شماره ۵۱ فصلنامه علمی «زن در فرهنگ و هنر» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 51 فصلنامه علمی «زن در فرهنگ و هنر» به صاحب امتیازی دانشگاه تهران با مدیرمسئولی فاطمه یزدیان و سردبیری اعظم راود راد منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله و 130 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
بازیابی کارناوالیته در نمایشگری عروسکهای زنده
شیوا مسعودی؛ نفیسه سعادت
چکیده :عروسکهای زنده اصطلاحی برای دختران جوانی است که با عملهای جراحی و آرایشهای سنگین خود را به شکل عروسکهای بازی همچون باربی در میآورند و با گذاشتن عکس یا فیلم از ژستهای حرکتی و رفتارهای خود در شبکه های اجتماعی نمایشگری میکنند. در این نوشتار با بازخوانی کارناوال و کارناوالیته از منظر باختین، مرگ، نقاب، دیوانگی (نمود یافته در سه تیپ ابله، دلقک و ولگرد) و بازی به عنوان چهار مضمون اصلی آن معرفی و شناسایی میشوند. پیشینهی تحقیق نشان میدهد، تجسم این مضامین در آثار ادبی یا پدیدههای اجتماعی و سیاسی میتواند موجب تکوین امر کارناوالیته شود. در جستجوی عناصر کارناوالیته در عروسکهای زنده به فصای مجازی به عنوان میدان کارناوال میرسیم. نمایشگری در فضای مجازی دو بخش دارد، یکی بازنمایی خود است که از نگاه گافمن وجه اجرایی دارد و دومی مکان اجرای آن در فضای مجازی و به طور مشخص شبکههای اجتماعی است؛ جایی که امکان ساخت هویتهای متفاوت، ساختگی و ایدهآل مورد نظر هر فرد را به او میدهد. عروسک زنده که پیشینهای در منابع ادبی و نیز در تمایل دختران به شبیهانگاری با عروسکهای بازی یا شخصیتهای فیلمهای انیمیشن دارد، انتخاب یک هویت غریب عروسکگون در فضای مجازی است. عروسکهای زنده با بیجانانگاری و مرگگونگی، نقاب چهره و بدن، ابلهنمایی، سرکشی، فریبکاری و پرسهزنی و بازی در نقش عروسکبازی، چهار مضمون کارناوالیته را تجسم میبخشند و به این ترتیب نمایشگری خود در فضای مجازی را به کارناوالی از منظر باختین تبدیل میکنند.
بازنمایی زیستجهان زنان بخارائی در دوران پیشا شوروی(با تکیه بر یادداشتهای صدرالدین عینی)
سیده فهیمه ابراهیمی
چکیده :زیست جهان انسان بخارائی قرن 19 و 20 مبتنی بر زمینهها و بافتار فرهنگی و تاریخی است که طی قرون متمادی و مبتنی بر تصادمات زیستی او ساخت نهایی خود را یافته است. آنچه در این زیست، بیش از دیگر جوامع خاورمیانهای هم عصر خود توجه پژوهشگر را جلب میکند، ابهام تصویر ظاهری و کنش فردی و اجتماعی بانوان آن در جریان مطالعة متون تاریخی است. البته مذکر بودن تاریخ و فرهنگ و ادبیات در جهان ایرانی سخن تازهای نیست، اما حقیقت این است که رویکرد فوق در عصر تجدد در بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله ایران به چالش کشیده شده است. گویی امارت بخارا در این میان یک مثال نقض است، زیرا به جای تحول در زیست جهان بانوان، با تداوم همان انگارة مبهم در آن مواجهیم؛ در نوشتار حاضر با تمرکز بر دایره المعارف یادداشت ها (که اثر یکی از روشنفکران سدة نوزده و بیست بخاراست) و اندک یافته های پراکندة موجود در منابع این سرزمین، ابهام پژوهش را در قالب دو سوال اصلی این گونه طراحی نمودیم که: « شئون زیستی زنان بخارائی این زمان چه ویژگیهایی داشته و دیگر اینکه چرا در تحولات سالهای تجددخواهی تحرکی از جانب آنها دیده نمیشود؟» مدعای ما این است که « زنان بخارائی در نقطة کانونی نظام زیستی سنتی (خانواده) در کنار مختصات پوششی، آموزشی و طبقاتی خود، چالش حداقلی را با اجتماع داشتهاند، و در جریان رشد جریان های تجدّدخواهی به دلیل بستر متفاوت اجتماعشان تحول معناداری را تجربه نمیکنند».
