چرا خسته نمی‌شوید؟!

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در رابطه با غاصبان جماران باید گفت ریشه مشکلات آنها با انقلاب، به نوع نگاهشان به آیت الله خامنه‌ای باز می‌گردد. غاصبان جماران، مسلکی همانند مسلک برخی از نام‌داران صدر اسلام دارند که پس از پیغمبر، با باز کردن دکان در کنار نام ایشان سعی در تفسیر و تحلیل و اشاعه سخنان او، البته با اندیشه‌های خود داشتند. به نوعی می‌شود این حرکت را مصادره به مطلوب سخنان و آراء پیغمبر دانست که امروزه به روش غاصبان جماران بدل شده است. اینها نیز دکان خود را در کنار امام خمینی باز کرده اند و با تفسیر به رأی سعی در تصرف امام خمینی دارند.

این مسأله دقیقا همان هشداری است که چندین وقت قبل تحت عنوان «تحریف امام» مطرح شد و هدف اصلی جریان غاصب جماران نیز ایجاد تقابل بین امام و رهبری است. البته باید گفت وقتی مستقیما با آنها وارد گفت‌وگو می‌شوی و کمی اندیشه‌شان را به هم می‌زنی، به این نکته می‌رسی که حتی امام خمینی را هم قبول ندارند؛ زیرا می‌دانند اندیشه‌های امام حقیقی با آنچه اینها از امام برای مردم ساخته اند تفاوت دارد. این ادعا از راه دیگری نیز قابل اثبات است؛ از جمله ویژگی‌های منافق تقطیع و تحریف است و اگر نوشته‌ها و سخنان این جماعت را ببینی و بخوانی، به کرات شاهد «یومن ببعض و یکفر ببعض» در استفاده از سخنان امام خواهی بود.

غاصبان جماران، هم‌نوا با فتنه‌گران

هر دم از این باغ بری می‌رسد!

به عنوان یک نمونه دیگر از صدها نمونه باید به یادداشت محمدرضا حشمتی اشاره کرد که سایت جماران، یا بهتر است بگوییم صدای فتنه گران آن را منتشر کرده. وی در این یادداشت در ابتداء تعریضی به سخنان رهبری در رابطه با کسانی که اکنون در وسط خیابان هستند و اغتشاش می‌کنند زده و با استفاده از سخن امام این افراد را ولی نعمت خوانده است. حال آنکه هر چه در کف خیابان مشاهده می‌شود چهره زشت این افراد است و ما چیزی جز ضرب وشتم، قتل نیروهای انتظامی، بسیجیان، حافظان امنیت و مردم عادی را نمی‌بینیم. تا چشم کار می‌کند خرابکاری، آسیب زدن به اموال عمومی، آتش زدن بانک‌ها و مراکز و مدارس علمیه، اهانت به ساحت قرآن و تعرض به نوامیس مردم دیده می‌شود. گوش هم جز فحاشی و حرف‌های پوچ و بی‌هوده نمی‌شنود.

دو قطبی سازی وظیفه و شیوه دیگر غاصبان جماران است. استفاده از الفاظی همچون مهندسی انتخابات و انتصاب توسط اصولگرایان و یک دست سازی نظام، قرار دادن نظام در مقابل مردم و ایجاد نگاه حزبی چیزی جز گل‌آلود کردن آب نیست برای ماهی گیری! بازیچه قرار دادن مردم و استفاده ابزاری از آنها و به خصوص زنان در انتخابات، در پیشانی کار شما قرار داشت و همچنین این بزرگ شما بود که به دنبال مادام العمر کردن ریاست جمهوری‌اش و حذف مردم از سیستم انتخابات می‌دوید نه نظام جمهوری اسلامی. زدن این حرف که مردم ولی نعمت و پشتیبان و اصلا همه کاره این نظام اند راحت است و ما مردم سالاری روسای جمهور شما را هم تا کنون دیده ایم.

مهندسی انتخابات!

