چشمان خود را به روی حقیقت باز کنید
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، بررسی اظهارات چند ماه اخیر مولوی عبدالحمید در تریبون نماز جمعه مسجد مکی زاهدان که با استقبال زاید الوصف دشمنان قسم خورده نظام و ایران همراه شده، نشان میدهد که این فرد اگر همانند بسیاری از شخصیتهای دیگر سیاسی و غیر سیاسی مطرح در جهان، توسط دلارهای سعودی خریداری شده است و عامدانه چنین سخنانی را مطرح میکند یا در بهترین حالت نیز فرض میگیریم که مطالب و اطلاعاتی هدایت شده به آقای مولوی عبدالحمید میرسد که این نیز نشانگر ناتوانی وی در رسیدن به حقایق واقعی جهان است.
چطور میشود که مولوی عبدالحمید چنین جرئتی را به خرج بدهد که در تریبون نماز جمعه، سخنی را بیان کند که در کتابهای فقهی اهل سنت، خلاف این سخن بیان شده است؟ بهائیت در کتابهای فقهی مولوی عبدالحمید واجب القتل هستند؛ اما پشت تریبون باید تمام حقوق انسانی آنها رعایت شود و اگر بابت جاسوسی و همکاری آنها با دشمنان نظام در دادگاه صالحه تصمیم گرفته شود، ظلم به انسانیت روا شده است؟
جناب مولوی عبدالحمید نباید فراموش کند که انسانیت با اسلام زنده شد. پیامبر گرامی اسلام اعرابی را که بادیه نشین بودند، دختران خود را زنده به گور میکردند و روز به روز خون همدیگر را در جنگ میریختند و حاضر نبودند پیش کسی اندکی خم بشوند را به مسلمانانی تبدیل کرد که در مقابل خداوند متعال رکوع و سجود میکردند. انسانیت را آن کس زنده کرد که در هنگام حکم کردن برای قاتل خود فرمود که همانند ضربتی که به من زد، فقط یک ضربه به او بزنید. همان کسی که بارها خلیفه دوم گفت اگر نبود، هلاک میشدم.
باید از شما بپرسیم که ترویج و تبیین فلسفه انسانیت در راستای تفکر اومانیسم غربی است یا خیر؟ اگر چنین است، شما مغلوب فرهنگ کفار شدهاید و لذا صلاحیت و شایستگی امامت جمعه اهل سنت زاهدان و سیستان و بلوچستان را ندارید. اگر چنین نیست و چنین اعتقادی را ندارید، پس برای چه تریبون امامت جمعه را به سخنانی اختصاص دادهاید که هیچ اعتقادی به آن ندارید و مردم را به این اعتقادات دعوت میکنید؟
چطور میشود که شما از حق مردم دم می زنید و مدعی تضییع حقوق شان هستید اما خود در یک مسجد کوچک مدیریتی متزلزل و با مشکلات فراوان دارید؟ عالمان جوان منطقه سیستان و بلوچستان چقدر در تصمیم گیریها و اندیشه ورزیهای شما دخالت داشتهاند و وضعیت امروز جوانان زاهدان چگونه است؟ همه کارشناسان و خود شما بهتر از هر کس می دانید جمهوری اسلامی ایران چه نگاه های ویژه ای به اهل سنت و منطقه سیستان و بلوچستان داشته و دارد، اما باز هم با سیاه نماییها، سعی میکنید واقعیتها را وارونه جلوه بدهید.
چطور میشود که خدانور لجهای، یک قاچاقچی و اراذل و اوباش شایستگی و لیاقت برده شدن نام خود را در تریبون نماز جمعه دارد؛ اما شما تنها به یک بیانیه درباره مولوی شهید عبدالواحد ریگی اکتفا میکنید؟ آیا مولوی عبدالواحد ریگی آنقدر ارزش نداشت که درباره دشمنان و کسانی که او را ترور کردند و به شهادت رساندند صحبت یا سخنی بگویید؟ فقط اگر یک نفر از اراذل و اوباش قمه کش در یک دادگاه صالحه و بعد از طی مراحل قانونی حکم محاربه اش اجرا شود، شایستگی تعریف و تمجید از سوی امام جمعه اهل سنت زاهدان را دارد؟
چرا یادی از شیخ عوض القرنی نمیکنید؟ نویسندهای که همانند جمال خاشقچی در عربستان سعودی به جرم انتقاد درباره دولت سعودی به حکم اعدام محکوم شده است؟ شما چه آوردهای برای اهل سنت زاهدان داشتهاید؟ چرا اهل سنت در زاهدان باید در سختترین وضعیت معیشتی قرار داشته باشند و در امرار و معاش خود سختی بکشند؛ اما شما به راحتی با دلارهای سعودی خوش بگذرانید و شامهای آن چنانی میل کنید؟ اگر گرانی و وضعیت نامناسب اقتصادی در کشور وجود دارد، حاصل حمایت تمام قد شما و همفکرانتان از شخصی بود که فقط روزانه چند ساعت به رنگ ریش خود اختصاص داده بود، نه مسؤولی که پشت هر اتفاقی به سرعت به میدان میرود و برایش تأمین رفاه و آسایش مردم مهمتر از خواب و آسایش روز تعطیل جمعهاش است. مولوی عبدالحمید، اندکی عبدالحمید باش.
مولوی عبدالحمید فراموش نکن، اگر همین کسانی که از آنها حمایت میکنی، با شعارهای خودشان و بر فرض محال به قدرت برسند، اولین نفری که روی آرامش و امنیت را نخواهد دید خود شما هستی؛ پس بهتر است موضع حق را بشناسید و آن را دنبال کنید. هر راهی بهجز این، کژ راهه است!