به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نود و یکمین نشریه متن پژوهی ادبی به صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی با مدیر مسؤولی و سردبیری عباسعلی وفایی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 348 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است
چند نوع التزام در منظومههای عطار
نگین مژگانی؛ علیرضا حاجیان نژاد
چکیده: با وجود دسترسی به تصحیح انتقادی آثار عطار، همچنان نقاط مبهم و مشکوکی در آثار او به چشم میخورند که حتی با دادههای نسخهشناسی موجود قابل رفع نیستند. برای رفع چنین ابهامهایی، لازم است هر یک از جنبههای مختلف سبک عطار که بر پایة آثار مسلم او تعیین شده است به دقت مورد واکاوی قرار گیرد تا در نهایت الگوی جامعی از سبک او به دست آید. در این پژوهش، انواعی از التزام مورد بررسی قرار میگیرند که در سراسر آثار منظوم عطار از خردترین واحد؛ یعنی بیت تا کلانترین واحد؛ یعنی منظومه تکرار شدهاند. برای طرح الگویی منظم، انواع التزام در چهار گروه اصلی شامل التزام به تکرار، تقارن، تناسب و نوعی اسلوب ویژه طبقهبندی میشوند. بررسی انواع التزام در کنار سایر دادههای سبکشناسی و نسخهشناسی میتوانند در سنجش صحت ابیات مبهم و مشکوک در آثار عطار مفید و راهگشا باشند.
واکاوی خوانش تصویری آفتاب از گزارۀ انسان کامل در مثنوی مولانا و داستانهای سهروردی
مریم حق شناس؛ داوود اسپرهم
چکیده: مهمترین مضامین آثار عرفانی، تصاویر معرفتی است که از آبشخور اسطوره و فلسفه نشأت گرفتهاند. تصویرها به دلیل پیوند ذاتی که با مفاهیم دارند، نقش حیات معنوی عارف را ایفا میکنند. یکی از این تصاویر «آفتاب» است که به عنوان یک کلان استعاره در مثنوی و یک اسلوب فکری در آثار سهروردی مطرح است. در حقیقت این جستار با دو عامل سروکار خواهد داشت؛ ابتدا، رمزگشایی از اندیشۀ حاکمی است که پشتوانۀ آفرینش تصویر «آفتاب » برای مفهوم «انسان کامل» به شمار میرود و دیگری، بررسی چگونگی خلق تصاویر واحد برای معانی متعدد یا مفاهیم واحدی که در هیأت تصاویر گوناگون ظهور مییابند. یکی از پاسخهای احتمالی بدان، متأثر بودن «فهم» از «حالات و موقعیت»های گوناگونی است که انسان با قرار گرفتن در آنها به ادراک متفاوتی نائل میآید و در نتیجه، این فهمهای متفاوت در شکل تصاویر متنوع، ممثل میشوند.
نقد مأخذشناسانه و سبکشناسانۀ قطعهای منسوب به رودکی
مهدی نیک منش؛ اشرف سراج
چکیده: رودکی از شاعرانی است که تاکنون دیوان او یافته نشده و مجموعهاشعاری که امروزه از وی در دست است از تذکرهها، فرهنگهای لغت، کتابهای بلاغی و کتابهای تاریخی جمعآوری شده است. مجموعه اشعاری که نفیسی از منابع بیان اشاره فراهم کرده، مبنای بسیاری از پژوهشهایی قرار گرفته که بعدها دربارۀ اشعار رودکی انجام شده است. هرچند وی کوشیده است اشعار منسوب به رودکی و دیگر شاعران را از هم جدا کند، هنوز ابیاتی در دیوان رودکی وجود دارد که از لحاظ سبکی به دورههای بعدی شعر فارسی و شعر دیگر شاعران مانندتر است. در این پژوهش با بررسی تاریخی و سبکشناسی دربارۀ رد انتساب قطعهای از رودکی با مطلع زیر بحث میشود:
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب چه آب جویم از جوی خشک یونانی
قطعهای که در دیوان و مجموعه شعرهای رودکی به کوشش نفیسی (1341)، دانشپژوه (1374)، احمدنژاد (1375)، قادر رستم (1391) و دهقانی (1394) جزء اشعار رودکی و در مجموعههای امامی (1387) و شعار (1389) جزء اشعار منسوب به رودکی ذکر شده است. نخجوانی (1333) آن را در «دیوان قطران» آورده و رواقی (1399) نیز شاعرآن را قطران نوشته است. براساس نتایج پژوهش، قدیمیترین منابعی که این قطعه در آنها به رودکی و قطران نسبت داده شده، مربوط به پس از قرن یازدهم است. از لحاظ سبکی استفادۀ زیاد از واژههای عربی، فراوانی واژهها و تصاویر انتزاعی، وجود عبارتهای دینی، شرعگرایی و فلسفهستیزی و تفاخر، انتساب آن را به رودکی و قطران رد میکند. این ویژگیها نشانگر سبک شعر در قرن ششم است.
