بررسی آسیبهای مسابقات استعدادیابی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، استعداد داشتن یکی از ویژگیهایی است که به طور ذاتی در افراد وجود دارد. چند سالی است که برنامههای استعدادیابی در اغلب کشورها به منظور پیدا کردن افراد با استعداد در همه زمینهها برگزار میشود. اما آیا میدانید به چه چیزی استعداد گفته میشود؟ و آیا این روش استعدادیابی صحیح است؟ و آیا آسیبی و عوارضی ندارد؟
مشکلات عدیده استعدادیابی در تلنت شوها
استعداد از میزان نسبی پیشرفت فرد در یک فعالیت برآورد میشود. اگر برای کسب مهارت در یک فعالیت افراد مختلف در شرایط و موقعیت یکسانی قرار بگیرند متوجه خواهیم شد که افراد مختلف تفاوتهایی از لحاظ میزان کسب آن مهارت نشان میدهند. برخی افراد در یک زمینه یادگیری بهتر و کارایی زیادتری از خود نشان میدهند و پیشرفت آنها در آن زمینه سریعتر است، در حالی که افراد دیگر در زمینههای متفاوت دیگری ممکن است از خود کارایی و مهارت و سرعت پیشرفت بیشتری نشان دهند. در واقع چنین تفاوتی به تفاوت آنها در استعدادهایشان مربوط میشود. همه افراد دارای استعداد هستند اما تنها افرادی که برای استعدادشان تصمیم بگیرند و برای توسعه آن سرمایهگذاری کنند، افراد مستعد هستند. و البته این امر در پرداختن حرفهای افراد به یک موضوع یا ایده خاص است که شایستگی در آن تبلور مییابد و این پرداختن به ایدهها و نمود توانمندیها و استعدادها در رویدادی با عنوان «تلنت شو» یا مسابقه استعدادیابی، مشکلات فراوان دارد.
جذابیت و میزان بالای بیننده انگیزه اصلی تولید برنامههای استعدادیابی
«تلنت شو» از اواخر دهه 90 میلادی در تلویزیونهای نقاط مختلف دنیا شروع شد اما در ایران چند سالی است که اجرا میشود. جذابیت و میزان بالای بیننده باعث شد که حتی رسانه ملی نیز سراغ تولید اینچنین برنامههایی برود و به موفقیتهای چشمگیری نیز در میزان بیننده دست یافت. شبکههای ماهوارهای فارسی زبان نیز در تعدادی بالاتر به تولید برنامههای استعدادیابی پرداختند و این روند همچنان ادامه دارد و اما مشکل کار کجاست؟
تب «دیده شدن» و «شهرتطلبی»
برنامههای استعدادیابی صرفا از سوی تولید کننده برای بالا بردن میزان مخاطب و بیننده ساخته میشوند چراکه در بحث سرگرمی یا اینترتِینمنت به صورت تضمینی کارکرد خود را پیش میبرند. اما هر برنامهای به صرف دیده شدن نمیتواند برنامه خوب و درخور پخش باشد. در این بحث که قشر عظیمی دوست دارند شبها پای برنامهای هیجانی بنشینند شکی نیست و این طرف قضیه از نظر گذران اوقات مشکلشان حل میشود لیکن دو مساله اینجا اهمیت پیدا میکند، اول اینکه خروجی اینچنین برنامههایی برای بیننده چیست و چه ارزش افزودهای از منظر فرهنگی هنری و اجتماعی میتواند داشته باشد و دوم اینکه تکلیف قشر عظیمی که با دیدن اینچنین برنامههایی به شکلی واهی امیدوار به موفقیت و ستاره شدن از طریق این برنامهها را دارند، چه میشود؟
ایجاد تلقی اشتباه در ذهن شرکت کنندگان
متاسفانه اینچنین برنامههایی تا آنجا که تحقیقات نشان میدهد خروجی مشخص و شفافی ناظر بر ارتقاء فرهنگی شخصیتی ندارند که البته این هدف تنها به اینچنین برنامههایی منحصر نمیشود و بسیاری از آیتمهای تلویزیونی را شامل میشود اما مساله مهمتر و مورد بحث در این مقال، امید واهی شرکت کنندگان و همچنین تلقی آنها و خیل عظیمی از جوانان و نوجوانان است که فکر میکنند برنامههای استعدادیابی سکویی برای پرتاب آنها به بالاترین مراتب موفقیت است، که این مساله قطعا موجب خساراتی روحی روانی و تاثیرگذار بر کارکرد و واقعبینی قشر کم سن و سالتر خواهد داشت.
