موسوی خوئینیها از ابتدا دارای نقاط تاریک و گرایش التقاطی بود
حجتالاسلام محمدجواد نوروزی عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به بهانه سیزدهم آبان به بررسی عملکرد موسوی خوئینیها، از دفاع از نظام تا مخالفت با آن پرداخت و گفت: با تثیبت انقلاب اسلامی در سال 1360 و حذف جریانهای مارکسیستی، التقاطی و لیبرالیستی شاهد ظهور اختلاف تدریجی بین جریانهای اسلامی هستیم که به تدریج به دو جریان چپ و راست تقسیم شد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) نمود این جریان را در هسته مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده توصیف کرد و ابراز داشت: در سال 1365 با نامه دبیرکل وقت حزب به حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، حزب تعطیل میشود و در گام بعد شاهد شکل گیری انشقاق در سال 1367 هستیم که موجب شکل گیری مجمع روحانیان مبارز و جدایی این جریان از جامعه روحانیت میشود.
وی ادامه داد: امام راحل رضوان الله تعالی علیه در واکنش به این امر و در پاسخ به نامه حمید انصاری به این نکته اشاره میکنند که اگر اختلاف دو جناح در باب اختلافات سلیقهای باشد، مانند دو بال پرنده است که انقلاب اسلامی را به جلو میبرد، اما اگر اختلافات مبنایی بشود، خدا آن روز را نیاورد و طبیعتاً میتواند برای نظام اسلامی مضر باشد.
حجتالاسلام نوروزی آقای موسوی خوئینیها را از رهبران و لیدران جریان چپ برشمرد و گفت: وقتی ما ایدهها، اندیشهها و افکار او را مورد توجه قرار میدهیم، حتی قبل از انقلاب و در آستانه انقلاب به لحاظ فکری دارای یک نقاط تاریک و گرایش التقاطی در میل به لیبرالیسم در اندیشه او هستیم.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: هر چند جریان چپ به تبع رهبرانش و از جمله موسوی خوئینیها در دهه اول انقلاب شعارهای تند ضد امپریالیستی متأثر از سیطره اندیشههای مارکسیستی میدهند و در باب ولایت فقیه هم سخن از باب ولایت مطلقه فقیه و خط امام و امثال اینها میزنند، اما سویههای فکری این فرد در روزنامه سلام به وضوح مشخص است.
وی با تأکید بر اینکه اندیشه موسوی خوئینیها و امثال او از ابتدا هم با نظام زاویه داشت، گفت: هر چه جلوتر میرویم این افراد زاویه بیشتری با نظام پیدا میکنند و از گفتمان و خط اصیل انقلاب اسلامی که متبلور در اندیشه حضرت امام رضوان الله تعالی علیه است فاصله میگیرند.
حجتالاسلام نوروزی تصریح کرد: این فاصله گرفتن به گونهای است که امروز بعد از گذشت بیش از چهار دهه، در درون گفتمان لیبرالیستی و منادی اندیشهها، ایدهها، افکار و مؤلفههایی هستند که در گفتمان نظام سلطه قرار دارد؛ یعنی در زمینی بازی میکنند که نظام سلطه طراحی کرده است و با آرمانها و اصول اولیه انقلاب، یعنی استقلال، آزادی، حاکمیت دینی و حاکمیت اسلام بر زوایای نظام اسلامی منافات دارد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) مطالب پیش گفته را دلیل دگردیسی اندیشه رهبران جریان چپ از جمله موسوی خوئینیها برشمرد و گفت: این افراد به هر حال نقش مؤثری در فرآیند شکل گیری، روند و وضعیت کنونی جریان چپ آن روز و اصلاحطلب امروز داشتهاند؛ این مسیر به تقابل با انقلاب اسلامی و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) که اشاره کردند یک تفاوت بنیادین، ایدئولوژیک و فکری با گفتمان انقلاب اسلامی دارد.
وی درباره پدرخوانده یا مرد خاکستری نامیدن موسوی خوئینیها ابراز داشت: در جامعهشناسی و جریانشناسی تودههای جامعه از سه طیف موافق، مخالف و خاکستری در مقابل هر نظامی سخن میگوییم؛ آقای موسوی خوئینیها یکی از ایدئولوگهای جریان چپ یا اصلاحطلب کنونی است که فارغ از توجه به روزنامه سلام، تریبون جریان چپ بود.
حجتالاسلام نوروزی افزود: این شخصیت در سایه است و تلاش میکند تا به حسب ظاهر به صورت علنی هیچ ظهور و بروزی نداشته باشد، وی به لحاظ فکری تأثیرگذاری بسیار زیادی در جریان اصلاحات یا جریان چپ دارد و جزو رهبران فکری این جریان به شمار میرود؛ این فرد ذی نفوذ تلاش میکند که از موقعیتها و ظرفیتهای متعددی که به وجود میآید، حداکثر بهره را ببرد.