ساختمان واژهعطف و تشخیص آن از گروه نحوی همپایه با تکیه بر چند متن ادبی
هوشنگ مرادی؛ مصطفی گرجی؛ عباسعلی وفایی؛ فاطمه کوپا
چکیده: مقالۀ حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمۀ مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژههای دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانههای مرکب بهویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونههایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان دادهها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نامآوای مرکب، زیرعنوان واژهعطف ترسیم شد و نمونههایی از دشوارترین شواهدی که در آنها واژهعطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحویاش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانههای چندگانۀ مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی بهویژه در صورتهای همسان، کاراتر است؛ واژهعطف در متن ادبی بهتمامی از قاعدۀ بازگشتناپذیری مرکب پیروی نمیکند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهرهمند است.
بررسی ضرباهنگ زمان داستان در روایت «سالهای ابری» از علیاشرف درویشیان
مرتضی حیدری
چکیده: رمان سالهای ابری از علیاشرف درویشیان در چهار جلد و 1622 صفحه نوشته شده و رویدادهای آن بهتقریب 33 سال از زندگی راوی- قهرمان رمان را دربر میگیرد. در اینمقاله سرعت گذار رویدادهای داستان در روایت نویسندۀ اینرمان بر پایۀ آرای ژرار ژنت سنجیده میشود. ژنت مقولههای نظم و ترتیب، تداوم و بسامد را برای سنجش شتاب یک روایت بهکار میگیرد. مطالعه و بررسی نمونههای موجود در کل رمان نشان میدهد که چینش رویدادهای داستان در روایت، بیشتر خطی است؛ گرچه گذشتهنگریها و آیندهنگریهایی نیز در روایت دیده میشود. همچنین ارزیابی تداوم داستان و روایت، گویای آن است که میانگین 42/7 روز از داستان در هر صفحه از رمان بهنمایش درآمده است. مقایسۀ تداوم میانگین هر یک از جلدهای چهارگانۀ رمان با تداوم میانگین کل رمان نوسان منفی، مثبت، مثبت و منفی را بهترتیب در شتاب روایی هر جلد اثبات میکند. آمارهای بهدست آمده از چگونگی تکرار شدن رویدادهای داستانی نیز شمارگان بیشتر بسامدهای مفرد را تأیید میکند که نسبت معناداری با گذار بیشتر خطی روایت دارد. یافتهها و نتیجهگیری این پژوهش، ن. ک:تههای تازهای را در چهارچوب نظری آن بهدست میدهد.