نمیتوان با اتکاء بر شرکت در برنامه استعدادیابی صاحب شغل شد
اول اینکه باید گفت یک برنامه استعدادیابی ملغمهای از مهارتهایی است که بسیاری از آنها در تعریف حِرَف و مشاغل رسمی و لااقل جهت گذران امور زندگی جایگاهی تثبیت شده ندارد و نمیتوان با اتکا بر آن نه صاحب هنر شد نه اشتغال! برای مثال کسی که در برنامه استعدادیابی با حضور در روی استیج با یک مشما فریزر «سوت بلبلی» میزند، چه آینده یا شغلی میتوان برای او متصور شد؟ این یک مساله و مساله دیگر اینکه همین سوتنواز واقعا اینچنین تلقی کرده که برنامه استعدادیابی جایی است که پس از حضور در آن در همین کار به موفقیت و شهرت میرسد! یا دهها کار و فن دیگر که اکثرا در حد یک بازی کودکانه و سرگرمی روزمره محسوب میشوند و بارها شاهد بودهایم که جوانانی با چه جدیت و امیدی برای ارائه آن و امیدوار به کسب موفقیت و آیندهای درخشان، وقت و انرژی خود را روی آن کار نهادهاند. مشکل همینجاست که رسانه یا تلویزیونی که اینچنین جوانی را به مرحله اصلی رقابت میآورد مسبب اصلی ایجاد تلقی اشتباه همان فرد است. با چرخی در فضای مجازی و حتی تحقیقی میدانی میتوان دید که همین برنامههای استعدادیابی چقدر باعث ایجاد اپیدمی یک شبه ره صد ساله پیمودن آنهم با ابزار و هنرها و حرفههایی که حقیقتا کارایی چندانی ندارند، شدهاند.
داورها اغلب حتی در هنر خود هم سرآمد نیستند
نکته حائز اهمیت این است که حتی در مواردی که در شوهای استعدادیابی حرفهها یا هنرهایی بارز و جدی دیده میشود، آنجا نیز آن مهارتها مورد اشکال است، به چندین دلیل: اول اینکه در این برنامهها معمولا چهار داور وجود دارد که هر کدام سلبریتی یک هنر مثلا خوانندگی یا موسیقی، بازیگری یا سینما و دیگر هنرها و مهارتها هستند، یعنی هرکدام تنها در یک هنر یا فن، مهارت نسبی دارند که این هم خود به شدت جای ابهام دارد و حتی آنها نیز در کار و هنر خود سرآمد و صاحب نظر در تمامی زمینههای آن هنر نیستند. این داوران میآیند و در برنامه استعدادیابی در مورد انواع فنون و مهارتهایی که شاید خودشان بجز مورد تخصصی خود، از باقی هیچ گونه دانشی نداشته باشند و به آن فرد رای میدهند که خود سراسر محل اشکال است. برای نمونه داور متخصص موسیقی چطور میتواند با قطعیت در مورد یک بازیگر رای و نظر دهد یا موارد دیگر.
هنرهای اصلی همه دارای جشنوارههای رقابتی تخصصی و شناخته شده خود هستند
این در حالی است که همان مهارتهای متنوع و متعدد سالهاست که هر کدام رویداد، جشنواره و ایونت تخصصی خود را دارند که جوانان جویای نام و مدعی میتوانند در آن رویدادها شرکت کنند. برای نمونه جشنواره موسیقی جوان رویدادی است کاملا تخصصی در حوزه موسیقی که هر جوان و نوجوانی در کشورمان در هر ساز یا رشتهای از آهنگسازی گرفته تا خوانندگی میتواند در این جشنواره تخصصی شرکت کرده و میزان استعداد خود را به امتحان بگذارد آنهم در رویدادی که تمامی داوران تخصصی و هر کدام تنها در رشته تخصصی خود قضاوت میکنند. یا در بحث بازیگری که جشنواره تئاتر فجر و چندین رویداد دیگر که آنهم در نوع خود میتواند کوچکترین جزئیات توانمندی یک جوان در این حوزه را شناسایی کند و این رویدادها و دهها رویداد و جشنواره دیگر وجود دارد که به همین اندازه تخصصی هستند و از کارشناسان و داوران متخصص بهره میبرند.
«تلنت شو» برای تولید کننده، منبع درآمد، برای بیننده، سرگرمی و برای شرکتکننده جدی و تعیین کننده!
