شماره 12 دوفصلنامه «پژوهش های عقلی نوین» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دوازدهمین شماره دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهش های عقلی نوین» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با مدیر مسؤولی سید عباس صالحی و سردبیری جهانگیر مسعودی منتشر شد.
نسبت مسئله خفای الاهی با مسئله شر: بررسی دیدگاه جان شلنبرگ
سید نصیراحمد حسینی
چکیده: از جمله مباحثی که توجه فیلسوفان و متألهان را به خود معطوف کرده است، «نسبت مسئلة خفا با مسئلة شر» است. پرسش این است که چه نسبتی میان مسئلة خفا و مسئلة شر به لحاظ کارکرد و ساختار وجود دارد؟ به دیگر سخن، آیا مسئلة خفا همان مسئلة شر است؟ روی هم رفته دو دیدگاه عمده در مسئله وجود دارد: یکی مسئله خفا را به مسئله شر فرو میکاهد و آن را روایت یا مصداقی از مسئله شر میداند. دیدگاه دوم، بر استقلال مفهومی مسئله خفا پای میفشارد و آن را دستکم به لحاظ مفهومی متمایز ارزیابی میکند. جان شلنبرگ طرفدار دیدگاه دوم است که در سال 1993 برهان خفای الهی را به مثابۀ برهان الحادی صورتبندی کرد که یکی از مسائل بحثبرانگیز در فلسفۀ دین معاصر میباشد. در این جستار تلاش شده با طرح نسبتهای احتمالی میان این دو مسئله و بررسی آنها، نقاط قوت و ضعف هر یک از دیدگاهها تا اندازهای نشان داده شود. هرچند دلایل شلنبرگ برای اثبات استقلال مسئلۀ خفا تا اندازهای قابلتوجه است، اما هنوز کافی نیست و نیازمند بررسی بیشتر است.
رویکرد صدرا و هایدگر به دوآلیسم نفس و بدن
حسین آزادمنجیری؛ مجید ملایوسفی؛ محمدحسن حیدری؛ محمدصادق زاهدی
چکیده: نحوۀ ارتباط نفس و بدن از جمله مسائلی است که با آغاز تفکر فلسفی مورد توجه قرار گرفت. تأثیر ذهنیتگرایی دکارتی بر حوزههای مختلف از جمله اخلاق و فرهنگ، موجب شده است که حل مسئلۀ دوآلیسم به یک دغدغه تبدیل شود. در این مقاله با مقایسۀ تطبیقی و با روش توصیفی-تحلیلی مشخص میشود که صدرا و هایدگر در رویکردی مشابه، انسان را یک موجود میانگارند، موضوعی که از نظر ایشان، مورد غفلت قرار گرفته است. این دو فیلسوف اگر چه با اصطلاحات متفاوت، بر این باور هستند که تمایز نفس از بدن امری عقلی و انتزاعی است و انسان به لحاظ وجودی ویژگیهای خاص خود را دارد. صدرا معتقد است نفس از بدن حادث میشود و در امتداد آن است و اگرچه ویژگیهای خاص خود را به عنوان امر مجرد نیز داراست، این امر به آن معنا نیست که دو موجود مستقل وجود داشته باشد، بلکه از نظر وجودشناختی یک موجود بیشتر نیست. ازاینرو تعدد این موجود به نفس و جسم، به اعتبار عقل است و این وجوه، اموری وجودی نیستند. هایدگر نیز معتقد است انسان در تجربۀ زیستۀ خود یکتاست. در نظر وی هرگونه برداشت دیگری از تجربۀ زیسته، فرع بر آن و محصول انتزاع عقلی و نه امر وجودی است. در دیدگاه وی تمایز دکارتی موجب میشود وجه سابژکتویسم انسان در فلسفه غالب گردد و تحت این عنوان، هستی خاص انسان به عنوان دازاین فراموش شود.