آقای حشمتی در ابتدا گفته برای کم و زیاد شدن حتی یک درصد، اندیشمندان اجتماعی و سیاسی ده‌ها نشست برای بررسی آن برگذار می‌کنند اما خودش در ادامه به ارائه آمار کم شدن میزان رأی دهندگان اشاره کرده بدون بررسی عواملش! ایشان گفته زمان هاشمی بالاترین میزان رای گیری بود؛ برفرض پذیرش، علت افت میزان رأی در دولت دوم آقای هاشمی که به حدود 50 درصد رسید به چه علت بود؟ نکند آن هم تقصیر مهندسان انتخابات باشد؟

در ادامه با اشاره به آمار شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نوشته «مهندسین انتخابات بدانند بدون محاسبه آراء باطله در شهری مثل تهران از ۴ هموطن فقط یک نفر با ما همراه است و ۳ نفر به برنامه و خط مشی ما ایراد دارد»! پر واضح است که مردم در آن زمان به خط مشی ما ایراد داشتند زیرا 8 سال کشور به قهقرا رفت و با روحانی به عقب بازگشتیم! اصولا هرکسی دلش برای ایران می‌سوخت به خط مشی دولت‌های شما ایراد دارد و همین ایراد داشتن است که عامل اصلی کاهش مشارکت می‌باشد.

وی ادامه داده «هیچ می‌دانند از دست دادن این سرمایه‌های گرانقدر [نخبگان] چه خسارتی به کشور وارد کرد؟!». سوال ما این است که بیشترین فرار نخبگان در زمان ریاست جمهوری جه اشخاصی بود؟ در زمان ریاست جمهوری جه اشخاصی نخبگان فضایی و هسته‌ای ما محدود و حتی اخراج شدند که کار برخی‌شان به کشاورزی و لوله کشی رسید؟ به آقای حشمتی پیشنهاد می‌کنم مستند فروشنده 2 را مشاهده کند تا از بلایی که رفیق ایشان بر سر نخبگان هسته‌ای آورد با خبر شود. وی همچنین نوشته «دولت و مجلس بدون فرهیختگان، هنرمندان و دانشمندان و اکثریت مردم چگونه خواهد توانست از عهده حل مشکلات برآیند؟». خب اگر نیت شما خیر است، چرا این نکته را در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی مطرح نکردید که اغلب مدیرانش همان مدیران دولت‌های هاشمی و خاتمی بودند و پیرترین دولت انقلاب محسوب می‌شد؟!

مراسم نکوداشت برای زحمات فراوان حشمتی، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت روحانی

بازی با آمار و فرار از واقعیت

مردم از این حزب بازی‌ها خسته اند! اینکه تمام تقصیر را به گردن شورای نگهبان بیندازیم و او را عامل اصلی کاهش مشارکت بدانیم و یا رهبری را مقصر جلوه دهیم و در این راه ار سخنان امام راحل نیز سوء استفاده کنیم، چیزی جز حرکات پوپولیستی برای تطهیر خود نیست. مردم بسیاری که حقیقتا امروز به وضع معیشت و اوضاع فرهنگی معترض اند، دست اتهامشان اکر هم به سوی رهبری باشد نه به این علت که او را مقصر بدانند، بلکه می‌گویند چرا ایشان محکم‌تر و قاطع‌تر با کسانی که بانیان وضع موجود بودند برخورد نکرد! مردم می‌دانند اگر در برخی عرصه‌ها پیشرفت تبدیل به سراب شده، به علت کم‌کاری‌های شما است.

بهتر است پیش از اینکه حرف‌های بی‌پشتوانه بزنید و آمار منتشر کنید، همچنین قبل از استفاده از سخنان بزرگانی همچون امام و رهبری یک سوزن به خود بزنید و بعد یک جوالدوز به دیگران! این کمال وقاحت است که پس از این همه مسئولیت در انقلاب اکنون بانیان وضع موجود را کسان دیگری بدانید و خود را عاری از هر عیب و نقصی! باز هم به قول خودتان «نوسانات آماری، در پدیده‌های اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است و دانشمندان حوزه علوم اجتماعی و سیاسی، با کم و زیاد شدن نیم درصد و یک درصد، ده‌ها نشست و تحقیق را انجام می‌دهند»؛ پیشنهاد می‌کنم از فضای ایزوله‌ای که برای خود درست کرده اید خارج شوید و دست از آمار دادن بردارید، سخنان دیگر اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی و سیاسی را نیز در رابطه با مشکلات فعلی کشور بشنوید و با واقعیت رو به رو شوید.