فیلم«کت چرمی»، تزریق امید در جامعه
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حسین میرزامحمدی یکی دیگر از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر است که کت چرمی را ساخته، این فیلم به تهیهکنندگی کامران حجازی یکی دیگر از فیلمهایی است که بنیاد سینمایی فارابی تولید آن را بر عهده داشته است.
میرزامحمدی که از سینمای کوتاه پا به عرصه فیلمسازی گذاشته است پیش از این آثار کوتاهی از جمله فیلم ماشوم را ساخته است که مورد تحسین جشنوارههای داخلی و خارجی قرار گرفت.
تهیهکننده کت چرمی کامران حجازی است و او سال گذشته فیلم مرد بازنده ساخته محمدحسین مهدویان را تهیه کرده بود و مهدویان که این روزها سریال سقوط با مشاوره او در فیلیمو منتشر شده است مشاور کارگردان کت چرمی نیز است.
همین ترکیب پشت دوربین کافی است تا بازیگران جلوی دوربین، همان بازیگران تجربههای قبلی مهدویان و حجازی باشند، جواد عزتی از مرد بازنده و سریال زخم کاری پا به کت چرمی گذاشت و سارا حاتمی نوجوان نوظهور بازیگری که در سریال زخم کاری درخشید هم در این فیلم حضور دارد.
یکی از فیلم هایی که در جشنواره چهل و یکم فجر به مسائل و مشکلات اجتماعی پرداخته، فیلم سینمایی کت چرمی است، کت چرمی را می توان یکی از بهترین فیلم های این جشنواره دانست که علاوه بر حفظ پاکی بیان و لحن، به درستی توانسته بود به معضلات اجتماعی بزرگ و پیچیده ای که زاییده زندگی شهری است بپردازد.
معضلاتی همانند دختران بی سرپرست، مواد مخدر، رانت و قاچاق، تجاوز و قتل که به درستی در هم تنیده شده و در نهایت داستان حاشیه ای را به وجود آورده است.
فیلم کت چرمی، از آن دست فیلم هایی است که ماجرای قهرمانی از جنس اجتماع امروزی را در دل اتفاقات تلخ و شیرین جهان مدرن تعریف می کند، شخصیتی که زخم خورده ناهنجاری های همین جامعه است ولی برخلاف همسرش ایران را ترک نمی کند و در تلاشی دائمی و خستگی ناپذیر در پی نجات انسان های درگیر همان ناهنجاری ها می شود.
او اشتباه گذشته خود (طرد کردن دختر معتاد خودش که منجر به مرگ وی می شود) را با فرار بدتر نمی کند و سعی می کند تا با جبران آن اشتباه برای دختر دیگر هم سن و سال دختر خود، آینده بهتری را برای جامعه بسازد.
از نگاه نویسنده و کارگردان اثر، فساد ریشه در ثروت دارد و خود این مسئله جای تأمل و بازنگری اجتماعی دارد، جایی که در فیلم با مسئله مهمانی کت چرمی مواجه می شویم و اینکه از دختران نوجوان به عنوان یک حمال مواد مخدر استفاده می شود.
شخصیت های منفی فیلم همان اشخاصی هستند که برای کسب منافع شخصی بیشتر و سیر کردن اشتهای سیری ناپذیر طمع خود، دست به هر کاری می زنند و از جان دختران بی دفاع بهزیستی هم نمی گذرند.
جالب تر آنکه وکیل او نیز به راحتی و با کمال گستاخی، پیشنهاد رشوه داده و بعد از رد پیشنهاد، در کمال خونسردی تهدید به قتل می کند.
داستان فیلم زمانی جالب و جذاب تر می شود که قهرمان احساس تنهایی و شکست می کند و زمانی که همه چیز را باخته و تمام شده می بیند، متوجه می شود که نیروهایی از درون حاکمیت خیلی قبل تر از او به دنبال مفسد بوده اند و حال می توانند به او کمک کرده و علاوه بر نجات دختر، پرونده شخصیت اصلی را نیز ببندند.
این مقطع از فیلم همان جایی است که نور امید را در دل مخاطب زنده نگه داشته و با نگاهی امیدوارانه به آینده نظام، در آینده واقعی او تأثیر خواهد گذاشت، بر خلاف فیلم های سیاه نما که دائم در حال انتقال احساس سیستماتیک بودن فساد در جامعه حال حاضر ایران هستند، این فیلم بیانگر امکان گره گشایی در معضلات اجتماعی به واسطه خواست جمعی و تلاش تک تک افراد جامعه است.
در پایان می توان این فیلم را درام اجتماعی رازآلودی دانست که علاوه بر تزریق روح امید در جامعه، لذت یک فیلم سینمایی دوست داشتی را نیز به همراه دارد، حسین میرزا محمدی که یک کارگردان فیلم اولی است، نشان داد که می توان در آینده منتظر فیلم ها و آثار خوبی از وی بود.
محمدحسین بنی احمدی