تحلیل ادله سمعی و عقلی بر استحاله خلق ابداعی از ممکن الوجود
محمد سلطانی رنانی
چکیده: آموزۀ خلق ابداعی در قرآن کریم و حدیث شریف ریشه دارد که موردتوجه فیلسوفان مسلمان نیز قرار گرفته است. خلق ابداعی برترین گونۀ تأثیر وفعل است وبه معنای پدید آوردن چیزی بدون مادّه وصورت پیشین میباشد؛ خلقی که تنها بر خالق و عنایت وی متوقف است. تحلیل و بررسی ادلۀ سمعی وعقلی بدین نتیجه میانجامد که این گونه فعل، ویژۀ واجبالوجود است و صدور چنین فعلی از ممکنات، محال است. دو دسته از آیات قرآن و احادیثی از ائمۀ اطهار: بهصراحت بر این اختصاص و امتناع دلالت دارد. همچنین پنج برهان عقلی بر استحالۀ ابداع از ممکن اقامه شده است: اکملیّت مبدِع (برتریِ پدیدآورنده)، مقتضای فعل ابداعی (ویژگیِِ پدیدآوری)، فقر ممکنات (نیازِ پدیدهها)، مقتضای حیِّز وماهیت (جایگاه وچیستی) و استقراء افعال ممکنات. تحلیل ادلۀ قرآنی وحدیثی وبررسی براهین عقلی بهویژه با استفاده از سخنان فلاسفۀ مسلمان به این نتیجه میانجامد که صدور فعل ابداعی از ممکنالوجود محال است. آثار این نتیجه در آموزۀ فلسفی عقل اول وپندارِ تفویض در خلقت قابلپیگیری و طرح میباشد.
اصطلاح شناسی ابداع در نگاه علامه طباطبایی
محمد بهرامی
چکیده: ابداع به عنوان یکی از صفات فعلیۀ خداوند همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و شخصیتهای برجستهای چون کندی، فارابی، ماتریدی، صدوق، ابنسینا، طبرسی، سهروردی و غیره بحثهای مختلفی را دربارۀ آن مطرح کردهاند. برخی به تعریف حداقلی از ابداع بسنده کرده و شماری، تعریف حداکثری ابداع را ضروری میدانند. در این میان علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیتهای برجستۀ تفسیری، فلسفی و کلامی عصر حاضر، به مناسبت کاربرد کلمۀ بدیع و برخی مشتقات بدع، به بحث در مورد ابداع نیز میپردازد. ایشان ابداع را از صفات فعلیۀ خداوند میداند. علامه بدیع را به معنای مبدِع درنظر گرفته و اینهمانی مبدِع، فاطر و خالق را برنمیتابد. در نگاه ایشان، ابداع، ایجاد بدون نمونه، بدون زمان، بدون تقلید، بدون علل و بدون مثل است. نوشتار پیشرو با روش توصیفی و مطالعۀ کتابخانهای صورت گرفته و هدف نهایی آن زدودن اختلافات لفظی در تعریف ابداع و تقریب نظریات در این حوزه است.
مسئلۀ شر و قابلیتهای صورتبندی نظریۀ عوض
قدرت الله قربانی؛ شکیلا دهقان بنادکی
چکیده: مسئلۀ شر در اشکال مختلف آن، یکی از مهمترین چالشهای فلسفی و کلامی انسان معاصر میباشد که در پاسخ به آن، نظریۀ عوضِ متکلمان مسلمان یکی از راهکارهای تا حدودی کارآمد، درون سنت خداباوری دینی میباشد. این نظریه با استناد به عقل و وحی و با پیشفرض گرفتن خداوندی با صفات مطلق و ضرورت وجود آخرت، اصولی را معرفی میکند که برای پاسخ به برخی ابعاد مسئلۀ شر، کارآمد هستند. از جمله این اصول میتوان به این موارد اشاره کرد: تعلق جعل ذاتی خدا برای آفرینش شرور، مقصود بالعرض بودن شرور برای خدا، گسترش دامنۀ حیات بشری و نتایج اعمال او به زندگی اخروی، تأکید بر محدودیت دنیا برای تحقق کامل نتیجۀ اعمال نیک و بد، تفصیل جزئیات رسیدگی به اعمال بندگان در آخرت، لزوم جریان سنتهای ثابت الهی در جهان برای آزمون انسانها، اهمیت تفاوت منظر بشری و سرمدی، اعطای اجر بیگناهان توسط خدا در قیامت. صورتبندی جدید چنین نظریهای میتواند قابلیتهای بیشتر آن را آشکار سازد. هدف از این پژوهش، نشان دادن اهمیت صورتبندی جدید نظریات مستند به نصوص دینی، مانند نظریۀ عوض، در برابر برخی چالشهای کنونی پیشروی سنت خداباوری در حوزۀ مسئلۀ شر است. در این مقاله نویسنده میکوشد به روش تحلیل محتوای نصوص دینی چون قرآن، کارآمدی نظریۀ عوض در پاسخ به برخی جوانب مسئلۀ شر را نشان دهد.