تصحیح چند تصحیف و تحریف در «اغراضالسّیاسه» با تأکید بر نسخة خطی مشکوة
مختار ابراهیمی؛ نصرالله امامی؛ قدرت قاسمی پور؛ رسول کردی
چکیده: «اغراضالسّیاسه فی اعراضالریاسه» تألیف ظهیری سمرقندی به دلیل داشتن آموزههای سیاسی، اجتماعی، حکمی، تعلیمی، اخلاقی، آداب مملکتداری و شیوههای حکمرانی در میان متون کهن نثر فارسی ممتاز و برجسته شده است. آموزههای گوناگون وکاربردی این کتاب سبب شده است این اثر بارها به دست کاتبان نسخهنویسی شود و در نتیجة این امر تصحیفات و تحریفات بسیاری به متن آن راه پیدا کرده است. جعفرشعار با در اختیار داشتن چهار نسخة خطی از «اغراضالسّیاسه»، اما بدون استفاده از همة آنها (بهویژه نسخة خطی مشکوة) به تصحیح و چاپ آن اقدام و در بسیاری از موارد اختلاف نسخهها را نیز ذکر کرده و مسامحه در امانتداری نسبت به نسخههای خطی بهویژه نسخة اساس، شتابزدگی در تصحیح و چاپ این اثر و همچنین ضعف و سهلانگاری در حروفچینی، تصحیفات، تحریفات و لغزشهای دیگری را به متن این کتاب وارد کرده است. نگارندگان در این مقاله از طریق مقابلة متن چاپ شدة اغراضالسّیاسه با نسخة اساس و نسخة مشکوة و به مدد مقایسة جملات و عباراتی از آن با آثار دیگر ظهیری سمرقندی (سندبادنامه و بهویژه اثر ناشناختة غرةالالفاظ و نزهةالالحاظ) وهنجارهای سبکشناختی نویسنده به بررسی و تصحیح چند تصحیف، تحریف و لغزش در متن چاپ شدة اغراضالسّیاسه میپردازند.
بررسی موقعیتها و سطوح روایی در قصههای عامیانۀ بلند با تأکید بر «ابومسلمنامه»
کبری بهمنی؛ ذوالفقار علامی
چکیده: نقالی در گذشته فرهنگی ایران به معنای گسترده، خواندن و بازگفتن هرگونه داستان است. قصهپژوهی، حضور عامل انسانی نقال در انتقال قصه را موردتوجه قرار میدهد، اما نشانههای حضور، میزان تصرف یا پایبندی وی به منابع را به شکلی روشمند و دقیق بررسی نمیکند. آشفتگی و اختلاط نقال با راوی و نویسنده نشان میدهد قصهپژوهان با وجود اذعان به اینکه قصه، نویسنده عینی ندارد، راوی جهان داستانی را گاه با نویسنده و گاه با نقال یکی دانستهاند. همچنین دخالت مصححِ قصه به صورت کاربرد علائم سجاوندی، پررنگ کردن و یا در میان خط تیره قرار دادن برخی جملات به منظور تمایز نقال از راوی بدون آنکه مبنای دقیق و سنجیدهای داشته باشد بر آشفتگیهای موجود افزوده است. روایتشناسی، موقعیتها و سطوح روایی را براساس تقابلِ راوی، کنشگر و مخاطب در اثر بررسی میکند. رویکرد روایتشناسی در شناخت قصههای عامیانه بلند که از طریق سنت نقالی و داستانگزاری بازسازی و ثبت شدهاند، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا از طریق قائل شدن به تمایز در سطوح روایی، جایگاه نقال و گفتمان وی مشخص میشود. آیا برای نقال سطح روایی جدا از راوی، نویسنده ملموس و انتزاعی قابل دریافت است؟ نتایج این پژوهش با دیدگاه قصهپژوهان راجع به نقال، راوی و نویسنده مقایسه میشود.
