌ی شکاف شخصیتی ایجاد شده در اوست؛ شکافی که نتیجه‌ی عذاب وجدان و فشارهای روانی ناشی از ساخت بمب اتم است. 

وی در ادامه به نقش‌آفرینی کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر اشاره کرد و گفت: مورفی با بازی بی‌نظیر خود، توانسته است تمام ابعاد پیچیده‌ی شخصیت اوپنهایمر را به تصویر بکشد. از نبوغ علمی گرفته تا عذاب وجدان و سکوت مرموز او در اواخر عمرش، همه‌ی این‌ها با ظرافت و دقت بالا توسط مورفی اجرا شده‌اند. 

«اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان، با بازی کیلین مورفی در نقش جی. رابرت اوپنهایمر، یکی از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ بوده و جوایز متعددی را از آن خود کرده است. این فیلم نه تنها یک اثر تاریخی و علمی، بلکه یک درام روان‌شناختی عمیق است که مخاطب را به تفکر وامیدارد. 

در پایان، جلالی تأکید کرد که «اوپنهایمر» تنها یک فیلم درباره‌ی بمب اتم نیست، بلکه داستانی است درباره‌ی انسان‌ها، انتخاب‌هایشان و پیامدهای اخلاقی این انتخاب‌ها. وی افزود: نولان با این فیلم، مخاطب را به چالش می‌کشد تا درباره‌ی مسئولیت‌های اخلاقی خود در قبال علم و تکنولوژی تفکر کند. این فیلم یک اثر سینمایی است که باید آن را دید، تحلیل کرد و از آن درس گرفت.

نقد و بررسی «اوپنهایمر» نولان/ از پیچیدگی‌های شخصیتی تا پیامدهای اخلاقی فناوری هسته‌ای

در بخش دیگری از این جلسه امیر اهوارکی، پژوهشگر و منتقد سینما، در خصوص بخش محتوایی اندیشه‌ای اظهار داشت: یکی از زیرمتن‌های فیلم به مسئله هولوکاست اشاره دارد. از سال ۱۹۴۵ تاکنون بیش از ده فیلم مستند و داستانی در این رابطه ساخته شده است. کتاب اوپنهایمر، که مبنای ساخت این فیلم بوده، توسط شروین و با همکاری نویسنده‌ای دیگر در مدت ۲۵ سال و با نگارش ۵۰ هزار صفحه اطلاعات به رشته تحریر درآمده است. این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و جایزه پولیتزر را دریافت کرد.

پژوهشگر و منتقد سینما افزود:  فصل‌بندی کتاب با آنچه در فیلم دیده می‌شود تطابق دارد؛ یعنی با مرگ اوپنهایمر شروع می‌شود، سپس به محاکمه او پرداخته می‌شود و در نهایت به صورت فلش‌بک به قصه اصلی که ساخت بمب اتم است، بازمی‌گردد.

اهوارکی با اشاره به موضوع هولوکاست اظهار داشت: این موضوع دروغی است که بیش از ۴۰ محقق و نویسنده در اروپا و آمریکا با تحقیق بر روی آن، با انتشار مقالات خود نسبت به این مسئله انتقاد کرده و بیان کرده‌اند که هولوکاست سابقه متنی ندارد.

وی همچنین به ماهیت علوم تجربی و علم غربی اشاره کرد و افزود: رنسانس جنبشی بود برای کنار زدن دین تا به وسیله آن علمی را به دست آورند که با آن فرعونیت داشته باشند.

پژوهشگر و منتقد سینما ادامه داد:  در این فیلم، شخصیت اوپنهایمر با مشورت‌های نادرست به فاجعه نابود کردن هیروشیما و ناگازاکی کمک می‌کند. همزمان با این فیلم، مستندی با حضور نویسنده دوم کتاب و بازی کریستوفر نولان ساخته شده است که پیشنهاد می‌شود آن را تماشا کنید. نکته دیگر در مورد نقد فیلم این است که کارگردان هیچ تصویری از ژاپن نمایش نمی‌دهد و به آن پرداخته نمی‌شود.

نقد و بررسی «اوپنهایمر» نولان/ از پیچیدگی‌های شخصیتی تا پیامدهای اخلاقی فناوری هسته‌ای

محمدرضا نصیری، پژوهشگر سینما و رسانه در بخش کارگردانی، زیبایی شناسی و جمع بندی اظهار داشت: کارگردانی یعنی ترجمه فیلمنامه به زبان نما، قاب، دوربین و میزانسنی که وجود دارد. در واقع برای تصویرسازی فیلمنامه، انگاره ها و ابزاری وجود دارد که باید آنها را به خدمت گرفت تا فیلمنامه به تصویر کشیده شود.

وی عنوان کرد: در نمای اول فیلم سخن پرومته ( یک شخصیت اسطوره ای یونانی که آتش را دزدیده و به انسان هدیه داده است ) آورده شده است، در نمای دوم چهره کلوزآپ اوپنهایمر همراه با درد و رنج نشان داده می شود؛ در این دو نما کارگردانی اثر به طور خلاصه می‌گوید که اوپنهایمر به مثابه پروتمه  است که بمب اتم را هدیه داده است و نوع انسان ارتقاء یافته‌ای که لیاقت این بمب را دارد انسان آمریکایی است و این به معنای فاشیستی است که کارگردان میخواهد در نماهایی که وجود دارد آن را ترویج کند

نصیری افزود: در خصوص کاراکتر نشان داده شده‌ی اوپنهایمر می توان گفت که این کاراکتر پریشان و ضعیف نشان داده شده است و بعد از ورود به بحث ساخت بمب اتم دیده میشود که تمامی رفتار او ناشی از پریشانی و کابوس های او است. این در حالی است که اوپنهایمر در زندگی واقعی خود حضورش در کلاس در دانشگاه منوط به شرکت در جلسات روانکاوی بوده است یعنی میزان بحران روحی و روانی او بسیار زیاد بوده که در فیلم به این قسمت از زندگی او اشاره نشده است.

پژوهشگر سینما و رسانه گفت: در فیلم دیالوگ های مختلفی دیده‌ می شود که به نوعی بر یهودی بودن اوپنهایمر تاکید می شود و هر کجا خود را معرفی می کند می گوید« اوپنهایمر هستم یک یهودی» این بدین معناست که او در بستر آمریکا در حال ترویج یهود و فاشیست است. همچنین در فیلم روابط اوپنهایمر با همسر، دوستان و.... به درستی پرداخت نشده است که نشان دهنده عدم توجه کارگردان به این مسئله است. در واقع دراماتیزه کردن و ارتباط او با همسر و دوستان به خوبی برای مخاطب جا نیفتاده است. در واقع ایده کارگردان و سفارشی بودن فیلم به حدی در این اثر پررنگ بوده است که کارگردان صلاح دانسته این موارد را در کار خود نداشته باشد.

نصیری تصریح کرد: کریستوفر نولان در کارگردانی این اثر با تدوین های سریع می خواهد اطلاعات زیادی را به مخاطب انتقال دهد که این بمباران اطلاعات سبب سردرگمی در مخاطب می شود. به نوعی می توان گفت که این فیلم خواسته است به ایده مرکزی خود یعنی محق بودن آمریکا و تفکر یهود برای ساخت بمب اتم و آوار کردن آن بر سر مردم ژاپن جامه عمل بپوشاند. همچنین در نماهای زیادی مشاهده می کنیم که فیلم کاملا شعارزده و در جهت سفیدسازی یهود و اسرائیل است.

ارسال نظرات