ساواک: بهشتی؛ مغز متفکر فعالیتهای خمینی در ایران
در روزهای اخیر دکتر رسول جعفریان محقق برجسته تاریخ در صفحات مجازی خود به بهانه انتشار کتاب خاطرات شیخ علیاصغر مروارید، خردهروایتهای بحثبرانگیزی از آن کتاب را منتشر کرد.
جعفریان نوشت: «به تازگی خاطرات مرحوم آقای شیخ علیاصغر مروارید(1303 ـ 1396) منتشر شده است.... آقای مروارید در میان روحانیون انقلابی مشابه خود، نقش مهمی در انقلاب داشت، اما اندکی بعد از انقلاب، به دلایلی کنار گذاشته شد... حریت خاص خود را داشت و اینجا هم در این خاطرات، نکات تازهای دارد که برای شناخت مسائل قبل از انقلاب خوب است. برخی از جملات او را اینجا نقل می کنم:
بلیط گرفتیم تا برای دیدار امام به پاریس برویم.... موقع خداحافظی آقای بهشتی را دیدم. ایشان گفتند شما امام را که دیدی خلاصه یک مقدار از وضع ما صحبت کن. چون آقای مطهری یک مقدار اینجا ما را تحویل نمیگیرد. در حقیقت شما به امام بگویید که حساب ما را داشته باشد و مثلا اینطور نباشد که حرفهای آقای مطهری اثر در آنجا بگذارد.(ص 162)»
اگرچه تاریخ شفاهی و خاطرات بخشی از بار روایت تاریخ را به دوش میکشد، اما اسناد به عنوان یکی از منابع مهم تحلیلهای تاریخی نقش بسزایی در واکاوی ابعاد مختلف یک پدیده ایفا میکنند. تکروایتهای تاریخی بدون در نظر گرفتن شواهد دیگر میتواند موجب قلب حقایق وانحراف مخاطب از فهم درست مطلب شود.
تورقی در اسناد نهضت اسلامی نشان میدهد شخصیت کمنظیر آیتالله بهشتی جایگاه متمایزی نسبت به سایر روحانیون داشته است. به ویژه در روزهای اوجگیری مبارزات مردمی که حوادث انقلاب به شدت فضای داخلی و بینالمللی را تحتتأثیر قرار میداد، ساماندهی و مدیریت شرایط از اهمیت بالایی برخوردار بود.
در میان همه این اسناد، در اینجا تنها به دو سند از گزارشهای منابع امنیتی ساواک اشاره میشود که نشان از جایگاه حساس و تعیینکننده شهید بهشتی در دوران منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی دارد.
سند اول که اواخر آذر ماه 1357 گزارش شده است نکات مهمی درباره نقش آیتالله بهشتی در مدیریت نهضت اسلامی دارد تا جایی که «محمد حسینی بهشتی» را «رهبر سایر روحانیون طرفدار [امام] خمینی» معرفی میکند.
در سند دیگر نیز گزارشگر، در فهرست افرادی که «مبادرت به اقدامات ضد ملی و طرفداری از خمینی مینمایند» تعبیر «مغز گردانندگان فعالیتهای [امام] خمینی در ایران» را برای شهید بهشتی به کار میبرد.