مطالعة مؤلفههای مدرنیسم داستانی در سه رمان عباس معروفی «سمفونی مردگان، سال بلوا، تماماً مخصوص»
حسین پارسی فر؛ فرشته میلادی؛ ندا اسنقی
چکیده: عباس معروفی در هر یک از آثار خود با در نظر داشتن یکی از طبقات اجتماعی به ترسیم شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی جامعه پرداخته و از این طریق با دیدگاهی انتقادی توأم با طنز و تعریض، اوضاع حاکم بر اجتماع را به چالش کشیده است. طبقة «روشنفکران»، «زنان قربانی و تسلیم» و «افراد تبعیدی» از جمله گروههایی هستند که در سه رمان «سمفونی مردگان»، «سال بلوا» و «تماماً مخصوص» بهعنوان شخصیتهای اصلی نقشآفرینی میکنند. «انسان» و «دغدغههایش» محور اصلی رمانهای معروفی هستند و روش اصلی وی برای پردازش شخصیتهای داستانی خود «رجوع به گذشته» و «کودکی» شخصیتها است تا از این طریق به بررسی مشکلات، تعارضات درونی و اختلالات آنها بپردازد. رمان «سمفونی مردگان» را میتوان برداشتی جدید از داستان هابیل و قابیل با فضای سورئالیستی دانست. رمان «سال بلوا» روایت خشونت و اجباری است که در تاریخ متوجة زنان شده و «نوشا» بهعنوان شخصیتی «قربانی»، تسلیم ازدواجی اجباری میشود. رمان «تماماً مخصوص» نیز روایتی از زندگی روزنامهنگاری تبعیدی است و نویسنده در این اثر ابعاد مختلفی از تجربههای زیستی خود را گنجانده است. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که در رمانهای «انسانمحور» عباس معروفی، مهمترین مؤلفههای نمود مدرنیسم کداماند؟ یافتهها حاکی از آن است که «گرایش به جهان درون شخصیتها»، «جریان سیال ذهن»، «کشمکش درونی»، «رد روش روایی در رمان» و «شیوة متفاوت شخصیتپردازی» از مهمترین مؤلفههای نمود مدرنیسم در رمانهای موردبحث هستند.
معانی ثانوی جملههای پرسشی در اشعار پروین اعتصامی
جهاندوست سبزعلیپور؛ هنگامه واعظی
چکیده: جمله از نظر صورت به شکلهای خبری، پرسشی و امری بهکارمیرود؛ اما از نظر معنا، میتوان برای هریک از این جملهها، معنایی خاص و متفاوت درنظرگرفت. بحث معانی ثانوی و یا معانی چندگانة یک جمله از قدیم مورد نظر علمای بلاغت بهویژه در حوزة علم معانی بودهاست. در قرون اولیة اسلامی روی معانی ثانوی جملات سهگانة فوق بحثهای فراوانیشدهاست. در دورة جدید نیز در کاربردشناسی به این امر بسیار پرداختهشدهاست. در این پژوهش، اشعار پروین اعتصامی از منظر معانی ثانوی جملات پرسشی بررسی شدهاند. پرسش این تحقیق آنست که جملات پرسشی دیوان پروین، چه معانی ثانویهای دارند، تا مشخص گردد ظرفیت جملات پرسشی در زبان فارسی و در بافت ادبی چه مقدار است. بررسی دادهها نشان میدهد که از مجموع 639 جملة پرسشی دیوان او، 34 جمله با پرسش واقعی و بقیه در معنای ثانوی به کار رفتهاند و جملات پرسشی با معنای ثانوی نیز، مجموعاً 29 معنی ثانوی را بیان میکنند که بیشترین به استفهام انکاری و کمترین به حسرت و شمول حکم اختصاص دارد؛ بیان چندین معنای ثانوی در یک جمله، بطور همزمان نیز در آثار وی بسیار یافت میشود. این بررسی نشان میدهد که با وجود متفاوت بودن دورة زمانی و زن بودن شاعر، متن ادبی بررسی شده، همانند متون ادبی دیگر بزرگان ادب فارسی، تمایل بیشتری به کاربرد جملههای پرسشی در معنای ثانویه دارد و بافت ادبی ظرفیت استفاده از جملة پرسشی در معانی ثانوی را تشدید میکند.