شاید باز هم عنوان شود که اینجا تولید این برنامهها تنها بحث سرگرمی است، اما بازهم باید عنوان کرد که حجم بالا و مستمر این گونه برنامهها باعث شده بخش قابل توجهی از جوانان و نوجوانان یا دغدغه حضور و شرکت در تلنت شو داشته باشند یا حسرت این را بخورند که حیف شدهاند که در این برنامهها شرکت نکردهاند یا اینکه در حال برنامهریزی و صرف وقت جهت آمادگی و حضور در آنها را داشته باشند و این برنامهها از این منظر به شدت آسیبزا بوده و خواهند بود. ذکر این مورد حائز اهمیت است که حتی به صرف معرفی چند استعداد و شهرت نسبی آنها، نمیتوان برای عموم کسانی که شرکت کننده در این برنامهها هستند یا تمایل و آرزوی شرکت در این برنامهها را دارند، موفقیتی محسوس و تضمینی قائل شد و در این میان از تولید کننده تا ژخش کننده برنامه و بینندهها همه آن را با نگاهی سرگرمی میبینند بجز قشر قابل توجهی که این دست برنامهها را به غایت جدی تلقی کردهاند و آن را یک فرصت قلمداد میکنند.
اینکه برنامهای بیاید و با هدف کاملا مشخص جلب بیننده، شوخی شوخی، جوانان را جدی جدی به برنامهای بکشاند که تهاش هیچ مورد ملموس و ارزشمند و پایداری نیست، به غایت تاثیرات مخربی درپی خواهد داشت.
بیشک وجود برنامههایی از این دست به جهت و با نیت سرگرم کردن مردم برای هر جامعهای لازم مینماید، اما تولید کنندگان این برنامهها باید هم طیف بیننده و هم شرکتکنندههای بالقوه و بالفعل را به این امرِ تفننی بودن برنامه واقف کنند تا تولید برنامه تنها به آیتمی برای گذران اوقات و سرگرمی بیننده محدود شود ازاینرو باید اولویتهای برنامه تعیین شود. تلویزیون گاه با نداشتن استراتژی و سیاستگذاریهای درست و مناسب موضوعاتی را برای مخاطب برجسته میکند که شاید حتی در اولویت خودش هم نبوده و اساسا هم نباید در سیاستگذاریهای رسانهای که مدعی است قرار است فرهنگسازی یک کشور را به دست بگیرد و سبد کالای فرهنگی مردمش را تعیین کند، وجود داشته باشد.
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون درباره دامن زدن به تب شهرت و دیده شدن در مسابقات استعدادیابی میگوید: این ویژگی طبیعی انسان است که مشتاق است در رسانههای تصویری دیده شود اما اگر قرار باشد از این شوق طبیعی استفاده شود با یک مساله مواجه خواهیم شد. نکته دیگر این است که ما نمیدانیم این مسابقات چه خروجیای دارند؟
این برنامهها فقط برای سرگرم شدن طراحی میشود و نیتی برای تربیت نیرو ندارند
وی تصریح میکند: بیشتر این برنامهها فقط برای سرگرم شدن طراحی میشود و نیتی برای تربیت نیرو ندارند. احتمالا برنامه تلنت شو احسان علیخانی نیز یکی از همین برنامههاست که بیشتر برای سرگرمی طراحی میشود چون تعداد کمی که برنده نهایی یک مسابقه میشوند، در بهترین حالت به جایزهای مادی دست پیدا میکنند و دیگر کسی با آنها کاری ندارد. البته نه اینکه بگوییم این برنامهها صرفا برای سرگرمی طراحی میشوند چراکه روابط برای انتخاب بازیگر، مجری و... آنقدر پیچیده است که در یک سریال و یا فیلم سینمایی بیشتر ترجیح میدهند از افراد مورد شناس خود استفاده کنند.
سلطانمحمدی در واکنش به تب افزایش برنامههای استعدادیابی در تلویزیون عنوان میکند: یکی از الگوهای تلویزیون در برنامهسازی آن چیزی است که در شبکههای ماهوارهای مورد توجه مخاطب قرار میگیرد و چون میبیند بیننده این برنامهها را دنبال میکند مشابه همانها را میسازد. خروجی این برنامهها نشان میدهد که براساس هدف معین کار نمیکنند بلکه بیشتر برای آنتن پر کردن تولید میشوند. اینها ورژنی از برنامهسازی هستند که اتفاقا درآمد کلانی هم در پشت آنها وجود دارد.