اثبات وابستگی بقای بدن عنصری به روح بخاری از منظر حکمت اسلامی
حسینعلی گودرز بروجردی؛ روح اله آدینه
چکیده: یکی از مهمترین مسائل حوزۀ علمالنفس، تکون جوهر نفس و تعلق آن به بدن عنصری از حیث حدوث و استکمال است که به موجب آن، نفس و بدن، واجد تفاعلی دوسویه میشوند. واسطۀ این تعلق، روح بخاری است که خلیفۀ نفس است و تأثیر و تأثر نفس و بدن از طریق آن صورت میگیرد. یکی از مهمترین این آثار، مسئلۀ حیات و دوام موجودیت بدن است که بهصورت بالعرض از جدول وجودی روح بخاری به بدن افاضه میشود. بدن عنصری از سنخ نشئۀ طبیعت بوده و در جوهر، سیّال و متجدد است و هر جسم سیّالی ذاتاً مرده فناپذیر است، بنابراین چون روح بخاری در تعلق نفس به بدن، واسطه در ثبوت است، بقای بدن نیز وابسته به ثبات آن خواهد بود. با این وصف، آیا میتوان بقای بدن عنصری را با حفظ ثبات در روح بخاری تضمین نمود؟ مقالۀ حاضر پژوهشی تحلیلی- توصیفی است که از منظر حکمت اسلامی به این پرسش پاسخ میدهد و اثبات مینماید در صورت اعتدال و ثبات روح بخاری، چیزی که بالذات مرده و فناپذیر است، به یمن وجود این واسطۀ بالعرض، واجد حیات و بقا میشود.
نقد و بررسی تفسیر میرداماد از روایات خلقت نوری
سیده زهرا موسوی بایگی؛ سید محمد موسوی
چکیده: فلاسفۀ مسلمان ضمن تعقل و تفکر دربارۀ اصول و مبانی عقلی، با یاری وحی و مذهب، بر حیطۀ مسائل فلسفی افزودهاند. یکی از مباحثی که حکمای مسلمان به تبیین عقلانی آن پرداختهاند، مباحث مربوط به «نبـوت» بهویژه نبوت پیامبر اسلام9 است که یکی از فروعات آن، خلقت نوری و تقدم آفرینش ایشان بر جمیع مخلوقات میباشد. نخستین حکیم فرزانهای که به تبیین و تفسیر عقلانی این روایات همت گماشته، میرداماد است. در این پژوهش تلاش شده تا با روش جمعآوری کتابخانهای، اطلاعات و توصیف و تحلیل آنها، تفسیر و تقریر میرداماد از روایات خلقت نوری به ویژه روایت «اول ما خلق الله نوری» ارائه شود و سپس نقد و بررسی گردد. حاصل این بررسی آن است که تفسیر سید از روایاتی که متضمن معنای تقدم آفرینش پیامبر(ص) بر مخلوقات است، عبارت است از تکافؤ، تضاهى و برابری منزلت پیامبر اسلام(ص) در سلسلۀ عود با صادر نخستین در سلسلۀ بدو، اما این تفسیر نه تنها با برخی متون نقلی در تعارض است، بلکه با مبانی فلسفی میرداماد نیز سازگار نمیباشد.