تحلیل استعارۀ مفهومی ساختاری «هستی» در غزلهای بیدلدهلوی
حمید خصلتی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم
چکیده: شعر بیدلدهلوی، دیریاب و رمزآلود است و اندیشههای ژرف فلسفی و عرفانی و نگاه ویژهاش به جهان از عوامل پیچیدگیهای معنایی شعراوست.یکی از واژههای پربسامد و کلیدی در شعر بیدل، مفهوم انتزاعی «هستی» است. دراین مقاله، ابتدا به تبیین استعارههای شناختی به عنوان یکی از رویکردهای جدید در حوزۀ تحلیل آثار ادبی پرداخته و سپس مفهوم «هستی» با استفاده از استعارۀ مفهومی ساختاری،تحلیل میشود. شعر بیدل از مفاهیم پیچیده و دور از ذهنی سرشار است که با استفاده از کارکرد استعارۀ مفهومی در عینیتبخشی به حوزههای انتزاعی، قابلیت شرح، توصیف و تحلیل پیدا خواهد کرد و دسترسی مخاطب عام برای فهم معانی به ظاهر پیچیده در شعر بیدل آسانتر خواهد شد. تحلیل بنمایة «هستی» در این مقاله بر پایة استعارۀ ساختاری انجام میشود. از آنجاکه در شکلگیری انواع دیگر استعارههای شناختی، یعنی استعارههای جهتی و هستیشناختی، عمدۀ استعارهسازی براساس شباهت میان تجربیاتی است که از اشیای فیزیکی و جسممان داریم، پایههای تجربی حسیسازی و مفهومی کردن تا حدود زیادی روشن است؛ در حالی که در استعارههای ساختاری بر پایۀ تجربیات و ادراکات فرهنگی و اجتماعی دست به مفهومسازی میزنیم. از این رو، به نظر لیکاف و جانسون، استعارههای ساختاری پیچیدهترین نوع استعارۀ مفهومی هستند و به نظر میرسد تحلیل استعارههای ساختاری بنمایۀ هستی، ما را به تجربههای فرهنگی خاصی که بیدلدهلوی از آن برخوردار بوده و در شعرش منعکس شده است، رهنمون میکند.
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر
مرضیه السادات فاطمی؛ محمدرضا نصراصفهانی؛ غلامحسین شریفی ولدانی
چکیده: رمان، طرحی از زندگی است که دورهای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت میریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیتها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف میکند. این وصف اما، خالی از ارائة طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزلة بخشی از پیکرة اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشتهاند و نمایشی که از آنها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجستة کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولتآبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائة داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاههای آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستیها و عدم توجه به آموزههای منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبهرو دیده و کوشیده است تا پارهای از کاستیهای نگاه اجتماعی- فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
بررسی بازنمایی استعاره های مفهومی در داستان «سیاوش» شاهنامه فردوسی: براساس رویکرد شناختی
سید فرید خلیفه لو؛ ستاره مجاهدی رضائیان
چکیده: استعاره یکی از ابزارها و عناصری است که در شاهنامه فردوسی به عنوان اثری فاخر، اسطوره ای و حماسی برای انتقال و عینی سازی مفاهیم والای انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. برهمین اساس، ماهیت ساختاری داستان های شاهنامه فردوسی به صورت روایتی استعاری بازنمایی شده است. در شاهنامه شخصیت های گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمادی از خصایص مختلف نوع بشر را به تصویر می کشند. در میان شخصیت های تاثیرگذار در شاهنامه فردوسی، «سیاوش» به عنوان فردی «خردمند» با رویدادهایی مواجه می گردد که می تواند استعاره و نمادی از مفاهیم زندگی انسان باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی انواع استعاره های مفهومی یعنی 1) استعاره جهتی؛ 2) استعاره های هستی شناختی شامل (2-1) استعاره مادّی؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخیص؛ و 3) استعاره ساختاری براساس الگوی لیکاف و جانسون (1980) در «داستان سیاوش» شاهنامه فردوسی است. نتایج بررسی داده ها نشان داد استعاره هستی شناختی و، به طور خاص، نوع مادّی در «داستان سیاوش» به طور معناداری (05/0>p) بیشتر از دیگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالی که استعاره جهتی کمترین کاربرد را در این داستان به خود اختصاص داده است.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره نشریه متن پژوهی ادبی می توانند به نشانی تهران سعادت آباد، پل مدیریت، خیابان علامه طباطبایی جنوبی، نبش خیابان حق طلب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، طبقه 2، دفتر فصلنامه کد پستی: 1997967556 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس https://ltr.atu.ac.ir/ مراجعه کنند و با شماره تلفن 88683705 تماس بگیرند.