تحلیل گفتمان انتقادی در رمان نگران نباش مهسا محب علی از منظر جنسیت
منصوره شهریاری
چکیده :ادبیات بازآفرینی هنرمندانه سویة پنهان واقعیتهای جامعه است. زوایای مخفی جامعه معمولاً در روایات رسمی، کتب تاریخی و فرهنگی و... مورد غفلت واقع میشوند یا مجال بروز و ظهور نمییابند؛ درحالیکه در ادبیات، بهخصوص ادبیات داستانی، بستری مناسب برای بیان این موضوعات فراهم است و زنان سهمی از اینگونه روایات برعهده دارند، زیرا در طول تاریخ به اشکال متفاوت به حاشیه رانده شدهاند. گریز از ساختارهای متصلب مردانه در تطور تاریخ برای زنان با فراز و فرودهایی همراه بوده و همپای تحولات جامعه وضعیت زنان نیز در هر دهه دستخوش تغییر و تحول شده و بنا به شرایط، هر نویسندهای موضعی خاص در این خصوص اتخاذ کرده است؛ برخی از نویسندگان زن به بازتولید ایدئولوژیهای جنسیتی و... پرداختهاند، برخی موضع انتقادی به آن دارند و برخی نیز به دنبال بنیان طرحی نو هستند. مهسا محب علی از نویسندگان دهة 1380 است با وجود آنکه به ایدئولوژیهای جنسیتی معترض است، متن داستان گویای این موضوع نیست و گاهی در آن گریز از زنانگی و تقلید رفتارهای مردانه دیده میشود که موجب تحلیلهایی بعضاً اشتباه شده است. متنمحور بودن رویکرد فرکلاف این نظریه را برای بررسی داستان نگران نباش مناسب کرده است. از طرفی، به گفتة پژوهشگران، رویکرد فرکلاف در حوزة تحلیل گفتمان جامعترین و منسجمترین مباحث را در این حوزه داراست. بنابراین، این مقاله با استفاده از روش توصیفی و منابع کتابخانهای در پی پاسخگویی به این سؤال است که نگران نباش نسبت به مقولة جنسیت چه موضعی را برگزیده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد رفتارها و گفتارهای راوی در اعتراض به جامعة مردسالاری و پدرسالاری حاکم است. درواقع نویسنده در قالب این داستان به ستیز با کلیشههای جنسیتی بدیهی انگاشتهشده در جامعه میپردازد. برای بررسی این موضوع متن داستان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استناد به متن نتایج ارائه شده است.
گفتمان های دین رسانه ایشدة زنانه در اینستاگرام فارسی
زهرا اردکانی فرد؛ محمد جواد غلامرضا کاشی
چکیده : شبکه های اجتماعی امکانی برای ظهور و شنیدهشدن صداهایی است که پیش از این امکانی برای پدیدارشدن نداشتند. در این مقاله، نشان دادهایم که یکی از فرصت های پدیدآمده توسط شبکه های اجتماعی، ظهور دین زنانه است. زنان پیش از این کمتر امکان صحبتکردن از دینـ در مقام وعظ، نصیحت، تبیین و تفسیرـ را داشتند، اما از طریق این شبکه توانسته اند بهطور گسترده دربارة دین و باورهای دینی خود تولید محتوا کنند. دین زنانه البته یکسنخ و صدا نیست. صنوفی از دین به روایت زنان وجود دارد. اما میتوان اینهمه را در یک تابلو مشاهده کرد و براساس نقاط مشترک میان آنها از ظهور فرصتی تازه در جامعة ایران سخن گفت. نشان داده ایم که بیانگری زنان در حیات دینی به مدد رسانه های جدید، نهاد سنتی دین را در یک موقعیت تازه قرار داده است. بهرغم چالش هایی که برای آن فراهم کرده، فرصت هایی بیبدیل برای تداوم آن پدید آورده است. در همان حال، در تعدیل و ممانعت از گسترش فضای دینستیز ایفای نقش کرده و بسیاری از غایات مطلوب روشنفکران دینی را در عمل تحقق بخشیده است. این تحقیق به بررسی دین رسانه ایشدة زنانه، که در اینستاگرام تولید میشود، میپردازد و گفتمان های موجود در روایت های زنان ایرانی از دین را توصیف و تحلیل میکند. برای این منظور پنج صفحه اینستاگرامی با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتایج از وجود یک ساختار زنانة دینی خبر میدهند که با سه شاخصة جستوجوی تکبودگی، به زندگی و تولید آموزه های تازه در حوزة دین تشخص گفتمانی فراخوان پیدا میکند.
بررسی تطبیقی زنانگی مطلوب در ادبیات عامیانه ایران و اروپا (مطالعة موردی گذر تکامل زناشویی در دو افسانة «شاهمار» و «دیو و دلبر»)
علی اصغر کلانتر؛ لاله ملا
چکیده : افسانههای محلی و داستانهای پریان با استفاده از نمادها و کهنالگوها سبب و توضیحدهندة کنش و واکنشهای فردی و گروهی در یک جامعهاند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیل روایت و با رویکرد تطبیقی به دو افسانة مشابه «زشت و زیبا» از فرهنگ اروپایی و «شاهمار» از فرهنگ ایرانی میپردازد. سؤال پژوهش آن است که در دو روایت مطالعهشده، چه چیزی بهمنزلة کمال مطلوبِ زن در عبور از گذر تکاملی دخترانگی به زنانگی بهواسطة ازدواج تبیین شده است؟ برای رسیدن به پاسخ، با استفاده از مضمون «گذر» در آرای جان هینلز و تبیین ازدواج بهمثابة «گذر تکامل زناشویی» براساس نظر جوزف کمبل دربارة سیر تکاملی قهرمانهای اسطورهای، وضعیت قهرمان زن دو افسانه در مرحلة گذر زناشویی مطالعه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد تکامل قهرمان داستان «دیو و دلبر» گذر از وضعیت دخترانگی به زنانگی بهواسطة عشق و وصال با موجودی دیوصورت است که زیباییِ حقیقی پنهانش پس از تجربة عاشقانه آشکار میشود و داستان به انتها میرسد. اما در داستان «شاهمار» عشق و وصال زمانی شکل میگیرد که ماهیت انسانیِ دیو آشکار میشود و این نقطه، آغاز فرایند تکامل نهایی زن یعنی پذیرش نقش مادری است و حفظ عشق و ازدواج اهمیت اصلی و کمال نهایی معرفی میشود.
سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان و ایلخانان با تحلیل آیکونوگرافیک نگارة پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامة بزرگ مغولی
فرزاد فیضی؛ بهروز افخمی؛ سارا صادقی
چکیده : بازتاب جریانات و حوادث دورههای مختلف تاریخی در هنرهای آن دوره و ارتباط متقابل گونه ها و سبک های هنری با رویدادهای جامعة معاصر خلق اثر بین اکثر پژوهشگران تاریخ و جامعه شناسی هنر امری پذیرفته شده است. مسئلة پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان اولیه تا انقراض ایلخانان با مطالعة موردی نگارة پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامة بزرگ مغولی است. در تحلیل داده ها از مبانی آیکونوگرافی ازجمله تطبیق نگاره با منابع تاریخی، روابط بینامتنی و استحاله بهره گرفته شده است. رویکرد پژوهش توصیفیـ تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال گردآوری شده است. نتایج نشان میدهند مفهوم مادرسالاری از دورة مغولان اولیه تا ایلخانی به سه دوره قابل تقسیم است. در دوران قبل از تشکیل امپراتوری به سبب عرفگرایی موجود، مادرسالاری به بهترین نحو بر قبایل حاکم است. در دوران فتوحات، ازدواجهای درباریان و شخص خان همسو با منافع سیاسی و اقتصادی است. در این دوره، نفوذ همسر اول خان بیشتر از سایر زنان است؛ ولی این نفوذ شخصی و غیرمستقیم است تا اینکه امری نهادی باشد. پس از اصلاحات غازان و به ویژه در اواخر عمر ایلخانان، با وجود غلبة دیوانسالاری ایرانیـ اسلامی، نمودهایی از بازگشت به عرفگرایی در هنرهای این دوره به صورت اعم و اهمیت مجدد مادرسالاری در نگارة مطالعهشده (بازتاب نقش مادر ابوسعید در سرنگون کردن امیرچوپان در نگاره) به صورت اخص دیده می شود.
واکاوی نشانه های حضور حرمسرا در آثار فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان
بتول معاذالهی؛ زینب صابر
چکیده در دوران اصفهان صفوی، سیاست محبوسنمودن شاهزادگان در حرمسرا باعث شد بهتدریج شاه از کنش جدی در عرصة سیاست کناره گیری کند و در مقابل حرمسرا به کانونی از قدرت مبدل شود که در آن مادر شاه، زنان و خواجه سرایان ابتکار عمل سیاسی را بهدست گیرند. در دوران سلیمان، این کانون به حدی قدرتمند شد که آن را مالک اصلی شاه نامیدند. در همین زمان بود که نقاشی فرنگی سازی بهعنوان سبک مسلط هنری شناخته شد و رو به گسترش نهاد. مقالة حاضر با توجه به همزمانی قدرتیابی حرمسرا و رونق فرنگی سازی در دوران حکومت شاهسلیمان، در پی پاسخ به این پرسش است که جریان فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان، در بازنمایی قدرت رو به گسترش حرمسرا و ساکنانش، چگونه عمل کرد؟ خوانش نقاشی های ذکرشده نشان می دهد که آثار فرنگیسازی از منظر چشم شاهسلیمان به موضوع زنان و حرمسرا نظر می افکند و با حذف زنان بهعنوان عاملان قدرت، فقط به نمایش نشانه هایی مربوط به مکان زیست آنان، چون اشاره به «فضای درونی/ اندرونی در معماری» که اینک خودِ سلیمان در آن مستقر شده بود، اکتفا میکند و از طریق تأکید بر «نگاه خیره به مخاطب»، به «بازتکثیر نگاه مردانه» دست می زند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی«زن در فرهنگ و هنر» می توانند به نشانی خیابان انقلاب و یا بلوار کشاورز-خیابان وصال-کوچه مرحوم دکتر محمد علی اسلامی ندوشن(شاهد سابق)-ساختمان شماره 2 دانشکده علوم اجتماعی-طبقه چهارم-واحد 7-مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران- دفتر نشریه زن در فرهنگ و هنر یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jwica.ut.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.