نقش عقل در برانگیختن رفتارهای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی
مریم قلاسی؛ محمد کاظم علمی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
چکیده: از جمله مسائل مهم در مباحث اخلاقی و فلسفۀ اخلاق، عامل انگیزش اخلاقی و تحقق فعل اخلاقی است. در این جستار میکوشیم نقش عقل در انگیزش اخلاقی را از منظر علامه طباطبایی بررسی کنیم. در این راستا، ابتدا سهم و نقش عقل را در افعال ارادی بررسی کرده و عوامل تحقق یک فعل ارادی از منظر علامه طباطبایی مشخص مینماییم. سپس مؤلفههای مؤثر بر اعتبارسازی صحیح عقل عملی را که منجر به تحقق فعل اخلاقی میشود، بررسی میکنیم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نظر علامه ادراکات حقیقی که توسط عقل نظری ادراک می شوند، علت ناقص انگیزش در فعل اخلاقی و ادراکات اعتباری که توسط عقل عملی اعتبار میگردد، عامل تحقق عمل میباشند، چنان که علامه نیز در تعریف عقل عملی، آن را مبدأ افعال ارادی برمیشمارد. البته اعتبارسازی عقل عملی تحتتأثیر مؤلفههایی است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد.
بررسی و نقد استدلال غیر اخلاقی بودن ازدواج: عشق قوام بخش ازدواج
علیرضا آل بویه؛ فاطمه جمشیدی
چکیده: ازدواج، نهادی ماندگار و پویاست که نقشی قابلتوجه و انکارناپذیر در توسعه و تکامل جوامع بشری داشته است. تاریخ، بیانگر الگوهایی بسیار متنوع از ازدواج در ادوار مختلف است. بحثهای تاریخی و تحولات ازدواج، زمینهساز تفاوت رویکردهای فیلسوفان اخلاق به مسئلۀ ازدواج میباشد. در دوران معاصر برخی فیلسوفان در مخالفت با اخلاقی بودن ازدواج، استدلالهای مختلفی اقامه کردهاند. دن مولر ازدواج را مشروط به عشق میداند و معتقد است اینکه زوجین قول میدهند که به یکدیگر عشق بورزند، تعهد و قول دادن به چیزی خارج از ارادۀ انسان است. او پس از تبیین شیوههای مختلف پیمان ازدواج، استدلال میکند که هیچ یک از پیمانهای ازدواج ماندگار نیستند و اغلب آنها شکست خورده و به طلاق ختم میشوند، در نتیجه، ازدواج عملی غیراخلاقی و نادرست است. در این مقاله، استدلال مولر به روش تحلیل عقلی نقد و بررسی میشود. اشکالات متعددی به استدلال مولر وارد است از جمله؛ ارادی و اختیاری بودن زمینههای بروز احساسات، نادیده گرفتن ارزش روزهای خوش زندگی افراد متأهل، ضروری نبودن عشق برای ازدواج در ادوار مختلف و بومی بودن استدلال. همچنین نویسندگان تعریفی از عشق بر اساس فضائل اخلاقی ارائه میکنند که بر اساس آن، عشق در واقع عشق به فضایل و خوبیها است و زمانی از بین میرود که معشوق، خوبیها و فضایل خود را از دست بدهد. در نتیجه، استمرار عشق منوط به آن است که زوجین، خوبیها و کمالات خود را تقویت کنند. بنابراین شرط ازدواج، رشد فضایل اخلاقی و تکریم متقابل زوجین است.
دفتر فصلنامه «پژوهش های عقلی نوین» در مشهد- چهارراه خسروی- ابتدای خیابان شهید رجایی- دفتر تبلیغات اسلامی رضوی- طبقه سوم واقع شده است؛ علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://novin.isca.ac.ir/ مراجعه کنند و یا با شماره 32218105-051 تماس بگیرند.